به عنوان یک حرفه ای در رسانه های اجتماعی، می دانم که چشم انداز رسانه های اجتماعی به همراه عملکرد پلتفرم های فردی مستعد تغییر است. وقتی برای اولین بار در MIT کار کردم، Google+، Periscope و Storify همگی بخشی از زبان بومی مدیران رسانه های اجتماعی بودند. و همانطور که به Pod، Hive و Post نگاه می کنم، نمی دانم که آیا در آینده نزدیک برای هر یک از آنها حساب رسمی MIT ایجاد خواهم کرد. تغییر بخش فراگیر این صنعت است. چیزی که پیشبینی نمیکردم این بود که نقش خودم چقدر تغییر خواهد کرد.
هرگز روزی را فراموش نمی کنم که تقریباً همه کارکنان بدون هیچ هشداری در 12 مارس 2020 به دلیل ویروس کرونا به خانه فرستاده شدند. همه ما بلافاصله از راه دور کار می کنیم. این یکی از اولین اقدامات بیسابقه در محوطه دانشگاه بود که به سالها زمان بیسابقه تبدیل میشد. راستش را بخواهید دلم برای زمان های قبلی تنگ شده است.
ارتباطات داخلی اولویت همه شد
آن روز در ماه مارس همه چیز تغییر کرد. چیزهای زیادی برای برقراری ارتباط با مخاطبان داخلی ما وجود داشت، و پیامها هر روز تغییر میکردند – ناگهان همه چیز به صورت دستی برای ارتباطات داخلی بود. بهعنوان فردی که کانالهای بسیار عمومی را مدیریت میکردم، باید استراتژی میگرفتم که چگونه با آن کانالها به مخاطبان داخلی بسیار خاصی دست پیدا کنم. در مورد چرخش 180 درجه ای در تفکر صحبت کنید. قبل از این روز، ما از پست کردن محتوایی که “بیش از حد داخلی” تلقی می شد خودداری می کردیم. آیا مخاطبان جهانی ما قدردان این نوع محتوا هستند؟ معلوم شد، آنها انجام دادند.
به نظر میرسید که مخاطبان جهانی ما دوست داشتند به نحوه مدیریت پیامهای داخلیمان و اولویتبندی جامعهمان نگاه کنند، و حدس من این است که از آن نیز یاد بگیریم. به کسانی که در فکر آمدن به MIT یا کار در MIT بودند نیز این فرصت داده شد تا ببینند ما در این زمانهای بیثبات چگونه در اطراف جامعه خود جمع شدهایم. به همین دلیل، ما امروز به ارسال محتوای متمرکز داخلی بیشتر ادامه می دهیم.
بحران پشت بحران
در حالی که ما با چیزی سر و کار داشتیم که به نظر می رسید یک بحران پایان ناپذیر کروناویروس باشد، به طور عجیبی، بحران های دیگری با رسانه های اجتماعی در مرکز به رادار می آمدند. و من نتونستم مطالب رو درست کنم اعضای جامعه ما به جاسوسی، قتل و دیگر انواع ضرب و شتم متهم شدند. تقریباً هر هفته یک بحران جدید ظاهر می شد – و بحرانی که نیاز به نظارت داشت. در سال 2020 من هنوز امیدوار بودم که مسئولیتهایم به حالت عادی بازگردد – مدیریت نسبتاً بیحادثه امور اجتماعی روزانه. خیلی زود متوجه شدم که این بود عادی جدید من بنابراین، ارتباطات بحران به بخش مهمی از نقش فعلی من تبدیل شد و برخی از روزها هنوز بیشتر وقت من را می گیرد.
من میدانم که بسیاری از مدیران رسانههای اجتماعی هستند که هنوز منتظرند تا «به اتاقی» که در آن تصمیمگیری میشود، دعوت شوند، و به درستی هم همینطور است. مدیران رسانههای اجتماعی در خط مقدم ارتباطات عمومی قرار دارند و اغلب پیش از هر کس دیگری بازخورد، انتقاد و رویدادهای مهم را میبینند. برای مدیران رسانه های اجتماعی بسیار مهم است که اطلاعات را منتقل کنند، به مقامات ارشد توصیه کنند و یکی از اولین کسانی باشند که از زمان تصمیم گیری مطلع می شوند.
با این حال، چیزی که من متوجه نشدم این است که وقتی به آن اتاق دعوت شدی، چقدر زمان را در آنجا سپری می کنی. این به هیچ وجه یک شکایت نیست. من یکی از خوش شانسهایی هستم که برای سازمانی کار میکنم که برای دیدگاه من ارزش قائل است و میخواهد در جلساتی حضور داشته باشم که بتوانم به ارائه اطلاعات مهم کمک کنم. من فقط به این نکته اشاره می کنم که ارتباطات استراتژیک به طور کلی همچنین زمان بیشتری را به عنوان یک حرفه ای در سطح ارشد رسانه های اجتماعی می گیرد.
شرح وظایف ما به ما خیانت می کند
و در حالی که موقعیتهای مدیر رسانههای اجتماعی تکامل یافته و همچنان در حال تکامل هستند، یک نظارت عمده در این حرفه این است که اکثریت قریب به اتفاق شرح وظایف از اوایل دهه 2000 تغییر نکرده است. آنها قدیمی هستند و وسعت مسئولیت هایی را که ما به صورت روزانه انجام می دهیم را نشان نمی دهند. به همین دلیل، مدیران رسانههای اجتماعی دستمزد کمتری دریافت میکنند، بیش از حد کار میکنند و اغلب در موقعیتهای ابتدایی قرار میگیرند، در حالی که اکنون به تجربه سطح ارشد بیشتری نیاز دارند.
در حالی که کسانی از ما در این صنعت می دانیم که نقش ها و مسئولیت های ما چقدر تغییر کرده است، به نظر می رسد هیچ کس دیگری این را تغییر نمی دهد، و این به ما بستگی دارد که کاری در مورد آن انجام دهیم.
این ما هستیم. سلام. مشکل ما هستیم
من متوجه شدم، در حرفه ای که بسیار پرمشقت و واکنشی است، چه کسی زمان دارد تا شرح شغل را بازنویسی کند؟ بوروکراسی زیادی درگیر است و نیاز به حمایت رئیس و منابع انسانی شما دارد. حقیقت این است که رئیس و منابع انسانی شما ممکن است متوجه نشوند که مدیران رسانههای اجتماعی روزانه چقدر انجام میدهند و مسئولیت آنها چیست. راستش را بخواهید، بسیاری از آنها دارند نظری ندارم. همکاری با آنها برای بازنویسی شرح شغل خود ممکن است بهترین راه برای آموزش آنها در مورد میزان انجام کار شما باشد. و در حالی که این روند ممکن است دشوار باشد، مزیت ممکن است ارتقاء و افزایش حقوق باشد.
به تشویق یک رئیس بسیار حامی، من خودم در سال 2019 این روند را طی کردم و بعداً عنوان جدیدی را به دست آوردم که به دنبال آن افزایش حقوق به دنبال داشت. این یک تمرین چشم باز برای نوشتن تمام کارهایی است که انجام می دهید و مسئول آن هستید.
اگر عمومی هستید و رسانههای اجتماعی یکی از مسئولیتهای شماست، اما متوجه میشوید که روز به روز بیشتر و بیشتر شما را میگیرد – وقت آن رسیده است که رسانههای اجتماعی را از وظایف خود جدا کنید و به آن کمک کنید تا جایگاه خودش را بسازد. این امر مستلزم گفتگوی صادقانه با فردی است که به او گزارش می دهید.
اگر داشتن کانالهای رسانههای اجتماعی موفق بخش بزرگی از استراتژی ارتباطات سازمان است، وقت آن است که منابع بیشتری را برای مدیریت شبکههای اجتماعی اختصاص دهیم. باز هم، اگر این کار را انجام ندهید، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و فردی که بعد از شما برای انجام کار شما استخدام شده است، باید همان حجم کار رو به رشد را تحمل کند.
این به هر یک از ما بستگی دارد که به حرکت دادن سوزن در پیشبرد حرفه خود کمک کنیم
اگر افرادی که با رسانه های اجتماعی آشنایی ندارند به نوشتن شرح شغل ادامه دهند، به احتمال زیاد دامنه شغل را به طور کامل نشان نخواهند داد، و ممکن است از رسانه های اجتماعی “هیز”، “گورو” یا برچسب تحقیرآمیز دیگری درخواست کنند. این حرفه را جدی نگیرید یا در هر ترم به جستجوی یک کارآموز جدید ادامه می دهند، زمانی که چیزی که واقعاً به آن نیاز دارند یک حرفه ای کارکشته باشد.
عناوین I don’t go by –> Guru. ویز کید. ماون. شرپا. جادوگر.
شما می توانید با من یک کامز رسانه های اجتماعی -> متخصص تماس بگیرید. حرفه ای. کارگردان.
من آنقدر جوان نیستم و من قطعا جادو نمی کنم. من 13 سال است که به طور حرفه ای رسانه های اجتماعی را به دست آورده ام. #HESM #SMM #رسانه های اجتماعی
– سالی پوگی (@SallieB) 3 سپتامبر 2020
طبق گفته Zippia، یک سرویس استخدام، میانگین سنی یک مدیر شبکه اجتماعی شاغل 38 سال است. حداقل میتوان گفت، ما مدبر، خونسرد تحت فشار، جزئیات محور و استراتژیک هستیم. و این به خاطر سالها تجربه ماست. من معتقدم هر سال همهگیری که شما مدیر رسانههای اجتماعی هستید باید با سالهای سگ سنجیده شود. و این تجربه غیر قابل اندازه گیری است.
من به شخصه میخواهم مدیران شبکههای اجتماعی آینده احترام و حقوقی را داشته باشند که شایسته آنها هستند.
برای کمک، از این نکات و الگوها برای ارتقاء شرح وظایف مدیر رسانه های اجتماعی در سازمان خود استفاده کنید.