از سی شارپ تا Haskell و بازگشت دوباره: سفر من به برنامه نویسی کاربردی

به عنوان یک توسعه دهنده باتجربه سی شارپ، همیشه در دنیای اشیاء، کلاس ها و برنامه نویسی ضروری راحت بوده ام. LINQ من را با قدرت مفاهیم کاربردی آشنا کرد، اما من می خواستم درک عمیق تری داشته باشم. من می خواستم به ماهیت برنامه نویسی کاربردی تسلط داشته باشم، تا دنیا را از دریچه ای متفاوت ببینم.
بنابراین سفری را آغاز کردم، سفری که من را به دنیای هسکل و اسکالا هدایت کرد و در نهایت من را با دیدگاهی تازه به سی شارپ بازگرداند.
چرا هاسکل؟
Haskell با الگوی عملکردی ناب و تایپ استاتیک قوی خود، محیط مناسبی را برای غوطه ور شدن در مفاهیم کاربردی ارائه کرد. بدون عوارض جانبی، بدون حالت قابل تغییر – فقط عملکردهای خالص و داده های تغییرناپذیر. این یک تجربه چالش برانگیز اما ارزشمند بود.
منابع رایگانی که به من کمک کرد:
دانشگاه هلسینکی: https://haskell.mooc.fi/ – این یک مسیر یادگیری ساختاریافته با تمرین ها و پروژه های تعاملی ارائه می کند (توجه: دوره به زبان انگلیسی است)
UPenn: https://www.cis.upenn.edu/~cis1940/spring13/ – این دوره بیش از 10 سال قدمت دارد و حاوی منابع ابزار قدیمی است، اما رویکرد آکادمیک تری را ارائه می دهد و به مبانی نظری برنامه نویسی تابعی می پردازد. . ارزش تلاش را دارد
مفاهیم کلیدی که یاد گرفتم:
- تغییرناپذیری: داده ها تغییر نمی کنند. در عوض، توابع دادههای جدیدی را بر اساس ورودی ایجاد میکنند. این منجر به کدهای قابل پیش بینی تر و منطقی تر می شود.
- عملکردهای خالص: با توجه به ورودی یکسان، یک تابع خالص همیشه همان خروجی را بدون هیچ گونه عوارض جانبی برمی گرداند. این کار تست کردن و نوشتن توابع را آسانتر میکند.
- توابع مرتبه بالاتر: توابعی که توابع دیگر را به عنوان آرگومان می گیرند یا توابع را به عنوان نتیجه برمی گرداند. این انتزاعات قدرتمند و قابلیت استفاده مجدد کد را امکان پذیر می کند.
- بازگشت: حل مسائل با شکستن آنها به مسائل فرعی کوچکتر و مشابه خود. این یک تکنیک اساسی در برنامه نویسی تابعی است.
- تطبیق الگو: روشی مختصر برای بیان منطق شرطی بر اساس ساختار داده ها.
اسکالا: پل زدن بر شکاف
بعد از Haskell، زبان Scala را بررسی کردم، زبانی که برنامهنویسی شی گرا و تابعی را با هم ترکیب میکند. این به من کمک کرد تا ببینم چگونه می توان مفاهیم کاربردی را در یک محیط عملی تر به کار برد. این https://docs.scala-lang.org/online-courses.html#effective-programming-in-scala منبع خوبی است.
برگرداندن آن به سی شارپ
مسلح به دانش جدیدم، با چشمانی تازه به C# بازگشتم. من شروع به قدردانی از ویژگی های کاربردی این زبان ها کردم:
- LINQ: من اکنون به وضوح اصول اساسی LINQ را درک کرده ام و به من امکان می دهد از آن به طور مؤثرتری استفاده کنم.
- عبارات لامبدا: اینها ابزار قدرتمندی برای بیان توابع مختصر و قابل استفاده مجدد شدند.
- مجموعههای غیرقابل تغییر: من شروع به استفاده از مجموعههای تغییرناپذیر برای نوشتن کدهای قویتر و ایمنتر کردم.
مزایایی که من تجربه کردم:
- خوانایی کد بهبودیافته: کد عملکردی مختصر تر و واضح تر است و درک و نگهداری آن را آسان تر می کند.
- اشکالات کاهش یافته: تغییر ناپذیری و عملکردهای خالص عوارض جانبی را به حداقل می رساند و منجر به خطاهای کمتر و اشکال زدایی آسان تر می شود.
- افزایش قابلیت استفاده مجدد کد: توابع درجه بالاتر و ترکیب عملکرد باعث ارتقای ماژولار بودن و استفاده مجدد از کد می شوند.
- همزمانی پیشرفته: داده های غیرقابل تغییر، برنامه نویسی همزمان را با حذف حالت تغییرپذیر مشترک ساده می کند.
توصیه من برای همکار توسعه دهندگان سی شارپ:
در چند نسخه اخیر، C# ویژگیهای کاربردی بیشتری را پذیرفته و شامل آن شده است – به عنوان مثال https://learn.microsoft.com/en-us/dotnet/csharp/fundamentals/functional/pattern-matching
اگر به دنبال گسترش افق برنامه نویسی و بهبود مهارت خود هستید، من به شدت توصیه می کنم برنامه نویسی کاربردی را بررسی کنید. با Haskell شروع کنید تا مفاهیم اصلی را درک کنید، سپس زبان هایی مانند Scala را بررسی کنید تا ببینید چگونه می توان این مفاهیم را در دنیای واقعی به کار برد. در نهایت، دانش جدید خود را به C# برگردانید و پتانسیل کامل آن را باز کنید.