تمرینی در معناشناسی – روش در مقابل تابع

در اصطلاحات برنامه نویسی اغلب با اصطلاحاتی مواجه می شویم روش و تابع. بیایید در تمرینی در معناشناسی شرکت کنیم و درک خود را برای در نظر گرفتن تفاوتهای ظریف زمینهای که هر دو اصطلاح را شکل میدهند، گسترش دهیم.
در بسیاری از زبانهای برنامهنویسی، مانند جاوا اسکریپت یا پایتون، ماژولها یا فضاهای نام چارچوبی ساختاری برای سازماندهی کد و اجرای کپسولهسازی فراهم میکنند. در این ساختارها، توابع را می توان با هم گروه بندی کرد و واحدهای منسجمی از عملکرد را در یک زمینه خاص تشکیل داد. در این زمینه است که ما یک ارزیابی مجدد از اصطلاحات را پیشنهاد می کنیم.
TL; DR
در OOP، a روش تابعی است که با یک شی مرتبط است.
به شکل کلی تر: در برنامه نویسی، الف روش تابعی است که به یک زمینه مرتبط است و دید/دسترسی آن توسط آن بافت محدود شده است، جایی که متن نوشته، ارتباط با زمینه و محدودیت دید/دسترسی همه به زبان برنامه نویسی خاص در نظر گرفته شده بستگی دارد.
معرفی
شرایط روش و تابع اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما تفاوت های کلیدی بین آنها وجود دارد، به خصوص در برنامه نویسی شی گرا (OOP). بخش های زیر مقایسه دقیقی را ارائه می دهند.
تابع
- تعریف: تابع یک بلوک از کد است که برای انجام یک کار خاص طراحی شده است. به طور مستقل تعریف شده است و می توان آن را با پارامترهایی برای اجرای وظیفه خود فراخوانی کرد.
- متن نوشته: توابع ذاتاً با هیچ شیئی مرتبط نیستند. آنها می توانند مستقل یا بخشی از یک ماژول باشند.
- استفاده: توابع برای کپسوله کردن کدهای قابل استفاده مجدد استفاده می شوند و اگر در محدوده باشند، می توان آنها را از هر نقطه برنامه فراخوانی کرد.
- مثال نحوی (در پایتون):
def add(param1, param2):
# function body
return param1 + param2
روش
- تعریف: متد تابعی است که با یک شی مرتبط است. در OOP، متدها رفتارهای یک شی را تعریف می کنند و می توانند بر روی داده های موجود در شی (ویژگی های آن) عمل کنند.
- متن نوشته: متدها در یک کلاس تعریف می شوند و باید روی نمونه ای از آن کلاس (یا خود کلاس برای متدهای کلاس) فراخوانی شوند.
- استفاده: از روش ها برای دستکاری داده های یک شی و انجام عملیات مربوط به آن شی استفاده می شود. آنها می توانند به وضعیت شی دسترسی داشته باشند و آن را تغییر دهند.
- مثال نحوی (در پایتون):
class MyClass:
def add(self, param1, param2):
# method body
return param1 + param2
# Creating an instance of MyClass
obj = MyClass()
# Calling the add method on the object
result = obj.add(1, 2)
تفاوت های کلیدی
-
اتحادیه:
- تابع: مستقل، به هیچ شیئی گره نمی خورد.
- روش: محدود به یک شی (روش نمونه) یا یک کلاس (روش کلاس/روش استاتیک).
-
پارامتر خود (ویژه پایتون):
- تابع: بدون پارامتر ضمنی.
-
روش: پارامتر اول به طور معمول است
self
به عنوان مثال متدها که به نمونه کلاس اشاره دارد.
-
صدا زدن:
- تابع: مستقیماً با نام آن (اگر در محدوده) یا از طریق مرجع ماژول فراخوانی می شود.
- روش: در یک نمونه یا کلاس فراخوانی شده است.
-
محدوده:
- تابع: می تواند به صورت سراسری یا محدود به یک ماژول خاص باشد.
- روش: در محدوده تعریف کلاس قرار دارد و اغلب با ویژگیهای نمونه و سایر روشها در تعامل است. ## مورد روش های استاتیک در جاوا
با توجه به تعریف روش ارائه شده در بالا، ممکن است تعجب کنید که چرا باید متدهای استاتیک در جاوا را فراخوانی کرد روش بجای تابع: روش های استاتیک در واقع به یک شی مرتبط نیستند.
در جاوا، متدهای استاتیک به جای یک نمونه از کلاس، به یک کلاس مرتبط می شوند، اما به دلایل متعددی که ریشه در اصول و اصطلاحات برنامه نویسی شی گرا دارند، همچنان روش هایی در نظر گرفته می شوند:
1. زمینه و فضای نام
- زمینه کلاس: متدهای استاتیک متعلق به فضای نام کلاس هستند و در بدنه کلاس تعریف می شوند. حتی اگر آنها بر روی نمونه ای از کلاس عمل نمی کنند، تعریف آنها در کلاس آنها را به محدوده کلاس مرتبط می کند.
- کپسوله سازی: با بخشی از کلاس، متدهای استاتیک به کپسوله کردن عملکردهایی که از نظر منطقی با کلاس مرتبط هستند، اما نیازی به دسترسی به دادههای نمونه خاص ندارند، کمک میکنند.
2. دسترسی و استفاده
- دسترسی داشته باشید: متدهای استاتیک با استفاده از نام کلاس فراخوانی می شوند که نشان دهنده ارتباط آنها با کلاس است. این الگوی استفاده هویت آنها را به عنوان متدهای درون کلاس تقویت می کند. روشهای استاتیک خصوصی ممکن است از روشهای غیراستاتیک همان کلاس فراخوانی شوند، که پیوند مفهومی بین یک روش استاتیک و نمونههایی از کلاس حاوی آن را تقویت میکند.
- عملکرد: متدهای استاتیک می توانند به سایر متدهای استاتیک و متغیرهای استاتیک کلاس دسترسی داشته باشند. این قابلیت با زمینه سطح کلاس همسو می شود و آنها را از توابع مستقل متمایز می کند.
3. سازگاری اصطلاحی
- روش: در OOP، اصطلاح روش برای توصیف توابعی که در یک کلاس تعریف شدهاند، صرف نظر از اینکه روی نمونهها کار میکنند یا خیر، استفاده میشود. این کنوانسیون در اصطلاحات سازگاری دارد.
- روش های کلاس: به همین ترتیب متدهای کلاس نیز متدهایی در نظر گرفته می شوند زیرا با کلاس مرتبط هستند و می توانند به داده ها و متدهای سطح کلاس دسترسی داشته باشند. روش های استاتیک با این چارچوب مفهومی مطابقت دارند.
مثالی برای نشان دادن مفهوم
در اینجا یک مثال پایتون برای نشان دادن اینکه چگونه روشهای استاتیک در یک کلاس قرار میگیرند آورده شده است:
class MathUtility:
# A static method
@staticmethod
def add(a, b):
return a + b
# Another static method
@staticmethod
def subtract(a, b):
return a - b
# Calling static methods using the class name
result1 = MathUtility.add(5, 3)
result2 = MathUtility.subtract(10, 4)
print(result1) # Output: 8
print(result2) # Output: 6
بنابراین، حتی اگر روشهای ایستا بر روی نمونهها عمل نمیکنند، تعریف آنها در یک کلاس و نقش آنها در محصور کردن عملکردهای مرتبط با کلاس، طبقهبندی آنها را به عنوان روشها به جای توابع مستقل توجیه میکند.
نظر من
من استدلال می کنم که پیوند به یک شی یا یک کلاس ممکن است در هنگام استفاده از این اصطلاح کمی محدود کننده باشد روش.
گسترش متن فراتر از اشیاء و کلاسها را در نظر بگیرید تا شامل ماژولها یا فضاهای نامی شود. در بسیاری از زبانها، ماژولها یا فضاهای نام راهی برای گروهبندی توابع مرتبط و محدود کردن دید آنها از زمینههای بیرونی فراهم میکنند. این گروه بندی می تواند کپسوله سازی و مدولار بودن را به شیوه ای مشابه کلاس ها اعمال کند.
نکته کلیدی درک این موضوع است که آنچه a روش از هر نوع عملکرد دیگری، ارتباط با برخی زمینه ها و همچنین دید/دسترسی خاص به آن زمینه است.
Note that I do not further define what the kind of the relation should be, given that it may differ with many languages, and given that any further specification may not be general enough to be compatible with the constructs of all existing or future languages.
به عنوان مثال، در جاوا اسکریپت یا پایتون، توابعی که در یک ماژول یا فضای نام تعریف میشوند، میتوانند به عنوان روشهای آن ماژول در نظر گرفته شوند، اگر قرار باشد در چارچوب آن عمل کنند. این توابع ممکن است به یک شی یا کلاس خاص تعلق نداشته باشند، اما همچنان به محدوده ماژول مرتبط هستند و در دید و دسترسی محدود هستند.
بنابراین، ممکن است استفاده از این اصطلاح مناسب باشد روش بجای تابع در چنین زمینه هایی ویژگیهای اساسی که روشها را از توابع متمایز میکند – یعنی ارتباط متنی و دید محدود – وجود دارند، اما در سطح یک ماژول یا فضای نام به جای یک شی یا کلاس منفرد وجود دارند.
با گسترش دیدگاه خود، می توانیم تشخیص دهیم که روش ها نیازی به محدود شدن به پارادایم شی گرا سنتی ندارند. در عوض، آنها میتوانند در هر زمینه ساختاری وجود داشته باشند که محدوده و کپسولهسازی را اعمال میکند، خواه یک کلاس، ماژول یا فضای نام باشد.
خلاصه
در حالی که طبق تعریف، از آنجایی که متدها نوع خاصی از توابع هستند، هر دو توابع و روشها با کپسوله کردن کد برای استفاده مجدد، نقشهای مشابهی را انجام میدهند، متدها توابعی هستند که در داخل اشیاء زندگی میکنند و قرار است بر روی دادههای موجود در آن اشیا کار کنند. توابع بیشتر هدف عمومی هستند و به هیچ ساختار داده خاصی وابسته نیستند.