برنامه نویسی

حمله وب پک قاتل

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
(توجه داشته باشید که من در این هفته زمان زیادی نداشتم، بنابراین آنقدر که انتظار داشتم پیشرفت نکردم).

چیزهایی که از آخرین پستم روی آنها کار کردم/تمام کردم…

– تئوری بسته وب به پایان رسید

– صفحه رستوران را راه اندازی کرد

چیزهایی که خیلی خوب پیش نرفت…

احساس می‌کردم می‌توانم مطالب Webpack را هشت بار دوباره بخوانم و هنوز گیج شده‌ام. کمکی نکرد که نیم ساعت این‌جا و آنجا انجام می‌دادم که تقریباً به معنای شروع مجدد هر بیت از ابتدا بود.

قابل پیش بینی (با قضاوت بر اساس تجربه گذشته)، خیلی کمی از این نظریه به ذهن من خطور کرد، علیرغم اینکه وقتی داشتم آن را می خواندم بسیار معنی پیدا می کرد. قبل از شروع پروژه، من برای آخرین بار به نظریه نگاه کردم و برخی از آن این بار منطقی تر بودند.

اگرچه قبل از شروع پروژه احساس نمی‌کردم درک خوبی از این موضوع داشته باشم، فقط آن را شروع کردم و دستورالعمل‌ها را دنبال کردم و وقتی همه چیز نامشخص بود سؤالاتی را مطرح کردم.

من اعتراف می کنم که هنوز با برخی از دستورات اشتباه گرفته می شوم، به خصوص دستورهایی که باید هر بار که کد VS را باز می کنید اجرا شوند، اما سعی می کنم زیاد روی این موضوع تمرکز نکنم و فقط امیدوارم که به مرور زمان خودکارتر شود.

چیزهایی که خوب پیش رفت…

با گذراندن پروژه چند چیز واضح تر شد و به مطالب Webpack اشاره می کند، مانند اینکه کدام فایل ها در چه زمانی ایجاد می شوند (برای مثال فایل json و فایل webpack.config) و آنچه ممکن است انتظار داشته باشم در آنها ببینم/پیدا کنم.

تا به حال، من از دیدن اینکه چگونه صفحه رستوران در کنار هم قرار می گیرد، کار با ماژول ها، ایجاد تمام عناصر با استفاده از JS و غیره لذت می برم.

من متوجه شدم که از ابزار/ترفندی استفاده می کنم که چند ماه پیش از Odinite دیگری یاد گرفتم که شامل بازنشانی innerHTML به یک رشته خالی بود. به منظور حذف محتویات یک صفحه – من در واقع سعی می کردم نمایش یک صفحه را حذف کنم و آن را با دیگری جایگزین کنم تا یک “مکانیسم تب” ایجاد کنم و این ترفند html در ذهن من ظاهر شد و برای آنچه که نیاز داشتم کاملاً کار کرد. . خوشحال شدم که این #پیروزی های_کوچک را به خاطر آوردم.

چیزهایی که یاد گرفته ام/نیاز به بهبود آنها دارم…

تنها راهی که می توانم در وب پک بهتر شوم استفاده عملی از آن در پروژه ها و تلاش برای توجه به آنچه در فایل ها می گذرد است.

در حین ایجاد عناصر DOM در پروژه‌ها، از چیزی که قبلاً تا این لحظه متوجه نشده بودم آگاه شدم – این واقعیت که وقتی innerText به یک گره والد اختصاص داده می‌شود، تمام گره‌های فرزند حذف می‌شوند و تنها با یک متن جدید جایگزین می‌شوند. گره – این مشکلی را در نحوه تنظیم عناصر DOM ایجاد کرد و باعث شد متوجه شوم که برای نگهداری متن در DOM به کانتینرهایی نیاز دارم، زیرا آن کانتینرها دارای ویژگی innerText نخواهند بود و بنابراین، این مشکل پیش نخواهد آمد.

برای هفته پیش رو برنامه ریزی کنید…

برای اتمام پروژه رستوران.

(توجه داشته باشید که من در این هفته زمان زیادی نداشتم، بنابراین آنقدر که انتظار داشتم پیشرفت نکردم).

چیزهایی که از آخرین پستم روی آنها کار کردم/تمام کردم…

– تئوری بسته وب به پایان رسید

– صفحه رستوران را راه اندازی کرد

چیزهایی که خیلی خوب پیش نرفت…

احساس می‌کردم می‌توانم مطالب Webpack را هشت بار دوباره بخوانم و هنوز گیج شده‌ام. کمکی نکرد که نیم ساعت این‌جا و آنجا انجام می‌دادم که تقریباً به معنای شروع مجدد هر بیت از ابتدا بود.

قابل پیش بینی (با قضاوت بر اساس تجربه گذشته)، خیلی کمی از این نظریه به ذهن من خطور کرد، علیرغم اینکه وقتی داشتم آن را می خواندم بسیار معنی پیدا می کرد. قبل از شروع پروژه، من برای آخرین بار به نظریه نگاه کردم و برخی از آن این بار منطقی تر بودند.

اگرچه قبل از شروع پروژه احساس نمی‌کردم درک خوبی از این موضوع داشته باشم، فقط آن را شروع کردم و دستورالعمل‌ها را دنبال کردم و وقتی همه چیز نامشخص بود سؤالاتی را مطرح کردم.

من اعتراف می کنم که هنوز با برخی از دستورات اشتباه گرفته می شوم، به خصوص دستورهایی که باید هر بار که کد VS را باز می کنید اجرا شوند، اما سعی می کنم زیاد روی این موضوع تمرکز نکنم و فقط امیدوارم که به مرور زمان خودکارتر شود.

چیزهایی که خوب پیش رفت…

با گذراندن پروژه چند چیز واضح تر شد و به مطالب Webpack اشاره می کند، مانند اینکه کدام فایل ها در چه زمانی ایجاد می شوند (برای مثال فایل json و فایل webpack.config) و آنچه ممکن است انتظار داشته باشم در آنها ببینم/پیدا کنم.

تا به حال، من از دیدن اینکه چگونه صفحه رستوران در کنار هم قرار می گیرد، کار با ماژول ها، ایجاد تمام عناصر با استفاده از JS و غیره لذت می برم.

من متوجه شدم که از ابزار/ترفندی استفاده می کنم که چند ماه پیش از Odinite دیگری یاد گرفتم که شامل بازنشانی innerHTML به یک رشته خالی بود. به منظور حذف محتویات یک صفحه – من در واقع سعی می کردم نمایش یک صفحه را حذف کنم و آن را با دیگری جایگزین کنم تا یک “مکانیسم تب” ایجاد کنم و این ترفند html در ذهن من ظاهر شد و برای آنچه که نیاز داشتم کاملاً کار کرد. . خوشحال شدم که این #پیروزی های_کوچک را به خاطر آوردم.

چیزهایی که یاد گرفته ام/نیاز به بهبود آنها دارم…

تنها راهی که می توانم در وب پک بهتر شوم استفاده عملی از آن در پروژه ها و تلاش برای توجه به آنچه در فایل ها می گذرد است.

در حین ایجاد عناصر DOM در پروژه‌ها، از چیزی که قبلاً تا این لحظه متوجه نشده بودم آگاه شدم – این واقعیت که وقتی innerText به یک گره والد اختصاص داده می‌شود، تمام گره‌های فرزند حذف می‌شوند و تنها با یک متن جدید جایگزین می‌شوند. گره – این مشکلی را در نحوه تنظیم عناصر DOM ایجاد کرد و باعث شد متوجه شوم که برای نگهداری متن در DOM به کانتینرهایی نیاز دارم، زیرا آن کانتینرها دارای ویژگی innerText نخواهند بود و بنابراین، این مشکل پیش نخواهد آمد.

برای هفته پیش رو برنامه ریزی کنید…

برای اتمام پروژه رستوران.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا