بازی

“گروه های کانونی سوپرفان” مرگ خلاقیت هستند

طبق یک داستان اخیر Variety، استودیوهای فیلم فراتر از آزمایش تمرکز سنتی برای فیلم‌های فرنچایز خود حرکت می‌کنند، در عوض تصمیم می‌گیرند «مجموعه‌ای تخصصی از طرفداران فوق‌العاده را برای ارزیابی مواد بازاریابی احتمالی برای یک پروژه فرنچایز بزرگ جمع‌آوری کنند».




می‌گوید: «آنها بسیار خوش صدا هستند [a] مدیر اجرایی استودیو آنها فقط به ما خواهند گفت: “اگر این کار را انجام دهید، طرفداران تلافی خواهند کرد.” این گروه ها حتی استودیوها را به تغییر پروژه ها سوق داده اند: “اگر به اندازه کافی زود است و فیلم هنوز تمام نشده است، ما می توانیم آن ها را بسازیم. انواع تغییرات.”

مرتبط

گوش دادن به طرفداران سمی فقط آنها را بدتر می کند

تسلیم شدن به طرفداران سمی فقط به آنها یاد می دهد که استودیوهای قلدری – و استعداد پشت آنها – کار می کنند.

هالیوود با روی آوردن به شوراهای هواداران از مسئولیت خلاقانه چشم پوشی می کند

این یکی از افسرده‌کننده‌ترین چیزهایی است که درباره وضعیت فعلی فیلم‌سازی هالیوود خوانده‌ام. آیا می‌توانید تصور کنید که یک فیلم‌ساز باشید که بیشتر از هرکسی به فیلم خود اهمیت می‌دهد و به شما گفته شود که نمی‌توانید انتخاب خاصی داشته باشید زیرا شورایی از طرفداران فوق‌العاده خود آن را ناخوشایند می‌دانند؟ آیا می توانید تصور کنید شغل رویایی خود را به عنوان یک بازیگر دریافت کنید و سپس از این نقش کنار گذاشته شوید زیرا وسواس های فرانچایز تشخیص داده اند که نژاد، جنسیت یا تمایلات جنسی شما ممکن است باعث تلافی شود؟ این یک پیشرفت منزجر کننده است، نوعی که فقط یک هالیوود با ایده های کوتاه و شدیداً ترس ارائه می دهد.


اما تماشای تعداد زیادی از فیلم های پرفروش اخیر هالیوود، تعجب آور نیست. بزرگ‌ترین فیلم‌ها اغلب احساس می‌کنند که توسط کمیته‌ها و/یا بزدل ساخته شده‌اند – چیزی بیشتر از «ظهور اسکای‌واکر»، دنباله‌ای برای فیلمی که مقاله «ورایتی» آن را به‌عنوان شروع بمب‌گذاری نقد، سلاحی کلیدی برای هواداران سمی معرفی می‌کند. آن فیلم احساس می کرد که هک شده است، اما همچنین انگار هیچ چشم اندازی واقعی برای شروع وجود ندارد. 142 دقیقه کنترل آسیب بود، و بزدلی محسوس آن، که در عدم اتخاذ تصمیمات جالب از راه دور آشکار شد، باعث شد که به کم‌فروش‌ترین فیلم سه‌گانه دنباله تبدیل شود.

اگرچه دادن بی‌هدفانه به طرفداران دقیقاً همان چیزی است که آنها می‌خواهند می‌تواند سود سهام را به همراه داشته باشد (نگاه کنید به: Spider-Man: No Way Home)، اما تضمینی هم نیست. The Last Jedi ممکن است بحث برانگیز باشد، اما درآمد بسیار بیشتری نسبت به جشنواره کمئو فلش به دست آورد و نشان می دهد که مخاطبان علیرغم اعتراض های پر سر و صداترین زیرمجموعه مخاطبان، به دیدگاهی هنری پاسخ می دهند.


بیشتر طرفداران آنلاین عصبانی نمی شوند

و مسئله اینجاست. همانطور که بخش Variety اذعان می کند، این شرکت ها تلاش می کنند تا از خشم طرفداران جلوگیری کنند، اما اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان یک ملک هرگز یک فیلم را نقد نمی کنند، نظرات نژادپرستانه را برای یک ستاره حاشیه ساز ارسال نمی کنند، یا به طور کلی در فضای آنلاین پر سر و صدا نمی شوند. بخش اعظم تماشاگران را طرفداران معمولی تشکیل می‌دهند که چندان به یکنواختی داستان اهمیتی نمی‌دهند، و با تعظیم در برابر شورایی از آدم‌های بزرگ که نگران وفاداری فوق‌العاده به همه چیزهای قبلی هستند، این استودیوها نقاشی می‌کنند. خود را به یک گوشه طاقچه به طور فزاینده. آیا می خواهید جنگ ستارگان پول در بیاورد و طرفداران زیادی داشته باشد؟ یا می‌خواهید از کوچک‌ترین احتمال عصبانی کردن یوتیوبرهای با صدای بلند جلوگیری کنید؟ شما فقط می توانید یکی را انتخاب کنید.

ولورین و ددپول در ددپول و ولورین
از طریق دیزنی


جالب است که Deadpool & Wolverine به بزرگترین نقدی که طرفداران سرسخت وارد فیلم شده بودند متمایل شدند. هرکسی که از اینکه ددپول 3 با بازگرداندن ولورین به قبر لوگان هتک حرمت می‌کند ناراحت می‌شد با سکانس آغازینی که ددپول به معنای واقعی کلمه این کار را انجام می‌داد، استخوان‌های آدامانتیوم کاپیتان کانادا را برای مبارزه رقصی که در NSYNC بای بای بای تنظیم می‌شد، می‌کاود. ددپول به سمت اسکیت هدایت شد و جوایز را درو کرد.

این استراتژی برای هر فیلمی کار نمی کند زیرا ددپول ددپول است. مخاطبان او انتظار بی‌احترامی دارند، بنابراین، با عصبانی کردن میراث لوگان، او همچنان دقیقا همان چیزی را که می‌خواستند به آنها می‌داد.


با این حال، مسئله این است که اگر از شورایی از طرفداران ددپول می‌خواستید که برای این فیلم حرف‌هایی بزنند، احتمالاً می‌گفتند افتتاحیه ددپول 3 بیش از حد پیش می‌رفت. من فکر نمی‌کنم شاون لوی و رایان رینولدز هنرمندان جسوری باشند (و صادقانه بگویم، این احتمالاً تنها باری است که می‌خواهی از من ستایش Deadpool & Wolverine را بشنوی)، اما آنها انتخاب جالب‌تری نسبت به طرفداران داشتند. فندوم، ذاتاً، محافظه‌کار است و بیشتر نگران حفظ وضعیت موجود نوستالژیک است تا تلاش برای هر چیز جدید. مخاطبان چیزهای آشنا را می خواهند، اما چیزی تازه را نیز می خواهند. این پیشرفت حتی منجر به فیلم‌های کوتاه‌تر خواهد شد، اما منجر به فیلم‌های بهتر نخواهد شد. بیشتر نگران کننده برای هالیوود، من فکر نمی کنم که منجر به پول بیشتر شود.

بعدی

کامیک کان سن دیگو، فندوم را در معمولی ترین حالت خود برجسته می کند

علیرغم اینکه برخی از مردم چقدر به خود کلاهبردار اختصاص داده اند، نمایشگاه SDCC فرهنگ نادر را در نزدیک ترین حالت خود برجسته کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا