برنامه نویسی

ازدواج با توسعه نرم افزار – انجمن DEV

مرحله‌ای در حرفه توسعه نرم‌افزار وجود دارد که در آن وظایف شما شرح کمتری دارد، ارتباط کمتری با هدف کسب‌وکار دارد، کمتر دیده می‌شود، کمتر از هر چیزی که قبلاً آن را سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز می‌کرد.

در ابتدای کار من تبلیغات بیشتری در مورد یک کار وجود داشت، “هی ما در حال ساخت این برنامه هستیم، مشتری 300 هزار (مبلغ کلان) به ما پرداخت می کند تا آن را بسازیم و شما می خواهید پیشرو برای آن باشید!” من مثل “بریم!” من می خواهم بهترین برنامه را بسازم!”. توانستم تا ساعت 2 بامداد کار کنم و ساعت 9 صبح به دفتر بازگردم. آیا کد من بهترین کدی بود که تا به حال نوشتم؟ احتمالاً نه، اما آیا این کد از طرف خالص‌ترین نگرانی‌هایم، راضی کردن افرادی که به من این کار را می‌دادند، همراه با ترس از فقیر بودن (به دلیل احتمالاً از دست دادن شغلم) بود، علاوه بر نمکی که این وظیفه را به من می‌داد. انرژی مورد نیاز من برای تکمیل یک برنامه کامل در زمان بسیار کمی.

با این حال، من شروع به مشاهده الگوی کمی در صنعت کردم. هیاهو معمولاً در ابتدای رابطه کارمند و کارفرما اتفاق می افتد، درست مانند یک رابطه عاشقانه، مرحله ماه عسل، پس از پایان آن باید فرد تبلیغاتی خودتان باشید، “این باید اتفاق بیفتد، اتفاق بیفتد” فراموش کنید تنبلی، “این نتیجه مورد انتظار است، آن را انجام دهید”. از قضا این دقیقا همان چیزی است که من می خواستم.

از طرف دیگر، وقتی مرحله ماه عسل تمام شد، به مرحله ازدواج می رسید. من آن را رها می کنم زیرا می دانید ازدواج چیست …

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا