5 افسانه توسعه Frontend که باید در سال 2024 بمیرند

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
توسعه Frontend در دهه گذشته مسیر طولانی را طی کرده است. با این حال، برخی از افسانه های مداوم در مورد آنچه که ما به عنوان توسعه دهندگان فرانت اند انجام می دهیم از محو شدن خودداری می کنند. این افسانهها نه تنها افراد تازه وارد را گیج میکنند، بلکه کار و چالشهای ساختن نرمافزارهای روبهروی کاربر را نیز به اشتباه معرفی میکنند. اجازه دهید برخی از این افسانههایی را که شخصاً با آنها مواجه شدهام، و اینکه چرا وقت آن رسیده است که آنها را یکبار برای همیشه از بین ببرم، به اشتراک بگذارم!
افسانه 1: CSS آسان است!
بیایید با قربانی مورد علاقه همه یعنی CSS شروع کنیم. مطمئناً در نگاه اول ساده به نظر می رسد: انتخابگرها، خصوصیات، مقادیر. چقدر میتونه سخت باشه خوب، سعی کنید یک div را بدون Google وسط قرار دهید. یا بهتر است توضیح دهید که چرا a z-index از 9999 کار نمی کند. (من صبر می کنم.)
CSS یک ابزار فریبنده قدرتمند است که نیاز به درک نکات ظریفی مانند:
جنگ های خاص (سلام !important سوء استفاده!).
هرج و مرج فلکس باکس در مقابل شبکه.
ناهماهنگی های مرورگر که شما را در انتخاب های زندگی خود زیر سوال می برد.
ساعتها را صرف اشکالزدایی طرحبندیهایی کردهام که کاملاً روی کروم کار میکنند، اما در Safari از بین میروند. بنابراین دفعه بعد که کسی میگوید «CSS آسان است»، لطفاً به او یادآوری کنید که سادگی ظاهری، پیچیدگیهای زیادی را در زیر پنهان میکند.
افسانه 2: چارچوب ها همه چیز را حل می کنند
React، Angular، Vue—بدون شک شگفتانگیز هستند. اما بیایید واقعی باشیم: فریم ورک ها به طور جادویی همه مشکلات را حل نمی کنند.
چارچوبها ابزارهایی را برای مدیریت پیچیدگی رابط کاربری در اختیار ما قرار میدهند، اما برای سایتهای کوچک و استاتیک میتوانند بیش از حد باشند. تصور کنید از React برای یک وب سایت تک صفحه ای با سه پاراگراف و یک تصویر استفاده کنید. بله، بیشتر از آنچه فکر می کنید اتفاق می افتد.
من پروژههایی را دیدهام که به دلیل مهندسی بیشازحد گرفتار شدهاند، جایی که یک فایل ساده HTML سریعتر و قابل نگهداریتر بود. چارچوبها قدرتمند هستند، اما منحنیهای یادگیری، ملاحظات عملکرد و بدهی فنی خاص خود را دارند. از آنها عاقلانه استفاده کنید.
افسانه 3: Backend قسمت سخت است
آه، بحث قدیمی در مقابل باطن. مهندسان باطن دوست دارند ادعای برتری کنند و می گویند که کار آنها “پیچیده تر” است. اما آیا تا به حال با این موارد برخورد کرده اند:
هرج و مرج مدیریت دولتی؟
بهینه سازی عملکرد برای درختان DOM عظیم؟
آیا سایتی را در دسترس صفحهخوانها قرار میدهید در حالی که از نظر بصری جذاب است؟
من لحظات بیشماری داشتهام که در آن یک API مستند ضعیف یا تغییر ناگهانی طراحی، یک کار ساده ظاهری را به یک سردرد یک هفتهای تبدیل کرده است. توسعه فرانت اند مدرن شامل حل مشکلات فوق العاده چالش برانگیز است، از یکپارچه سازی API ها تا اطمینان از اجرای روان برنامه شما در دستگاه ها و مرورگرها. بیایید به توسعه دهندگان فرانت اند اعتباری را که شایسته آنهاست، بدهیم.
افسانه 4: اگر عجله دارید، می توانید دسترسی را نادیده بگیرید
دسترسی (a11y) اغلب به عنوان “خوب داشتن” تلقی می شود، به خصوص زمانی که ضرب الاجل نزدیک است. نکته اینجاست: دسترسی اختیاری نیست.
چرا؟
این یک الزام قانونی در بسیاری از کشورها است.
این فراگیر بودن را تضمین می کند و به همه اجازه می دهد از برنامه شما استفاده کنند.
این قابلیت استفاده کلی را بهبود می بخشد – ناوبری صفحه کلید، کسی؟
بعد از اینکه پروژه ای که روی آن کار می کردم در ممیزی دسترسی با شکست مواجه شد و باعث تاخیر بزرگ شد، این را به سختی یاد گرفتم. از آن زمان، من قابلیت دسترسی را به بخشی غیرقابل مذاکره از گردش کار خود تبدیل کرده ام. از ابزارهایی مانند Lighthouse و ax برای ممیزی سایت خود استفاده کنید و دسترسی را به بخشی از فرآیند خود تبدیل کنید، نه یک فکر بعدی.
افسانه 5: توسعه Frontend به زودی کاملاً خودکار خواهد شد
با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی مانند GitHub Copilot، به راحتی می توان فکر کرد که “توسعه دهندگان فرانتند محکوم به فنا هستند!” اما بیایید ترمز این پیشبینی غم و اندوه را افزایش دهیم.
هوش مصنوعی مطمئناً میتواند در انجام کارهای تکراری مانند تولید کد دیگ بخار یا حتی پیشنهاد راهحل کمک کند. اما ایجاد رابط های بصری و کاربر پسند؟ این نیاز به خلاقیت، همدلی و حل مسئله دارد – چیزهایی که هیچ هوش مصنوعی (هنوز) نمی تواند تکرار کند.
من از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کردهام، و در حالی که آنها برای سرعت بخشیدن به کار غرغر عالی هستند، هنوز برای تولید چیزی واقعاً قابل توجه به لمس انسانی نیاز دارند. بنابراین نه، ما به این زودی ها جایگزین نمی شویم. هوش مصنوعی ابزار دیگری در جعبه ابزار همیشه در حال رشد ما است.
نتیجه گیری
افسانه های توسعه Frontend می توانند سرگرم کننده باشند، اما همچنین باعث تداوم تصورات نادرست در مورد کاری که ما انجام می دهیم. بیایید این افسانه ها را به چالش بکشیم و خلاقیت و پیچیدگی باورنکردنی ایجاد تجربیات کاربر را جشن بگیریم.
آیا با افسانه های ظاهری روبرو شده اید؟ آنها را در نظرات به اشتراک بگذارید – بیایید گفتگو را ادامه دهیم!
توسعه Frontend در دهه گذشته مسیر طولانی را طی کرده است. با این حال، برخی از افسانه های مداوم در مورد آنچه که ما به عنوان توسعه دهندگان فرانت اند انجام می دهیم از محو شدن خودداری می کنند. این افسانهها نه تنها افراد تازه وارد را گیج میکنند، بلکه کار و چالشهای ساختن نرمافزارهای روبهروی کاربر را نیز به اشتباه معرفی میکنند. اجازه دهید برخی از این افسانههایی را که شخصاً با آنها مواجه شدهام، و اینکه چرا وقت آن رسیده است که آنها را یکبار برای همیشه از بین ببرم، به اشتراک بگذارم!
افسانه 1: CSS آسان است!
بیایید با قربانی مورد علاقه همه یعنی CSS شروع کنیم. مطمئناً در نگاه اول ساده به نظر می رسد: انتخابگرها، خصوصیات، مقادیر. چقدر میتونه سخت باشه خوب، سعی کنید یک div را بدون Google وسط قرار دهید. یا بهتر است توضیح دهید که چرا a z-index
از 9999 کار نمی کند. (من صبر می کنم.)
CSS یک ابزار فریبنده قدرتمند است که نیاز به درک نکات ظریفی مانند:
جنگ های خاص (سلام !important
سوء استفاده!).
هرج و مرج فلکس باکس در مقابل شبکه.
ناهماهنگی های مرورگر که شما را در انتخاب های زندگی خود زیر سوال می برد.
ساعتها را صرف اشکالزدایی طرحبندیهایی کردهام که کاملاً روی کروم کار میکنند، اما در Safari از بین میروند. بنابراین دفعه بعد که کسی میگوید «CSS آسان است»، لطفاً به او یادآوری کنید که سادگی ظاهری، پیچیدگیهای زیادی را در زیر پنهان میکند.
افسانه 2: چارچوب ها همه چیز را حل می کنند
React، Angular، Vue—بدون شک شگفتانگیز هستند. اما بیایید واقعی باشیم: فریم ورک ها به طور جادویی همه مشکلات را حل نمی کنند.
چارچوبها ابزارهایی را برای مدیریت پیچیدگی رابط کاربری در اختیار ما قرار میدهند، اما برای سایتهای کوچک و استاتیک میتوانند بیش از حد باشند. تصور کنید از React برای یک وب سایت تک صفحه ای با سه پاراگراف و یک تصویر استفاده کنید. بله، بیشتر از آنچه فکر می کنید اتفاق می افتد.
من پروژههایی را دیدهام که به دلیل مهندسی بیشازحد گرفتار شدهاند، جایی که یک فایل ساده HTML سریعتر و قابل نگهداریتر بود. چارچوبها قدرتمند هستند، اما منحنیهای یادگیری، ملاحظات عملکرد و بدهی فنی خاص خود را دارند. از آنها عاقلانه استفاده کنید.
افسانه 3: Backend قسمت سخت است
آه، بحث قدیمی در مقابل باطن. مهندسان باطن دوست دارند ادعای برتری کنند و می گویند که کار آنها “پیچیده تر” است. اما آیا تا به حال با این موارد برخورد کرده اند:
هرج و مرج مدیریت دولتی؟
بهینه سازی عملکرد برای درختان DOM عظیم؟
آیا سایتی را در دسترس صفحهخوانها قرار میدهید در حالی که از نظر بصری جذاب است؟
من لحظات بیشماری داشتهام که در آن یک API مستند ضعیف یا تغییر ناگهانی طراحی، یک کار ساده ظاهری را به یک سردرد یک هفتهای تبدیل کرده است. توسعه فرانت اند مدرن شامل حل مشکلات فوق العاده چالش برانگیز است، از یکپارچه سازی API ها تا اطمینان از اجرای روان برنامه شما در دستگاه ها و مرورگرها. بیایید به توسعه دهندگان فرانت اند اعتباری را که شایسته آنهاست، بدهیم.
افسانه 4: اگر عجله دارید، می توانید دسترسی را نادیده بگیرید
دسترسی (a11y) اغلب به عنوان “خوب داشتن” تلقی می شود، به خصوص زمانی که ضرب الاجل نزدیک است. نکته اینجاست: دسترسی اختیاری نیست.
چرا؟
این یک الزام قانونی در بسیاری از کشورها است.
این فراگیر بودن را تضمین می کند و به همه اجازه می دهد از برنامه شما استفاده کنند.
این قابلیت استفاده کلی را بهبود می بخشد – ناوبری صفحه کلید، کسی؟
بعد از اینکه پروژه ای که روی آن کار می کردم در ممیزی دسترسی با شکست مواجه شد و باعث تاخیر بزرگ شد، این را به سختی یاد گرفتم. از آن زمان، من قابلیت دسترسی را به بخشی غیرقابل مذاکره از گردش کار خود تبدیل کرده ام. از ابزارهایی مانند Lighthouse و ax برای ممیزی سایت خود استفاده کنید و دسترسی را به بخشی از فرآیند خود تبدیل کنید، نه یک فکر بعدی.
افسانه 5: توسعه Frontend به زودی کاملاً خودکار خواهد شد
با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی مانند GitHub Copilot، به راحتی می توان فکر کرد که “توسعه دهندگان فرانتند محکوم به فنا هستند!” اما بیایید ترمز این پیشبینی غم و اندوه را افزایش دهیم.
هوش مصنوعی مطمئناً میتواند در انجام کارهای تکراری مانند تولید کد دیگ بخار یا حتی پیشنهاد راهحل کمک کند. اما ایجاد رابط های بصری و کاربر پسند؟ این نیاز به خلاقیت، همدلی و حل مسئله دارد – چیزهایی که هیچ هوش مصنوعی (هنوز) نمی تواند تکرار کند.
من از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده کردهام، و در حالی که آنها برای سرعت بخشیدن به کار غرغر عالی هستند، هنوز برای تولید چیزی واقعاً قابل توجه به لمس انسانی نیاز دارند. بنابراین نه، ما به این زودی ها جایگزین نمی شویم. هوش مصنوعی ابزار دیگری در جعبه ابزار همیشه در حال رشد ما است.
نتیجه گیری
افسانه های توسعه Frontend می توانند سرگرم کننده باشند، اما همچنین باعث تداوم تصورات نادرست در مورد کاری که ما انجام می دهیم. بیایید این افسانه ها را به چالش بکشیم و خلاقیت و پیچیدگی باورنکردنی ایجاد تجربیات کاربر را جشن بگیریم.
آیا با افسانه های ظاهری روبرو شده اید؟ آنها را در نظرات به اشتراک بگذارید – بیایید گفتگو را ادامه دهیم!