تاخیر Dreadwolf عصر اژدها خبر بسیار خوبی است

این ایده که برنامهنویسها وقت خود را صرف میکنند، هرگز برای من خوب نبوده است. این به این معنا نیست که من خودخواه هستم و اکنون همه بازی های ویدیویی ام را می خواهم، اما همیشه به عنوان پاسخی عجیب به تاخیرهای بازی به نظرم می رسد. میدانم که این به شکایتهای سمی یا آزار و اذیت برنامهنویسان ترجیح داده میشود (زمانی که God of War Ragnarok به تعویق افتاد، برای چندین برنامهنویس زن عکسهای دیک فرستاده شد و با تهدید به تجاوز مورد تمسخر قرار گرفتند)، و در سطح انسانی، این پاسخ مودبانه است. اگر کسی بگوید «کمی دیر میرسم»، و شما پاسخ دهید «وقت خود را بگذرانید»، گفتن این حرف خوب است. با بازی ها، این کار چندان ساده نیست.
برخی بازیها از چیزی استفاده میکنند که به عنوان Death March شناخته میشود، و به همان اندازه که به نظر میرسد شاد است. اساساً به این معنی است که شما شروع به کرانچ کردن می کنید و فقط به کرانچ کردن ادامه می دهید. تأخیر به معنای کرانچ کمتر نیست، بلکه به معنای زمان بیشتر برای ترد کردن است. وقتی برنامهنویسها باید شش ماه دیگر به مشکل برسند، زیرا کارگردانان و مدیران استودیو مداخلهگر میخواهند بازی را با ویژگیهایی که فقط برای اضافه کردن خاک اره به زمان بازی طراحی شدهاند، پر کنند، «وقت خود را صرف کنید» بیرحمانه به نظر میرسد. با این حال، Dragon Age Dreadwolf بهترین نوع بازی «وقت خود را بگذارید» است.
BioWare در حال حاضر در موقعیت عجیبی قرار دارد. در اواسط دهه 00 تا اواسط دهه 10، یکی از پادشاهان این صنعت بود. تاریخچه آن به عقبتر کشیده شد و مملو از آثار کلاسیک مذهبی و جواهرات پنهان بود. سه گانه Mass Effect و Dragon Age باعث حسادت همه استودیوهای اطراف شد. با Mass Effect 3، حتی غیرممکنها را هم انجام داد و با موفقیت یک حالت چندنفره فوقالعاده را در یک سری تکنفره جاسازی کرد و باعث شد حس یک افزونه طبیعی که همه آن را دوست دارند، داشته باشد. هیچ غلطی نمی تواند بکند! سپس Mass Effect Andromeda و Anthem را انجام داد و ناگهان نتوانست درستی انجام دهد.
Mass Effect Legendary Edition زمان های خوب را به ما یادآوری کرد، و Mass Effect بعدی (4؟ 5؟ زیرنویس؟) و Dreadwolf on horizon نشانگر بازگشت به کاری است که BioWare به بهترین نحو انجام می دهد. اما Dreadwolf نیاز به موفقیت دارد و امیدوارم به آن زمان داده شود تا این کار را انجام دهد. منظور من از زمان، فقط از نظر زمانی نیست، مانند “وقت خود را صرف” کنید. منظورم خلاقانه است، امیدوارم به توسعه دهندگان Dreadwolf اجازه داده شود تا بهترین کار خود را انجام دهند و فقط برای پر کردن ویژگیها تا زمانی که صدای زنگ پخش میشود کار نکنند.
بازیهای ویدیویی این روزها به خاطر داستان سراییشان منادی شدهاند. سونی خودش را به عنوان تولید بازیهای پرستیژ جلو میبرد، و روایتی که قلب شما را تحت تأثیر قرار میدهد، بخش مهمی از کل دفاع «بازیها هنر هستند» است. The Last of Us و BioShock: Infinite معمولاً به عنوان اولین شلیک در سراسر شاخه برای این حرکت بالا نگه داشته می شوند، حتی اگر یکی بهتر از دیگری پیر شده باشد. با این حال، تمرکز Mass Effect 2 بر روی شخصیت سازی و روابط شخصی همیشه در نظر من مانند شروع حرکت به نظر می رسد، و حتی با وجود اینکه بازی ها بیشتر به سمت روایت پیش می روند، Mass Effect 2 همچنان یک نقطه شروع حیاتی در بازی ها می باشد. شما احساس می کنید همه چیز را قانون.
دشوار است که ایدهها به این شکل در شرایط بحرانی طنین انداز شوند. شما نمی توانید یک داستان خوب را همانطور که می توانید یک نقشه اضافی یا یک نبرد رئیس یا مکانیک جدید تعیین کنید، بنابراین اگر توسعه دهندگان با آن مخالفت کنند، زمان لازم برای توسعه این داستان های غنی را نخواهند داشت یا آنها را در یک مکان قرار می دهند. دنیایی که آنها را مهم می کند “زمان خود را صرف کنید” می تواند به معنای صرف زمان بیشتر برای برش ها باشد تا بازی پایه کار کند، نه اینکه همه چیز را بالا ببرید.
کرانچ نقش بسیار جالبی در تاریخچه BioWare ایفا می کند. این استودیو به پیشگامی بازیهای اکشن کمک کرد که در آن شخصیت، انتخابهای معنیداری با عمق انجام میداد که تأثیر زیادی بر جهان داشت، اما با تبدیل شدن به موفقیتهای پرفروش، همچنان نیاز به زدن اهداف داشتند. Mass Effect 3 قوس Thane را رقیق کرد و به دلیل ضربالاجلهایی که باید انجام میشد، پایانی نامشخص داشت. برعکس، Dragon Age 2 مجبور به استفاده مجدد از داراییها و تهوع و تکیه بر جنگهای کوچکتر و اکشنتر شد و این مجموعه را متحول کرد. بسیاری از طرفداران قهرمان آن را لذت بخش ترین سریال در نظر می گیرند. من مثلا با این حال، فاقد عمق Origins و دامنه Inquisition است، و من همیشه در تعجب هستم که نسخه غیر کرانچ چگونه به نظر می رسد.
اگر از زاویه مخالف به آن نگاه کنیم، Mass Effect 2 بهترین بایوور در نظر گرفته می شود و با کمترین شدت در بین همه آنها ساخته شده است. گویای این است که در بازیای که توسعهدهندگان واقعاً میتوانستند وقت خود را بگذارند، چیزی خاص ظاهر شد. نه تنها از این نظر که بازی خوب است، بلکه در ساختن شخصیتها چیزی بهتر از خوب است – متفاوت است. این شجاعانه و جسورانه است و نتیجه اعتماد توسعه دهندگان به ایده های خود است. این آرزوی من برای Dreadwolf است. لطفا، BioWare، وقت خود را صرف کنید. واقعا – جدا.