برنامه نویسی

چرا باید یک پروژه را در چندین زبان برنامه نویسی و فریمورک بسازید؟

معرفی

در دنیایی که هر روز تغییر می‌کند، زبان‌های برنامه‌نویسی، کتابخانه‌ها و فریمورک‌های جدید تقریباً هر روز منتشر می‌شوند، ادامه دادن به آن سخت است. یکی از مهم ترین مهارت های یک برنامه نویس حل مسئله به بهترین شکل ممکن با استفاده از ابزارهای لازم است، این بدان معنا نیست که با استفاده از پرکاربردترین زبان یا محبوب ترین فریم ورک حال حاضر، برنامه نویسان تمایل دارند کارها را بیش از حد مهندسی کنند یا انجام دهند. انعطاف پذیری از پشته خود را دارند، و همچنین متأسفانه آنها چیزهای جدیدی یاد نمی گیرند زیرا آنها قبلاً با یک پشته کار می کنند و احساس راحتی می کنند (این اتفاق برای من افتاد). من نمی گویم که شما باید همه چیزهای جدید و داغی را که در بازار آمده است یاد بگیرید، بدیهی است که چیزهایی وجود دارد که به سادگی نمی توان و نباید آنها را یاد گرفت، من می توانم یک وبلاگ کامل بسازم فقط در مورد این موضوع صحبت کنم، در پایان “یادگیری چیز جدید هرگز بد نیست.”

قبل از ادامه

این وبلاگ بیشتر برای افرادی است که قبلاً به عنوان یک توسعه دهنده دانش و تجربه دارند، حتی اگر تازه وارد این دنیا هستید، خواندن این مطلب برای شما مفید خواهد بود.

موضوع

مشکل یادگیری یک زبان برنامه نویسی، کتابخانه یا فریم ورک جدید این است که بارها پارادایم و ایده نحوه ساخت آنها تغییر می کند، که درک نحوه عملکرد آنها را برای ما دشوارتر می کند (اگر قبلاً در فناوری دیگری مشابه تجربه کرده اید. بنابراین وقتی سعی می کنیم آن را یاد بگیریم، روند همیشه به این صورت است:

یادگیری چیزی جدید

راه حل

بهترین راه برای یادگیری یک زبان جدید، کتابخانه، چارچوب و غیره، ساختن چیزی با آن است، تمرین به ما کمک می‌کند تا بفهمیم کارها واقعاً چگونه کار می‌کنند، و باعث می‌شود مستندات را با ایده‌ای بهتر بخوانیم، و باعث می‌شود خطا داشته باشیم. و یاد بگیرید که چگونه آن خطاها را بخوانید و اشکال زدایی کنید.

بنابراین ایده این وبلاگ تمرکز بر ساخت پروژه ای است که به ما در درک ابزاری که می خواهیم یاد بگیریم کمک کند.

بسیاری از ما پروژه‌های ساده یا پیچیده‌ای داریم که سال‌ها یا ماه‌ها به آن‌ها دست نزده‌ایم، برخی از این پروژه‌ها واقعاً جالب بودند، اما وقتی آن را به پایان می‌رسانیم دیگر به آن‌ها دست نمی‌زنیم زیرا کار می‌کند، بنابراین اگر یک روز شما یک پروژه در جاوا نوشتید و می خواهید پایتون را یاد بگیرید، ساختن یک کلون از آن پروژه جاوا در پایتون بسیار مفید است، مهم این است که پروژه ای را انتخاب کنید که برای ما جالب باشد و به اندازه کافی پیچیده باشد که بتواند حوزه های مختلف زبان را به ما نشان دهید، نکته مهم این است که سعی کنید پروژه را با استفاده از ابزارهایی که این زبان در اختیار شما قرار می دهد، بهبود بخشید، این فقط ترجمه کد از یک زبان به زبان دیگر نیست، بلکه فقط از همان ایده تجاری استفاده می کنید تا این کار را انجام ندهید. نباید در مورد آن فکر کنید و می توانید روی نحوه عملکرد زبان تمرکز کنید.

این بسیار مفید است همچنین زمانی که می‌خواهید یک چارچوب جاوا اسکریپت را یاد بگیرید، برای مثال اگر پروژه‌ای در Next.js دارید، که در آن تمام رابط کاربری، منطق تجاری، تماس‌های پایگاه داده را دارید و می‌خواهید SvelteKit یا SolidJS را یاد بگیرید. دیگر لازم نیست به ایجاد رابط کاربری، منطق تجاری و غیره فکر کنید، فقط روی نحوه مدیریت هر یک تمرکز می کنید.

پروژه جالبی ندارم

اگر پروژه شخصی جالبی ندارید، هنوز هزاران پروژه منبع باز وجود دارد که می توانید آنها را به زبان های دیگر بازسازی کنید، و می توانید جلوتر بروید، شاید کتابخانه ای وجود داشته باشد که دوستش دارید اما فقط در React است، می توانید مهاجرت کنید. به عنوان مثال، آن را به Svelte، همانطور که Huntabyte با انتقال کتابخانه shadcn از React به Svelte انجام داد.
https://www.youtube.com/watch?v=bfbam0Zf4p0

فواید

مقایسه

برای من، یکی از اساسی‌ترین مزیت‌ها این است که شما یاد می‌گیرید چه چیزی برای هر موقعیتی بهترین است، و این شما را به برنامه‌نویس بهتری تبدیل می‌کند، زیرا یاد می‌گیرید از ابزارهایی استفاده کنید که برای آن موقعیت کار می‌کنند، زیرا هیچ زبان یا چارچوب کاملی وجود ندارد. هر کدوم مشکلی رو حل میکنه

کدهای موجود را بخوانید و بهبود بخشید

جالب است وقتی به کدهای چند وقت پیش خود نگاه می کنید و با خود می گویید: “این چقدر احمقانه است” و فکر می کنید که می توانید آن را به روشی بسیار بهتر انجام دهید، این عالی است زیرا به این معنی است که شما به عنوان یک فرد در حال رشد هستید. توسعه دهنده

این همچنین به شما می آموزد که چرا نوشتن کد قابل فهم مهم است، سخت است که به کد خود نگاه کنید و متوجه نشدید که چه اتفاقی می افتد.

نتیجه

بدیهی است که این فقط یک ایده از نحوه یادگیری یک زبان یا فریمورک جدید است، شما می توانید از همه اینها به نفع و مسیر خود استفاده کنید، مهمترین چیزی که باید یاد بگیرید نوشتن کد است، کدهای زیادی. این تکنیک فقط به شما کمک می کند کدی را که واقعاً به آن نیاز دارید بنویسید و یاد بگیرید که از ابزار به روشی سریع تر و آسان تر استفاده کنید.

امیدوارم که برای شما مفید باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا