نادیده گرفتن تفسیر ردفال در مورد سرمایه داری به سازندگان آن ضرر می رساند

در حالی که بسیاری از گیمرها به تجزیه و تحلیل انتقادی بازیهای ویدیویی با این جمله واکنش نشان میدهند: «آنقدرها هم عمیق نیست، برادر»، من همیشه طرفدار نقد اجتماعی در رسانههایی بودهام که مصرف میکنم، و معتقدم که این ارتباط ما را با چیزهایی که تماشا میکنیم، میخوانیم افزایش میدهد. و بازی کنید. من در مورد اینکه چگونه بازی عجیب و غریب شوالیههای جمهوری قدیم برای من شکلدهنده بود، اینکه چگونه The Last of Us HBO سیاسیتر از بازی بود، کاملاً مثبت است، و Everything Everywhere All In Once بر من عمیقاً تأثیر گذاشت. آدم عجیب و غریب آسیایی بدیهی است که من واقعاً معتقدم که این عمیق است.
این سازندگان و هنرمندان سعی می کنند چیزی را به ما بگویند و به عنوان یک مخاطب، وقتی سعی می کنیم این چیزها را به قسمت های خود تقلیل دهیم و پیام های آنها را نادیده بگیریم، به آنها و ما ضرر می کند. من خیلی به این فکر می کنم که چگونه ژانر وحشت ترس های اجتماعی را به استعاره تبدیل می کند. زامبیها اغلب استعارههایی از همنوایی هستند و ترس از دیگری را نشان میدهند. گودزیلا ترس از تخریب هسته ای را نشان می داد. خون آشام ها اغلب نماینده اقتدار، قدرت و خودخواهی بوده اند – این همان کاری است که آرکان با Redfall انجام می دهد. البته، بازیکنان ممکن است تصمیم بگیرند که این پیام را نادیده بگیرند و بازی را به عنوان یک شوتر جهان باز که به کشتن خونآشامها میپردازد، بازی کنند، اما هاروی اسمیت، خالق Redfall، در مصاحبههای خود به صراحت درباره اینکه بازی از کجا آمده است، صحبت کرده است.
در هسته خود، Redfall درباره گروهی از نخبگان فوقالعاده ممتاز است که به یک جامعه کوچک در نیوانگلند خوابآلود حمله میکنند و آن را به نیازهای خود میپیچانند، و مردم عادی که در برابر آنها مقاومت میکنند – آنها را به نجابت تبدیل میکنند. خونآشامهای بازی به خاطر یک استارتآپ بیوتکنولوژی به نام Aevum ایجاد شدند، یک شرکت شرور Big Pharma که کنترل نشده بود تا به میل خود آزمایش کند. آنها در جستجوی جاودانگی بودند و آن را یافتند. اسمیت به GamesRadar گفت: «آنها قبل از اینکه خون آشام باشند خون آشام بودند. آنها 0.1 درصد هستند. اسمیت حتی از Theranos و Palantir به عنوان الهامبخش یاد میکند – Aevum دقیقاً با این استارتآپهای زیستپزشکی و مبتنی بر علم مطابقت دارد. اعضای مقاومت، شخصیت های بازیکن، همگی انگیزه های خاص خود را برای مبارزه دارند. یکی، لیلا، یک دانشجوی پزشکی بدهکار است که داوطلب آزمایش پزشکی با Aevum شد که اشتباه پیش رفت و به او قدرت داد.
درست است، Redfall درباره شرارت های سرمایه داری است. خون آشام ها افراد ثروتمندی هستند که جوامع را برای منافع خود تخریب می کنند و بسیاری از دشمنانی که با آنها روبرو می شوید فرقه هایی هستند که آنها را می پرستند یا افرادی هستند که خودشان تبدیل به خون آشام شده اند. در ردفال، با انحراف از افسانه های معمولی خون آشام، نمی توانید تصادفاً به یک خون آشام تبدیل شوید – باید به دنبال آن باشید، حتی برای آن فداکاری کنید. شما باید التماس کنید که تبدیل به یکی شوید و احتمالاً در ازای آن چیزی از شما می خواهند. اسمیت به Eurogamer گفت: “اگر شما خون آشام هستید و من می خواهم خون آشام شوم، احتمالاً از شما التماس می کنم. و احتمالاً می گویید “بچه های همسایه خود را برای من بیاور”. و من بچه همسایه ام را برایت می آورم [in exchange]”
آن طور که من آن را می بینم، فرقه گراها، افرادی که به شدت می خواهند بخشی از این طبقه بالا باشند، برادران فرهنگ شلوغ، سرمایه گذاران، افرادی هستند که می گویند اگر فقط سخت تر کار کنید، می توانید فقیر نباشید. اما آنها همچنین افرادی عادی هستند که تصمیم گرفتند با استادان جدید کنار بیایند، زیرا می دانستند که این به بقیه جامعه آنها آسیب می رساند. اسمیت در اروپا زندگی می کرد و زمانی که بریتانیا به برگزیت رای داد، درست قبل از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، فیلم Dishonored 2 را به پایان رساند. او گفت: “و آن موقع بود که من آن را احساس کردم: “این نشانه شروع چیزی واقعاً وحشی است.” «این پوپولیسم است. این مانند پژواک دوران های قبلی در تاریخ است.»
او گفت: «این خیلی در ذهن من است. اما من بازی های ویدیویی می سازم. بنابراین چه کار کنم؟”
این انگیزه ها و مضامینی مانند این است که چیزی را که در غیر این صورت یک بازی ویدیویی معمولی بود را ارتقا می دهد. نقد فیلم اغلب به عنوان انتقادی جدی در نظر گرفته میشود، اما نقد بازیها اینطور نیست – بسیاری از بازیکنان بازیهای جریان اصلی حاضر نیستند با موضوعات عمیقتر آنچه مصرف میکنند درگیر شوند و فکر میکنند که انجام این کار رسیدن به معنایی است که وجود ندارد – اما میکند. در نتیجه، بسیاری از سازندگان در استودیوهای بزرگ تمایلی به پرداختن به مضامین کار خود به صورت عمومی ندارند، هر چند که بازی ممکن است در مورد آنها صریح باشد. خوشبختانه اسمیت سابقه طولانی در ساخت بازی هایی با مضامین قوی سیاسی دارد و از بحث در مورد آنها هراسی ندارد. فضایی را برای گیمرها و منتقدان برای بحث در مورد کلاس باز کرده است، در رسانهای که سازندگان با پلتفرمهای بزرگتر را تشویق میکند از بحثهای صریح دوری کنند.
به خصوص جالب است که بسیاری از رسانههای مدرن که به خوبی مورد استقبال قرار گرفتهاند، حول محور ایده ثروتمندان و گسترش شکاف طبقاتی میچرخند. البته، مردم قرنهاست که درباره کلاس هنر میسازند، اما من نمیتوانم متوجه نشوم که در چند سال اخیر چه تعداد مورد تحسین قرار گرفتهاند – شاید فقط به این دلیل باشد که کلاس اکنون در خط مقدم ذهن من است. فیلم کره ای برنده اسکار انگل نمونه بارز آن است، با داستان گیرا در مورد زنده ماندن از فقر. Dishonored درباره اشراف است که در طول طاعون سود می برند. منو، مثلث غم و نیلوفر سفید همگی دارای کلاس به عنوان موضوع اصلی هستند. Watch Dogs همچنین به سیاست و نابرابری می پردازد.
من همچنین علاقه مندم که Redfall چگونه از gentrification به عنوان یک پیش فرض استعاری برای طرح خود استفاده می کند. اصیل سازی در چند سال اخیر یک موضوع داغ بوده است – هجوم کارگران با درآمد بالاتر به محله های تاریخی فقیرتر تقاضای بیشتری برای امکانات رفاهی ایجاد می کند که وقتی ساخته شود قیمت ملک را افزایش می دهد. این منجر به آواره شدن ساکنان محله می شود زیرا دیگر توان پرداخت اجاره بها را ندارند. این امر به طور نامتناسبی بر افراد رنگین پوست تأثیر می گذارد، به همین دلیل است که بسیار مورد بحث قرار گرفته است – این فقط یک موضوع طبقاتی نیست، بلکه از نظر نژادی تبعیض آمیز است.
Redfall با خون آشام های ثروتمندش که ساکنان شهر را آواره می کنند، نشان دهنده این موضوع است، و آن ساکنان مجبورند سلاح به دست بگیرند و مقاومت خود را در برابر این موجودات قدرتمند تشکیل دهند. از داستانهای محیطی بازی میتوان فهمید که شهر قبلاً چگونه بوده و چه کسانی قبل از ورود این موجودات و تصاحب آن به نفع خود در آنجا زندگی میکردند. هیچ کس نمی تواند بگوید که این یک کشش است – این یک امر آشکار و آشکارا سیاسی است.
مهم این است که به ساختن و بازی های سیاسی ادامه دهیم. همانطور که اسمیت به Digital Trends گفت: «در همه رسانه ها، چیزی در مورد رابطه با قدرت در آن وجود دارد. چیزی در مورد افکار مردم در مورد مرگ و میر خود وجود دارد. چیزی در مورد رابطه بین مردم و افرادی که دوستشان دارند وجود دارد. این در همه چیز گنجانده شده است، و من را می کشد که گاهی اوقات مردم می گویند، “اگر ما هیچ کدام از آن را نداشتیم، چه می شد؟” منظورت چیه!؟ چگونه در مورد هر چیزی صحبت می کنید؟»
بله، ردفال یک تیرانداز است. این یک بازی co-op است. این به معنای سرگرم کننده است. اما این می تواند همه آن چیزها باشد، و هنوز هم چیزهای بیشتری در مورد دنیایی که در آن زندگی می کنیم بگوید. انجام بازی فقط برای بازی می تواند وسوسه انگیز باشد، اما بازی هایی که انجام می دهیم شایسته توجه و مشارکت صادقانه ما هستند. Redfall «بیدار» است و بازیهایی که پیام اجتماعی دارند نباید لذت شما را کاهش دهند. بازیهای ویدیویی رسانههای داستانگویی قدرتمندی هستند و بازیهایی که توانایی نقد فرهنگ مدرن را در بر میگیرند، برای ارتقای کل رسانه تلاش میکنند. چشمان خود را منحرف نکنید – توجه کنید. این مهم است.