نقد و بررسی Minecraft Legends

شما مشغول کاوش در یک غار هستید، به کار خود فکر می کنید و قبل از اینکه سه موجود خداگونه پرانرژی شما را از زیرزمین بیرون بیاورند تا در جنگ علیه پیگلین های مهاجم بجنگید. من برای این ثبت نام نکردم، اما این حداقل کاری است که باید در حین پختن گوشت خوک انجام داد. امضای خلاقیت بازیکنان Minecraft به این دلیل است که آنها شما را انتخاب کردند—شما تخیل لازم برای هدایت این دنیای جدید را به سوی پیروزی دارید. پس شرم آور است که Minecraft Legends به شما اجازه نمی دهد کار زیادی با آن انجام دهید.
مانند Minecraft Dungeons، در Legends شما نقش یک قهرمان خاموش را بازی میکنید که برای نجات دهکدههای بیدفاعش به دنیای جدیدی میرود. فقط این بار، شما یک ارتش در اختیار دارید که سوار بر اسب (یا پشت ببر و طوطی پشتی) میشوید و در تلاش برای نابود کردن پورتالهای Nether آنها، حمله به قلعههای دشمن را رهبری میکنید. شما منابع را جمع آوری می کنید، برای احضار سربازان خود تخمگذار می سازید، و برای رسیدن به نقاط غیرقابل دسترس، رمپ هایی ایجاد می کنید، و حلقه اصلی بازی Minecraft را با عناصر RTS امضا می کنید. بشویید و این کار را تکرار کنید تا زمانی که هر پورتال Nether نابود شود، هر سه جنگ سالار Piglin مرده باشند و جهان نجات یابد. به اندازه کافی ساده، نه؟
یکی از بزرگترین مشکلات بازیهای استراتژی این است که چقدر برای تازهواردها طاقتفرسا هستند. شما معمولاً با انواع مختلف واحدها، ساختمانهای ضروری، منابع بیشماری، و دیگر مکانیکهای سنگین و اصطلاحاً سنگین بمباران میشوید که برای درک آن از شما میخواهد دیوارهای متن را بخوانید و دهها ساعت بازی کنید. این بزرگترین مانعی بود که هنگام ورود به این ژانر در اولین بازی StarCraft 2 با آن مواجه شدم، اما Minecraft Legends همه اینها را از پنجره بیرون می اندازد.
اگر Minecraft یا هر بازی بقا را می شناسید، Legends آسان است. چوب و سنگ مواد اولیه شما هستند و شما آنها را با خرد کردن درختان و استخراج سنگ ها به دست می آورید. هر کجا. شروع کردن به همین سادگی است، چیزی که این ژانر سال ها به شدت به آن نیاز داشت. به جای جایگزینی مواد با مواد بهتر در حین پیشرفت، چوب و سنگ تا انتها حیاتی هستند، زیرا هر ساختمانی تا حدی به آنها متکی است، و از آنجایی که یافتن آنها بسیار آسان است، هرگز در شکار پیچیده نخواهید بود. مواد در مکان های صعب العبور. یکی از بزرگترین مشکلات بازیهای استراتژیک برای ورود بازیکنان جدید این است که چقدر سریع به صفحهگسترده گیجکنندهای از جزئیات پیچیده تبدیل میشوند، و با سادهسازی فرآیند ساخت، Minecraft Legends تضمین میکند که هرگز در آن دام نیفتد. در پایان کل کمپین، شما فقط یک نوار ابزار از مواد دارید، نه یک کدکس پر.
نکته منفی این است که پس از یک کمپین شش ساعته، زمانی که شما بر همه چیز مسلط شدید، جای دیگری برای رفتن وجود ندارد. همه قلعهها ویران شدهاند، هیچ چیز جدیدی برای امتحان کردن در PvP نخواهید داشت، و حالت ماهانه همه چیزهایی را دارد که قبلاً دهها بار استفاده کردهاید. نمیتوانید بازی را جلوتر ببرید، زیرا آخر بازی دنیایی خالی در صلح است، که از قضا چرا بسیاری از مردم به بازیهای استراتژی و بقا پایبند هستند – زیرا آنها جعبههای شنی بیپایانی حتی فراتر از حالتهای داستانی خود هستند. شکست دادن اژدهای Ender راهی است که میتوانید Minecraft را «برنده» کنید، اما کارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده است. در Legends، شاید بتوانید جهان را از شر Netherrack خلاص کنید یا استحکامات بیشتری بسازید، اما به چه منظور؟ هیچ مبارزه ای برای انجام دادن وجود ندارد و هیچ چیز برای کسب درآمد وجود ندارد، و آن را تبدیل به یک تجربه کم عمق می کند که در آن تنها راه حل این است که دوباره شروع کنید یا به PvP سرمایه گذاری کنید تا از همان مجموعه ابزار محدود بارها و بارها استفاده کنید.
حتی اگر پس از شکست دادن گروه ترکان و مغولان هنوز نبردهایی برای ما باقی مانده بود، حمله به قلعه های پیگلین به سرعت کسل کننده و تکراری می شود. شما فقط می توانید به یک روش اصلی به آنها نزدیک شوید – رمپ بسازید، نیرو بفرستید، عقب نشینی کنید، نیروهای بیشتری بگیرید، از رمپ ها برگردید و آن نیروهای جدید را بفرستید. این کار را بارها و بارها انجام می دهید تا زمانی که به پورتال Nether برسید و آن را ببندید. دهکدهها بسیاری از دفاعهای متغیر را ارائه میدهند که میتوان آنها را به روشهای مختلف ساخت و با یکدیگر و نیروهای خود همافزایی کرد تا همه چیز را تازه نگه دارد. حمله به قلعهها محدودتر است، زیرا نمیتوانید در Netherrack بسازید، مگر اینکه آن را درمان کنید، اما حتی در آن زمان، معمولاً ارزش زحمت را ندارد زیرا فرستادن ده خزنده برای منفجر کردن خود برای خراب کردن دیوارها آسانتر است. مانند بازی، من به سرعت از اخلاق استفاده از آنها به عنوان سرباز کنار خواهم رفت.
ماهیت پیش پا افتاده رهبری یک حمله تنها با دشواری قرار دادن رمپ ها بدتر می شود. آنها به جای قرار گرفتن تکه به بلوک، کشیده و منقبض می شوند تا اطراف محیط را بپیچند، اما اگر دوربین به چیزی که دوستش ندارد برخورد کند، اغلب می تواند در جهات مختلف پرواز کند. اغلب، به دلیل تلاش برای قرار دادن یک سطح شیب دار از روی طاقچه رانده می شدم، زیرا دوربین آن را نداشت. حتی در آن زمان، رمپها فقط از چوب ساخته شدهاند که میتواند به نحوی در برابر گدازه مقاومت کند – فرصتی از دست رفته برای استفاده از منابع دیگر برای سناریوهای مختلف، همانطور که خود Minecraft به خوبی انجام میدهد.
این یک نشانه گسترده تر از محدود بودن گزینه ها در Legends است. از یک طرف سعی میکند آزادی خلاقانه Minecraft را تقلید کند، اما از سوی دیگر، میخواهد با ایجاد شهودیتر و در دسترستر کردن این ژانر، برای تازه واردان استراتژی جذابتر شود. در هدف دوم خود موفق است، اما این بدان معناست که بسیار ساده است زیرا چیزهای کمی برای باز کردن و بازی کردن وجود دارد. پس از چند ساعت، بیشتر چیزهایی را که بازی ارائه میدهد، خسته کردهاید، و نکات زیر و برونهای هر ابزار را یاد میگیرید تا زمانی که متا را شکستهاید که باعث میشود کمی باقیماندهها اضافی شوند. من بیش از 2000 ساعت در Minecraft عمیق هستم و هنوز چیزهای جدیدی یاد میگیرم، اما پس از شش ساعت در Legends، از استفاده از همان دیوارها و برجها در داخل و خارج خسته شده بودم.
بدون شک ماندگاری از DLC حاصل می شود، مانند Dungeons، اما در نهایت باعث می شود که Minecraft Legends مانند یک تجربه ناقص احساس کند. شماتیک ها و انواع نیروها بسیار کمی وجود دارد که می توان با آنها کار کرد، که باعث می شود چیزها برای افراد تازه وارد به این ژانر بیش از حد طاقت فرسا نباشد، اما چیز دیگری برای کسانی که امیدوارند از یک بازی استراتژیک جدید لذت ببرند باقی نمی گذارد. و اگر به امید یافتن حس سندباکس امضای Minecraft دست به کار شوید، به شدت ناامید خواهید شد، زیرا چاه به سرعت خشک می شود.
3.5/5، بررسی در مورد Xbox Series X. کد بررسی توسط ناشر ارائه شده است.