بهترین نقل قول های Boss Battle در بازی های ویدیویی

شما در حال مبارزه با یک رئیس هستید و مکرراً می میرید، فقط برای اینکه همان دیالوگ را بارها و بارها بشنوید. بیشتر اوقات این ضررها را ناامید کننده تر می کند و حتی ممکن است خود را در حال خواندن گفتگو با دشمن خود بیابید. اما با وجود دلخوری، نمیتوانید انکار کنید که برخی از دیالوگهای باس بتل کاملاً نمادین هستند.
اگر دشمن شما می تواند صحبت کند، احتمالاً چندین خط دارد که در طول مبارزه صحبت می کند. بسیاری از این خطوط به سادگی شما را مسخره می کنند، اما خطوط دیگر در واقع به طرح داستان می افزایند. چه درست قبل یا بعد از مبارزه باشد، چه جایی در میان، بسیاری از بازی ها محتوای بیشتری را در برخی از سخت ترین باس مبارزات خود ارائه می دهند. اینها 10 تا از بهترین خطوط دیالوگ هستند که در طول باس فایت می شنوید.
10 خدای جنگ: راگناروک: ثور
خیلی وقتها پیش نمیآید که مدت کوتاهی پس از دعوت دشمن به خانه شما برای نوشیدن با شما، باس فایت شروع میشود. باسها در سری God of War، مهم نیست که کدام حماسه را بازی میکنید، درجه یک هستند. God of War: Ragnarok این حس را به سطح دیگری می برد و بازی را با نبرد حماسی بین کریتوس و ثور آغاز می کند.
در طول نبرد، ثور نارضایتی های خود را در مورد انتخاب های کریتوس در بازی قبلی به اشتراک می گذارد. ثور کریتوس را در حالی که میجنگند، تشویق میکند و تعدادی از مشتهایش را به خاطرات عزیزانش تقدیم میکند. دیالوگهای ثابت و نبرد حماسی تجربهای سینمایی را ارائه میدهند که معمولاً انتظار دارید در فیلمهای مارول ببینید.
9 حلقه آتش: Malenia، Blade Of Miquella
یکی از بدترین قسمتهای شکست دادن باس فایت در Elden Ring این واقعیت است که شما باید بارها و بارها وارد صحنه شوید، بهجای اینکه وقتی مبارزه شروع میشود، دوباره به صحنه بروید. از دست دادن یک مبارزه نه تنها باعث می شود که شما از صفر شروع کنید، بلکه به این معنی است که باید همان دیالوگ را بارها بشنوید.
Malenia، Blade of Miquella، به عنوان یکی از سختترین باس فایتهای بازی شناخته میشود، بنابراین احتمالاً این جمله را زیاد شنیدهاید: «من مالنیا هستم. تیغه میکلا. و من هرگز شکست را ندیده ام.» نزدیک شدن به او و شنیدن معرفی او، به خصوص در قسمت دوم مبارزه که او دوباره به عنوان “وحشت واقعی” ظاهر می شود، می تواند آزاردهنده باشد، اما آنها همچنین خطوط دلهره آور هستند.
8 The Last Of Us: Part II: Ellie Vs Abby
شما در بیشتر زمان بازی منتظر بودید تا این دو رو در روی هم ببینند و در نهایت در پایان بخش ابی نتیجه می دهد. در این مرحله، الی و ابی تعداد قابل توجهی از شخصیتها را در هر دو طرف کشتهاند، حتی تا لحظاتی قبل از مبارزه.
شخصیتها در نهایت لحظهای برای گفتوگو دارند – هرچند طولانی نمیشود – و هر دوی اقدامات خود را در طول بازی خلاصه میکنند. این اولین بار است که این دو شخصیت با یکدیگر روبرو می شوند و درباره دلیل واقعی حضور ابی و دوستانش در وایومینگ صحبت می کنند.
مدت کوتاهی بعد، دو شخصیت در اطراف تئاتر متروکه حرکت می کنند، در حالی که الی شکار می کند و ابی پنهان می شود. و پس از آن، این دو در یک لحظه چرخه ای به اشتراک می گذارند که نشان می دهد ممکن است در نهایت تفاوت چندانی با هم نداشته باشند.
7 A Plague Tale: Requiem: Count Victor
آمیشیا در سرتاسر A Plague Tale: Requiem و نبرد او با کنت ویکتور چیزهای زیادی را پشت سر گذاشته است. هنگامی که به قلعه بازمیگردید، به طور غیرمنتظرهای مورد خیانت قرار میگیرید – و تقریباً کشته میشوید.
به عنوان آمیسیا، شما از صحنه فرار می کنید و با کنت یک بازی موش و گربه انجام می دهید. او همیشه با شما صحبت می کند و نشان می دهد که واقعاً چقدر شیطان است. اما بهترین قطعه دیالوگ مدت کوتاهی پس از فرار آمیشیا دوباره از او می آید.
اکنون آمیشیا هم در مقابل عزیزان و هم در مقابل دشمنانش مقاومت خود را ده برابر نشان می دهد. او کاملاً ضربه خورده است، و با این حال او هنوز برای مبارزه برمیگردد. در این لحظه، آمیسیا مجروح و کتک خورده بار دیگر بلند می شود و فریاد می زند: “من آمیشیا دی رون هستم و در مقابل هیچکس زانو نمی زنم!”
6 دهکده رزیدنت ایول: لیدی دیمیترسکو
دویدن در اطراف خانه دیمیترسکو در حالی که از چنگال تشنه به خون خانم و دخترانش فرار می کنید، به راحتی قلب شما را به تپش می اندازد. رویارویی با دخترانش کاملاً چالش برانگیز است زیرا آنها می توانند در هر جایی از خانه ظاهر شوند، اما عبور از آنها در مقایسه با مواجهه با مادر خون آشام غول پیکرشان چیزی نیست.
لیدی دیمیترسکو با عصبانیت شما را در سراسر عمارت تعقیب می کند در حالی که به صورت لفظی به شما حمله می کند و می خواهد به خاطر کاری که با فرزندانش انجام داده اید انتقام بگیرد. این بیشترین زمانی است که با این شخصیت شرور نمادین می گذرانید، و هیولایی که او به آن تبدیل می شود او را حتی بیش از آنچه تصورش را بکنید وحشتناک می کند.
به علاوه، این که او شدیداً می خواهد شما را بخورد و نمی گذارد شما آن را فراموش کنید، کمکی نمی کند.
5 BioShock: اندرو رایان
یکی از مشهورترین باسها در تمام دوران، بدون شک باس اندرو رایان در BioShock است. شما دستورالعملهای اطلس علیه رهبر Rapture، اندرو رایان را دنبال کردهاید و در نهایت هنگام گلف با او روبرو میشوید.
هنگامی که او را پیدا کردید، او به طرز وحشتناکی مونولوگ خود را برای شما موعظه می کند و بسیاری از حقیقت ریشه جک را آشکار می کند. چیزهای زیادی در این تعامل کوتاه آشکار می شود، از جمله هویت واقعی اطلس.
و من فکر میکنم همه ما میتوانیم با این جمله موافق باشیم، “لطفاً؟” در تاریخ نقل قول بازی های ویدیویی ثبت خواهد شد.
4 Tomb Raider: Legend: Final Boss
پس از ساعت ها جستجو برای یافتن پاسخ در مورد محل اختفای مادر گمشده خود، سرانجام با شخصیت هایی روبرو می شوید که به نظر می رسد حقیقت را می دانند. لارا با جیمز روتلند، آماندا اورت و دیو آماندا مبارزه می کند.
احتمالاً شما هم مانند لارا پس از جستجوی طولانی بدون راه حلی برای مشکل خود خسته شده اید، بنابراین مبارزه با این سه شخصیت نقطه اوج این عصبانیت است. لارا پس از سرنگونی دشمنانش، با آماندا مقابله می کند.
در این لحظه لارا دیگر حوصله خود را از دست داده و بین هر حرفش به تپانچه اش شلیک می کند و می پرسد “مادر من کجاست؟”
3 Bloodborne: Gehrman
از بین همه باس هایی که در Bloodborne با آنها مبارزه می کنید، Gehrman یکی از معدود کسانی است که شبیه یک انسان است. و اگرچه او تا حدودی نزدیک به حالت عادی به نظر می رسد، صحبت کردن و دعوا کردن با او تجربه ای دلخراش است.
به عنوان اولین شکارچی، Gehrman به طور خودکار از بسیاری از دشمنانی که قبلاً با آنها جنگیده اید ترسناک تر می شود. اما قبل از اینکه بجنگید، می توانید قبل از اینکه بین زندگی و مرگ انتخاب کنید، به او گوش دهید.
اگر جنگیدن را انتخاب کرده اید، گیرمن از روی صندلی چرخدار خود بلند می شود و با حالتی خزنده می گوید: “امشب، گیرمن به شکار می پیوندد.”
2 مردان ایکس (1992): مگنیتو
X-Men، بازی آرکید منتشر شده در سال 1992 ممکن است به خوبی سایر بازی های فوق الذکر به یاد نیاید، اما یک قطعه نمادین از دیالوگ های فراموش نشدنی دارد. در اواسط بازی، باید با مگنتو مبارزه کنید.
پس از مبارزه با دسته ای از دشمنان، به آبشاری نزدیک می شوید که مگنیتو وارد صحنه می شود. همانطور که در هوا معلق می ماند و توانایی های مغناطیسی خود را به نمایش می گذارد، مگنیتو به مردان ایکس اجازه می دهد دقیقا بدانند که قصد دارد چه کاری انجام دهد.
مگنیتو به طرز خندهداری میگوید: «مردان ایکس، به مردن خوش آمدید!» قبل از تخریب صخره ای که قهرمانان روی آن ایستاده اند.
1 Fallout: The Master
مطمئنا، شما با افراد شرور زیادی صحبت کرده اید در حالی که آنها به شما حمله می کنند، اما آیا تا به حال با یکی از آنها مبارزه کرده اید. توسط صحبت کردن با آنها؟ Master in Fallout موجودی هیولایی است که حرف های زیادی برای گفتن دارد. با کمال تعجب، بیشتر تعاملات شما با این موجود فقط صحبت کردن با یکدیگر است.
او سعی میکند شما را متقاعد کند که به یونیتی بپیوندید، که از شما خواسته میشود تا با آن پاسخ دهید. پس از صحبت کردن، می توانید به طور مکرر به سمت استاد شلیک کنید تا زمانی که او نابود شود، در یک مبارزه فوق العاده ساده که بیشتر صرف مشاجره می شود.