ماکسیم بالدری می گوید: «من مجبور شدم مهندس معکوس کنم»
Summarize this content to 400 words in Persian Lang
خوراکی های کلیدی
سفر Isildur در The Rings of Power فصل 2 شامل مبارزه شدید و رشد شخصی است.
بازیگر ماکسیم بالدری برای درک و توسعه شخصیت ایزیلدور از منشأ او به یک جنگجو عمیقاً به تحقیق پرداخت.
سرکشی و تاریکی ایزیلدور ممکن است از جایی باشد که اشتیاق دوست داشته شدن دارد و به تصویر او در سریال عمق می بخشد.
ورود ایسیلدور به فصل 2 حلقه های قدرت با صدای بلند شروع می شود. در حالی که آناتار نقشه میکشد، سلبریمبور جعل میکند، گالادریل بهبود مییابد، و دورفها نگران هستند، ایسیلدور شمشیر خود را بلند میکند و محکم میزند.
اولین اقدام ایزیلدور در این فصل که در سرزمین میانه گیر افتاده و توسط مردمش رها شده است، مبارزه برای خروج از منظره بیثمر موردور و منطقه اطراف آن است. به طور طبیعی، او با مبارزه با شلوب جوان در غاری تنگ از عنکبوت های زیرزمینی شروع می کند.
ماکسیم بالدری بازیگر Isildur توضیح می دهد: “اولین چیزی که او باید با او مبارزه کند یک اورک است.” اما اورک ها، بدلکارانی که در پروتز هستند، دید محیطی ندارند. بنابراین در واقع بسیار خطرناک است زیرا آنها در این لباس های واقعا بزرگ پوشیده اند، آنها پروتز به تن دارند و کاملاً فیزیکی هستند. یه جورایی خطرناکه
بدیهی است که تمام احتیاط های ایمنی در نظر گرفته شده است، اما کمی قوی تر و فیزیکی تر بود. [than fighting computer-generated creatures]. با مردم، شما باید خیلی سریع تر و هماهنگ تر باشید، زیرا بسیار نزدیک تر هستید و می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. پس راستش غار عنکبوت را دوست دارم. من دوست دارم کمی خشن تر باشم و با این همه غلت بزنم.”
با این حال، ایسیلدور فقط جنگنده ای نیست که ما از Last Alliance می شناسیم. او شخصیتی است که اکثر طرفداران از قبل از سه گانه کتاب های اصلی ارباب حلقه ها یا تماشای فیلم ها پیش داوری هایی نسبت به آن دارند – و وقتی حلقه یگانه را برای خود می گیرد و سرزمین میانه را محکوم به محکومیت می کند، بهترین تصور را از خود به جای نمی گذارد. قرن ها تاریکی بیشتر
ماکسیم بالدری در ایسیلدور: “او مشتاق دوست داشتن است.”
وقتی از بالدری در مورد به چالش کشیدن پیشداوریهای طرفداران درباره این شخصیت پرسیدم، او اعتراف کرد که او نیز قبل از بازی در نقش، ایده خودش را از اینکه ایسیلدور کیست داشت، داشت و باید سخت تلاش میکرد تا بفهمد دقیقاً چه چیزی او را در عصر دوم وادار کرده است. .
من باید واقعاً عمیقاً در این تحقیق کاوش می کردم و به تفسیر خودم می رسیدم [Isildur]بالدری می گوید. و به نوعی، ما مجبور شدیم ایزیلدور را مهندس معکوس کنیم، زیرا می دانیم که او به کجا می رسد، اما او از کجا شروع می کند؟ این نیز به نوعی یک نعمت است، زیرا ما میتوانیم او را واقعاً از زمین بسازیم.
بنابراین فصل 1 داستانی است درباره او که مشتاق ترک و کشف جهان است. و فصل 2 یکی از اوست که باید بزرگ شود و بعد ناامیدانه بخواهد به خانه برگردد. این یک داستان رشد شخصی برای او است و او سخت می شود، تمام تجربیات فصل 2 او را سخت می کند. و او مرد میشود و بیشتر به یک جنگجو تبدیل میشود که ما به نوعی از او انتظار داریم.»
در حالی که ما چیزهای زیادی در مورد چه شخصیت هایی می دانیم انجام دهید در عصر دوم، سبک تالکین در سیلماریلیون – و به ویژه در مورد این دوره در مقایسه با نوشتههای او درباره عصر اول – اغلب فاقد جزئیات است و از شخصیتپردازی میگذرد. بنابراین بالدری از این متن به عنوان اساس شخصیت خود استفاده کرد، اما همچنین به طور گستردهتری مطالعه کرد و از آموختههای فیلسوفان استفاده کرد تا به پیشرفت شخصیت ایسیلدور و رگههای شورشی پی برد.
تالکین در خط مقدم تحقیقات من بود [Isildur]او توضیح می دهد. اما باز هم، او واقعاً چیز زیادی به ما نمی دهد. او نشانه هایی از کارهایی که انجام می دهد به ما می دهد. بدیهی است که من سیلماریلیون را خواندم، سه گانه را خواندم و این نقطه شروع من بود. اما پس از آن من همچنین می خواستم کمی بیشتر در مورد شخصیت ایزیلدور بدانم و به کامو و شورشی نگاه کردم. نقل قولی از کامو وجود داشت، سرکشی شکل عجیبی از عشق است، [sic] و من فقط دوست داشتم چگونه [Isildur’s] تاریکی ممکن است در واقع یک چیز مثبت برای او باشد. او در آرزوی دوست داشتن است. و من فکر می کنم به جای اینکه این یک چیز تاریک و منفی باشد، کاری که او در نهایت انجام می دهد، فکر می کنم ممکن است از یک مکان خوب باشد.”
همه طرفداران تالکین کشش حلقه را درک می کنند، حتی اگر شخصیت هایی مانند ایزیلدور و بوریمیر را به خاطر واکنش هایشان به جادوی تاریک آن نبخشند. این مصنوع تجسم وسوسه است، سیب تالکین در باغ کاملاً مراقبت شده عدن که سرزمین میانه است. با این حال، آیا جایی برای تفسیرهای خود بازیگران از شخصیت های نمادین در اقتباس از اثر فانتزی مهم وجود دارد؟
بالدری میگوید: «هر کس تفسیر خود را از این سه گانه دارد. اما من فکر می کنم آنچه مهم است این است که فراموش نکنیم که ما نقش شخصیت های انسانی را بازی می کنیم که با یکدیگر تعامل دارند. و من نقش یک انسان را بازی می کنم و آنها ذاتاً به عنوان موجودات قابل خطا هستند، بنابراین بازی جذابی است.
«انگیزه های ما چیست؟ چه چیزی ما را هدایت می کند؟ محیط ما چیست؟ ما از کجا آمده ایم و چه تاثیری بر ما دارد؟ و من فکر می کنم همه این چیزها همان چیزی است که در لحظه دم می کند و فصل به فصل افزایش می یابد. و من برای ادامه بازی در این شخصیت بسیار هیجانزده هستم.»
خوراکی های کلیدی
- سفر Isildur در The Rings of Power فصل 2 شامل مبارزه شدید و رشد شخصی است.
- بازیگر ماکسیم بالدری برای درک و توسعه شخصیت ایزیلدور از منشأ او به یک جنگجو عمیقاً به تحقیق پرداخت.
- سرکشی و تاریکی ایزیلدور ممکن است از جایی باشد که اشتیاق دوست داشته شدن دارد و به تصویر او در سریال عمق می بخشد.
ورود ایسیلدور به فصل 2 حلقه های قدرت با صدای بلند شروع می شود. در حالی که آناتار نقشه میکشد، سلبریمبور جعل میکند، گالادریل بهبود مییابد، و دورفها نگران هستند، ایسیلدور شمشیر خود را بلند میکند و محکم میزند.
اولین اقدام ایزیلدور در این فصل که در سرزمین میانه گیر افتاده و توسط مردمش رها شده است، مبارزه برای خروج از منظره بیثمر موردور و منطقه اطراف آن است. به طور طبیعی، او با مبارزه با شلوب جوان در غاری تنگ از عنکبوت های زیرزمینی شروع می کند.
ماکسیم بالدری بازیگر Isildur توضیح می دهد: “اولین چیزی که او باید با او مبارزه کند یک اورک است.” اما اورک ها، بدلکارانی که در پروتز هستند، دید محیطی ندارند. بنابراین در واقع بسیار خطرناک است زیرا آنها در این لباس های واقعا بزرگ پوشیده اند، آنها پروتز به تن دارند و کاملاً فیزیکی هستند. یه جورایی خطرناکه
بدیهی است که تمام احتیاط های ایمنی در نظر گرفته شده است، اما کمی قوی تر و فیزیکی تر بود. [than fighting computer-generated creatures]. با مردم، شما باید خیلی سریع تر و هماهنگ تر باشید، زیرا بسیار نزدیک تر هستید و می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. پس راستش غار عنکبوت را دوست دارم. من دوست دارم کمی خشن تر باشم و با این همه غلت بزنم.”
با این حال، ایسیلدور فقط جنگنده ای نیست که ما از Last Alliance می شناسیم. او شخصیتی است که اکثر طرفداران از قبل از سه گانه کتاب های اصلی ارباب حلقه ها یا تماشای فیلم ها پیش داوری هایی نسبت به آن دارند – و وقتی حلقه یگانه را برای خود می گیرد و سرزمین میانه را محکوم به محکومیت می کند، بهترین تصور را از خود به جای نمی گذارد. قرن ها تاریکی بیشتر
ماکسیم بالدری در ایسیلدور: “او مشتاق دوست داشتن است.”
وقتی از بالدری در مورد به چالش کشیدن پیشداوریهای طرفداران درباره این شخصیت پرسیدم، او اعتراف کرد که او نیز قبل از بازی در نقش، ایده خودش را از اینکه ایسیلدور کیست داشت، داشت و باید سخت تلاش میکرد تا بفهمد دقیقاً چه چیزی او را در عصر دوم وادار کرده است. .
من باید واقعاً عمیقاً در این تحقیق کاوش می کردم و به تفسیر خودم می رسیدم [Isildur]بالدری می گوید. و به نوعی، ما مجبور شدیم ایزیلدور را مهندس معکوس کنیم، زیرا می دانیم که او به کجا می رسد، اما او از کجا شروع می کند؟ این نیز به نوعی یک نعمت است، زیرا ما میتوانیم او را واقعاً از زمین بسازیم.
بنابراین فصل 1 داستانی است درباره او که مشتاق ترک و کشف جهان است. و فصل 2 یکی از اوست که باید بزرگ شود و بعد ناامیدانه بخواهد به خانه برگردد. این یک داستان رشد شخصی برای او است و او سخت می شود، تمام تجربیات فصل 2 او را سخت می کند. و او مرد میشود و بیشتر به یک جنگجو تبدیل میشود که ما به نوعی از او انتظار داریم.»
در حالی که ما چیزهای زیادی در مورد چه شخصیت هایی می دانیم انجام دهید در عصر دوم، سبک تالکین در سیلماریلیون – و به ویژه در مورد این دوره در مقایسه با نوشتههای او درباره عصر اول – اغلب فاقد جزئیات است و از شخصیتپردازی میگذرد. بنابراین بالدری از این متن به عنوان اساس شخصیت خود استفاده کرد، اما همچنین به طور گستردهتری مطالعه کرد و از آموختههای فیلسوفان استفاده کرد تا به پیشرفت شخصیت ایسیلدور و رگههای شورشی پی برد.
تالکین در خط مقدم تحقیقات من بود [Isildur]او توضیح می دهد. اما باز هم، او واقعاً چیز زیادی به ما نمی دهد. او نشانه هایی از کارهایی که انجام می دهد به ما می دهد. بدیهی است که من سیلماریلیون را خواندم، سه گانه را خواندم و این نقطه شروع من بود. اما پس از آن من همچنین می خواستم کمی بیشتر در مورد شخصیت ایزیلدور بدانم و به کامو و شورشی نگاه کردم. نقل قولی از کامو وجود داشت، سرکشی شکل عجیبی از عشق است، [sic] و من فقط دوست داشتم چگونه [Isildur’s] تاریکی ممکن است در واقع یک چیز مثبت برای او باشد. او در آرزوی دوست داشتن است. و من فکر می کنم به جای اینکه این یک چیز تاریک و منفی باشد، کاری که او در نهایت انجام می دهد، فکر می کنم ممکن است از یک مکان خوب باشد.”
همه طرفداران تالکین کشش حلقه را درک می کنند، حتی اگر شخصیت هایی مانند ایزیلدور و بوریمیر را به خاطر واکنش هایشان به جادوی تاریک آن نبخشند. این مصنوع تجسم وسوسه است، سیب تالکین در باغ کاملاً مراقبت شده عدن که سرزمین میانه است. با این حال، آیا جایی برای تفسیرهای خود بازیگران از شخصیت های نمادین در اقتباس از اثر فانتزی مهم وجود دارد؟
بالدری میگوید: «هر کس تفسیر خود را از این سه گانه دارد. اما من فکر می کنم آنچه مهم است این است که فراموش نکنیم که ما نقش شخصیت های انسانی را بازی می کنیم که با یکدیگر تعامل دارند. و من نقش یک انسان را بازی می کنم و آنها ذاتاً به عنوان موجودات قابل خطا هستند، بنابراین بازی جذابی است.
«انگیزه های ما چیست؟ چه چیزی ما را هدایت می کند؟ محیط ما چیست؟ ما از کجا آمده ایم و چه تاثیری بر ما دارد؟ و من فکر می کنم همه این چیزها همان چیزی است که در لحظه دم می کند و فصل به فصل افزایش می یابد. و من برای ادامه بازی در این شخصیت بسیار هیجانزده هستم.»