روز 28: غواصی در پروژه های DevOps دنیای واقعی در AWS

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
نزدیک شدن به خط پایان!به روز 28 سفر DevOps من خوش آمدید! در حالی که تنها دو روز از این دوره آموزشی 30 روزه باقی مانده است، امروز شروع به کار بر روی یک پروژه DevOps در دنیای واقعی کردم تا همه چیزهایی را که یاد گرفتهام در عمل پیاده کنم. با استفاده از خدمات AWS و بهترین شیوه ها، یک محیط پروژه طراحی شده برای مقیاس بندی و انعطاف پذیری راه اندازی کردم.
راه اندازی یک پروژه DevOps در دنیای واقعیبررسی اجمالی پروژههدف این پروژه ساخت یک برنامه وب بسیار در دسترس و مقیاس پذیر بر روی AWS است. ما از طیف وسیعی از خدمات AWS، از نمونههای EC2 و حافظه S3 گرفته تا نقشهای IAM و گروههای مقیاس خودکار استفاده خواهیم کرد. این پروژه اجزای کلیدی را پوشش می دهد که در هر محیط درجه تولید بسیار مهم هستند.
اجزای پروژهراهاندازی زیرساخت: استفاده از نمونههای EC2، S3 برای محتوای ثابت و RDS برای پایگاههای داده.امنیت: مدیریت نقشهای IAM، گروههای امنیتی و VPCها.اتوماسیون: پیاده سازی خطوط لوله CI/CD با ابزارهایی مانند AWS CodePipeline و AWS CodeDeploy.نظارت: راهاندازی CloudWatch برای نظارت بر عملکرد و امنیت با استفاده از گزارشهای CloudTrail.مرحله 1: راه اندازی نمونه های EC2 و Load Balancerمن با استقرار نمونه های EC2 در پشت یک متعادل کننده بار الاستیک (ELB) شروع کردم. متعادل کننده بار تضمین می کند که ترافیک به طور مساوی در بین نمونه ها توزیع می شود و در دسترس بودن بالا را تضمین می کند.
Elastic Load Balancer (ELB): ترافیک ورودی را در نمونه های EC2 متعادل می کند تا اطمینان حاصل شود که هیچ یک از نمونه ها غرق نشده است.EC2 Auto Scaling: به طور خودکار تعداد نمونه های EC2 را بر اساس تقاضا تنظیم می کند و انعطاف پذیری و بهینه سازی هزینه را فراهم می کند.مرحله 2: استفاده از S3 برای محتوای استاتیکبرای این پروژه، من محتوای ثابت (مانند تصاویر، CSS و فایلهای جاوا اسکریپت) را در آمازون S3 میزبانی کردم. این امر بار روی نمونههای EC2 را کاهش میدهد و با استفاده از شبکه جهانی تحویل محتوا (CDN) AWS از طریق CloudFront، سرعت تحویل محتوا را افزایش میدهد.
مرحله 3: راه اندازی پایگاه داده با RDSبرای مدیریت پایگاه داده، از Amazon RDS (سرویس پایگاه داده رابطه ای) استفاده کردم که یک سرویس پایگاه داده کاملاً مدیریت شده است. RDS از پشتیبانگیری، وصلهسازی و مقیاسبندی مراقبت میکند و به من اجازه میدهد روی جنبههای دیگر برنامه تمرکز کنم.
استقرار Multi-AZ: برای در دسترس بودن بالا، RDS با استقرار Multi-AZ راهاندازی شد و از خرابی خودکار در صورت خرابی نمونه اطمینان حاصل کرد.Read Replicas: Replicaهای خواندنی برای بارگیری درخواستهای خواندنی سنگین اضافه شدند و اطمینان حاصل میکردند که برنامه تحت ترافیک سنگین کارایی خود را حفظ میکند.مرحله 4: پیاده سازی CI/CD با CodePipeline و CodeDeployیکی از جنبه های حیاتی DevOps، خودکار کردن فرآیند استقرار است. من یک خط لوله یکپارچه سازی/استقرار مستمر (CI/CD) را با استفاده از AWS CodePipeline و CodeDeploy پیاده سازی کردم. این خط لوله مراحل ساخت، آزمایش و استقرار را خودکار می کند.
CodePipeline: کل گردش کار CI/CD را هماهنگ می کند، اطمینان حاصل می کند که تغییرات کد به طور خودکار ساخته، آزمایش و برای تولید اجرا می شوند.CodeDeploy: فرآیند استقرار را در نمونههای EC2 مدیریت میکند و از توقف صفر با استقرار آبی/سبز اطمینان میدهد.مرحله 5: نظارت و امنیتنظارت برای اطمینان از سلامت زیرساخت بسیار مهم است. من از CloudWatch برای تنظیم آلارم و داشبورد برای نظارت بر استفاده از CPU، ورودی/خروجی دیسک و ترافیک شبکه استفاده کردم.
گزارشهای CloudWatch: گزارشهای برنامه را در زمان واقعی ضبط میکند و امکان عیبیابی سریع مشکلات را فراهم میکند.CloudTrail: برای نظارت بر تماسهای API و شناسایی هرگونه دسترسی غیرمجاز یا فعالیتهای مشکوک در محیط AWS استفاده میشود.امنیت با ایجاد نقشهای IAM برای نمونههای EC2 مدیریت شد و امکان دسترسی ایمن به سایر سرویسهای AWS بدون افشای اعتبارنامهها را فراهم کرد. علاوه بر این، VPC را برای جداسازی شبکه و گروههای امنیتی برای کنترل دسترسی دقیق پیادهسازی کردم.
تجربه یادگیری منجلسه متمرکز بر پروژه امروز یک راه عالی برای به کار بردن همه چیزهایی بود که در 27 روز گذشته آموخته ام. با راهاندازی یک زیرساخت سرتاسر در AWS، توانستم درک خود را از مفاهیم کلیدی مانند اتوماسیون، نظارت، امنیت و مقیاسبندی تقویت کنم.
چالش های پیش رومدیریت هزینه ها: با شروع به افزایش منابع مانند نمونه های EC2 و پایگاه داده های RDS، پیگیری هزینه ها ضروری شد. مدل پرداختی AWS قدرتمند است، اما در صورت تامین بیش از حد منابع، کنترل هزینهها آسان است.استقرار خودکار: راهاندازی خط لوله CI/CD ساده بود، اما اطمینان از استقرار روان و بدون توقف نیاز به آزمون و خطا داشت، به خصوص با استقرار آبی/سبز در AWS CodeDeploy.بعد چه می شود؟همانطور که به دو روز پایانی می رویم، به اصلاح این پروژه ادامه می دهم و موضوعات پیشرفته ای مانند معماری بدون سرور و ارکستراسیون کانتینر را بررسی می کنم. با ما همراه باشید!
با من ارتباط برقرار کناگر نظر یا بازخوردی در مورد این مجموعه وبلاگ دارید، یا اگر روی پروژههای DevOps هم کار میکنید، بیایید با LinkedIn ارتباط برقرار کنیم!
نزدیک شدن به خط پایان!
به روز 28 سفر DevOps من خوش آمدید! در حالی که تنها دو روز از این دوره آموزشی 30 روزه باقی مانده است، امروز شروع به کار بر روی یک پروژه DevOps در دنیای واقعی کردم تا همه چیزهایی را که یاد گرفتهام در عمل پیاده کنم. با استفاده از خدمات AWS و بهترین شیوه ها، یک محیط پروژه طراحی شده برای مقیاس بندی و انعطاف پذیری راه اندازی کردم.
راه اندازی یک پروژه DevOps در دنیای واقعی
بررسی اجمالی پروژه
هدف این پروژه ساخت یک برنامه وب بسیار در دسترس و مقیاس پذیر بر روی AWS است. ما از طیف وسیعی از خدمات AWS، از نمونههای EC2 و حافظه S3 گرفته تا نقشهای IAM و گروههای مقیاس خودکار استفاده خواهیم کرد. این پروژه اجزای کلیدی را پوشش می دهد که در هر محیط درجه تولید بسیار مهم هستند.
اجزای پروژه
راهاندازی زیرساخت: استفاده از نمونههای EC2، S3 برای محتوای ثابت و RDS برای پایگاههای داده.
امنیت: مدیریت نقشهای IAM، گروههای امنیتی و VPCها.
اتوماسیون: پیاده سازی خطوط لوله CI/CD با ابزارهایی مانند AWS CodePipeline و AWS CodeDeploy.
نظارت: راهاندازی CloudWatch برای نظارت بر عملکرد و امنیت با استفاده از گزارشهای CloudTrail.
مرحله 1: راه اندازی نمونه های EC2 و Load Balancer
من با استقرار نمونه های EC2 در پشت یک متعادل کننده بار الاستیک (ELB) شروع کردم. متعادل کننده بار تضمین می کند که ترافیک به طور مساوی در بین نمونه ها توزیع می شود و در دسترس بودن بالا را تضمین می کند.
Elastic Load Balancer (ELB): ترافیک ورودی را در نمونه های EC2 متعادل می کند تا اطمینان حاصل شود که هیچ یک از نمونه ها غرق نشده است.
EC2 Auto Scaling: به طور خودکار تعداد نمونه های EC2 را بر اساس تقاضا تنظیم می کند و انعطاف پذیری و بهینه سازی هزینه را فراهم می کند.
مرحله 2: استفاده از S3 برای محتوای استاتیک
برای این پروژه، من محتوای ثابت (مانند تصاویر، CSS و فایلهای جاوا اسکریپت) را در آمازون S3 میزبانی کردم. این امر بار روی نمونههای EC2 را کاهش میدهد و با استفاده از شبکه جهانی تحویل محتوا (CDN) AWS از طریق CloudFront، سرعت تحویل محتوا را افزایش میدهد.
مرحله 3: راه اندازی پایگاه داده با RDS
برای مدیریت پایگاه داده، از Amazon RDS (سرویس پایگاه داده رابطه ای) استفاده کردم که یک سرویس پایگاه داده کاملاً مدیریت شده است. RDS از پشتیبانگیری، وصلهسازی و مقیاسبندی مراقبت میکند و به من اجازه میدهد روی جنبههای دیگر برنامه تمرکز کنم.
استقرار Multi-AZ: برای در دسترس بودن بالا، RDS با استقرار Multi-AZ راهاندازی شد و از خرابی خودکار در صورت خرابی نمونه اطمینان حاصل کرد.
Read Replicas: Replicaهای خواندنی برای بارگیری درخواستهای خواندنی سنگین اضافه شدند و اطمینان حاصل میکردند که برنامه تحت ترافیک سنگین کارایی خود را حفظ میکند.
مرحله 4: پیاده سازی CI/CD با CodePipeline و CodeDeploy
یکی از جنبه های حیاتی DevOps، خودکار کردن فرآیند استقرار است. من یک خط لوله یکپارچه سازی/استقرار مستمر (CI/CD) را با استفاده از AWS CodePipeline و CodeDeploy پیاده سازی کردم. این خط لوله مراحل ساخت، آزمایش و استقرار را خودکار می کند.
CodePipeline: کل گردش کار CI/CD را هماهنگ می کند، اطمینان حاصل می کند که تغییرات کد به طور خودکار ساخته، آزمایش و برای تولید اجرا می شوند.
CodeDeploy: فرآیند استقرار را در نمونههای EC2 مدیریت میکند و از توقف صفر با استقرار آبی/سبز اطمینان میدهد.
مرحله 5: نظارت و امنیت
نظارت برای اطمینان از سلامت زیرساخت بسیار مهم است. من از CloudWatch برای تنظیم آلارم و داشبورد برای نظارت بر استفاده از CPU، ورودی/خروجی دیسک و ترافیک شبکه استفاده کردم.
گزارشهای CloudWatch: گزارشهای برنامه را در زمان واقعی ضبط میکند و امکان عیبیابی سریع مشکلات را فراهم میکند.
CloudTrail: برای نظارت بر تماسهای API و شناسایی هرگونه دسترسی غیرمجاز یا فعالیتهای مشکوک در محیط AWS استفاده میشود.
امنیت با ایجاد نقشهای IAM برای نمونههای EC2 مدیریت شد و امکان دسترسی ایمن به سایر سرویسهای AWS بدون افشای اعتبارنامهها را فراهم کرد. علاوه بر این، VPC را برای جداسازی شبکه و گروههای امنیتی برای کنترل دسترسی دقیق پیادهسازی کردم.
تجربه یادگیری من
جلسه متمرکز بر پروژه امروز یک راه عالی برای به کار بردن همه چیزهایی بود که در 27 روز گذشته آموخته ام. با راهاندازی یک زیرساخت سرتاسر در AWS، توانستم درک خود را از مفاهیم کلیدی مانند اتوماسیون، نظارت، امنیت و مقیاسبندی تقویت کنم.
چالش های پیش رو
مدیریت هزینه ها: با شروع به افزایش منابع مانند نمونه های EC2 و پایگاه داده های RDS، پیگیری هزینه ها ضروری شد. مدل پرداختی AWS قدرتمند است، اما در صورت تامین بیش از حد منابع، کنترل هزینهها آسان است.
استقرار خودکار: راهاندازی خط لوله CI/CD ساده بود، اما اطمینان از استقرار روان و بدون توقف نیاز به آزمون و خطا داشت، به خصوص با استقرار آبی/سبز در AWS CodeDeploy.
بعد چه می شود؟
همانطور که به دو روز پایانی می رویم، به اصلاح این پروژه ادامه می دهم و موضوعات پیشرفته ای مانند معماری بدون سرور و ارکستراسیون کانتینر را بررسی می کنم. با ما همراه باشید!
با من ارتباط برقرار کن
اگر نظر یا بازخوردی در مورد این مجموعه وبلاگ دارید، یا اگر روی پروژههای DevOps هم کار میکنید، بیایید با LinkedIn ارتباط برقرار کنیم!