بازی

چه زمانی بازی ها از سه بازی به سه گانه تبدیل می شوند؟

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
سه گانه بازی های ویدیویی یعنی سه تا از آنها، درست است؟ سه گانه از سه واژه یونانی treis یا tres لاتین به معنای “سه” و “logy” سانسکریت برای “بازی های ویدئویی” می آید. اما آیا این درست است؟ نه ریشه شناسی، که به شما اطمینان می دهم چدنی است، بلکه همان ایده است. بحثی که اخیرا در TheGamer انجام شد مرا به این فکر کرد که در واقع چه چیزی یک سه گانه را می سازد و آیا سریالی مانند Baldur's Gate اهمیت دارد یا خیر. فقط سه بازی زیر یک پرچم به نظر نمی رسد که اینطور باشد، اما دقیقاً چگونه آن را تعریف می کنید؟

من با پیشنهاد دروازه بالدر مخالفت کردم. مطمئناً سه مورد از آنها وجود دارد و هر کدام بسیار خوب هستند، اما آیا آنها واقعاً یک سه گانه را نشان می دهند؟ دو مورد اول بسیار متفاوت از سوم هستند – دوران مختلف، توسعه دهندگان مختلف، مخاطبان مختلف، گیم پلی متفاوت، شخصیت های مختلف. Baldur's Gate 3 در بهترین حالت، یک دنباله است، و حتی در آن زمان آنقدر ارتباط کمی با دوشناسی که قبل از آن آمده بود، دارد که مطمئن نیستم مهم باشد.

چرا افکت انبوه یک سه گانه است اگر عصر اژدها نیست؟

جنگ ستارگان را در نظر بگیرید. نه فیلم اصلی دارد، اما اینها به سه سه گانه مجزا تقسیم می شوند. هر سه فیلم دارای یک روایت اصلی هستند که در طول سه گانه ساخته می شود، با آن دست و پنجه نرم می کند و حل و فصل می شود، هر سه در یک دوره فیلم سازی با همان سبک نمایش کلی ساخته شده اند (حتی اجازه می دهد دیدگاه های بسیار متفاوت جی جی وجود داشته باشد. آبرامز و ریان جانسون در آخرین سه گانه)، و در سرتاسر یک بازیگر یکسان حضور دارند – بازیگرانی که عموما فقط در سه گانه های دیگر ظاهری زودگذر دارند. دروازه بالدور بیشتر شبیه این است که بگوید امپراتوری ضربه می زند، بازگشت جدی و نیرو برمی خیزد یک سه گانه هستند.

اما فقط با هم تولید شدن کافی نیست. من فرض می کنم که Mass Effect، که شپرد و خدمه آنها را در طول ظهور، رسیدن قریب الوقوع و جنگ با دروها دنبال می کند، یک سه گانه واضح است. پایان ضعیف تر (من آن را بیشتر از بقیه دوست دارم) باعث می شود برای جایگاه خود به عنوان شماره یک بجنگد، اما بدون شک یک سه گانه عالی است. یک داستان منسجم، اگر گسترده باشد، بیش از سه مدخل بیان شده است. اما پسر عموی Mass Effect، Dragon Age، یک سه گانه نیست. سه بازی وجود دارد که هر کدام به ترتیب زمانی دنبال می‌شوند، اما آنقدر شبیه تجربه‌های مستقل هستند که در نظر من یک سه‌گانه واقعی هستند.

ورود The Veilguard هیچ ربطی به این موضوع ندارد. در واقع، علیرغم اینکه Inquisition و The Veilguard از نظر نزدیکی به دلیل فاصله ده ساله و پاکسازی BioWare رنج می برند، این واقعیت که هر دو به طرح سولاس توجه دارند، باعث می شود The Veilguard اولین دنباله واقعی عصر اژدها به نظر برسد. بازی سومی که روی سولاس یا نتیجه مستقیمی از آزاد کردن خدایان تمرکز دارد، ممکن است به عنوان یک سه گانه به حساب بیاید، اما شاید در این معادله موارد زیادی وجود دارد.

روایت و هیجانات یک سه گانه می سازند

Halo بهترین مثال برای این تضاد است. بازی های Halo زیادی وجود دارد، و با این حال، سه بازی اول، از نظر من، یک سه گانه واقعی هستند. ما مستر چیف قهرمان خود را ملاقات می کنیم و او را از طریق خط داستانی راهنمایی می کنیم که علیرغم پایان های هیجان انگیز هر حماسه، شبیه یک روایت است که شامل سه بازی است. این واقعیت که Halo و Master Chief بعد از آن ادامه دادند تا حد زیادی بی ربط است زیرا آن سه نفر اول احساس یک تجربه کامل را دارند.

با این حال، بسته شدن مهم است. Assassin's Creed، با همه بازی‌هایش، با وجود مجموعه‌ای از مدعیان، تنها یک سه‌گانه واقعی دارد – 2، Brotherhood، و Revelations، که همگی به بهترین شخصیتی می‌پردازند که این سری تا کنون ساخته است (به جرأت می‌توانم بگویم بهترین شخصیتی که یوبی سافت تا کنون ساخته است. ): Ezio Auditore. روایت و بسته شدن حتی می تواند بر تفاوت ها در رویکردهای گیم پلی غلبه کند. Batman: Arkham Asylum یک بازی بسیار متفاوت از شهر و شوالیه است (متفاوت تر از آن چیزی است که بسیاری به یاد دارند) اما به وضوح یک سه گانه است زیرا چگونه ما را در طول داستان حمل می کند.

به همین ترتیب، قضاوت در مورد بازی هایی مانند The Last of Us دشوار است. در حال حاضر، این دو ورودی به وضوح به هم مرتبط هستند – در TLOU، ما به عنوان جوئل در کنار الی بازی می کنیم، سپس در TLOU2، ما در نقش الی و قاتل جوئل، ابی بازی می کنیم. برای اینکه TLOU3 یک سه گانه واقعی باشد، باید داستان ابی (یک ایده خوب) یا داستان الی (یک ایده کمتر خوب) ادامه یابد. اگر قرار بود حول محور Lev ساخته شود (ایده ای عالی)، ممکن است بازی قوی تری ایجاد کند، اما فکر می کنم به دلیل ماهیت این واقعیت که داستان تمرکز ادامه اش را از دست می دهد، کمتر یک سه گانه خواهد بود. جوئل در حال انتقال الی به سراسر کشور چه ربطی به لو دارد؟

در طول این چت، از من پرسیده شد که آیا Life is Strange (یکی از سریال های مورد علاقه من) یک سه گانه واقعی با Life is Strange، Before the Storm و Double Exposure دارد یا خیر. من پیشنهاد نکردم، با خطوط داستانی آنقدر متفاوت که نمی‌توان تجربه‌ای محدود ارائه کرد.

اما روایت همه چیز نیست. برای سوالی که اینقدر بی اهمیت است، اغلب به انعکاس می رسد. من می توانم بگویم که سه بازی اول کراش باندیکوت شامل یک سه گانه است. آنها توسط یک تیم اصلی نزدیک به هم ساخته شده‌اند و از طریق تجربه، سبک‌های طراحی مشابه و در عین حال در حال تکامل را ارائه می‌دهند. هیچ بازی کرش بعدی را نمی توان به این شکل گروه بندی کرد، و من حتی تمایلی به شمارش بازی Crash Bandicoot 4: It's About Time که برای رد شدن از همه بازی های دیگر و ادامه سری با همان لحن، در چهارگانگی با نسخه اصلی طراحی شده است، ندارم. .

Spyro، بسیار شبیه به Crash، همچنین با سه بازی منظم قبل از سری، حرکات کمتر عاقلانه ای انجام داده است، کمی کمتر شبیه یک سه گانه است. شاید به این دلیل است که Spyro به قلمروهای مختلف می رود و بنابراین بازیگران گسترده تر می شوند، شاید به این دلیل است که سطوح او به طور خاص موضوعی تر از Crash هستند و بنابراین دیدن پیوند بین بازی ها سخت تر است، شاید به این دلیل است که Spyro در هر بازی اهداف متفاوتی برخلاف خطی Crash دارد. تمرکز کنید. شاید همه اینها باشد یا هیچ کدام. هر چه که باشد، من هنوز سه بازی اول اسپایرو را به عنوان تجربه‌ای می‌شمارم که باید با هم از آن لذت ببریم، و آن تجربه با موهای کیسه‌دار را به کراش ترجیح می‌دهم، اما احساس می‌کنم کراش بیشتر یک سه‌گانه واقعی است.

مثل همیشه در مورد این نوع نظرات، آنقدر که شما می خواهید اهمیت دارد. اما به نظر من برای اینکه سه بازی سه گانه باشند، باید بیش از سه بازی در یک سری باشند. در مورد اینکه «بیشتر» چیست، واضح است که نمی‌توانم به شما بگویم.

سه گانه بازی های ویدیویی یعنی سه تا از آنها، درست است؟ سه گانه از سه واژه یونانی treis یا tres لاتین به معنای “سه” و “logy” سانسکریت برای “بازی های ویدئویی” می آید. اما آیا این درست است؟ نه ریشه شناسی، که به شما اطمینان می دهم چدنی است، بلکه همان ایده است. بحثی که اخیرا در TheGamer انجام شد مرا به این فکر کرد که در واقع چه چیزی یک سه گانه را می سازد و آیا سریالی مانند Baldur's Gate اهمیت دارد یا خیر. فقط سه بازی زیر یک پرچم به نظر نمی رسد که اینطور باشد، اما دقیقاً چگونه آن را تعریف می کنید؟




من با پیشنهاد دروازه بالدر مخالفت کردم. مطمئناً سه مورد از آنها وجود دارد و هر کدام بسیار خوب هستند، اما آیا آنها واقعاً یک سه گانه را نشان می دهند؟ دو مورد اول بسیار متفاوت از سوم هستند – دوران مختلف، توسعه دهندگان مختلف، مخاطبان مختلف، گیم پلی متفاوت، شخصیت های مختلف. Baldur's Gate 3 در بهترین حالت، یک دنباله است، و حتی در آن زمان آنقدر ارتباط کمی با دوشناسی که قبل از آن آمده بود، دارد که مطمئن نیستم مهم باشد.


چرا افکت انبوه یک سه گانه است اگر عصر اژدها نیست؟


جنگ ستارگان را در نظر بگیرید. نه فیلم اصلی دارد، اما اینها به سه سه گانه مجزا تقسیم می شوند. هر سه فیلم دارای یک روایت اصلی هستند که در طول سه گانه ساخته می شود، با آن دست و پنجه نرم می کند و حل و فصل می شود، هر سه در یک دوره فیلم سازی با همان سبک نمایش کلی ساخته شده اند (حتی اجازه می دهد دیدگاه های بسیار متفاوت جی جی وجود داشته باشد. آبرامز و ریان جانسون در آخرین سه گانه)، و در سرتاسر یک بازیگر یکسان حضور دارند – بازیگرانی که عموما فقط در سه گانه های دیگر ظاهری زودگذر دارند. دروازه بالدور بیشتر شبیه این است که بگوید امپراتوری ضربه می زند، بازگشت جدی و نیرو برمی خیزد یک سه گانه هستند.

اما فقط با هم تولید شدن کافی نیست. من فرض می کنم که Mass Effect، که شپرد و خدمه آنها را در طول ظهور، رسیدن قریب الوقوع و جنگ با دروها دنبال می کند، یک سه گانه واضح است. پایان ضعیف تر (من آن را بیشتر از بقیه دوست دارم) باعث می شود برای جایگاه خود به عنوان شماره یک بجنگد، اما بدون شک یک سه گانه عالی است. یک داستان منسجم، اگر گسترده باشد، بیش از سه مدخل بیان شده است. اما پسر عموی Mass Effect، Dragon Age، یک سه گانه نیست. سه بازی وجود دارد که هر کدام به ترتیب زمانی دنبال می‌شوند، اما آنقدر شبیه تجربه‌های مستقل هستند که در نظر من یک سه‌گانه واقعی هستند.


ورود The Veilguard هیچ ربطی به این موضوع ندارد. در واقع، علیرغم اینکه Inquisition و The Veilguard از نظر نزدیکی به دلیل فاصله ده ساله و پاکسازی BioWare رنج می برند، این واقعیت که هر دو به طرح سولاس توجه دارند، باعث می شود The Veilguard اولین دنباله واقعی عصر اژدها به نظر برسد. بازی سومی که روی سولاس یا نتیجه مستقیمی از آزاد کردن خدایان تمرکز دارد، ممکن است به عنوان یک سه گانه به حساب بیاید، اما شاید در این معادله موارد زیادی وجود دارد.

روایت و هیجانات یک سه گانه می سازند

اسکرین شات Assassin's Creed Brotherhood از Ezio Auditore با کاپوت بالا و نگاه کردن به دوربین.


Halo بهترین مثال برای این تضاد است. بازی های Halo زیادی وجود دارد، و با این حال، سه بازی اول، از نظر من، یک سه گانه واقعی هستند. ما مستر چیف قهرمان خود را ملاقات می کنیم و او را از طریق خط داستانی راهنمایی می کنیم که علیرغم پایان های هیجان انگیز هر حماسه، شبیه یک روایت است که شامل سه بازی است. این واقعیت که Halo و Master Chief بعد از آن ادامه دادند تا حد زیادی بی ربط است زیرا آن سه نفر اول احساس یک تجربه کامل را دارند.

با این حال، بسته شدن مهم است. Assassin's Creed، با همه بازی‌هایش، با وجود مجموعه‌ای از مدعیان، تنها یک سه‌گانه واقعی دارد – 2، Brotherhood، و Revelations، که همگی به بهترین شخصیتی می‌پردازند که این سری تا کنون ساخته است (به جرأت می‌توانم بگویم بهترین شخصیتی که یوبی سافت تا کنون ساخته است. ): Ezio Auditore. روایت و بسته شدن حتی می تواند بر تفاوت ها در رویکردهای گیم پلی غلبه کند. Batman: Arkham Asylum یک بازی بسیار متفاوت از شهر و شوالیه است (متفاوت تر از آن چیزی است که بسیاری به یاد دارند) اما به وضوح یک سه گانه است زیرا چگونه ما را در طول داستان حمل می کند.


به همین ترتیب، قضاوت در مورد بازی هایی مانند The Last of Us دشوار است. در حال حاضر، این دو ورودی به وضوح به هم مرتبط هستند – در TLOU، ما به عنوان جوئل در کنار الی بازی می کنیم، سپس در TLOU2، ما در نقش الی و قاتل جوئل، ابی بازی می کنیم. برای اینکه TLOU3 یک سه گانه واقعی باشد، باید داستان ابی (یک ایده خوب) یا داستان الی (یک ایده کمتر خوب) ادامه یابد. اگر قرار بود حول محور Lev ساخته شود (ایده ای عالی)، ممکن است بازی قوی تری ایجاد کند، اما فکر می کنم به دلیل ماهیت این واقعیت که داستان تمرکز ادامه اش را از دست می دهد، کمتر یک سه گانه خواهد بود. جوئل در حال انتقال الی به سراسر کشور چه ربطی به لو دارد؟

در طول این چت، از من پرسیده شد که آیا Life is Strange (یکی از سریال های مورد علاقه من) یک سه گانه واقعی با Life is Strange، Before the Storm و Double Exposure دارد یا خیر. من پیشنهاد نکردم، با خطوط داستانی آنقدر متفاوت که نمی‌توان تجربه‌ای محدود ارائه کرد.


اما روایت همه چیز نیست. برای سوالی که اینقدر بی اهمیت است، اغلب به انعکاس می رسد. من می توانم بگویم که سه بازی اول کراش باندیکوت شامل یک سه گانه است. آنها توسط یک تیم اصلی نزدیک به هم ساخته شده‌اند و از طریق تجربه، سبک‌های طراحی مشابه و در عین حال در حال تکامل را ارائه می‌دهند. هیچ بازی کرش بعدی را نمی توان به این شکل گروه بندی کرد، و من حتی تمایلی به شمارش بازی Crash Bandicoot 4: It's About Time که برای رد شدن از همه بازی های دیگر و ادامه سری با همان لحن، در چهارگانگی با نسخه اصلی طراحی شده است، ندارم. .

Spyro، بسیار شبیه به Crash، همچنین با سه بازی منظم قبل از سری، حرکات کمتر عاقلانه ای انجام داده است، کمی کمتر شبیه یک سه گانه است. شاید به این دلیل است که Spyro به قلمروهای مختلف می رود و بنابراین بازیگران گسترده تر می شوند، شاید به این دلیل است که سطوح او به طور خاص موضوعی تر از Crash هستند و بنابراین دیدن پیوند بین بازی ها سخت تر است، شاید به این دلیل است که Spyro در هر بازی اهداف متفاوتی برخلاف خطی Crash دارد. تمرکز کنید. شاید همه اینها باشد یا هیچ کدام. هر چه که باشد، من هنوز سه بازی اول اسپایرو را به عنوان تجربه‌ای می‌شمارم که باید با هم از آن لذت ببریم، و آن تجربه با موهای کیسه‌دار را به کراش ترجیح می‌دهم، اما احساس می‌کنم کراش بیشتر یک سه‌گانه واقعی است.


مثل همیشه در مورد این نوع نظرات، آنقدر که شما می خواهید اهمیت دارد. اما به نظر من برای اینکه سه بازی سه گانه باشند، باید بیش از سه بازی در یک سری باشند. در مورد اینکه «بیشتر» چیست، واضح است که نمی‌توانم به شما بگویم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا