بهترین فصل ها در LiS: قرار گرفتن در معرض دو برابر

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
خوراکی های کلیدی
فصل 5 داستان سنگینی دارد اما فاقد تعادل گیم پلی است و بر روی Max Safi Safi با قدرت های تغییر واقعیت تمرکز دارد.
فصل 4 گیم پلی را با روایت متعادل می کند. نیمه اول شامل نمایش است و نیمه دوم تنوع گیم پلی بیشتری را ارائه می دهد.
فصل 2 در ایجاد تعادل بین عناصر گیم پلی و داستان، با تمرکز بر کشف یک معمای قتل با حلقه های رضایت بخش، عالی است.
Life is Strange: Double Exposure پنجمین بازی از سری Life is Strange است که زندگی افراد مختلف با قدرت های عجیب را دنبال می کند. Double Exposure شخصیت مکس کالفیلد را دنبال می کند که هم قهرمان این بازی و هم اولین بازی Life Is Strange است.
چه مدت طول می کشد تا زندگی را شکست دهیم عجیب است: قرار گرفتن در معرض دوگانه؟
در اینجا مدت زمان لازم برای شکست دادن Life Is Strange: Double Exposure!
پس از اتفاق افتادن وقایع خلیج آرکادیا، مکس دوباره در یک شهر جدید و با قدرت های جدید شروع کرده است. بهترین دوست مکس، سافی، به قتل رسیده است، و این بر عهده مکس است که با استفاده از قدرت های تازه کشف شده و تغییر دهنده واقعیت، پرونده را حل کند. این بازی دارای پنج فصل است که برخی از آنها تمرکز بیشتری روی گیم پلی دارند، در حالی که برخی دیگر تمرکز داستانی بیشتری دارند. برای یافتن تعادل هر فصل، در اینجا فصل های اول تا پنجم، رتبه بندی شده اند.
اسپویلرهای کل بازی در زیر.
5
فصل پنجم: عدم انسجام
همانطور که این سری به آن شهرت دارد، فصل 5 Life Is Strange: Double Exposure عجیب ترین فصل بازی است. این در طوفانی اتفاق می افتد که بی شباهت به طوفانی است که مکس سال ها پیش در خلیج آرکادیا با آن روبرو شده بود. هدف این فصل این است که مکس سافی را که در حال از دست دادن قدرت های تغییر شکل خود است، نجات دهد. مکس از طریق مجموعهای از صحنهها و تنظیماتی که در طول بازی بررسی میشود، با شخصیتها و موقعیتهای عجیب و غریبی مواجه میشود که تحت تأثیر ترکیب «قدرتهای فوقالعاده» سافی و مکس قرار گرفتهاند. این فصل دارای طرح بسیار سنگینی است که برای پیشرفت داستان فوقالعاده است، اما در جایی که در داستان از آن فراتر میرود، در گیم پلی خود کم است.
اگرچه این فصل پایانی عنوان است، اما شما با ویژگی جدیدی آشنا می شوید که از ویژگی نوردهی دوگانه دوربین پولاروید شما استفاده می کند. با این حال، این عملاً جایی است که گیمپلی به پایان میرسد، زیرا گیمپلی بقیه فصلها بیشتر بر رسیدن از نقطه A به نقطه B تمرکز دارد. عناصر داستانی این فصل فوقالعاده هستند، موضوعاتی را که در طول بازی گسترش مییابند و همچنین کاوش میکنند. برخی از آسیب هایی که مکس در اولین فیلم Life is Strange متحمل شد. این فصل علاوه بر این با یک فیلم شبیه به ادامه به پایان می رسد، که تجربه بازی را از بین می برد.
4
فصل چهارم: دوقطبی
فصل 4 نسبت به فصل 5 تعادل بهتری از گیم پلی با داستان دارد. فصل 4 با ارائه توضیحات زیادی به شما شروع می شود. شما به تازگی متوجه شدید که Safi یک تغییر شکل است، بنابراین نیمه اول فصل به شدت حول محور نمایش می چرخد. این چیز بدی نیست، اما گیمپلی در اینجا بسیار کم است، و به نظر میرسد صحنه فقط برای معرفی padding به یک فصل بسیار کوتاه است.
مرتبط
6 سوال طولانی که پس از پایان زندگی عجیب است: قرار گرفتن در معرض دوگانه
در Life Is Strange: Double Exposure، مایلیم پاسخ آنها را بدانیم.
نیمه دوم فصل نیز به شدت از روایت استفاده میکند، اما کارهای بیشتری نسبت به نیمه اول وجود دارد. شما می توانید به موسی دنیای مرده کمک کنید تا یک خانه شیرینی زنجفیلی بسازد، در حالی که با استفاده هوشمندانه از هر دو جدول زمانی برای دستکاری یک پروژکتور برای پیشرفت داستان استفاده می کنید. بیشتر گیمپلی این فصل در لاکپشت Snapping اتفاق میافتد، زیرا پایان فصل، که در منظرهای که صفی در آن مرده اتفاق میافتد، باید برای فصل آخر بازی تنظیم شود.
3
فصل 1: طبیعت بی جان
فصل 1 چیزهای زیادی برای تنظیم دارد. خوشبختانه، کار خود را بسیار عالی انجام میدهد، شخصیتهای زیادی را ترکیب میکند و در عین حال آنها را برای هر کاری که در آن لحظه انجام میدهید مهم نگه میدارد – آنها فقط بهطور تصادفی ظاهر نمیشوند. با توجه به اینکه مکس تا فصل 2 قدرتش را به دست نمیآورد، گیمپلی بازی در اینجا در جایگاه دوم قرار میگیرد، اما همچنان به خوبی متعادل میشود.
این فصل به شدت بر روی مقدمه ها تمرکز دارد، اما این کار را به گونه ای انجام می دهد که شما را جذب می کند و می خواهید بیشتر بازی کنید. این ویژگی دوربین جدید و همچنین ویژگی نوردهی دوگانه را معرفی می کند، و از آنجایی که مکس یک عکاس است، منطقی است که بتوانید عکس های خود را در این بازی بگیرید. تغییرات صحنه زیادی در این بازی وجود دارد، اما برای آشنایی شما با داستان و گیم پلی آن ضروری است. در این فصل چند ماموریت واکشی وجود دارد، اما به شما آزادی کافی برای کاوش و لذت بردن از انجام آن را می دهد.
2
فصل 3: چرخش
فصل 3 از نظر روایی و گیم پلی بسیار قوی است، وقتی به کلیف هنجری که از فصل قبل آمده است توجه کنید. این فصل بلافاصله پس از اینکه مکس و موسی عکس مکس را در دست گرفتن اسلحه دیدند شروع می شود. در ابتدا گیمپلی چندانی ندارد و بیشتر از ضربات داستانی پیروی میکند، اما یک نمونه وجود دارد که میتوانید از تکنیکی استفاده کنید که مکس در اولین Life Is Strange از آن استفاده کرد. از نظر گیمپلی زیاد اضافه نمیکند، اما مطمئناً یک تخممرغ کوچک سرگرمکننده است.
مرتبط
Life Is Strange: Double Exposure “به هر دو پایان اصلی احترام می گذارد”.
Life is Strange: Double Exposure از اولین بازی اصلی پایانی نخواهد داشت، زیرا توسعه دهندگان می گویند که به هر دوی آنها “احترام” می گذارد.
در حالی که فصل 2 تماماً در مورد کشف قتل Safi بود، فصل 3 حتی بیشتر به این موضوع می پردازد تا مکس بتواند به اثبات بی گناهی خود کمک کند. این فصل از نظر داستانی عالی است، و در حالی که شما می توانید به طور کاملا آزادانه محوطه دانشگاه و سایر مناطق را کاوش کنید، حلقه گیم پلی رضایت بخشی وجود ندارد. این فصل بسیار بیشتر بر صحبت با مردم و گرفتن یک اسکوپ تمرکز دارد. پایان فصل کمی گیمپلی بیشتری را در خود گنجانده است، زیرا شما در تلاش برای یافتن یک مزاحم در خانه خود هستید، اما به اندازه سایر فصلها رضایت شما را فراهم نمیکند.
1
فصل 2: نیم سایه
فصل دوم فصلی است که واقعا بین عناصر گیم پلی و داستان تعادل برقرار می کند. با یک حلقه گیم پلی که برای بازی احساس رضایت می کند، و همچنین یک راز قتل برای کشف، بازی هر دو از هر دو جنبه هیجان انگیز است. این فصل به شدت بر این قدرت جدیدی که مکس کشف کرده است متکی است. قدرتی که به او اجازه می دهد بین دو خط زمانی که بهترین دوستش صفی هنوز در یکی از آنها زنده است بپرد. شما بیشتر فصل را صرف صحبت با مردم و تحقیق در مورد قتل صافی می کنید. مکس میخواهد هر زاویهای را بررسی کند، بنابراین میتوانید تقریباً کل شهر را در این فصل کاوش کنید.
بین امکان کاوش در کل شهر و همچنین وجود عناصر داستانی این فصل را به یک تجربه عالی تبدیل می کند. با این حال، یک گام فراتر برداشته شده است زیرا نیمه دوم فصل به یک حلقه گیم پلی بسیار رضایت بخش می پردازد که در آن شما باید دوربینی را که موزس از صحنه جرم گرفته بود، قبل از اینکه کارآگاه الدرمن آن را پیدا کند، بازیابی کنید. این فصل و همچنین شما را آژانس میدهد و تنها فصلی است که گیمپلی را با داستان متعادل میکند.
منتشر شد
29 اکتبر 2024
توسعه دهندگان
عرشه نه
موتور
Unreal Engine 3
ESRB
تی
رتبه بندی OpenCritic
منصفانه
گسترش دهید
خوراکی های کلیدی
-
فصل 5 داستان سنگینی دارد اما فاقد تعادل گیم پلی است و بر روی Max Safi Safi با قدرت های تغییر واقعیت تمرکز دارد.
-
فصل 4 گیم پلی را با روایت متعادل می کند. نیمه اول شامل نمایش است و نیمه دوم تنوع گیم پلی بیشتری را ارائه می دهد.
-
فصل 2 در ایجاد تعادل بین عناصر گیم پلی و داستان، با تمرکز بر کشف یک معمای قتل با حلقه های رضایت بخش، عالی است.
Life is Strange: Double Exposure پنجمین بازی از سری Life is Strange است که زندگی افراد مختلف با قدرت های عجیب را دنبال می کند. Double Exposure شخصیت مکس کالفیلد را دنبال می کند که هم قهرمان این بازی و هم اولین بازی Life Is Strange است.

چه مدت طول می کشد تا زندگی را شکست دهیم عجیب است: قرار گرفتن در معرض دوگانه؟
در اینجا مدت زمان لازم برای شکست دادن Life Is Strange: Double Exposure!
پس از اتفاق افتادن وقایع خلیج آرکادیا، مکس دوباره در یک شهر جدید و با قدرت های جدید شروع کرده است. بهترین دوست مکس، سافی، به قتل رسیده است، و این بر عهده مکس است که با استفاده از قدرت های تازه کشف شده و تغییر دهنده واقعیت، پرونده را حل کند. این بازی دارای پنج فصل است که برخی از آنها تمرکز بیشتری روی گیم پلی دارند، در حالی که برخی دیگر تمرکز داستانی بیشتری دارند. برای یافتن تعادل هر فصل، در اینجا فصل های اول تا پنجم، رتبه بندی شده اند.
اسپویلرهای کل بازی در زیر.
5
فصل پنجم: عدم انسجام
همانطور که این سری به آن شهرت دارد، فصل 5 Life Is Strange: Double Exposure عجیب ترین فصل بازی است. این در طوفانی اتفاق می افتد که بی شباهت به طوفانی است که مکس سال ها پیش در خلیج آرکادیا با آن روبرو شده بود. هدف این فصل این است که مکس سافی را که در حال از دست دادن قدرت های تغییر شکل خود است، نجات دهد. مکس از طریق مجموعهای از صحنهها و تنظیماتی که در طول بازی بررسی میشود، با شخصیتها و موقعیتهای عجیب و غریبی مواجه میشود که تحت تأثیر ترکیب «قدرتهای فوقالعاده» سافی و مکس قرار گرفتهاند. این فصل دارای طرح بسیار سنگینی است که برای پیشرفت داستان فوقالعاده است، اما در جایی که در داستان از آن فراتر میرود، در گیم پلی خود کم است.
اگرچه این فصل پایانی عنوان است، اما شما با ویژگی جدیدی آشنا می شوید که از ویژگی نوردهی دوگانه دوربین پولاروید شما استفاده می کند. با این حال، این عملاً جایی است که گیمپلی به پایان میرسد، زیرا گیمپلی بقیه فصلها بیشتر بر رسیدن از نقطه A به نقطه B تمرکز دارد. عناصر داستانی این فصل فوقالعاده هستند، موضوعاتی را که در طول بازی گسترش مییابند و همچنین کاوش میکنند. برخی از آسیب هایی که مکس در اولین فیلم Life is Strange متحمل شد. این فصل علاوه بر این با یک فیلم شبیه به ادامه به پایان می رسد، که تجربه بازی را از بین می برد.
4
فصل چهارم: دوقطبی
فصل 4 نسبت به فصل 5 تعادل بهتری از گیم پلی با داستان دارد. فصل 4 با ارائه توضیحات زیادی به شما شروع می شود. شما به تازگی متوجه شدید که Safi یک تغییر شکل است، بنابراین نیمه اول فصل به شدت حول محور نمایش می چرخد. این چیز بدی نیست، اما گیمپلی در اینجا بسیار کم است، و به نظر میرسد صحنه فقط برای معرفی padding به یک فصل بسیار کوتاه است.

مرتبط
6 سوال طولانی که پس از پایان زندگی عجیب است: قرار گرفتن در معرض دوگانه
در Life Is Strange: Double Exposure، مایلیم پاسخ آنها را بدانیم.
نیمه دوم فصل نیز به شدت از روایت استفاده میکند، اما کارهای بیشتری نسبت به نیمه اول وجود دارد. شما می توانید به موسی دنیای مرده کمک کنید تا یک خانه شیرینی زنجفیلی بسازد، در حالی که با استفاده هوشمندانه از هر دو جدول زمانی برای دستکاری یک پروژکتور برای پیشرفت داستان استفاده می کنید. بیشتر گیمپلی این فصل در لاکپشت Snapping اتفاق میافتد، زیرا پایان فصل، که در منظرهای که صفی در آن مرده اتفاق میافتد، باید برای فصل آخر بازی تنظیم شود.
3
فصل 1: طبیعت بی جان
فصل 1 چیزهای زیادی برای تنظیم دارد. خوشبختانه، کار خود را بسیار عالی انجام میدهد، شخصیتهای زیادی را ترکیب میکند و در عین حال آنها را برای هر کاری که در آن لحظه انجام میدهید مهم نگه میدارد – آنها فقط بهطور تصادفی ظاهر نمیشوند. با توجه به اینکه مکس تا فصل 2 قدرتش را به دست نمیآورد، گیمپلی بازی در اینجا در جایگاه دوم قرار میگیرد، اما همچنان به خوبی متعادل میشود.
این فصل به شدت بر روی مقدمه ها تمرکز دارد، اما این کار را به گونه ای انجام می دهد که شما را جذب می کند و می خواهید بیشتر بازی کنید. این ویژگی دوربین جدید و همچنین ویژگی نوردهی دوگانه را معرفی می کند، و از آنجایی که مکس یک عکاس است، منطقی است که بتوانید عکس های خود را در این بازی بگیرید. تغییرات صحنه زیادی در این بازی وجود دارد، اما برای آشنایی شما با داستان و گیم پلی آن ضروری است. در این فصل چند ماموریت واکشی وجود دارد، اما به شما آزادی کافی برای کاوش و لذت بردن از انجام آن را می دهد.
2
فصل 3: چرخش
فصل 3 از نظر روایی و گیم پلی بسیار قوی است، وقتی به کلیف هنجری که از فصل قبل آمده است توجه کنید. این فصل بلافاصله پس از اینکه مکس و موسی عکس مکس را در دست گرفتن اسلحه دیدند شروع می شود. در ابتدا گیمپلی چندانی ندارد و بیشتر از ضربات داستانی پیروی میکند، اما یک نمونه وجود دارد که میتوانید از تکنیکی استفاده کنید که مکس در اولین Life Is Strange از آن استفاده کرد. از نظر گیمپلی زیاد اضافه نمیکند، اما مطمئناً یک تخممرغ کوچک سرگرمکننده است.

مرتبط
Life Is Strange: Double Exposure “به هر دو پایان اصلی احترام می گذارد”.
Life is Strange: Double Exposure از اولین بازی اصلی پایانی نخواهد داشت، زیرا توسعه دهندگان می گویند که به هر دوی آنها “احترام” می گذارد.
در حالی که فصل 2 تماماً در مورد کشف قتل Safi بود، فصل 3 حتی بیشتر به این موضوع می پردازد تا مکس بتواند به اثبات بی گناهی خود کمک کند. این فصل از نظر داستانی عالی است، و در حالی که شما می توانید به طور کاملا آزادانه محوطه دانشگاه و سایر مناطق را کاوش کنید، حلقه گیم پلی رضایت بخشی وجود ندارد. این فصل بسیار بیشتر بر صحبت با مردم و گرفتن یک اسکوپ تمرکز دارد. پایان فصل کمی گیمپلی بیشتری را در خود گنجانده است، زیرا شما در تلاش برای یافتن یک مزاحم در خانه خود هستید، اما به اندازه سایر فصلها رضایت شما را فراهم نمیکند.
1
فصل 2: نیم سایه
فصل دوم فصلی است که واقعا بین عناصر گیم پلی و داستان تعادل برقرار می کند. با یک حلقه گیم پلی که برای بازی احساس رضایت می کند، و همچنین یک راز قتل برای کشف، بازی هر دو از هر دو جنبه هیجان انگیز است. این فصل به شدت بر این قدرت جدیدی که مکس کشف کرده است متکی است. قدرتی که به او اجازه می دهد بین دو خط زمانی که بهترین دوستش صفی هنوز در یکی از آنها زنده است بپرد. شما بیشتر فصل را صرف صحبت با مردم و تحقیق در مورد قتل صافی می کنید. مکس میخواهد هر زاویهای را بررسی کند، بنابراین میتوانید تقریباً کل شهر را در این فصل کاوش کنید.
بین امکان کاوش در کل شهر و همچنین وجود عناصر داستانی این فصل را به یک تجربه عالی تبدیل می کند. با این حال، یک گام فراتر برداشته شده است زیرا نیمه دوم فصل به یک حلقه گیم پلی بسیار رضایت بخش می پردازد که در آن شما باید دوربینی را که موزس از صحنه جرم گرفته بود، قبل از اینکه کارآگاه الدرمن آن را پیدا کند، بازیابی کنید. این فصل و همچنین شما را آژانس میدهد و تنها فصلی است که گیمپلی را با داستان متعادل میکند.