بازی

Lycoris یک سیم کارت عالی برای دوستیابی برای بازی با یک شریک است

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
عشق به رمانتیک، عناصر گوتیک و فانتزی تاریک مرا به دنیای Virche Evermore Epic: Lycoris همراه با راحتی آشنای Aksys Games و زیبایی‌شناسی Idea Factory کشاند. وقتی نشستم بازی کنم، می‌دانستم دنبال چه چیزی هستم. با این حال، شریک زندگی من یک لوح خالی بود و شروع به خواندن سطرهای مقدماتی با صدایی مسخره کرد – تا اینکه به قسمت دستگیری یک قاتل زنجیره ای رسید. او در مسیر خود ایستاد و آرواره اش افتاد. برای اولین بار بعد از مدتی زبانش بی حرف بود.

مرتبط

عصر اژدها: محافظ حجاب تفاوت های ظریف را کنار گذاشته است

عصر اژدها: The Veilguard موضوعات ناراحت کننده را کنار می گذارد و خاکستری اخلاقی را از بین می برد.

وقتی خودش را جمع کرد، با لکنت گفت: «فکر می‌کردم این یک سیم‌کارت دوستیابی است.»
آن را بود یک سیم‌کارت دوست‌یابی، بلکه بسیار بیشتر از یک داستان عاشقانه و عاشقانه از یک دختر جوان که عاشق یک پسر انیمه بلندقد می‌شود. گاهی اوقات سخت است، با ایده انتقام که چندین عمر را در بر می گیرد، بازی می کند و جوهر انسانیت را از بین می برد. وقتی کسی بمیرد چه اتفاقی برای روح می افتد؟ اگر هوشیاری او در یک بدن مصنوعی بارگذاری شود و اجازه داده شود ادامه دهد و خاطرات جدیدی بسازد، آیا آن شخص هم همینطور است؟

وقتی به شما نفرین می شود که در 23 سالگی بمیرید، زمان زیادی برای ساختن یک میراث ندارید. هر روز مهم است و دور انداختن آنها غیر قابل تصور است.
همانطور که شریک زندگی من شاهد باز شدن روایت بود، همه راه‌های دیگری را به من یادآوری کرد که بازی‌ها عناصر تاریک‌تر عاشقانه و جادو را در بر می‌گیرند تا تجربیات واقعاً دلخراشی خلق کنند. به عنوان مثال، Stardew Valley به شما امکان می دهد با هر یک از نامزدهای واجد شرایط رابطه عاشقانه داشته باشید، اما اگر می خواهید پس از یک طلاق تلخ با هم دوستانه باشید، باید حافظه سابق خود را پاک کنید. اگر از همسرتان بچه دارید و دیگر آنها را نمی خواهید، می توانید از یک جادوگر بخواهید آنها را به کبوتر تبدیل کند.

کبوترها پرواز می کنند، اما پرندگان تاریک و مراقب پس از آن از مزرعه شما بازدید می کنند. تقریباً به گونه ای که گویی فرزندان شما منتظر اتفاقی برای شما هستند.

دنیای Virche Evermore نمادهای آشنای دوست دوران کودکی، محافظ قسم خورده و چندین نفر دیگر را می گیرد و دوباره آنها را به تصویر می کشد. برخی انتخاب کرده اند که یک عمر کوتاه داشته باشند و روح خود را حفظ کنند در حالی که برخی دیگر بدن فیزیکی خود را به رغم نفرین قربانی کرده اند. کسانی که تولد دوباره را انتخاب می کنند، مجبورند چندین عمر در هنگام آپلود خاطرات خود زندگی کنند، با هر بازنشانی ارتباط با انسانیت خود را از دست خواهند داد.

بر اساس تجربه من، به ندرت پیش می آید که سیمزها اینقدر جسورانه مفهوم انسانیت را به هم بزنند. حتی سایر بازی‌های otome از Idea Factory صرفاً به معنای انسان زیستن و عشق ورزیدن است. فراموشی: خاطرات به‌عنوان مقدمه‌ای هیجان‌انگیز به محدودیت‌های بی‌پایان کاری عمل می‌کنند که کسی برای نجات شخصی که دوستش دارد انجام می‌دهد – حتی خود را از شکنجه هزاران عمر دیوانه می‌کند تا بارها و بارها شکست بخورد.
سپس بازی‌های موبایلی هستند که مبتنی بر گاچا یا اپیزودیک هستند و داستان‌های کوتاه و در عین حال شیرینی از عاشقانه را تا زمان رسیدن بازی بعدی در ذهن شما باقی می‌گذارند. نیازی نیست به این بپردازیم که در دبیرستان چه تعداد بازی کردم، در حالی که هیچ کاری بهتر از عاشق شدن با هر پسر انیمه مو نقره ای که می گفت من شبیه دخترهای دیگر نیستم، نداشتم. ما از آن زمان به بعد راه درازی را پیموده ایم و برای بهتر شدن است.
قهرمانان چیزی بیش از یک خود درج برای بازیکنان هستند تا خود را بر روی آن نشان دهند. آنها شخصیت و سابقه ای دارند که آنها را به جلو سوق می دهد. با Virche Evermore، سرس کاملاً به معنای واقعی کلمه مرگ تجسم یافته است. همه اطرافیان او در تصادفات تلخ می میرند و مردم از ترس او را دور می زنند.

خوب، همه به جز پسران انیمه بلند، تیره و مرموز که همه او را دوست دارند.

کاراکترهای جانبی دیگر فقط کمی طعم و مزه نیستند. در عوض، نقش‌های بزرگ‌تری را بر عهده می‌گیرند و فعالانه بر داستان تأثیر می‌گذارند. روزهایی که یک قهرمان زن یک دوست زن دیگر دارد که فقط یک یا دو بار در زمانی که علاقه عاشقانه مشغول است، می بیند، گذشته است. در حالی که بسیاری از دوستان سرس مرد هستند، شخصیت های زن دیگری نیز وجود دارند که پیشینه دقیقی دارند و بر نتیجه داستان تأثیر می گذارند. حتی دوستان غیرعاشقانه مرد او ستون های حمایت هستند، بدون اینکه به او دل ببندند یا به دنبال او بگردند.
همه اینها برای گفتن این است که عاشقانه زنده و زنده است، مخصوصاً وقتی با واقعیت های یک زندگی کوتاه شده و نفرین وحشتناکی که کشور را گرفتار می کند سر و کار داریم. بازی‌های Otome بسته به نوع نوشته‌شان می‌توانند مورد ضربه یا از دست دادن قرار بگیرند، زیرا همه آن‌ها گاهی اوقات جز رمان‌های بصری هستند. اما آنها از روزهای اولیه خود درج و غیر واقعی راه درازی را پیموده اند. این در مورد دنباله‌هایی که عمدتاً حاوی داستان‌های پایانی یا داستان‌های فرعی هستند که بر روی نسخه اصلی گسترش می‌یابند، دو چندان صادق است.
سال‌ها پیش، هرگز یک سیم‌کارت دوست‌یابی متمرکز بر داستان جانبی بازی نمی‌کردم، و از این ایده که اولین بازی را برای رفتن مستقیم به ویژگی‌های جایزه حذف کنم، لذت نمی‌بردم. Virche Evermore بیشتر شبیه به تجربه روایی اصلی Beyond: Two Souls است و از یک جدول زمانی پرش می کند تا تکه هایی از کل تصویر را به شما ارائه دهد. من با خوشحالی با قلاب های قلاب بافی ام می نشینم و در حالی که شریک زندگیم کنارم می نشیند، ماجرا را تماشا می کنم، هرگز مطمئن نیستم که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد.

مرتبط

Echoes Of Wisdom خوب است، اما دنباله آن باورنکردنی خواهد بود

جدیدترین Zelda بازی خوبی است، اما ایده های آن به زمان بیشتری برای پختن نیاز دارند.

عشق به رمانتیک، عناصر گوتیک و فانتزی تاریک مرا به دنیای Virche Evermore Epic: Lycoris همراه با راحتی آشنای Aksys Games و زیبایی‌شناسی Idea Factory کشاند. وقتی نشستم بازی کنم، می‌دانستم دنبال چه چیزی هستم. با این حال، شریک زندگی من یک لوح خالی بود و شروع به خواندن سطرهای مقدماتی با صدایی مسخره کرد – تا اینکه به قسمت دستگیری یک قاتل زنجیره ای رسید. او در مسیر خود ایستاد و آرواره اش افتاد. برای اولین بار بعد از مدتی زبانش بی حرف بود.

مرتبط

عصر اژدها: محافظ حجاب تفاوت های ظریف را کنار گذاشته است

عصر اژدها: The Veilguard موضوعات ناراحت کننده را کنار می گذارد و خاکستری اخلاقی را از بین می برد.

وقتی خودش را جمع کرد، با لکنت گفت: «فکر می‌کردم این یک سیم‌کارت دوستیابی است.»

آن را بود یک سیم‌کارت دوست‌یابی، بلکه بسیار بیشتر از یک داستان عاشقانه و عاشقانه از یک دختر جوان که عاشق یک پسر انیمه بلندقد می‌شود. گاهی اوقات سخت است، با ایده انتقام که چندین عمر را در بر می گیرد، بازی می کند و جوهر انسانیت را از بین می برد. وقتی کسی بمیرد چه اتفاقی برای روح می افتد؟ اگر هوشیاری او در یک بدن مصنوعی بارگذاری شود و اجازه داده شود ادامه دهد و خاطرات جدیدی بسازد، آیا آن شخص هم همینطور است؟

Virche Evermore Epic Lycoris Adolphe، Ankou و Ceres در پس‌زمینه‌ای تاریک.

وقتی به شما نفرین می شود که در 23 سالگی بمیرید، زمان زیادی برای ساختن یک میراث ندارید. هر روز مهم است و دور انداختن آنها غیر قابل تصور است.

همانطور که شریک زندگی من شاهد باز شدن روایت بود، همه راه‌های دیگری را به من یادآوری کرد که بازی‌ها عناصر تاریک‌تر عاشقانه و جادو را در بر می‌گیرند تا تجربیات واقعاً دلخراشی خلق کنند. به عنوان مثال، Stardew Valley به شما امکان می دهد با هر یک از نامزدهای واجد شرایط رابطه عاشقانه داشته باشید، اما اگر می خواهید پس از یک طلاق تلخ با هم دوستانه باشید، باید حافظه سابق خود را پاک کنید. اگر از همسرتان بچه دارید و دیگر آنها را نمی خواهید، می توانید از یک جادوگر بخواهید آنها را به کبوتر تبدیل کند.

کبوترها پرواز می کنند، اما پرندگان تاریک و مراقب پس از آن از مزرعه شما بازدید می کنند. تقریباً به گونه ای که گویی فرزندان شما منتظر اتفاقی برای شما هستند.

دنیای Virche Evermore نمادهای آشنای دوست دوران کودکی، محافظ قسم خورده و چندین نفر دیگر را می گیرد و دوباره آنها را به تصویر می کشد. برخی انتخاب کرده اند که یک عمر کوتاه داشته باشند و روح خود را حفظ کنند در حالی که برخی دیگر بدن فیزیکی خود را به رغم نفرین قربانی کرده اند. کسانی که تولد دوباره را انتخاب می کنند، مجبورند چندین عمر در هنگام آپلود خاطرات خود زندگی کنند، با هر بازنشانی ارتباط با انسانیت خود را از دست خواهند داد.

آدولف به یاد پسری می افتد که سرس را از آتش نجات داد و در شعله های آتش گرفت و گریه کرد.

بر اساس تجربه من، به ندرت پیش می آید که سیمزها اینقدر جسورانه مفهوم انسانیت را به هم بزنند. حتی سایر بازی‌های otome از Idea Factory صرفاً به معنای انسان زیستن و عشق ورزیدن است. فراموشی: خاطرات به‌عنوان مقدمه‌ای هیجان‌انگیز به محدودیت‌های بی‌پایان کاری عمل می‌کنند که کسی برای نجات شخصی که دوستش دارد انجام می‌دهد – حتی خود را از شکنجه هزاران عمر دیوانه می‌کند تا بارها و بارها شکست بخورد.

سپس بازی‌های موبایلی هستند که مبتنی بر گاچا یا اپیزودیک هستند و داستان‌های کوتاه و در عین حال شیرینی از عاشقانه را تا زمان رسیدن بازی بعدی در ذهن شما باقی می‌گذارند. نیازی نیست به این بپردازیم که در دبیرستان چه تعداد بازی کردم، در حالی که هیچ کاری بهتر از عاشق شدن با هر پسر انیمه مو نقره ای که می گفت من شبیه دخترهای دیگر نیستم، نداشتم. ما از آن زمان به بعد راه درازی را پیموده ایم و برای بهتر شدن است.

قهرمانان چیزی بیش از یک خود درج برای بازیکنان هستند تا خود را بر روی آن نشان دهند. آنها شخصیت و سابقه ای دارند که آنها را به جلو سوق می دهد. با Virche Evermore، سرس کاملاً به معنای واقعی کلمه مرگ تجسم یافته است. همه اطرافیان او در تصادفات تلخ می میرند و مردم از ترس او را دور می زنند.

خوب، همه به جز پسران انیمه بلند، تیره و مرموز که همه او را دوست دارند.

سرس و آنکو در آغوش گرفتن.

کاراکترهای جانبی دیگر فقط کمی طعم و مزه نیستند. در عوض، نقش‌های بزرگ‌تری را بر عهده می‌گیرند و فعالانه بر داستان تأثیر می‌گذارند. روزهایی که یک قهرمان زن یک دوست زن دیگر دارد که فقط یک یا دو بار در زمانی که علاقه عاشقانه مشغول است، می بیند، گذشته است. در حالی که بسیاری از دوستان سرس مرد هستند، شخصیت های زن دیگری نیز وجود دارند که پیشینه دقیقی دارند و بر نتیجه داستان تأثیر می گذارند. حتی دوستان غیرعاشقانه مرد او ستون های حمایت هستند، بدون اینکه به او دل ببندند یا به دنبال او بگردند.

همه اینها برای گفتن این است که عاشقانه زنده و زنده است، مخصوصاً وقتی با واقعیت های یک زندگی کوتاه شده و نفرین وحشتناکی که کشور را گرفتار می کند سر و کار داریم. بازی‌های Otome بسته به نوع نوشته‌شان می‌توانند مورد ضربه یا از دست دادن قرار بگیرند، زیرا همه آن‌ها گاهی اوقات جز رمان‌های بصری هستند. اما آنها از روزهای اولیه خود درج و غیر واقعی راه درازی را پیموده اند. این در مورد دنباله‌هایی که عمدتاً حاوی داستان‌های پایانی یا داستان‌های فرعی هستند که بر روی نسخه اصلی گسترش می‌یابند، دو چندان صادق است.

سال‌ها پیش، هرگز یک سیم‌کارت دوست‌یابی متمرکز بر داستان جانبی بازی نمی‌کردم، و از این ایده که اولین بازی را برای رفتن مستقیم به ویژگی‌های جایزه حذف کنم، لذت نمی‌بردم. Virche Evermore بیشتر شبیه به تجربه روایی اصلی Beyond: Two Souls است و از یک جدول زمانی پرش می کند تا تکه هایی از کل تصویر را به شما ارائه دهد. من با خوشحالی با قلاب های قلاب بافی ام می نشینم و در حالی که شریک زندگیم کنارم می نشیند، ماجرا را تماشا می کنم، هرگز مطمئن نیستم که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد.

مرتبط

Echoes Of Wisdom خوب است، اما دنباله آن باورنکردنی خواهد بود

جدیدترین Zelda بازی خوبی است، اما ایده های آن به زمان بیشتری برای پختن نیاز دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا