Fallout 5 میتواند چیزهای زیادی از بازی Stalker 2: Heart of Chornobyl بیاموزد

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
خوراکی های کلیدی
Fallout عادت داشت که شما را وادار می کرد واقعیت خشن سرزمین بایر را احساس کنید و شما را در مبارزات بازماندگان آن غوطه ور می کرد.
اما Fallout 4 بیش از حد به فانتزی قدرت متمایل شد و از شما خواست که در همان ساعت اول با مشتها مبارزه کنید.
Stalker 2 نشان میدهد که یک زمین بیابان متروک و غیرقابل بخشش مانند گذشته جذاب است و بازیهایی مانند Fallout نیازی به کنار گذاشتن آن برای اکشن افسانهای FPS ندارند.
اولین بازی Fallout با انتخاب شما توسط Vault Overseer آغاز میشود، یک نوجوان معمولی و خوشچهره که چیزی جز لباسهای آبی نیست، تا به زبالههای خشن در کمین بالا بروید تا یک تراشه آب برای نجات مردم خود پیدا کنید. ذهن شما با چیزی که سطح ممکن است به سمت شما پرتاب کند یکدست است: ارتش های فوق العاده جهش یافته؟ مهاجمان در حال گشت و گذار در بزرگراه و ربودن مسافران؟ غولهای وحشی در طوفانهای رادیواکتیو تلف میشوند؟
تنها به شما سپرده شده است که از این شانس های غیرقابل عبور جسارت کنید. همه به خانه برمی گردند روی آنها حساب می کنند شما برای نجات آنها. اما وقتی از خرک خارج میشوید، تعداد انگشت شماری از موشها روی شما فرود میآیند و گوشت شما را میجوند، در حالی که شما با درماندگی در خاک نابارور میچرخید و درب غولپیکر همچنان در معرض دید شماست.
اولین Fallout فروتنی است. پسزمینهی محافظتشدهتان، شما را نسبت به واقعیتهای دنیای جدید ضعیف و سادهلوح میکند. بازیابی تراشه آب یک تلاش واکشی ساده نیست. هر اینچ مربع از مسیر شما کشنده است. اما غلبه بر این شانسها چیزی است که بازی را بسیار پرارزش میکند، زیرا خود را در اثر زمینهای بایر سخت میبینید و مانند لبههای خود ناهموار میشوید. هیچ چیز بیشتر از پایانی که در آن ناظر از ورود مجدد شما امتناع میکند، مصداق آن نیست، زیرا شما اکنون آلوده شدهاید و برای زندگی مدنی و قبل از جنگ مناسب نیستید.
Fallout 3 نشان داد که Bethesda زمانی که استودیو Black Isle را تصاحب کرد، ظرافت دنیای سریال را درک کرد، اما پس از آن Fallout 4 آمد که این لحن را کاملاً کنار گذاشت. شما بلافاصله یک Vault پر از حشرات جهش یافته بیش از حد رشد کرده را در حالی که در یک فاز پسا برودتی هستید، می فرستید، و سپس به یک شهر پر از مهاجمان یورش می برید، مثل جان ویک که در Vault ساکن هستید. تلاش حتی با پوشیدن لباس کامل زره قدرت و مبارزه با پنجه مرگ در خیابان های کنکورد به اوج می رسد.
Fallout 4 یک فانتزی قدرتمند است: سرزمین بیابان دیگر یک تله مرگ خشن و ظالمانه نیست، بلکه یک جعبه شنی برای شماست که می توانید چهره های اکشن Fallout را با یکدیگر در هم بکوبید. واقعاً دیگر مانند Fallout نیست، زیرا بسیاری از امتیازات را از دست می دهید. که بازی های دیگر داشتند.
این یک مشکل در چند بازی اخیر Bethesda بوده است – Skyrim بسیاری از عناصر RPG سری را کنار گذاشته تا شما را به Dragonborn غیرقابل توقف تبدیل کند، در حالی که Starfield شما را در کفش های فضایی یک Starborn چند بعدی و فوق العاده قرار می دهد. این بازی ها کمتر در مورد غوطه ور کردن شما در دنیای خود هستند و بیشتر در مورد این هستند که شما را به یک تایتان شکست ناپذیر تبدیل کنند، نیرویی از طبیعت که تا انتها در حال حرکت است.
منطقی است که The Elder Scrolls 6 و Fallout 5 این روند را ادامه خواهند داد، اما Stalker 2 نشان می دهد که یک سرزمین بی امان بی امان به اندازه تبدیل بازیکن به Rambo رادیواکتیو جذاب است.
زمین بایر باید باعث شود شما احساس ضعف و درماندگی کنید
پیش درآمد Stalker 2 با بالا رفتن شما از دیواری به منطقه Zone در انبوه شب شروع می شود و بلافاصله عصبی می شود. صدای تیراندازی وحشتناک را از دور می شنوید، رابط شما در رادیو مدام شما را برای رفتن هل می دهد، از ترس طولانی ماندن، و سپس صداهای ضعیفی را می شنوید که در چمن ها به هم می ریزند.
در مهدود تاریک یک شبح درخشان و خفیف وجود دارد که نزدیکتر و نزدیکتر میشود، تا اینکه در نهایت چهرهای ترسناک، پیچخورده و هیولایی به روی شما مینشیند. یک ضربه تند وشدید زدن طول می کشد و به سرعت دور می شود و شما را در عرق داغ رها می کند و در گل و لای خونریزی می کند. شما تقلا می کنید تا یک بانداژ ببندید و اسلحه خود را آماده کنید، اما ظاهر نامرئی آن در حال حاضر برای کشتن در حال حرکت است.
شما اسلحه خود را شلیک می کنید، اما این اسلحه ثابت است، همچنان در حال پرتاب است، و بنابراین شما مجبور به عقب نشینی هستید. اما تعقیب می کند. تنها یک دشمن در تاریکی کافی است تا احساس کنید در دام افتادهاید – جهان باز است، مال شما برای کاوش، و با این حال، در آن لحظه، شما احساس میکنید که سنگینی منطقه بر شما فشار میآورد. سختی زنده ماندن در این دیستوپی بی حاصل احساس می شود، زیرا شما ضعیف و درمانده هستید.
پس از چند مورد از این برخوردها، استاکر 2 از شدت آن کاسته میشود، اما اولین باری که با راهزنانی روبرو میشوید که برای بازیابی مصنوعات جان و اندام خود را به سرقت میبرند، اوضاع به همان اندازه متشنج است. سه مرد مسلح به تنهایی که از زوایای مختلف به شما فشار می آورند، اگر مراقب نباشید به راحتی می توانند منابع شما را کم کنند. شما باید آنها را یکی یکی بدون صدمه زدن بردارید، در غیر این صورت گزیده می شوید، خونریزی می کنید و مجبور می شوید باندهای گرانبها را هدر دهید.
کمبود شدید منابع، و این واقعیت که هر تکه آسیبی تأثیرگذار است، باعث میشود که زمین بایر احساس مهجوریت کند و شما را در مصیبت کسانی که زندگی خود را برای زنده ماندن در آن صرف کردهاند غوطهور کند. ناوبری در منطقه به معنای درک آن در سطحی بسیار صمیمی تر است، در حالی که خود را به عنوان یک جنگنده تاکتیکی که به همان اندازه که مراقب آنها مرگبار است، بهتر کنید. این تسلط بسیار با ارزش تر از این است که همه چیز را در یک بشقاب نقره ای تحویل دهند.
شما باید ضعیف باشید، در تقلا برای حفظ قدرت خود در برابر ارتش های کوچک مهاجمان باشید، پس از برخورد با یک سوپر جهش یافته در جاده به سختی به آن بچسبید. این لحظات باید پرتنش، هیجانانگیز و در نهایت ترسناک باشند، در غیر این صورت آنقدرها هم جذاب نیستند – اگر ما درست پس از ترک Goodsprings با زره کامل وارد آنجا شویم، Deathclaw Quarry تقریباً به یادماندنی نخواهد بود.
حتی پیش پا افتاده ترین مسیرها را نیز می توان با ایجاد تنش در آنها جالب کرد. اگر مجبور باشید از آن عبور کنید و در عین حال از وحشت این دنیای جدید اجتناب کنید، مزرعهای جز علفهای خشک شده، بدون گنج یا حتی جستوجو، هنوز درگیر آن است. Stalker 2 متوجه میشود که Fallout چه چیزی را فراموش کرده است: یک غار با موشها را میتوان با پرتاب کردن یک Vault Dweller ضعیف و تازه به اعماق آن جالب کرد.
Stalker 2: Heart of Chornobyl دنبالهای است که مدتها انتظارش را میکشیدیم تا شوتر اول شخص آخرالزمانی را دنبال کند. به عنوان یک استاکر، شما باید در جستجوی مصنوعات ارزشمند، وارد منطقه مرگبار محرومیت شوید و با جهش یافتهها و جناحهای متخاصم مبارزه کنید.
خوراکی های کلیدی
-
Fallout عادت داشت که شما را وادار می کرد واقعیت خشن سرزمین بایر را احساس کنید و شما را در مبارزات بازماندگان آن غوطه ور می کرد.
-
اما Fallout 4 بیش از حد به فانتزی قدرت متمایل شد و از شما خواست که در همان ساعت اول با مشتها مبارزه کنید.
-
Stalker 2 نشان میدهد که یک زمین بیابان متروک و غیرقابل بخشش مانند گذشته جذاب است و بازیهایی مانند Fallout نیازی به کنار گذاشتن آن برای اکشن افسانهای FPS ندارند.
اولین بازی Fallout با انتخاب شما توسط Vault Overseer آغاز میشود، یک نوجوان معمولی و خوشچهره که چیزی جز لباسهای آبی نیست، تا به زبالههای خشن در کمین بالا بروید تا یک تراشه آب برای نجات مردم خود پیدا کنید. ذهن شما با چیزی که سطح ممکن است به سمت شما پرتاب کند یکدست است: ارتش های فوق العاده جهش یافته؟ مهاجمان در حال گشت و گذار در بزرگراه و ربودن مسافران؟ غولهای وحشی در طوفانهای رادیواکتیو تلف میشوند؟
تنها به شما سپرده شده است که از این شانس های غیرقابل عبور جسارت کنید. همه به خانه برمی گردند روی آنها حساب می کنند شما برای نجات آنها. اما وقتی از خرک خارج میشوید، تعداد انگشت شماری از موشها روی شما فرود میآیند و گوشت شما را میجوند، در حالی که شما با درماندگی در خاک نابارور میچرخید و درب غولپیکر همچنان در معرض دید شماست.
اولین Fallout فروتنی است. پسزمینهی محافظتشدهتان، شما را نسبت به واقعیتهای دنیای جدید ضعیف و سادهلوح میکند. بازیابی تراشه آب یک تلاش واکشی ساده نیست. هر اینچ مربع از مسیر شما کشنده است. اما غلبه بر این شانسها چیزی است که بازی را بسیار پرارزش میکند، زیرا خود را در اثر زمینهای بایر سخت میبینید و مانند لبههای خود ناهموار میشوید. هیچ چیز بیشتر از پایانی که در آن ناظر از ورود مجدد شما امتناع میکند، مصداق آن نیست، زیرا شما اکنون آلوده شدهاید و برای زندگی مدنی و قبل از جنگ مناسب نیستید.
Fallout 3 نشان داد که Bethesda زمانی که استودیو Black Isle را تصاحب کرد، ظرافت دنیای سریال را درک کرد، اما پس از آن Fallout 4 آمد که این لحن را کاملاً کنار گذاشت. شما بلافاصله یک Vault پر از حشرات جهش یافته بیش از حد رشد کرده را در حالی که در یک فاز پسا برودتی هستید، می فرستید، و سپس به یک شهر پر از مهاجمان یورش می برید، مثل جان ویک که در Vault ساکن هستید. تلاش حتی با پوشیدن لباس کامل زره قدرت و مبارزه با پنجه مرگ در خیابان های کنکورد به اوج می رسد.
Fallout 4 یک فانتزی قدرتمند است: سرزمین بیابان دیگر یک تله مرگ خشن و ظالمانه نیست، بلکه یک جعبه شنی برای شماست که می توانید چهره های اکشن Fallout را با یکدیگر در هم بکوبید. واقعاً دیگر مانند Fallout نیست، زیرا بسیاری از امتیازات را از دست می دهید. که بازی های دیگر داشتند.
این یک مشکل در چند بازی اخیر Bethesda بوده است – Skyrim بسیاری از عناصر RPG سری را کنار گذاشته تا شما را به Dragonborn غیرقابل توقف تبدیل کند، در حالی که Starfield شما را در کفش های فضایی یک Starborn چند بعدی و فوق العاده قرار می دهد. این بازی ها کمتر در مورد غوطه ور کردن شما در دنیای خود هستند و بیشتر در مورد این هستند که شما را به یک تایتان شکست ناپذیر تبدیل کنند، نیرویی از طبیعت که تا انتها در حال حرکت است.
منطقی است که The Elder Scrolls 6 و Fallout 5 این روند را ادامه خواهند داد، اما Stalker 2 نشان می دهد که یک سرزمین بی امان بی امان به اندازه تبدیل بازیکن به Rambo رادیواکتیو جذاب است.
زمین بایر باید باعث شود شما احساس ضعف و درماندگی کنید
پیش درآمد Stalker 2 با بالا رفتن شما از دیواری به منطقه Zone در انبوه شب شروع می شود و بلافاصله عصبی می شود. صدای تیراندازی وحشتناک را از دور می شنوید، رابط شما در رادیو مدام شما را برای رفتن هل می دهد، از ترس طولانی ماندن، و سپس صداهای ضعیفی را می شنوید که در چمن ها به هم می ریزند.
در مهدود تاریک یک شبح درخشان و خفیف وجود دارد که نزدیکتر و نزدیکتر میشود، تا اینکه در نهایت چهرهای ترسناک، پیچخورده و هیولایی به روی شما مینشیند. یک ضربه تند وشدید زدن طول می کشد و به سرعت دور می شود و شما را در عرق داغ رها می کند و در گل و لای خونریزی می کند. شما تقلا می کنید تا یک بانداژ ببندید و اسلحه خود را آماده کنید، اما ظاهر نامرئی آن در حال حاضر برای کشتن در حال حرکت است.
شما اسلحه خود را شلیک می کنید، اما این اسلحه ثابت است، همچنان در حال پرتاب است، و بنابراین شما مجبور به عقب نشینی هستید. اما تعقیب می کند. تنها یک دشمن در تاریکی کافی است تا احساس کنید در دام افتادهاید – جهان باز است، مال شما برای کاوش، و با این حال، در آن لحظه، شما احساس میکنید که سنگینی منطقه بر شما فشار میآورد. سختی زنده ماندن در این دیستوپی بی حاصل احساس می شود، زیرا شما ضعیف و درمانده هستید.
پس از چند مورد از این برخوردها، استاکر 2 از شدت آن کاسته میشود، اما اولین باری که با راهزنانی روبرو میشوید که برای بازیابی مصنوعات جان و اندام خود را به سرقت میبرند، اوضاع به همان اندازه متشنج است. سه مرد مسلح به تنهایی که از زوایای مختلف به شما فشار می آورند، اگر مراقب نباشید به راحتی می توانند منابع شما را کم کنند. شما باید آنها را یکی یکی بدون صدمه زدن بردارید، در غیر این صورت گزیده می شوید، خونریزی می کنید و مجبور می شوید باندهای گرانبها را هدر دهید.
کمبود شدید منابع، و این واقعیت که هر تکه آسیبی تأثیرگذار است، باعث میشود که زمین بایر احساس مهجوریت کند و شما را در مصیبت کسانی که زندگی خود را برای زنده ماندن در آن صرف کردهاند غوطهور کند. ناوبری در منطقه به معنای درک آن در سطحی بسیار صمیمی تر است، در حالی که خود را به عنوان یک جنگنده تاکتیکی که به همان اندازه که مراقب آنها مرگبار است، بهتر کنید. این تسلط بسیار با ارزش تر از این است که همه چیز را در یک بشقاب نقره ای تحویل دهند.
شما باید ضعیف باشید، در تقلا برای حفظ قدرت خود در برابر ارتش های کوچک مهاجمان باشید، پس از برخورد با یک سوپر جهش یافته در جاده به سختی به آن بچسبید. این لحظات باید پرتنش، هیجانانگیز و در نهایت ترسناک باشند، در غیر این صورت آنقدرها هم جذاب نیستند – اگر ما درست پس از ترک Goodsprings با زره کامل وارد آنجا شویم، Deathclaw Quarry تقریباً به یادماندنی نخواهد بود.
حتی پیش پا افتاده ترین مسیرها را نیز می توان با ایجاد تنش در آنها جالب کرد. اگر مجبور باشید از آن عبور کنید و در عین حال از وحشت این دنیای جدید اجتناب کنید، مزرعهای جز علفهای خشک شده، بدون گنج یا حتی جستوجو، هنوز درگیر آن است. Stalker 2 متوجه میشود که Fallout چه چیزی را فراموش کرده است: یک غار با موشها را میتوان با پرتاب کردن یک Vault Dweller ضعیف و تازه به اعماق آن جالب کرد.

Stalker 2: Heart of Chornobyl دنبالهای است که مدتها انتظارش را میکشیدیم تا شوتر اول شخص آخرالزمانی را دنبال کند. به عنوان یک استاکر، شما باید در جستجوی مصنوعات ارزشمند، وارد منطقه مرگبار محرومیت شوید و با جهش یافتهها و جناحهای متخاصم مبارزه کنید.