برنامه نویسی

سفر من برای تبدیل شدن به یک مهندس نرم افزار جوان در Rokomari.com

دسامبر 2021 بود و من تازه فارغ التحصیل شده بودم. دوستان من قبلاً وارد حرفه خود شده بودند، اما من درگیر زندگی “سرد” بودم – خوابیدن، برنامه ریزی صفر و لذت بردن از هر ذره آزادی. اما زندگی برنامه های خودش را دارد و دوست من اسماعیل حسن سرکر، تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که به نیروی کار بپیوندم. او یک روز به من پیام داد: “چه خبر است؟ چرا برای کار اقدام نمی کنی؟” پاسخ من ساده و کمی شرم آور بود: “من حتی رزومه هم ندارم!”

او بلافاصله به من گفت: «بیا همین الان یکی بسازیم». و آن شب، با راهنمایی اسماعیل، اولین رزومه خود را تهیه کردم. صبح روز بعد آماده بودم تا با بازار کار روبرو شوم.

مرحله اول: درخواست برای Rokomari

من شروع به درخواست برای شرکت های مختلف کردم و یکی از موقعیت هایی که توجه من را به خود جلب کرد توسعه دهنده برنامه اندروید در Rokomari.com بود. من “اعمال” را زدم و آن را فراموش کردم، ندانستن این یک تصمیم همه چیز را تغییر می دهد.

یک هفته بعد، پیامی از تیم منابع انسانی روکوماری دریافت کردم. آنها من را برای دور اول، که یک امتحان کتبی MCQ بود، در فهرست نهایی قرار داده بودند. این آزمون همه چیز را از Dart، Flutter، Android و iOS گرفته تا Git و حل مسئله را در بر می گرفت. از آنجایی که برای فلاتر آماده می‌شدم، اینجا درست در کوچه من بود.

با 60 سوال و فقط 60 دقیقه تا پایان، من آن را در 14 دقیقه مرور کردم. من کاملاً مطمئن بودم که آن را قبول کرده ام. سپس بازی انتظار آمد. چند هفته بعد، من تماس گرفتم: من قبول شده بودم و به مرحله بعدی می رفتم – مصاحبه فنی با تیم توسعه دهنده.

دور 2: مصاحبه فنی

این دور به صورت آنلاین برگزار شد و من باید ابتدا در مورد خودم صحبت می‌کردم – چیزهای اساسی. سپس لذت واقعی شروع شد: سوالات فنی! آنها از من در مورد اندروید، حل مسئله و سایر موارد پیچیده پرسیدند. چند سوال ذهنم را مشغول کرد، اما وحشت نکردم. آصف بای، مهندس ارشد نرم افزار در روکوماری، بسیار مهربان بود. بعد از مصاحبه وقت گذاشت و جواب ها را برایم توضیح داد. با اینکه به همه چیز درست جواب نداده بودم خیلی چیزها یاد گرفتم.

دور 3: دور رفتاری

چند هفته بعد دوباره با من تماس گرفت. این بار، مصاحبه رفتاری با منابع انسانی در دفتر روکوماری بود. کارمند منابع انسانی می خواست در مورد اهداف من، انگیزه من و مدت زمان ماندن در شرکت بداند. هر شرکتی می‌خواهد مطمئن شود که کارمندانش در درازمدت در آن حضور دارند و من این را فهمیدم.

دور 4: مصاحبه موسس (اعصاب خردکن)

و سپس دوری فرا رسید که من هم هیجان زده و هم عصبی بودم: مصاحبه با آن محمود حسن سهاق، بنیانگذار Rokomari.com. احساس می کرد امتحان نهایی است.

قبل از مصاحبه، آنها به من یک تکلیف دادند: 10 مشکل در بنگلادش را پیدا کنید و راه حل پیشنهاد کنید. من سخت روی آن کار کردم و ایده هایم را ارائه کردم. وقتی مصاحبه شروع شد، سوهاگ بای بسیار دوستانه بود، و ما در مورد همه چیز صحبت کردیم – برنامه های شغلی من، علایقم، و کانال YouTube من که در آن توسعه برنامه را آموزش می دادم.

اما پس از آن لحظه وحشتناک فرا رسید: معادله خط مستقیم. سوهاگ بای از من خواست تا چند معادله را روی کاغذ ترسیم کنم. عصبی بودم دستم می لرزید و… همه چیز را اشتباه کشیدم. میتونستم سرخ شدن صورتم رو حس کنم. من یک مهندس نرم افزار بودم که حتی نمی توانستم یک خط مستقیم بکشم!

اما پیچ و خم اینجاست – سوهاگ بای من را رها نکرد. او به جای اینکه از من انتقاد کند، از صداقت من قدردانی کرد که گفتم: “نه، من خودم می توانم این را درست کنم.” آن لحظه کوچک همه تفاوت را ایجاد کرد. او چند سوال دیگر در مورد شیب خط مستقیم و سایر مفاهیم اولیه از من پرسید و من بهتر به آنها رسیدگی کردم.

دور 5: مذاکره حقوق و دستمزد و مصاحبه مدیر عامل

پس از آن، برای دور مذاکره حقوق و دستمزد با ارشد منابع انسانی تماس گرفتم. این یک تماس آنلاین بود و همه چیز بدون مشکل پیش رفت. نمی دانستم چه انتظاری داشته باشم، اما استرس کمتری از آن چیزی بود که تصور می کردم.

دو روز بعد، من را برای دور آخر فراخواندند – مصاحبه مدیر عامل با رونی بای. این مصاحبه بسیار کوتاه اما جالب بود! او از من در مورد زادگاهم، سفر شغلی و علاقه ام به حل مسئله پرسید. احساس می‌کردم این بیشتر یک گپ معمولی بود تا یک مصاحبه، که به من کمک کرد آرامش داشته باشم.

خبر بزرگ: من کار را گرفتم!

بعد از تقریباً دو ماه مصاحبه، تماس و انتظار، بالاخره تماسی دریافت کردم که همه چیز را تغییر داد. من به عنوان مهندس نرم افزار جوان در Rokomari.com انتخاب شده بودم!

من از 23 آوریل 2022 شروع کردم. سه ماه اول آزمایشی بود و بعد از آن رسماً در تیم بودم. من شروع به کار روی برنامه موبایل Rokomari با استفاده از Flutter کردم. اینکه بخشی از شرکتی باشم که برای مدت طولانی به آن احترام گذاشته بودم، احساس سورئال می‌کرد.


بنابراین، این سفر من از یک فارغ التحصیل سرد به یک مهندس نرم افزار جوان در Rokomari.com است. با نگاهی به گذشته، متوجه می شوم که هر قدم چیز جدیدی به من آموخت – هرگز از یادگیری دست نکش، تحت فشار آرام بمان و به خودت ایمان داشته باش. و وقتی زندگی معادله ای مستقیم به شما می دهد، نترسید! شما این را دارید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا