فقط یک ویژگی دیگر: قاتل خاموش پروژه ها

تا به حال در پروژهای بودهاید که اینقدر نزدیک به حملونقل باشد، و سپس کسی با صدا در میآید: «هی، اگر همین یک ویژگی کوچک را اضافه کنیم چه میشود؟» و ناگهان، سرعت شما به یک ماراتن از طریق شنهای روان تبدیل میشود. به دنیای خزش ویژگیها خوش آمدید – جایی که جدولهای زمانی خیالی هستند، بودجهها منفجر میشوند و توسعهدهندگان به صفحهکلیدشان گریه میکنند.
آناتومی “یک ویژگی دیگر”
در اینجا این است که چگونه معمولا اتفاق می افتد:
- پیشنهاد: «آیا خوب نیست اگر فقط…»
- دست کم گرفتن: «کوچک است. نباید بیشتر از یکی دو ساعت طول بکشد.»
- واقعیت: این ویژگی “کوچک” نیمی از پایگاه کد را لمس می کند، آزمایش ها را شکست می دهد و سه باگ جدید ایجاد می کند.
- پیامدها: مهلتها از بین میروند، ذینفعان وحشت میکنند و شما در ساعت 2 بامداد در حال رفع اشکال هستید.
چرا این اتفاق می افتد
- سندروم شی براق: همه می خواهند محصولشان جدیدترین زنگ ها و سوت ها را داشته باشد.
- ترس از دست دادن: «رقبای ما این ویژگی را دارند. ما دیروز به آن نیاز داریم!»
- فشار ذینفعان: افراد غیر فناوری تصور می کنند که ویژگی ها دکمه های جادویی هستند که می توانید آنها را بدون عواقب “اضافه کنید”.
- برنامه ریزی ضعیف: فقدان محدوده یا اهداف مشخص به این معنی است که هر چیزی را می توان در هر زمانی “ممکن” کرد.
هزینه های پنهان «فقط یک بیشتر»
ممکن است افزودن ویژگیها بیخطر به نظر برسد، اما بیایید هزینههای واقعی آن را تجزیه و تحلیل کنیم:
- زمان توسعه: هر افزودنی کوچک نیاز به کدگذاری، آزمایش و یکپارچه سازی دارد. هرگز آنقدر سریع نیست که مردم فکر می کنند.
- بدهی فنی: رفع سریع امروز بمب ساعتی فردا است.
- روحیه: هیچ چیز تیم توسعه دهنده را سریعتر از حرکت دادن خط پایان تضعیف نمی کند.
- تجربه کاربری: ویژگی های بیشتر = پیچیدگی بیشتر = کاربران سردرگم.
چگونه مانند یک حرفه ای با ویژگی خزش مبارزه کنیم
بیایید صادق باشیم: شما نمی توانید از درخواست بیشتر مردم جلوگیری کنید. اما شما می توانید به طور استراتژیک مبارزه کنید.
- تعریف یک محدوده واضح: اهداف پروژه را کاملا مشخص کنید. چیزی خارج از محدوده؟ به عقب ماندگی می رود.
- از کلمات جادویی استفاده کنید: “این یک ایده عالی است – برای فاز 2.” این کلمات زندگی (و جدول زمانی) را نجات می دهند.
- محاسبه ROI: برای هر درخواست ویژگی، بپرسید “ارزش واقعی برای کسب و کار و کاربر چقدر است؟”
- تعیین مرزها: زمان برنامه نویس محدود است. اگر چیزی اضافه کنید، چیز دیگری باید انجام شود. بدون رایگان.
- تفکر MVP را در آغوش بگیرید: حداقل محصول قابل دوام یک شکست نیست. این یک نقطه شروع است. راه اندازی کوچک، تکرار سریع.
وقتی فقط نمیتونی نه بگی
گاهی اوقات، شما باید ویژگی را اضافه کنید. در آن صورت:
- دامنه آن را به درستی انجام دهید: الزامات دقیق را دریافت کنید. نه “بعداً متوجه خواهیم شد” مزخرف نیست.
- برای تأخیرها برنامه ریزی کنید: در مورد تأثیر آن بر جدول زمانی پیشاپیش باشید.
- مثل دیوانه تست کنید: ویژگی های جدید خطرات جدیدی را به همراه دارد. پایه های خود را بپوشانید.
قانون طلایی من: ویژگی ها رایگان نیستند
هر بار که شخصی یک ویژگی جدید میخواهد، از او بپرسید که حاضر است برای آن چه چیزی را کنار بگذارد. مهلت ها؟ بودجه؟ سلامت عقل؟ همیشه هزینه داره قبل از شروع کدنویسی مطمئن شوید که آنها آن را درک کرده اند.
فکر نهایی: ویژگی خیلی دور
افزودن ویژگیها میتواند هیجانانگیز باشد، اما یک شیب لغزنده است. وظیفه شما به عنوان یک توسعه دهنده فقط نوشتن کد نیست، بلکه ارائه ارزش است. و گاهی اوقات بهترین راه برای ارائه ارزش این است که بگوییم “هنوز نه.”
احمقانه ترین داستان خزنده ای که از آن جان سالم به در برده اید چیست؟ اگر شامل بلاک چین باشد، امتیاز پاداش. 😏