از فروش تا یادگیری نحوه کدنویسی تا برنامهنویس… تقریباً (قسمت 4)

<< قسمت 3
یوتیوب 📹
پس از خروج از The Knowledge House، شروع به ساختن استودیوی ضبط یوتیوب خود کردم تا برای اولین ویدیوی خود که Hello World نامش را گذاشتم آماده شوم. هدف من این بود که مجموعهای از ویدیوها را برای مستندسازی سفرم ایجاد کنم – درخواست برای مشاغل، کدنویسی زنده و یادگیری زنده. از طریق این ویدیوها، هدف من این بود که پیشرفت و مجموعه مهارت خود را به کارفرمایان بالقوه نشان دهم و کانال YouTube خود را به یک رزومه آنلاین پویا تبدیل کنم. دیدگاه های عمومی تمرکز من نبود. در عوض، من میخواستم به افراد مناسب دست یابم – کسانی که میتوانند پتانسیل و ارزش من را ببینند.
پس از انتشار اولین ویدیوی خود، که خوب بود 😄، جایگاه خود را کشف کردم: ایجاد ویدیوهایی در مورد حل چالش های کدنویسی. زمانبندی کاملاً با آمادگی مصاحبه من مطابقت داشت، زیرا چالشهای کدنویسی، ساختار دادهها و الگوریتمها حوزههایی بودند که باید تقویت میکردم. من تصمیم استراتژیک گرفتم تا سفرم را مستند کنم و جلسات حل مسئله مستقل و مشارکتی را ضبط کنم.
این تلاش تجربه یادگیری ارزشمندی بود. این من را به چالش کشید تا فراتر از منطقه راحتی خود گسترش پیدا کنم و درک عمیق تری از الگوهای اساسی حل مسئله ایجاد کنم، از جمله:
- فرکانس شمار
- چند اشاره گر
- پنجره کشویی
- تقسیم و پیروز / جستجوی دودویی
- جستجوی اول عمق (DFS) و جستجوی اول عرض (BFS)
یکی از جالبترین بخشها این بود که چگونه من را مجبور به گسترش شبکهام کرد. من توسعه دهندگان پیام سرد را در لینکدین شروع کردم و از آنها پرسیدم که آیا آنها برنامه را با من در دوربین جفت می کنند تا چالش های کدنویسی را حل کنند. در کمال تعجب، برخی از توسعه دهندگان عالی موافقت کردند و ما با هم محتوای عالی ایجاد کردیم.
سپس یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد. من با این یکی از توسعه دهندگان رائول گیل در مورد جفت شدن تماس گرفتم، و در حالی که او نپذیرفت، در نهایت به این گفتگوی عمیق در مورد اینکه فرآیند استخدام برای توسعه دهندگان شکسته شده است، رسیدیم. ما در تماس بودیم، و از قضا، چیزی حتی بهتر از یک جلسه جفت شدن از آن ارتباط حاصل شد.
اولین نقش من به عنوان یک مهندس نرم افزار 🥳
پس این را بررسی کنید – رائول گیل در مورد موقعیت SWE در Tiny Organics، این شرکت تجارت الکترونیک عالی که غذای ارگانیک کودک و کودک نوپا تولید می کند، با من تماس گرفت! او به تازگی نقش مدیر مهندسی را در آنجا دریافت کرده بود و فکر می کرد که من برای تیم مناسب هستم. پس از انجام دو دور مصاحبه، پیشنهاد رسمی را دریافت کردم – به معنای واقعی کلمه نمی توانستم آن را باور کنم! 🤯
پس از تمام سختیها، برنامهنویسیهای آخر شب، و فشار دادن به خودم برای رشد، سرانجام به هدفم رسیدم: دریافت پول برای انجام کاری که کاملاً دوست دارم. در مورد یک رویا صحبت کنید!
من یک سال کامل را در Tiny Organics گذراندم و اجازه دهید به شما بگویم چه چیزی برای ساختن داشتم 🛠️من با استفاده از مدل ماشین حالت محدود با Django-FSM برای ویژگی دستور پخت مبتنی بر مکان، به ایجاد این سیستم توقف اشتراک واقعاً جالب کمک کردم. این بسیار بزرگ بود زیرا به 15 هزار مشتری ما کنترل بیشتری بر سفارشهای خود داد – آنها میتوانستند موارد را دقیقاً همانطور که نیاز دارند متوقف کرده و تنظیم کنند، که به معنای هدر رفتن غذای کمتر و صرفهجویی در پول بیشتر بود.
سپس این میکروسرویس را ساختم (در اصل یک وب هوک) که به کاربران اجازه میدهد اشتراک محصولات را از طریق Recharge/Shopify API لغو کنند. برای آن یکی مجبور شدم با Ngrok، Docker، Express و Node.js دستم را کثیف کنم.
یکی از پروژه های مورد علاقه من اصلاح صفحات شرکتمان با استفاده از Wagtail بود (این CMS منبع باز جنگو/پایتون است). مدیریت همه محتوای ما در مقیاس را برای تیم ما بسیار آسان کرد.
این یک تجربه باورنکردنی بود که در آن چیزهای زیادی یاد گرفتم و رشد کردم … اما می دانید که چگونه پیش می رود – همه چیزهای خوب باید به پایان برسند. شرکت فشار را احساس می کرد – فروش کاهش یافت و با افزایش نرخ بهره فدرال، سرمایه گذاران Tiny Organics شروع به عقب نشینی کردند. تیم مهندسی ضربه را خورد و ما را رها کردند. فوق العاده ناامید کننده است، نمی خواهم دروغ بگویم، اما هی – گاهی اوقات این هزینه کسب و کار در دنیای استارتاپ است.
راه اندازی Hroman Codes LLC — My Freelance Dev Journey 🚀
بنابراین پس از رها شدن، مدتی طول کشید تا نام تجاری خود را از BuiltByGetroman به کدهای Hroman دوباره اختراع کنم – و برای رسمی تر کردن آن، LLC خودم را راه اندازی کردم! Hroman Codes LLC 🎊. این یک حرکت بزرگ برای من بود و کاری که همیشه دوست داشتم انجام دهم، حتی قبل از دانشگاه. از زمانی که LLC خود را راه اندازی کردم، توانستم قراردادهای خود را با شرکت های استارت آپی مانند The Seeker، Change Food for Good، Rubix AI، و Empowered Path Therapy، که در آن ها در زمینه توسعه وب، مهندسی نرم افزار و مشاوره کمک کردم، ببندم.
با استفاده از تجربه چندوجهی خود در فروش، عملیات راه اندازی، و مهندسی نرم افزار، مسئولیت های مختلفی را پذیرفتم – از جذب مشتری و ایجاد ارتباط تا توسعه نرم افزار فشرده. این سرمایه گذاری کارآفرینانه ثابت کرد که موفق ترین کاری است که من به طور مستقل انجام داده ام. اکنون، من بلندپروازانه ترین ابتکار خود را تا به امروز آغاز می کنم: توسعه یک راه حل اختصاصی SaaS تحت LLC خود.
همانطور که رائول گیل، مدیر مهندسی سابق من، یک بار به من گفت: «زمان وابستگی به کارفرما به پایان رسیده است. در این مرحله، شما باید چیزی بسازید که افراد جامعه محلی شما و فراتر از آن بتوانند از آن استفاده کنند.”
محصول – CThink
CThink در سال 2018 در زمان تصدی من در The Knowledge House مفهومی شد، همانطور که در وبلاگ قبلی من “از فروش تا یادگیری نحوه کدنویسی برای توسعه دهنده … تقریباً (قسمت 3)” اشاره شد. اکنون میخواهم قدمی فراتر بردارم و آن را به یک محصول SaaS تبدیل کنم که بتوانم آن را با جامعه آموزش به اشتراک بگذارم. CThink فقط ابزاری برای یادگیری نحوه کدنویسی نیست – بلکه در مورد یادگیری نحوه تقسیم مشکلات بزرگ به قطعات کوچکتر و قابل هضم تر است.
DNA CThink از آموزشی که من ایجاد کردم به نام ✏️ Draw, 🎭 Act, 🔧 Build (DAB) مشتق شده است. این یک فرآیند سه مرحلهای ساده است که هر سه نوع یادگیری – دیداری، شنیداری و جنبشی – را در حین یادگیری یک مفهوم کدگذاری جدید (یا واقعاً، هر مفهومی) به حساب میآورد. میتوانید هر سه مرحله را به ترتیب دنبال کنید یا یکی را انتخاب کنید که برای شما مناسبتر است.
نحوه کار به این صورت است: مرحله ✏️ ترسیم جایی است که شما یک نمایش تصویری از مفهومی را که می خواهید یاد بگیرید ترسیم می کنید. مرحله 🎭 عمل شامل ایفای نقش، صحبت با صدای بلند، یا تماشای ویدیوهایی درباره مفهومی است که میخواهید درونی کنید. در نهایت، مرحله ساخت 🔧 جایی است که شما به صورت فیزیکی مفهوم را از طریق کد واقعی یا نوعی انتزاع کد به کار می برید.
وقتی هر سه مرحله را ترکیب می کنید، اساساً تشبیه خود را ایجاد می کنید – تعریف شخصی شما از مفهوم کدگذاری که سعی در یادگیری آن دارید. این باعث میشود که این ایده از حافظه کوتاهمدت به حافظه بلندمدت حرکت کند، زیرا تجربهای ماندگار و شخصی در ذهن خود ایجاد کردهاید.
این رویکرد کاملاً با مرحله تجزیه در مدل تفکر محاسباتی مطابقت دارد.
از زمان شروع سفر برنامه نویسی خود در سال 2014، من در فضای فناوری غوطه ور شده ام و به ویژه از کار در آموزش در بخش های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی لذت برده ام. این تجربیات من را به یک مهندس نرم افزار و مدرس فنی بزرگ تبدیل کرد. اکنون، من میخواهم از همه این تجربیات استفاده کنم و محصولی بسازم که به افراد کمک کند سبکهای یادگیری خود را درک کنند و ابزارهایی را که برای گذر از قوز یادگیری به آنها نیاز دارند، در اختیارشان بگذارم. در حال حاضر، CThink در مرحله نمونه اولیه است و اگر می خواهید بیشتر بدانید، می توانید جدول زمانی را از اینجا دنبال کنید.
بعد چه اتفاقی می افتد؟
بر کسی پوشیده نیست که بازار کار فناوری در وضعیت بدی قرار دارد. این یکی از دلایلی است که باعث کاهش سرعت من در درخواست کار شد و به جای آن شروع به ایجاد راه حل برای مشتریان کردم. پس از درخواست برای بیش از 10 هزار شغل در چهار سال گذشته با هیچ پیشنهادی (بله، من همه چیز را مستند کردم) نمی توانستم یک بار دیگر از سوی یک کارفرما رد کنم. اشتباه نکنید – تا زمانی که روی محصول SaaS خود کار می کنم به درخواست مشاغل فنی ادامه می دهم زیرا هنوز باید صورت حساب ها را بپردازم، اما این بار پروژه دیگری در اختیار دارم و تجربه بیشتری در کنار آن ارائه خواهم کرد. LLC من
بنابراین برای همه شما که در آن بیرون تلاش می کنید، می خواهم وقت بگذارم و به همه بفهمانم که شما تنها نیستید و نباید تسلیم شوید. این سفر کدنویسی یک ماراتن 👴 است، نه یک سرعت 🏃. اگر متوجه شدید که گیر افتاده اید، پس برای آن راه حلی بسازید و آن را تبلیغ کنید… اگر نیاز دارید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید. یک روز همه چیز به ثمر خواهد رسید – موفقیت بر اساس یک چرخه بی پایان یادگیری و رشد از شکست های ما ساخته شده است.
از اینکه برای خواندن هر 4 پست وبلاگ وقت گذاشتید متشکرم. من برای همه فرصتهایم سپاسگزارم و برای دیدن آنچه در پیش است هیجانزده هستم. شما می توانید با من در اینجا ارتباط برقرار کنید:
<< قسمت 3