نمایش جلوه انبوه آمازون نباید مانند Fallout باشد

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
یکی از محبوب ترین کلمات هالیوود این روزها “جهان” است. طاووس در حال حاضر در حال ساخت یک کمدی جدید در محل کار است که داستان آن در “همان دنیای The Office” است. بنابراین، جهان ما. دفتر کار می کند زیرا بر اساس یک واقعیت بسیار خاص و بسیار ارجاعی است. شخصیت ها گرفتار روندهای مدرن هستند. آنها مثل ما لباس می پوشند و حرف می زنند و رفتار می کنند. و بنابراین این مفهوم عجیب «جهان اداری» زمانی که از نمایش Mass Effect آتی آمازون شنیدم به ذهنم خطور کرد.
اطلاعات بسیار کمی در مورد نمایش Mass Effect در حال حاضر وجود دارد. سالها پیش، هنری کاویل ممکن بود به نوعی درگیر بودن خود را با یک پست اینستاگرام طعنه زده باشد، و اخیراً گزارش شده بود که برنامه در حال توسعه فعال با فاش شدن تهیهکنندگان است. ما هیچ چیز در مورد آن نمی دانیم، به جز اینکه آمازون در حال ساخت آن است و این که بر اساس Mass Effect ساخته شده است. این موضوع باعث شده بسیاری از افراد، از جمله همکار من جیمز تروتون، با Fallout مقایسه کنند. اما من فکر می کنم این اشتباه است.
Fallout جهان را اقتباس کرد
برنامه تلویزیونی Fallout در “جهان Fallout” جریان دارد، اما در آنجا کمی منطقی تر است. پنج بازی اصلی Fallout وجود دارد که همگی با شخصیتهای مختلف، در مکانهای مختلف و تا حدودی در دورههای مختلف از Fallout قرار دارند. این یک روایت سرگردان است که قانون دارد، اما خط داستانی مرکزی ندارد. و با انتخاب های زیاد، حتی در هر بازی فردی، هیچ مسیر واقعی برای پیمودن وجود ندارد.
به همین دلیل است که یک شخصیت جدید، از یک طاق جدید، با خط داستانی جدید، معنا پیدا می کند. Fallout ما را در پشت صحنه به برخی از جهانسازیها میبرد که همیشه در داستان بازی شکلدهنده بوده است، اما هرگز کشف نشده است، و احساس میکنیم میتواند Fallout 5 باشد. این یک ورودی جدید در سری Fallout است، زیرا برای فرنچایزی منطقی است. اساساً اپیزودیک است.
میتوانستید یک بازی (احتمالاً نیو وگاس) انتخاب کنید و آن داستان را تعریف کنید و آن را مانند اقتباسی قوی در سبک The Last of Us داشته باشید، اما به نظر میرسد خودتان را محدود کنید. نه فقط به معنای بدبینانه «ما باید شش فصل را برای کسب درآمد بسازیم»، بلکه از این نظر که Fallout همیشه یک جهان گسترده (بله) از پتانسیل روایی ارائه کرده است، و انتقال به رسانههای تازه فرصتی برای کشف آن است. این مورد در مورد Mass Effect صدق نمی کند.
Mass Effect باید بازی را تطبیق دهد
Mass Effect شپرد است. بازی ها همین هستند و به همین دلیل اهمیت دارند. این سه گانه این است که شپرد در شرایطی نه چندان خوش شانس تبدیل به اولین اسپکتر انسانی می شود و شاهد نابودی قریب الوقوع کهکشان است و تلاش می کند دیگران را متقاعد کند که این واقعی است و همه ما را خواهد کشت. و میتواند این سهام عظیم را شخصی جلوه دهد، زیرا Mass Effect شپرد است.
در طول سریال، ما به خدمت گرفته میشویم، کمک میکنیم، و سپس توسط انواع قهرمانهای ژولیده نجات مییابیم که به دلایلی از قهرمانیهای سنتیتر بیرون رانده شدهاند و در نتیجه به شپرد در حومههای شجاعت میپیوندند، فقط برای اینکه برای قهرمانان حیاتی باشند. علت این یک اپرای فضایی حماسی و در حال چرخش است که فقط به دلیل ضربان قلب انسان در وسط سینه روایتش کار می کند.
مطمئناً جهان از شپرد گسترده تر است. آریا تی لوک حتی زمانی که در کنار شپرد نیست شخصیتی قابل باور است. Liara بین دو بازی اول به روشی که معتبر است، خارج از صفحه نمایش ایجاد می کند. ما هرگز واقعاً با این واقعیت سروکار نداریم که درل و حنار مجبور هستند به دلیل جابجایی یک سیاره مشترک داشته باشند. ساختمان رلههای Mass Effect، جنگ اول تماس، و بسیاری ماجراجوییهای دیگر که قبل از دروها یا در طول تهاجم اتفاق میافتند، وجود دارد که هرگز نمیتوانیم آنها را ببینیم. اما آنها Mass Effect نیستند. شپرد است.
Mass Effect هنوز هم می تواند برای انتخاب ها باشد
این داستان ها ممکن است تار و پود جهان را بسازند، اما آن جهان با یک داستان مرکزی کنار هم نگه داشته شده است. وقتی آنها بازیهای گرسنگی را از صفحهای به صفحه دیگر اقتباس کردند، فکر نمیکردند: «اوه همه داستان کتنیس را میدانند، بیایید ببینیم در عوض منطقه 5 چه کار میکند». چون کتنیس بازی گرسنگی است. Mass Effect مجموعهای از ماجراجوییهای مختلف در فضا نیست که فرصت کاشت چهرهای تازه را فراهم کند. این یک انسان مجرد است که شاهد انقراض آینده است و تا زمانی که خیلی دیر نشده است نمی تواند کسی را به شنیدن وادار کند.
مردم به این واقعیت اشاره میکنند که Mass Effect پر از انتخابهایی است که یک اقتباس تلویزیونی نمیتواند به آن احترام بگذارد، اما Mass Effect در واقع یک داستان مبتنی بر انتخاب نیست. این یک بازی مبتنی بر انتخاب است، با تصمیمات فراوان در هر نوبت، و آنها در لحظه تأثیرگذار هستند – این BioWare در بهترین حالت خود است و فاقد The Veilguard است. اما داستان همان داستان است. هر بار ضربات یکسانی را با همان ترتیب دنبال می کند. ممکن است شخص جدیدی را ببوسید یا به جای مهربانی، چیز بدی بگویید، اما داستان به همین شکل است.
حتی انتخابهایی با پیامدهای بزرگتر، مانند کارهایی که باید با ژنوفاژ انجام داد، واقعاً رویدادهای اصلی را تا پایانشان تغییر نمیدهند، که معمولاً یک انتخاب روایی واضح با شخصیت ذاتی شپرد دارند.
حتی پایان، در حالی که چند گزینه ای است، هرگز از نظر روایی یک انتخاب نبوده است. همانطور که مطمئن هستم در Mass Effect 5 ادامه خواهد داشت (آیا مطمئن هستیم که Mass Effect 4 را با Andromeda یک اسپین آف Shepardless انجام نمی دهیم؟)، پایان کانون باید Destroy باشد. شپرد فداکاری قهرمانانه ای را انجام می دهد که فقط آنها می توانند انجام دهند زیرا فقط آنها می توانستند تا اینجا پیش بروند. شما نمی توانید در هماهنگی با موجوداتی زندگی کنید که به طور کامل برای انجام رویداد انقراض جمعی وجود دارند.
داستانهای گستردهای برای گفتن در دنیای Mass Effect وجود دارد، و من دوست دارم روزی بازیها را ببینم. حتی فکر می کنم بازی بعدی با ماندن در کنار خدمه شپرد بعد از اتمام داستان آنها اشتباه می کند. اما Mass Effectی که اکنون داریم، که در حال اقتباس است، شپرد است. Fallout تنها یک فرد نیست، یک حالت آخرالزمانی است. این یک جهان است، و بنابراین اقتباس داستان این جهان را بیان می کند. Mass Effect یک شخص است. برنامه تلویزیونی باید داستان آنها باشد.
Mass Effect: Legendary Edition
OpenCritic
رتبه بندی منتقدان برتر:
87/100
یکی از محبوب ترین کلمات هالیوود این روزها “جهان” است. طاووس در حال حاضر در حال ساخت یک کمدی جدید در محل کار است که داستان آن در “همان دنیای The Office” است. بنابراین، جهان ما. دفتر کار می کند زیرا بر اساس یک واقعیت بسیار خاص و بسیار ارجاعی است. شخصیت ها گرفتار روندهای مدرن هستند. آنها مثل ما لباس می پوشند و حرف می زنند و رفتار می کنند. و بنابراین این مفهوم عجیب «جهان اداری» زمانی که از نمایش Mass Effect آتی آمازون شنیدم به ذهنم خطور کرد.
اطلاعات بسیار کمی در مورد نمایش Mass Effect در حال حاضر وجود دارد. سالها پیش، هنری کاویل ممکن بود به نوعی درگیر بودن خود را با یک پست اینستاگرام طعنه زده باشد، و اخیراً گزارش شده بود که برنامه در حال توسعه فعال با فاش شدن تهیهکنندگان است. ما هیچ چیز در مورد آن نمی دانیم، به جز اینکه آمازون در حال ساخت آن است و این که بر اساس Mass Effect ساخته شده است. این موضوع باعث شده بسیاری از افراد، از جمله همکار من جیمز تروتون، با Fallout مقایسه کنند. اما من فکر می کنم این اشتباه است.
Fallout جهان را اقتباس کرد
برنامه تلویزیونی Fallout در “جهان Fallout” جریان دارد، اما در آنجا کمی منطقی تر است. پنج بازی اصلی Fallout وجود دارد که همگی با شخصیتهای مختلف، در مکانهای مختلف و تا حدودی در دورههای مختلف از Fallout قرار دارند. این یک روایت سرگردان است که قانون دارد، اما خط داستانی مرکزی ندارد. و با انتخاب های زیاد، حتی در هر بازی فردی، هیچ مسیر واقعی برای پیمودن وجود ندارد.
به همین دلیل است که یک شخصیت جدید، از یک طاق جدید، با خط داستانی جدید، معنا پیدا می کند. Fallout ما را در پشت صحنه به برخی از جهانسازیها میبرد که همیشه در داستان بازی شکلدهنده بوده است، اما هرگز کشف نشده است، و احساس میکنیم میتواند Fallout 5 باشد. این یک ورودی جدید در سری Fallout است، زیرا برای فرنچایزی منطقی است. اساساً اپیزودیک است.
میتوانستید یک بازی (احتمالاً نیو وگاس) انتخاب کنید و آن داستان را تعریف کنید و آن را مانند اقتباسی قوی در سبک The Last of Us داشته باشید، اما به نظر میرسد خودتان را محدود کنید. نه فقط به معنای بدبینانه «ما باید شش فصل را برای کسب درآمد بسازیم»، بلکه از این نظر که Fallout همیشه یک جهان گسترده (بله) از پتانسیل روایی ارائه کرده است، و انتقال به رسانههای تازه فرصتی برای کشف آن است. این مورد در مورد Mass Effect صدق نمی کند.
Mass Effect باید بازی را تطبیق دهد
Mass Effect شپرد است. بازی ها همین هستند و به همین دلیل اهمیت دارند. این سه گانه این است که شپرد در شرایطی نه چندان خوش شانس تبدیل به اولین اسپکتر انسانی می شود و شاهد نابودی قریب الوقوع کهکشان است و تلاش می کند دیگران را متقاعد کند که این واقعی است و همه ما را خواهد کشت. و میتواند این سهام عظیم را شخصی جلوه دهد، زیرا Mass Effect شپرد است.
در طول سریال، ما به خدمت گرفته میشویم، کمک میکنیم، و سپس توسط انواع قهرمانهای ژولیده نجات مییابیم که به دلایلی از قهرمانیهای سنتیتر بیرون رانده شدهاند و در نتیجه به شپرد در حومههای شجاعت میپیوندند، فقط برای اینکه برای قهرمانان حیاتی باشند. علت این یک اپرای فضایی حماسی و در حال چرخش است که فقط به دلیل ضربان قلب انسان در وسط سینه روایتش کار می کند.
مطمئناً جهان از شپرد گسترده تر است. آریا تی لوک حتی زمانی که در کنار شپرد نیست شخصیتی قابل باور است. Liara بین دو بازی اول به روشی که معتبر است، خارج از صفحه نمایش ایجاد می کند. ما هرگز واقعاً با این واقعیت سروکار نداریم که درل و حنار مجبور هستند به دلیل جابجایی یک سیاره مشترک داشته باشند. ساختمان رلههای Mass Effect، جنگ اول تماس، و بسیاری ماجراجوییهای دیگر که قبل از دروها یا در طول تهاجم اتفاق میافتند، وجود دارد که هرگز نمیتوانیم آنها را ببینیم. اما آنها Mass Effect نیستند. شپرد است.
Mass Effect هنوز هم می تواند برای انتخاب ها باشد
این داستان ها ممکن است تار و پود جهان را بسازند، اما آن جهان با یک داستان مرکزی کنار هم نگه داشته شده است. وقتی آنها بازیهای گرسنگی را از صفحهای به صفحه دیگر اقتباس کردند، فکر نمیکردند: «اوه همه داستان کتنیس را میدانند، بیایید ببینیم در عوض منطقه 5 چه کار میکند». چون کتنیس بازی گرسنگی است. Mass Effect مجموعهای از ماجراجوییهای مختلف در فضا نیست که فرصت کاشت چهرهای تازه را فراهم کند. این یک انسان مجرد است که شاهد انقراض آینده است و تا زمانی که خیلی دیر نشده است نمی تواند کسی را به شنیدن وادار کند.
مردم به این واقعیت اشاره میکنند که Mass Effect پر از انتخابهایی است که یک اقتباس تلویزیونی نمیتواند به آن احترام بگذارد، اما Mass Effect در واقع یک داستان مبتنی بر انتخاب نیست. این یک بازی مبتنی بر انتخاب است، با تصمیمات فراوان در هر نوبت، و آنها در لحظه تأثیرگذار هستند – این BioWare در بهترین حالت خود است و فاقد The Veilguard است. اما داستان همان داستان است. هر بار ضربات یکسانی را با همان ترتیب دنبال می کند. ممکن است شخص جدیدی را ببوسید یا به جای مهربانی، چیز بدی بگویید، اما داستان به همین شکل است.
حتی انتخابهایی با پیامدهای بزرگتر، مانند کارهایی که باید با ژنوفاژ انجام داد، واقعاً رویدادهای اصلی را تا پایانشان تغییر نمیدهند، که معمولاً یک انتخاب روایی واضح با شخصیت ذاتی شپرد دارند.
حتی پایان، در حالی که چند گزینه ای است، هرگز از نظر روایی یک انتخاب نبوده است. همانطور که مطمئن هستم در Mass Effect 5 ادامه خواهد داشت (آیا مطمئن هستیم که Mass Effect 4 را با Andromeda یک اسپین آف Shepardless انجام نمی دهیم؟)، پایان کانون باید Destroy باشد. شپرد فداکاری قهرمانانه ای را انجام می دهد که فقط آنها می توانند انجام دهند زیرا فقط آنها می توانستند تا اینجا پیش بروند. شما نمی توانید در هماهنگی با موجوداتی زندگی کنید که به طور کامل برای انجام رویداد انقراض جمعی وجود دارند.
داستانهای گستردهای برای گفتن در دنیای Mass Effect وجود دارد، و من دوست دارم روزی بازیها را ببینم. حتی فکر می کنم بازی بعدی با ماندن در کنار خدمه شپرد بعد از اتمام داستان آنها اشتباه می کند. اما Mass Effectی که اکنون داریم، که در حال اقتباس است، شپرد است. Fallout تنها یک فرد نیست، یک حالت آخرالزمانی است. این یک جهان است، و بنابراین اقتباس داستان این جهان را بیان می کند. Mass Effect یک شخص است. برنامه تلویزیونی باید داستان آنها باشد.

Mass Effect: Legendary Edition
-
OpenCritic
-
رتبه بندی منتقدان برتر:
87/100