پیشنمایش npx life@2024: چگونه پروازهای گمشده، یافتن عشق، و ساختن اپلیکیشنهای شیک همه چیز را تغییر داد

ای توسعه دهندگان! 👋 در حال حاضر یک خرابی تحت اللفظی (هر چند نوع خوب!). وقتی کد شما پس از 47 استقرار ناموفق کار می کند، آن احساس را به خاطر دارید؟ بله، آن را در 100 ضرب کنید – امروز من هستم.
اجازه دهید شما را به سال 2018 برگردانم. آنجا من یک مرد تصادفی از بردیا، نپال بودم، با یک لپ تاپ سیب زمینی مسلح و رویاهایی بزرگتر از اندازه رم من. مانند هر برنامه نویس دیگر در شهرهای کوچک – HTML، CSS، و پایتون کافی برای چاپ “Hello World” در رنگ های رنگین کمان (jk، فقط کنسول بود) شروع شد.
اولین نمایه Fiverr خود را با چند آهنگ جالب فتوشاپ ایجاد کردم. فکر می کردم من می خواهم چیز بزرگ بعدی باشم، می دانید؟ هشدار اسپویلر: بدون سفارش lol. بازی سئو من در آن زمان سطل زباله بود. مثل زباله مطلق. ما در حال صحبت با لیستهای نوع «عکس شما را حرفهای خواهم کرد» با توضیحاتی است که GPT-3 را به گریه میاندازد.
به سرعت به سال 2020 بروید. شیمی، فیزیک، ریاضیات و علوم کامپیوتر. کووید شیوع پیدا کرد، کالج تعطیل شد. و من مجبور شدم به شهر خودم برگردم.
به خانه برگشتم، من در حال یادگیری پایتون هستم، زیرا همه میگویند که این پایتون “مبتدی پسند” است (راوی: “بخش دوستانه قابل بحث بود”). آن وقت است که پدرم این یادآوری معمولی در مورد Fiverr را حذف می کند. حالا، اگر اهل شهر کوچکی در نپال هستید، میدانید که والدینتان معمولاً از شما میخواهند که شغلهای دولتی را تعقیب کنید یا به خارج از کشور مهاجرت کنید. اما بابام؟ مردی اینجاست و به من میگوید به تلاش در Fiverr ادامه دهم. رفتار بز fr.
شروع به ارائه کنسرت های وردپرس کرد زیرا این کاری بود که همه انجام می دادند. اما حدس بزنید چی؟ هنوز جیرجیرک در صندوق ورودی من است. چرا؟ زیرا پسر شما فکر میکرد که تحقیق در مورد کلیدواژهها از او دورتر است. تصور کنید که خیلی تنبل هستید در گوگل چگونه مشتری جذب کنید. من بودم، ساعتهای اوج سندروم خیانتکار 🤦♂️
اما اینجاست که جالب می شود. بین شکست در Fiverr و زیر سوال بردن انتخابهای زندگیام به سوراخ خرگوش جنگو افتادم. ما در حال صحبت از یک نوع وسواس بیدار ماندن تا ساعت 4 صبح هستیم. دوستان من در آنجا زندگی می کنند که بهترین زندگی خود را دارند، بازی می کنند و goships و همه چیز، و من در مورد اجرای موفقیت آمیز python runserver.py بدون خطا، هیپ می شوم.
من اولین سرور مبتنی بر cPanel میزبان اشتراکی خود را خریدم، با این فکر که قرار است انقلابی ایجاد کنم. راوی: او نبود. تلاش برای استقرار یک برنامه اصلی، چهار بار ناموفق بود. هر شکست مانند یک حمله شخصی از سوی خدایان فناوری بود. اما آن تلاش پنجم؟ وقتی بالاخره همه چیز کلیک کرد؟ بهتر از هر نوشیدنی پر انرژی! یک هفته و نیم طول کشید.
26 سپتامبر 2020 – این کنسرت فکری کهکشانی را ایجاد کرد: “من برنامه جنگو را روی سی پنل نصب خواهم کرد” (می دانم، می دانم، باید برای آن عنوان جایزه می گرفتم). دوست بابا این بمب حکمت را انداخت: “اگر سفارش می خواهی 24 ساعته آنلاین بمان.” بنابراین من آنجا بودم، تلفن به دستم چسبانده شده بود، گویی در حال ارائه اخبار فوری در مورد نقطه ویرگول است.
12 نوامبر 2020 – اطلاعیه. سفارش اول مانند همان اشکالی که در واقع به کد شما کمک می کند، به صندوق ورودی من می رود. تقریباً تلفنم را در آن طرف اتاق گذاشتم. در 20 نوامبر تحویل داده شد، دستها میلرزید انگار دارم عمل قلب انجام میدهم. مشتری آن بررسی 5 ستاره را رها می کند و مغز من فقط صدای خاموش شدن ویندوز را می گیرد.
بعد از اولین بررسی؟ سفارشات مانند npm با نصب node_modules شروع به سیل کردند. از “لطفاً مرا استخدام کنید” تا “ببخشید، من رزرو شده ام” به سرعت. کار با موفقیت انجام نشد، حدس میزنم؟
اما این حتی بخش خوبی هم نیست. صبر کنید تا من به شما بگویم که چگونه Svelte وارد زندگی من شد و کل ویرایشگر کد من را وارونه کرد.
اوه، کجا بودیم؟ اوه بله – پسر شما به تازگی شروع به پخش شدن در Fiverr کرده است. اما دست نگه دارید، زیرا سال 2023 در شرف دیوانه شدن بود.
بنابراین من با جنگو حال می کنم، با استقرارها راحت می شوم، فکر می کنم که این موضوع توسعه دهنده را کشف کرده ام. سپس یکی از Svelte در سرور Discord نام می برد. آنها گفتند “سریعترین چارچوب در حال رشد”. آنها گفتند: “بهتر از واکنش”. من که یک احمق کنجکاو هستم که نمیتوانم به یک فناوری پایبند باشم (همه ما آنجا بودهایم)، تصمیم گرفتم آن را بررسی کنم.
اولین واکنش؟ “Wtf این جادوی سیاه است؟” 🤯 DOM مجازی ندارید؟ واکنشی که فقط منطقی است؟ اجزایی که شما را وادار به نوشتن یک پایان نامه به ارزش دیگ بخار نمی کند؟ من را ثبت نام کنید! اما قرنطینه کمی خفیف شد، کالج شروع شد.
من به زندگی دانشگاهی ام بازگشتم و شروع به ترک دانشگاه کردم تا توسعه دهنده بازی در سی شارپ و یونیتی را یاد بگیرم. من سعی کردم چند بازی را توسعه دهم، عمدتاً دو بعدی. من دانشگاه را به پایان رساندم و از زادگاهم به پایتخت اینجا و آنجا رفتم. در مرکز شهر، کاتماندو، بهعنوان توسعهدهنده پایتون سطح متوسط، شغلی در محل پیدا کردم.
Svelte در ذهنم بود. شروع کردم به یادگیری آن و ساختن با آن. من با Svelte برای خودم برنامه های وب ایجاد کردم. من قبلاً یک وب سایت داشتم که درآمد کمی در جنگو ساخته شده بود. من در آن زمان یک کنسرت Fiverr جدید برای توسعه یک پلتفرم نوشتن AI-blog دریافت کردم. من کار را انجام دادم و آن را تحویل دادم و بسیار عالی بود. آنها من را به عنوان یک توسعه دهنده کامل از راه دور استخدام کردند. در آن زمان من همچنین توسعه متن باز زیادی انجام دادم.
شروع به ساخت این ویرایشگر متن به نام Tipex کردم زیرا ظاهراً من عاشق درد و رنج هستم. اما واقعاً – همه چیزهایی را که از روزهای جنگو در مورد کد پاک (lol) یاد گرفتم برداشتم و در این پروژه ریختم. شبهای آخر، جلسات بیپایان اشکالزدایی، قهوهای بیشتر از آنچه که یک انسان باید مصرف کند – میدانید، سبک زندگی معمول توسعهدهنده.
ژوئیه 2023 – من در reddit پستی درباره میزان حقوقم منتشر کردم و در مورد مهارت هایم لاف زدم. سپس پیچ و تاب واقعی داستان رخ می دهد. این شرکت در DM های من اسلاید می شود. آنها به دنبال یک توسعه دهنده ارشد Svelte هستند. کار از راه دور، 3000 دلار در ماه. حالا گوش کن، در نپال، این فقط یک دستمزد خوب نیست – این پول “بالاخره والدینم فکر می کنند برنامه نویسی اتلاف وقت نیست” است. کار در آنجا ادامه یافت، آنها فوراً مرا استخدام کردند.
19 اکتبر 2024 – Svelte 5 راه اندازی شد.
انعطافپذیری سریع: از رونهای Svelte 5 برای بازنویسی کل چیز، Tipex، برنامههای وب شخصی من و سایر فایلهای منبع باز مرتبط با Svelte استفاده کرد. دیگر نیازی به مبارزه با الگوهای واکنش پذیری (iykyk) نیست. $state و چیزهای $ مشتق شده؟ نابغه ناب نوار ابزار شناور را نرم و صاف کرد، محتوا را فوراً همگامسازی کرد و از علامتگذاری پشتیبانی کرد که واقعاً بد نیست.
حالا اینجاست که وحشی می شود. من فقط یک روز سردم می شود، احتمالاً در مورد تب ها در مقابل فضاهای خالی در Reddit و BOOM بحث می کنم! این را دریافت کنید – Tipex در سایت رسمی Svelte نمایش داده می شود. نه یک بار. دو بار! در هر دو خبرنامه اکتبر و دسامبر 2024. باید بررسی میکردم که آیا از تمام ردبول دچار توهم شدهام.
وقتی اولین «سلام جهان» با موفقیت چاپ شد، آن حس را به خاطر دارید؟ آن را در 1000 چند برابر کنید. وقتی کتابخانه من را در آنجا دیدم، درست در کنار پستهایی درباره Svelte 5 و دیگر پروژههای واقعی واقعی، این احساس را داشتم. من، همان مردی که نمیتوانست سفارشهای Fiverr را دریافت کند، اکنون ریچ هریس و تیم Svelte به کد من نگاه میکردند. بدون فشار، درست است؟ 😅
اما صبر کنید – بهتر می شود. شرکت مانند “هی، چه احساسی در مورد سفر به فیلیپین برای تیم سازی دارید؟” من که هرگز نپال را ترک نکرده بودم: “آره مطمئنا، من همیشه سفر می کنم!”
راوی: “او در واقع همیشه سفر نمی کرد. و اولین سفر بین المللی او در آستانه تبدیل شدن به اسطوره ها بود.”
اما آن داستان؟ این برای قسمت 3 است. به من اعتماد کنید، می خواهید در مورد اینکه چگونه توانستم یک پرواز ساده را به یک ماجراجویی بین المللی تبدیل کنم که شامل ارتباطات از دست رفته، درام مهاجرت و به نوعی در کلاس تجاری قرار گرفتم، بشنوید.
خوب، قسمت 3 – با نام مستعار “چگونه یک سفر تجاری ساده را به یک بحران بین المللی تبدیل کردم” 💀
اول از همه – چند روز قبل از ماجراجویی بزرگ من در فیلیپین، زندگی تصمیم گرفت من را با یک خطای بحرانی برخورد کند. دوست من Bibek که در ایالات متحده آن را خرد می کرد (در حال تحصیل در علوم کامپیوتر، زندگی در رویای آمریکایی)، در یک تصادف رانندگی فوت کرد. اون لعنتی منو شکست
اما زندگی منتظر نمی ماند تا بلوک های آزمایشی شما حل شود، درست است؟ بنابراین، برای اولین بار در کاتماندو بین المللی بودم، دلم سنگین بود، اما سعی می کردم آن را با هم حفظ کنم. نکته حرفه ای: وقتی آنها می گویند “پرواز بین المللی”، به این معنی است که شما در واقع باید بدانید که این موارد بین المللی چگونه کار می کند. پسر شما این کار را نکرد. 🤦♂️
برای ارتباطم با مانیل به چین رسیدم. یادت می آید که “این خوب است” با سگ در یک اتاق در حال سوختن؟ آره، این من بودم که پرواز اتصالم را بدون من تماشا می کردم. ایستاده در این فرودگاه عظیم، در محاصره اعلامیه هایی که نمی توانستم بفهمم، سعی می کردم وحشت نکنم.
هشت ساعت و سه بار تلاش برای رزرو بعد (خداحافظ پس انداز)، موفق به رزرو پروازهای جدید از طریق تایوان شد. سرانجام در مانیل فرود آمد و سپس به میندانائو رسید. دو هفته در کاگایان د اورو ماندیم، پس از آن به سبو و ال نیدو سفر کردیم. دروغ نمی گویم، وقتی یک پسر کوهستانی از نپال هستید، سواحل فیلیپین متفاوت است.
اما سرگرمی واقعی؟ سفر برگشت. زمان بزرگ: عضو تیم یک ترانسفر بین فرودگاه های سووارنابومی و دون موانگ در بانکوک رزرو کرد. اسپویلر: مهاجرت تایلندی تحت تأثیر تلاش من برای اجرای سریع بدون ویزا قرار نگرفت.
19 ساعت در محل نگهداری آنها گیر افتاد. نوزده. ساعت. احساس اشکال زدایی یک باگ تولید بدون گزارش است. سپس آنها مانند “نه، شما به مانیل برگردید!”
اینجاست که معنویت پیدا می کند. به منطقه انتظار NAIA رسیدم، اما فیلیپین ایرلاینز چنگ زد – مرا برای 22 ساعت دیگر در سالن ناآرام آنها قرار داد. سعی می کنند در آنجا بخوابند که ناگهان این مسافران آفریقایی شروع به عبادت می کنند. نمیتوانستم کلمهای را بفهمم، اما برادر… این موضوع متفاوت بود. متوجه شدم که در حال پخش آهنگ های عبادت با تلفنم هستم، مستقیماً گریه می کنم در حالی که این نگهبان احتمالاً فکر می کند “دوست ها عجیب و غریب هستند” (هر چند او نمی دانست که من یک توسعه دهنده هستم).
حتی به این شخص هندی که در آنجا گیر کرده بود نیز کمک کرد – مرد سعی می کرد دوست دختر فیلیپینی خود را ملاقات کند (آنها 1.5 سال پیش در گوا ملاقات کردند). عشق واقعا شما را وادار می کند کارهای دیوانه وار انجام دهید، نه؟ بگذار از تلفن من برای تماس با او استفاده کند. گاهی اوقات بهترین راه حل های رفع اشکال ساده ترین راه حل ها هستند.
پلات توئیست ورودی: برای پروازم به مالزی یک کلاس تجاری خریدم. پسر شما از پروازهای از دست رفته به نوشیدن قهوه های فانتزی در سالن های فرودگاه رسید. کار با موفقیت انجام نشد؟
سطح رئیس نهایی: بازگشت به کاتماندو. و او آنجا بود – با گل منتظر بود، لبخند روشن تر از نصب npm تازه. داستان عشق آن پسر هندی را به خاطر دارید؟ خب من موازی دویدن خودم را داشتم. بین این همه commit و crash، کسی پیدا شد که در واقع جوک های git من را خنده دار می دید.
اون تاکسی تا خونه؟ سینمای ناب شاعرانه. فقط ما، چند بوسه دزدیده شده، و درک این موضوع که گاهی بهترین کدها بر اساس عشق و هرج و مرج اجرا می شوند.
بنابراین ما اینجا هستیم – 2024، و زندگی در حالت تولید در حال اجراست. 🚀
آن کنسرت کوچک جانگو را از Fiverr به خاطر دارید؟ اکنون من اینجا هستم و در حال ساختن Tipex هستم، یک ویرایشگر متنی که از جامعه Svelte عشق می ورزد. JoyOfCode آن را ستاره دار کرد (هنوز هم طرفدار tbh است)، و خبرنامه رسمی Svelte آن را دو بار معرفی کرد. دو بار! بد نیست برای بچه ای که قبلا پایتون را روی لپ تاپ سیب زمینی در بردیا تمرین می کرد، درست است؟
صحبت از بردیا – مرد، چه سفری. از جایی که داشتن رایانه لوکس بود تا ساخت ابزارهایی که توسعه دهندگان در سراسر جهان از آن استفاده می کنند. اکنون این موتورسیکلت آفرود بیمار را گرفتم (زیرا ظاهراً توسعه دهندگان می توانند سرگرمی هایی خارج از IDE خود داشته باشند) و هر سواری در آن جاده های روستایی متفاوت است. مانند “یو، اینجا جایی است که من اولین اسکریپت های پایتون را اشکال زدایی می کردم” به نوعی متفاوت است.
کنسرت Svelte از راه دور؟ همچنان قوی پیش میره 3000 دلار در ماه به نظر می رسد فانتزی، اما انعطاف پذیری واقعی؟ در حال ساختن جامعه فناوری خود در اینجا در نپال. هر روز برنامهنویسهای بیشتری از شهرهای کوچک را میبینم که مرا دنبال میکنند، سؤال میپرسند، چیزهایی میسازند. ما فقط کد نمی نویسیم – ما بازی را برای نسل بعدی توسعه دهندگان نپالی تغییر می دهیم.
اون دختر فرودگاه با گل رو یادته؟ بله، در مورد آن … ما به زودی نامزد می کنیم! 💍 کسی را پیدا کردم که نه تنها جوک های “آرایه احساسات” من را دریافت می کند، بلکه در واقع به آنها می خندد. اثبات زنده که حتی توسعه دهندگان هم می توانند عشق را بین جلسات اشکال زدایی پیدا کنند.
برای هر برنامهنویسی که در شهر کوچکش آن را حل میکند، هر کدنویسی که میپرسد آیا به اندازهی کافی خوب هستند یا خیر، هر رویاپردازی که فکر میکند موقعیت مکانیاش پتانسیلهایش را محدود میکند – این یکی برای شماست. لوکال هاست شما می تواند در سراسر جهان باشد. درخواست های کششی شما می تواند زندگی را تغییر دهد. رویاهای شما معتبر هستند.
به این تعهدات ادامه دهید. به پرسیدن این سوالات “احمقانه” ادامه دهید. به ساختن، شکستن و بازسازی ادامه دهید. زیرا یک روز، به تاریخچه git خود نگاه خواهید کرد و متوجه خواهید شد – هر شکست فقط یک آزمایش ناموفق بود که شما را برای تولید آماده می کرد.
پسر شما از بردیا در حال امضا کردن است. ✌️
PS هنوز هم نمی توانم باور کنم که ریچ هریس می داند کد من وجود دارد. مادر، من آن را درست کردم! 🎉