مواقعی که آیزاک باید در فضای مرده غوغا می کرد
USG Ishimura مکانی برای افراد ضعیف نیست. هر کسی که از آن وحشت دور شود، احتمالاً یک صندلی دائمی در درمان خواهد داشت. آیزاک به خوبی میآموزد که یونیتولوژیستها میتوانند چه نوع شرارتی را ایجاد کنند. بیگانه مارکر قصد دارد همه موجودات زنده را به ماشین های کشتار وحشتناک تبدیل کند.
فضای مرده ترکیبی درخشان از بیگانه ریدلی اسکات و چیز جان کارپنتر است – دو فیلم ترسناک قابل توجه. به این ترتیب، شما فکر می کنید که قهرمان اصلی، آیزاک کلارک، به وضوح در چکمه هایش می لرزد و از دویدن و جیغ زدن خسته شده است. با این حال، او به سرعت از یک مهندس به شرور تبدیل می شود، زمانی که آن لحظه به آن نیاز دارد. و در لحظاتی که ترس باید عادی باشد، ظاهراً ترس کمی از خود نشان می دهد.
7 نکرومورف در حال حمله به خدمه تصادفی
البته، آیزاک با مشاهده فوری مرگ وحشتناک چن، یکی از افسران امنیتی خدمه کلیون، وارد دنیای جهنمی می شود. و در حالی که آیزاک به صورت شفاهی به آن سکانس با وحشت واکنش نشان داد، این باید تنها قتل وحشتناکی بود که برای بی حس کردن خود در کشتی USG Ishimura به آن نیاز داشت.
در یک سکانس، وقتی وارد دری میشود که از اتاق کنترل به تراموا منتهی میشود، یک نکرومورف به یک بازمانده فقیر حمله میکند و با شرارت او را میکشد. آیزاک علیرغم فریادهای خونریزش، هیچ کلمهای نمیگوید – حتی یک “آویز کن، رفیق!” برای شیره فقیر
6 بی رحم بازوی هیولایی خود را به پنجره معرفی می کند
همانطور که آیزاک راه خود را به اتریوم میبرد، متوجه میشود که کاملاً سواری است. در راهرویی که به پل منتهی میشوید، ناگهان شاهد صحنهای دلخراش هستید که در آن نکرومورف بیرحم پنجره راهرو را سوراخ میکند و نشان از یک نبرد بد در پیش دارد.
این لحظه دیگری است که احتمالاً یک تکان بیداری دریافت کرده اید. اما برای آیزاک، ظاهراً این سه شنبه دیگر است. تقریباً مثل این است که او متوجه نمی شود که اگر اوضاع با این Brute بد پیش برود، به معنای واقعی کلمه سرش را گاز می گیرد. یکی باید بهش سرنخی کنه
5 اولین مقدمه بر نکرومورف نگهبان
نکرومورف های نگهبان شما آنهایی را می شناسید. اینها موجودات درشت و زمانی انسان نما هستند که همه چیز زیر تنه خود را از دست داده اند و از طریق فساد به دیوار چسبیده اند. در برخی موارد، آنها از روده خود برای ضربه زدن به اسحاق استفاده می کنند.
آیزاک برای اولین بار با یکی روبرو می شود که او در حال عبور از شکاف باریکی از فساد وحشتناک است که به نظر می رسد داخل حفره بینی فردی با سرماخوردگی سینوس وحشتناک است. در حالی که او میخواهد از گذرگاه باریک خارج شود، یک نکرومورف دیواری در پسزمینه یک موسیقی متن تیز، فریاد میکشد و به سمت او میرود. همه خودمان را خاک کردیم اما اسحاق مثل خیار باحال بود.
4 اعضای خدمه سرش را به دیوار می کوبند
اگر یک شخص به ظاهر زنده را در کشتی پر از هیولا و تعداد بسیار کمی از انسان های دست نخورده ببینید چه می کنید؟ با وجود رفتارهای عجیب و غریب آنها، احتمالاً چیزی شبیه به “هی، رفیق، حالت خوب است؟”
این همان چیزی است که شما ممکن است از ایزاک انتظار داشته باشید زمانی که او به صحنه مخصوصاً ترسناک نزدیک می شود که در آن مردی غرق در خون به طور معمولی سر خود را به دیوار شیشه ای می کوبد. اما آیزاک به سادگی واکنشی نشان نمی دهد. نه حتی وحشت زده، “چه جهنمی؟”
3 ایزاک در حال دیدن توهم وحشتناک مردی در یک در
مارکر واقعاً با ذهن همه کسانی که خود را در مدار آن می بینند، به هم می ریزد. اسحاق نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال، برخی از توهمات کاملاً آزاردهنده هستند – مانند ارواح دوقلو وحشتناکی که در راهروی هتل Overlook در سطح درخشنده نگران کننده هستند.
یکی از این لحظات زمانی رخ می دهد که آیزاک سوار آسانسور در دهلیز می شود. او به طبقه جدیدی می رود که در آن یک مرد هولناک سایه دار در درگاهی تاریک ایستاده است. مرد سپس با ترسناک ترین صدایی که می تواند به صدا درآورد، پیش از این که به خلأ پرت شود، می گوید: «ما را دوباره کامل کن». توهم یا نه، آیزاک باید آن کابوس کوچک را تصدیق کند. اما او این کار را نمی کند.
2 یکی از خدمه در حال کشته شدن توسط Lurker
آن کمین کنندگان هیولاهای کوچک خزنده و حیله گر هستند. از آنجا که آنها کوچک هستند، آنها همچنین می توانند ساکت باشند تا زمانی که با پرتابه های خود به شما حمله کنند. آنها ممکن است نسخه های دگرگون شده نوزادان انسان باشند، اما هنوز نسبتاً مهیب هستند.
آیزاک وقتی برای اولین بار با یک خدمه درمانده در طرف دیگر یک صفحه شیشه ای روبرو می شود که قربانی یکی می شود، این را به سختی یاد می گیرد. این تنها یکی از موارد متعددی است که آیزاک خود را به عنوان تماشاچی در آن سوی شیشه می بیند. با این حال، کمین کننده در اطراف بازی نمی کند و مرد بی پناه را به شکلی وحشتناک می کشد. در حالی که آیزاک دیوانه وار ادعا می کند که قرار است کمک کند، او هیچ کلمه ای برای عزیزان عزیز ارائه نمی دهد – حتی یک واکنش وحشتناک ساده.
1 پیدا کردن یک خدمه که به شدت مجروح شده و در توهماتش گم شده است
تا زمانی که آیزاک و بقیه خدمه کلیون می رسند، مارکر جان بی شماری را گرفته است. کشتی با مردگان پیچ خورده غرق شده است، و کسانی که باقی مانده اند از اثرات نشانگر رنج می برند و باعث می شود ذهن خود را از دست بدهند.
آیزاک متوجه می شود که یکی از خدمه گوشت بازوی چپ و شانه اش را کاملاً از دست داده است. روبهروی دیواری نشسته و نوشتههایی درباره نشانگر با خون نوشته شده است. او دیوانه وار می خندد و در نهایت همه چیز را جلوی آیزاک به پایان می رساند. این همان چیزهایی است که بازی برای آنها یک اخطار ماشه ارائه می دهد، با این حال به نظر می رسد که آیزاک بی اعتنا باقی می ماند.