بازی

Split Fiction یک بازی در مورد نویسندگانی است که نوشتن را درک نمی کنند

داستان های تقسیم شده در روز تولد من ، که مانند یک هدیه کوچک از کارگردان بازی جوزف کرایه به خودم احساس می شود ، از طریق خدایان شرکتی بدخواه که ما آن را به عنوان هنرهای الکترونیکی می شناسیم ، تحویل داده شد. بنابراین من بعد از ظهر خود را با یک دوست نویسنده بازی کردم. این مانند یک کار مناسب بود – ما هر دو گیمر و نویسندگان هستیم ، اگرچه یکی از ما در واقع موفق است و دیگری یک پوشه در صندوق پستی ایمیل خود دارد ، مانند صد مجله ادبی.

حدس نمی زنم که من کدام یک هستم.

من انتظار داشتم که هر دو در این بازی احساس کنیم تا حدودی نمایندگی می کنیم ، اما تا پایان جلسه بازی طولانی مدت ما ، من به شدت ناامید شدم. به نظر نمی رسد که داستان های تقسیم شده یک بازی در مورد نوشتن است. در واقع ، من مطمئن نیستم که اصلاً نوشتن را درک می کند.

نوشتن داستان های تقسیم شده بسیار بد است

نمایش داستان داستان از غم و اندوه بزرگترین قدرت آن است

داستان تقسیم ، ظاهراً بازی در مورد نویسندگان است. Heroines Mio و Zoe هر دو نویسنده هستند که توسط شرکتی به نام انتشارات رادر دعوت شده اند تا نوعی دستگاه شبیه سازی را آزمایش کنند ، در کنار دسته ای از نویسندگان دیگر که برای انتشار منتشر می شوند. زو ، نویسنده فانتزی حباب ، فکر می کند این راه او برای انتشار در نهایت است. میو ، نویسنده علمی تخیلی بدبینانه ، بیشتر پولی را که با معامله همراه است می خواهد.

نویسندگان در دستگاه چوپان قرار می گیرند که به طور خلاقانه به آن دستگاه گفته می شود ، که داستان های داخل سر آنها را شبیه سازی می کند در حالی که آنها را در حباب های عجیب و غریب قرار می دهد. میو سعی می کند در آخرین لحظه به عقب برگردد و پس از تلاش با مدیرعامل JD Rader ، در حباب زو قرار می گیرد. به نظر می رسد دستگاه دستگاهی است که برای سرقت ایده های این نویسندگان ساخته شده است. بنابراین سطح بازی داستانهای مختلفی (یا فقط ایده ها) را کشف می کند و میو و زو خواب دیده اند و آنها را مجبور به همکاری برای فرار می کنند.

مربوط

نمایش داستان داستان از غم و اندوه بزرگترین قدرت آن است

Hazelight ما را به یک سفر عشق ، از دست دادن و پذیرش این که ادامه حرکت اشکالی ندارد ، می برد.

با وجود این فرضیه نویسنده ، داستان های تقسیم نمی شود بدست آوردن نوشتن من لزوماً منظور من این نیست که به شدت نوشته شده است ، اگرچه قطعاً اینگونه است. گفت و گو بین دو شخصیت اصلی و خسته کننده است. شخصیت ها Tropey هستند و احساس می کنند که آنها فقط برای مخالفت با یکدیگر نوشته شده اند ، اگر من تا به حال یکی را دیده ام ، یک دشمن کلاسیک برای دوستان قوس دوستان است. و کل فرض فقط به عنوان وسیله نقلیه برای گیم پلی عمل می کند ، دلیلی برای کشف دو ژانر مختلف در پشت سر هم بدون اینکه واقعاً با مفهوم “اصالت” درگیر شوید ، اگرچه داستان آن ممکن است شما را به این باور سوق دهد.

این فرض در بهترین حالت بسیار دشوار است. برای بازی ای که ظاهراً در مورد نویسندگانی است که می جنگند تا ایده های اصلی خود را حفظ کنند ، حداقل ایده های داستان های تقسیم شده ، حداقل از نظر ساخت جهانی و طرح ، جالب یا اصلی هستند. در حقیقت ، به نظر می رسد که این بازی به مراتب دیگر بازی های ویدیویی را بیشتر از آنکه ایده های اصلی یا حتی کارهای ادبی مرجع ایجاد کند ، ارجاع می دهد. شاید این نویسندگان منتشر نشوند زیرا تمام کارهای آنها با تغییر و تحول در سایر حق رای دادن های موجود دیگر از بین می رود. فقط یک فکر!

نوشتن ، واقعاً چیست؟

Zoe و MIO در گوی شبیه سازی آنها در داستان های تقسیم شده.

من می گویم که استعاره از کار اگر می فهمید دستگاه و رادر انتقاد از هوش مصنوعی تولیدی است. به نظر می رسد رادر معتقد است که دزدیدن ایده های نویسنده ، هر چقدر هم که مسخره باشد (زو داستانی در مورد تبدیل شدن به خوک های شایان ستایش به سوسیس و خورده شده دارد) بسیار مناسب برای گرفتن کار خود است ، که اینگونه نیست.

مشهورترین آثار ادبی کاملاً جدید یا اصلی نیستند. بسیاری از کلاسیک هایی که قبل از آنها نوشته شده اند ، اضافه می کنند ، اضافه می کنند ، تفریق می کنند و دوباره تصور می شوند. بخش بزرگی از کاتالوگ حتی شکسپیر مبتنی بر آثار موجود در داستان است. اما این کاردستی نویسنده است که آنها را جدید و جالب می کند. بدون آن کاردستی ، هیچ کاری ، خلقت وجود ندارد.

سپس دوباره ، به نظر می رسد که داستان های تقسیم شده هرگز به این جنبه وارد نمی شوند – ایده ای که کاردستی مهم است در حقیقت ، به نظر نمی رسد که به هیچ وجه به تمرین انتشار یا نوشتن اهمیت نمی دهد. به عنوان مثال ، مشخص نیست که Zoe و Mio در تلاشند رمان ها یا داستان های کوتاه را منتشر کنند ، که هر دو در صنعت نشر با آنها بسیار متفاوت برخورد می شوند.

همچنین کاملاً مشخص نیست که چرا هرکدام از این نویسندگان با فرض سحابی انتشار ، می خواهند با یک دستگاه عجیب و غریب وارد یک دستگاه عجیب شوند. چرا آیا یک شبیه ساز این کار را انجام می دهد؟ از آنجا که به شرکت اجازه می دهد قطعات را در عمل ببیند؟ چرا این مسئله در یک کار ادبی مهم است؟ تعلیق کفر که بازی به آن نیاز دارد حیرت انگیز است.

مربوط

فندق عزیز ، من یک ایده عالی برای بازی بعدی شما دارم

سازندگان داستان های تقسیم شده باید روی خانواده ، عشق ، از دست دادن و شادی از زندگی تا انتظارات متمرکز شوند.

و این دو زن دائماً در مورد اینکه چرا دیگری منتشر نشده است – در یک صنعت بسیار رقابتی ، اما کاملاً غیر واقعی نیست ، اما کاملاً غیرواقعی است که داستان های تقسیم شده آن را به تصویر می کشد. زو می گوید ، شاید علمی تخیلی شما خیلی بدبینانه باشد. میو می گوید فانتزی احمقانه است. هر دو از مسئله بسیار واضح هر دو ژانر که آثار کلاسیک فرقه ای از داستان را تولید می کنند ، غافل می شوند که انتظارات را برانگیخته و حتی علمی تخیلی و فانتزی را با هم ذوب می کنند. به عنوان مثال تپه. داستان های تقسیم شده دارای دیدگاه تکان دهنده ای از کار ادبی و داستان های ژانر و بدتر از آن ، نویسندگان به عنوان یک کل – همان داستان جانبی اول ، که ظاهراً توسط Zoe دفع شده علمی تخیلی نوشته شده است ، در مورد سوار شدن موجودات غول پیکر در ماسه است ، در حالی که از ارتعاشات برای فریب دادن آنها استفاده می کند. این فقط تپه است.

شاید من غیرقابل قبول باشم. من هنوز داستان های تقسیم شده را تمام نکرده ام ، و شاید بهتر شود ، اما فکر نمی کنم این کار باشد. بررسی های متعدد ، نوشتن را به عنوان یک نقطه ضعف نگه داشته است ، با این که جید کینگ داور خود ما حتی آن را “هوکی” می نامد. اگر چند ساعت در آن باشد ، استعاره آن چنان گل آلود است که من نمی دانم چه چیزی سعی می کنم بگویم – آیا این کیفرخواست از AI تولیدی است؟ بیانیه ای در مورد یکپارچگی هنری؟ – من مطمئن نیستم که تا پایان آن مرا متقاعد کند.

تقسیم-داستان-پوشش-art.jpg

عمل

ماجراجویی

علمی تخیلی

خیال

عاری از

6 مارس 2025

ESRB

t برای نوجوان // خون و گور ، طنز خام ، زبان ، خشونت

توسعه دهنده (ها)

استودیوهای فندق

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا