ایجاد نشانگرها در فضای مرده، توضیح داده شده است.

اگرچه آنها مانند مجموعه ای از انبر غول پیکر، پیچ خورده و اهریمنی به نظر می رسند، اما نشانگرها در داخل هستند فضای مرده بیشتر از معماری آوانگارد هستند. این سازههای دو مارپیچ سر به فلک کشیده، نشانههای بدی هستند که عامل کشتار در مقیاس سیارهای هستند.
منبع بلای نکرومورف، ظاهر و داستان پس زمینه ی نشانگرها با پیشروی سریال مشخص تر و گسترده تر شد. اگرچه ممکن است مجسمههای سادهای به نظر برسند، اما ماهیتی اهریمنی مرزی دارند. برای روشن کردن ماهیت این وسایل تاریک، در اینجا روند ایجاد نشانگرها در فضای مرده توضیح داده شده است.
نشانگر چیست؟
نشانگرها ابلیسک های بزرگی هستند که منشأ بیگانه دارند. آنها برای اولین بار در فضای مرده اصلی معرفی شدند، زمانی که یکی در a مستعمره معدن در Aegis VII. این نشانگر به داخل کشتی منتقل شد USG ایشیمورا در ابتدا برای مطالعه بود، اما معلوم شد که این یک ترفند توسط کلیسای واحد شناسی برای اجرای یک رویداد قیامت معروف به a همگرایی.
بیش از یک نشانگر وجود دارد و نه تنها در طول زمان در دنیاهای دیگر وجود داشته است، بلکه ساختن آنها نیز آسان است. همانطور که در مشاهده شد پراکندگی در فضای مرده 2با دانش درست، نشانگرها می تواند نسبتاً سریع به تولید انبوه برسد. حضور صرف تنها یکی نشانگر روی یک سیاره برای شروع یک سیاره کافی است نکرومورف آلودگی، و یک تکه کوچک از یک می تواند کل خدمه کشتی را تحت تأثیر قرار دهد (همانطور که در Dead Space: Salvage مشاهده می شود). منشأ آنها هنوز تا حدودی ناقص است، اما آنها تأثیر بسیار پرفراز و نشیبی بر جهان داشته اند.
ریشه های نشانگرها
آنچه ما در مورد تاریخچه می دانیم نشانگرها این است که قرن ها در اطراف وجود داشته اند و منشأ آنها ناشناخته است به جز اینکه بخشی از آنها هستند چرخه زندگی یک گونه انگل فضانورد. در واقع آنها مدتهاست که در اطراف بودهاند، که شایعات وجود دارند مبنی بر اینکه آنها دلیل فقدان حیات بیگانه دیگر در کهکشان هستند، زیرا آنها به سادگی از همه افراد دیگر در طول هزارهها تغذیه میکردند.
اما آنچه که ما در مورد این ابلیسک های عجیب و غریب می دانیم این است که دو نوع وجود دارد: نشانگرهای سیاه و نشانگرهای قرمز. در اینجا مروری بر هر یک آورده شده است:
نشانگر سیاه
نشانگرهای سیاه دستگاههای بیگانه اصلی هستند که در سیارات سراسر جهان کاشته شدهاند. این سنگهای سیاه بزرگ میتوانند تا حدودی و در طول زمان بر تکامل دنیای جدید خود تأثیر بگذارند. هر موجود ذاتی که در یک سیاره تشکیل می شود توسط تابش الدریچ نشانگر دستکاری می شود. در نهایت، این باعث هجوم Necrmorph از مردگان می شود زیرا ساکنان سیاره شروع به کشتن یکدیگر می کنند.
سپس در نهایت الف رویداد همگرایی با تولد الف اتفاق می افتد برادر ماه. چرخهای تاریک و خشونتآمیز که در طول میلیونها سال در جهانهای بیشماری انجام شده است.
نشانگر قرمز
نشانگرهای قرمز دستگاههای مصنوعی هستند که توسط موجودات ذیشعور تحت تأثیر یک نشانگر سیاه ساخته شدهاند. این سازه های سر به فلک کشیده اساسا به عنوان آنتن یا افزایش دهنده برد عمل می کند برای نشانگرهای سیاه و آنها می توانند همگرایی را در هنگام کمک به a ایجاد کنند نشانگر سیاه، یا اگر خالق نشانگر قرمز فیزیکی جذب شود.
چرخه زندگی نشانگرها
هنگامی که یک نشانگر کشف می شود و در اطراف زندگی حساس رها می شود، همه چیز به جهنم تغییر می کند. اثرات آن در ابتدا حداقل است، اما با گذشت زمان قرار گرفتن در معرض این دستگاه ها، چه به طور مستقیم یا غیر مستقیم، بیشتر تشدید می شود تا در نهایت لحظه ای از جرم بحرانی فرا می رسد و موجوداتی در مقیاس فاجعه بار به وجود می آیند. برادر ماه ها.
وقتی یکی از این سنگ ها فعال می شود در اینجا چه اتفاقی می افتد.
فاز یک
اول، یک نشانگر در یک جهان، یا به عمد، یا در مورد نشانگر سیاه روی زمین، بذر می شود. رسیدن به سیارکی که دایناسورها را از بین برد. سپس با گذشت زمان، با تماس گونه های حساس با دستگاه، شروع به تأثیرگذاری بر آنها می کند. در ابتدا تداخل آن حداقل است. وجود دارد شیوع خشونت در شهرهای کوچک، گزارش های عجیب و غریب گرافیتی شبیه بیگانگان، و تشکیل از فرقه ها برای پرستش ابلیسک (به شما نگاه می کنم، Unitoligists.)
سپس اوضاع شروع به بدتر شدن می کند. پارانویای انبوه، زوال عقل، روان پریشی، توهم، کابوس، طغیان شورش، و شنیدن صداها برای نام بردن از چند مورد از عوارض جانبی لذت بخش، رایج می شوند. سایهها حرکت میکنند، صداها در تاریکی زمزمه میکنند و وحشتهای دیگر سالنها را فراگرفته است. برای کسانی که در معرض قرار می گیرند، همه روی یکدیگر می چرخند و تعداد بدن شروع به انباشته شدن می کند. برای کسانی که به اندازه کافی خوش شانس هستند که از روان پریشی اجتناب کنند، فرار بسیار توصیه می شود زیرا همه چیز از آنجا کابوس می شود.
فاز دو
اینجاست که تهدید اصلی نهفته است. در طول این مرحله، نکرومورف ها به صورت انبوه ایجاد می شوند همانطور که نشانگر شروع به تبدیل مرده ها به Infectors یا فرم های اصلی مبارزه برای آوردن اجساد بیشتر می کند. مقامات محلی و شبه نظامیان به سرعت غرق می شوند. به ازای هر هیولایی که سرنگون میکنند، دو هیولای دیگر به جای آن ظاهر میشوند، زیرا مردهها مرتباً در رتبههای بالاتر میروند.
همانطور که اجساد به انباشته شدن ادامه می دهند، موجودات بزرگ و پیچیده تری شروع به شکل گیری می کنند یک کندوی ابتدایی شکل می گیرد. از آنجا، حرکات استراتژیک بیشتری برای از بین بردن کامل آخرین جیب های مقاومت انجام می شود. برق به دفاع خودکار و پناهگاه های محافظ قطع می شود. دریچههای هوا تبدیل به بزرگراههایی برای هیولاهای سرگردان میشوند و محیط با مادهای گوشتی پوشیده شده است که به آرامی اتمسفر محیط اطراف را تبدیل میکند تا مناسبتر شود. نکرومورف ها و برای انسان سمی.
فاز سه
پس از معادل چندین مستعمره به ارزش مردم در اطراف نشانگر انباشته می شوند و اشکال تکامل یافته نکرومورف در نهایت بر هر کسی که هنوز ایستاده است، غلبه می کند، نشانگر شروع به مقدار خارق العاده ای انرژی آزاد می کند همانطور که بادهای شدید طوفانی از ناکجاآباد میوزند. سپس همه چیز شروع به عجیب و غریب شدن می کند.
طوفان های زوزه کشی که به راحتی می توانند بزرگ ترین مرد را از روی پاهای خود بلند کنند، شروع به وزیدن به سمت و سپس بالای سیاه نشانگر ساکن می کنند. وقتی تپههای عظیم اجساد، نکرومورفهای سرگردان، معماری و تکههای کامل سیارات، سیارکها و قمرها بلند میشوند و به نقطهای ثابت در فضای نزدیک متراکم میشوند، جاذبه از تلاش برای انجام وظیفه خود منصرف میشود. معمولاً خارج از جو یک سیاره دقیقاً بالای یک نشانگر سیاه است. از آنجا، توده مواد آلی و زبالهها بهطور محکم در کنار هم قرار میگیرند تا زمانی که به اندازه تایتانیک یک قمر کوچک در چیزی که به عنوان رویداد همگرایی شناخته میشود، بهعنوان ماه برادر شروع به تشکیل شدن میکند.
فاز چهارم: رویداد همگرایی
یونیتولوژیست ها فکر می کنند که دور از ظهور به بهشت است. هنگامی که همگرایی اتفاق می افتد، یک موجود بزرگ الدریچ به وجود می آید. همانطور که ماده آلی شکل می گیرد، شروع به شبیه شدن به یک سیاره نما متلاشی شده در بالای یک موجود عظیم ماهی مرکب می کند. هنگامی که این فرآیند کامل شد، این لویاتانها بلافاصله شروع به بلعیدن همه چیز در چشم میکنند. از جمله سیاره ای که به تازگی آن را به دنیا آورده است.
هنگامی که تمام مواد نزدیک خورده می شوند، این قمرهای مرگ پس از آن به حرکت در می آیند تا دنیاهای دیگری را برای مصرف پیدا کنند. اگر هیچکدام یافت نشد یا به شدت مورد دفاع قرار نگرفت، یک نشانگر سیاه توسط یک برادر ماه به این سیاره پرتاب خواهد شد. سپس این روند برای برخی دیگر از روحهای ناآگاه از نو شروع میشود.
خوشبختانه، این یکباره اتفاق نمی افتد. مدتی طول می کشد تا همه چیز از حالت رام به وحشتناک تبدیل شود زیرا اثرات ویروسی این ساختارها در بیشتر موقعیت ها سوختگی آهسته است. متأسفانه ناشناخته است که آیا این یک مکانیسم بقا برای اطمینان از اینکه آنها فوراً به عنوان مقصر شناسایی نمی شوند، یا روشی برای اطمینان از پراکندگی کامل نفوذ آن است. حداقل زمان برای تلاش برای متوقف کردن آنها وجود دارد.