Acolyte نیاز به داشتن یک شرور بزرگ؟
Summarize this content to 400 words in Persian Lang
نکات برجسته
The Acolyte ایده قهرمانان و تبهکاران را به چالش می کشد و نشان می دهد که جدی همیشه آن آدم های خوبی نیستند که خودشان فکر می کنند.
این نمایش از استعاره دوگانگی برای بررسی روابط پیچیده و سوء تفاهم بین شخصیت ها استفاده می کند.
طرفدارانی که به دنبال یک شرور واضح هستند ممکن است ناامید شوند، زیرا به نظر می رسد The Acolyte مفهوم شرور را به طور کامل رد می کند و در عوض بر روی شخصیت های معیوب و پیچیده تمرکز می کند.
چیزی که من را در مورد گفتمان پیرامون جدیدترین سریال جنگ ستارگان دیزنی گیج می کند، جدای از نژادپرستی و همجنس گرا هراسی، این است که طرفداران واقعاً می خواهند بدانند شخصیت شرور «واقعی» کیست. بسیاری از ویژگیهای جنگ ستارگان میتوانند بسیار بریدهشده و خشک به نظر برسند – لایت ساید، که آدمهای خوب هستند، و سمت تاریک، که طیفی از پیچیده و اشتباه گرفته شده تا کارتونی شیطانی و تشنه قدرت را شامل میشوند. نگاه کردن به The Acolyte از این منظر باعث می شود بیشتر قابل درک باشد که طرفداران ممکن است به دنبال یک بد بزرگ باشند تا بر همه آنها حکمرانی کند، اما من کاملاً مطمئن نیستم که آنها هرگز به آن بدی دست پیدا کنند.
اخطار اسپویلر: اگر درگیر Star Wars: The Acolyte نیستید، این را نشانه گذاری کنید و زمانی که هستید برگردید.
با این حال، تئوری ها فراوان است. مردم فکر می کنند که Qimir یک شرور بزرگ است، زیرا نمایش به شدت نشان می دهد که او یک Sith است. برخی از طرفداران فکر می کنند کوریل، که به نظر می رسد از سرنوشت کوون خود فرار کرده است، Qimir را کنترل می کند و Mae را از طریق او راهنمایی می کند. دیگران فکر میکنند که سول راز بزرگ بدی است که به خاطر احساسات و وابستگیهای قویاش به سمت تاریکی سقوط میکند.
با این حال، هر چه بیشتر The Acolyte را تماشا میکنم و به آن فکر میکنم، برایم واضحتر میشود که نمایش به وضوح ایده مطلقها را با استعاره دوگانگی و تعادل به چالش میکشد. آخرین قسمت به طور خاص شکاف های خاطرات اوشا را از اتفاقی که روز کشته شدن عهدش رخ داد را پر می کند و چشم انداز جدی که او را نجات داد را به ما نشان می دهد. واضح است که آنچه در آن روز اتفاق افتاد ناشی از شرارت یک طرف یا آن طرف نبود، بلکه ناشی از اقدامات نادرست و مجموعه ای از اشتباهات بود که توسط همه دست اندرکاران انجام شد. شر هیچ کجا یافت نمی شد – هیچ یک از این افراد نیستند بد.
در واقع همه چیز یک آینه است. سول به شدت خواهان یک پاداوان است، که او را وادار می کند تا اوشا را از آنچه او فکر می کند یک سرنوشت شوم است، نجات دهد. قیمیر یک مربی می خواهد، که ظاهراً دلیلی است که او شروع به آموزش مای کرد. زندگی سول با جدی او را به رد عهد آنیسیا به عنوان یک فرقه جادوگر عجیب و غریب می کشاند که بچه ها باید از آن نجات یابند، در حالی که رد عهد از قوانین و اصول جدی آنها را به دشمنی با جدی می کشاند و بین دو گروه تنش ایجاد می کند. سول فقط فکر می کند که عهد شیطانی است زیرا آنها را درک نمی کند و فکر می کند که بچه ها ابزاری هستند که قربانی خواهند شد، اما او متوجه نمی شود که این دقیقاً همان کاری است که جدی انجام می دهد.
The Acolyte جالب است زیرا ایده قهرمانان و تبهکاران را به چالش می کشد. اپیزود هفتم، انتخاب، آنچه را که سریال در تمام فصل اولش گفته است برجسته میکند: جدیها آدمهای خوبی نیستند، فقط فکر میکنند که هستند. آنها فکر می کنند که کد جدی از آنها در برابر آسیب محافظت می کند – اینطور نیست. آنها فکر می کنند راه آنها برای استفاده از نیرو تنها راه درست است – اینطور نیست. آنها فکر می کنند فرقه خاص آنها درست است – همه فرقه ها هم همینطور.
تنها یک قسمت از The Acolyte در این فصل باقی مانده است و من فکر نمی کنم طرفدارانی که به دنبال شخصیت شروری هستند که انگشت خود را به سمت او نشانه بگیرند، به آنچه می خواهند برسند. حتی اگر درستی هر یک از این تئوریها ثابت شود، فکر نمیکنم هیچ یک از این شخصیتها «شرور» باشند، زیرا به نظر میرسد The Acolyte به طور کامل مفهوم شرور را رد میکند. تنها چیزی که ما داریم افرادی هستند که مرتکب اشتباهات جدی شده اند و روش هایی که برای واکنش به آنها انتخاب می کنند.
جنگ ستارگان: آکولایت The Acolyte سریالی است که در دنیای گستردهتر جنگ ستارگان اتفاق میافتد، که در آن یک پاداوان و استاد جدی سابقش گرد هم میآیند تا یک سری از قتلهای جدی را بررسی کنند.
نکات برجسته
- The Acolyte ایده قهرمانان و تبهکاران را به چالش می کشد و نشان می دهد که جدی همیشه آن آدم های خوبی نیستند که خودشان فکر می کنند.
- این نمایش از استعاره دوگانگی برای بررسی روابط پیچیده و سوء تفاهم بین شخصیت ها استفاده می کند.
- طرفدارانی که به دنبال یک شرور واضح هستند ممکن است ناامید شوند، زیرا به نظر می رسد The Acolyte مفهوم شرور را به طور کامل رد می کند و در عوض بر روی شخصیت های معیوب و پیچیده تمرکز می کند.
چیزی که من را در مورد گفتمان پیرامون جدیدترین سریال جنگ ستارگان دیزنی گیج می کند، جدای از نژادپرستی و همجنس گرا هراسی، این است که طرفداران واقعاً می خواهند بدانند شخصیت شرور «واقعی» کیست. بسیاری از ویژگیهای جنگ ستارگان میتوانند بسیار بریدهشده و خشک به نظر برسند – لایت ساید، که آدمهای خوب هستند، و سمت تاریک، که طیفی از پیچیده و اشتباه گرفته شده تا کارتونی شیطانی و تشنه قدرت را شامل میشوند. نگاه کردن به The Acolyte از این منظر باعث می شود بیشتر قابل درک باشد که طرفداران ممکن است به دنبال یک بد بزرگ باشند تا بر همه آنها حکمرانی کند، اما من کاملاً مطمئن نیستم که آنها هرگز به آن بدی دست پیدا کنند.
اخطار اسپویلر: اگر درگیر Star Wars: The Acolyte نیستید، این را نشانه گذاری کنید و زمانی که هستید برگردید.
با این حال، تئوری ها فراوان است. مردم فکر می کنند که Qimir یک شرور بزرگ است، زیرا نمایش به شدت نشان می دهد که او یک Sith است. برخی از طرفداران فکر می کنند کوریل، که به نظر می رسد از سرنوشت کوون خود فرار کرده است، Qimir را کنترل می کند و Mae را از طریق او راهنمایی می کند. دیگران فکر میکنند که سول راز بزرگ بدی است که به خاطر احساسات و وابستگیهای قویاش به سمت تاریکی سقوط میکند.
با این حال، هر چه بیشتر The Acolyte را تماشا میکنم و به آن فکر میکنم، برایم واضحتر میشود که نمایش به وضوح ایده مطلقها را با استعاره دوگانگی و تعادل به چالش میکشد. آخرین قسمت به طور خاص شکاف های خاطرات اوشا را از اتفاقی که روز کشته شدن عهدش رخ داد را پر می کند و چشم انداز جدی که او را نجات داد را به ما نشان می دهد. واضح است که آنچه در آن روز اتفاق افتاد ناشی از شرارت یک طرف یا آن طرف نبود، بلکه ناشی از اقدامات نادرست و مجموعه ای از اشتباهات بود که توسط همه دست اندرکاران انجام شد. شر هیچ کجا یافت نمی شد – هیچ یک از این افراد نیستند بد.
در واقع همه چیز یک آینه است. سول به شدت خواهان یک پاداوان است، که او را وادار می کند تا اوشا را از آنچه او فکر می کند یک سرنوشت شوم است، نجات دهد. قیمیر یک مربی می خواهد، که ظاهراً دلیلی است که او شروع به آموزش مای کرد. زندگی سول با جدی او را به رد عهد آنیسیا به عنوان یک فرقه جادوگر عجیب و غریب می کشاند که بچه ها باید از آن نجات یابند، در حالی که رد عهد از قوانین و اصول جدی آنها را به دشمنی با جدی می کشاند و بین دو گروه تنش ایجاد می کند. سول فقط فکر می کند که عهد شیطانی است زیرا آنها را درک نمی کند و فکر می کند که بچه ها ابزاری هستند که قربانی خواهند شد، اما او متوجه نمی شود که این دقیقاً همان کاری است که جدی انجام می دهد.
The Acolyte جالب است زیرا ایده قهرمانان و تبهکاران را به چالش می کشد. اپیزود هفتم، انتخاب، آنچه را که سریال در تمام فصل اولش گفته است برجسته میکند: جدیها آدمهای خوبی نیستند، فقط فکر میکنند که هستند. آنها فکر می کنند که کد جدی از آنها در برابر آسیب محافظت می کند – اینطور نیست. آنها فکر می کنند راه آنها برای استفاده از نیرو تنها راه درست است – اینطور نیست. آنها فکر می کنند فرقه خاص آنها درست است – همه فرقه ها هم همینطور.
تنها یک قسمت از The Acolyte در این فصل باقی مانده است و من فکر نمی کنم طرفدارانی که به دنبال شخصیت شروری هستند که انگشت خود را به سمت او نشانه بگیرند، به آنچه می خواهند برسند. حتی اگر درستی هر یک از این تئوریها ثابت شود، فکر نمیکنم هیچ یک از این شخصیتها «شرور» باشند، زیرا به نظر میرسد The Acolyte به طور کامل مفهوم شرور را رد میکند. تنها چیزی که ما داریم افرادی هستند که مرتکب اشتباهات جدی شده اند و روش هایی که برای واکنش به آنها انتخاب می کنند.

جنگ ستارگان: آکولایت
The Acolyte سریالی است که در دنیای گستردهتر جنگ ستارگان اتفاق میافتد، که در آن یک پاداوان و استاد جدی سابقش گرد هم میآیند تا یک سری از قتلهای جدی را بررسی کنند.