8 بهترین دشمنان عاشقان عاشقانه در بازی ها

عاشقانه در بازی ها چیز جدیدی نیست و به داستان کلاسیک ماریو که شاهزاده خانم را نجات می دهد، می رسد. شما همه نوع عشق را می بینید، چه در عجیب ترین شرایط گرد هم بیایید و احساس خود را در میان خطر پیدا کنید، چه کسی که باید نجاتش دهید و در نهایت به او بیفتید. چیزهای معمولی البته.
چیزی که کمی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است، و به طور قابل بحث جالب تر و بازدهی بالاتر، تماشای یک جفت دشمن در گلوی یکدیگر است که به آرامی به چیزی نرم تر و رمانتیک تبدیل می شوند. آنها ممکن است در پایان کار نکنند، اما تماشای سفر لذت بخش است.
8 Zagreus و Megara – هادس
اگرچه مگ به طور معمول به معنای سنتی «دشمن» در نظر گرفته نمیشود، اما وظیفه مگ این است که از فرار زاگرئوس جلوگیری کند، چه به قیمت جانش باشد یا نه. عاشقان سابق بودن آنها کمک چندانی به مسائل نکرد، زیرا پس از جدایی آنها خصومت آشکاری وجود داشت، اگرچه ما هرگز متوجه نشدیم که دقیقاً چه چیزی باعث آن شده است.
هنگامی که زاگ و مگ بارها و بارها با هم روبرو می شوند، هر دو شروع به باز کردن در مورد احساس خود و چیزهایی می کنند که در گذشته برای متوقف کردن رابطه آنها اتفاق افتاده است. به اندازه کافی در مورد آن صحبت کنید و مگ در مورد احیای دوباره عاشقانه به شما مراجعه خواهد کرد، ایده ای که زاگرئوس به آن علاقه دارد. آیا این دعوا بین شما دو نفر را متوقف می کند؟ نه، و به نظر می رسد که هر دو آن را ترجیح می دهند.
7 Hawke And Fenris – Dragon Age 2
فنریس در Dragon Age 2 یک جن بود که چیزهای زیادی از او گرفته بود در حالی که در ازای آن فقط درد و بندگی دریافت می کرد. او کسی را نداشت که به او نشان دهد عشق چیست، بنابراین تنها چیزی که او را مجبور می کرد تا رفتارش را تحمل کند، کینه توزی و ذوق آزادی بود. کاملاً منطقی است که در تعامل با شما، او به شدت مراقب است، تا حدی که خصمانه باشد.
اگر شما یک جادوگر هستید یا به طور کلی از جادوگران حمایت می کنید، او ابتدا از شما بدش نمی آید و در حین مکالمات اعتقادات شما را به چالش می کشد. با گذشت زمان، فنریس شروع به نرم شدن نسبت به شما می کند، به شرطی که او را به کسانی که به دنبال او هستند برنگردانید. سپس، شما یک دشمن قدرتمند برای زندگی در دم خود خواهید داشت.
6 Joker And Makoto – Persona 5
ماکوتو نیجیما از Persona 5 بیشتر از آن چیزی که به کسی اعتراف کرده باشد، خواهر دادستانش را تحت تعقیب قرار می دهد. او به اندازه کافی فهیم است که جوکر را بگیرد و طرف مقابل کسانی هستند که قلب ها را می دزدند و بلافاصله از آن برای باج گیری شما برای انجام آنچه می خواهد استفاده می کند. این حتی با دنبال کردن او در سراسر شهر، جوکر مستقیماً تعقیب کننده را مطرح نمی کند.
البته همه اینها موقتی است، زیرا انگیزه های جوکر و ماکوتو به وضوح مشخص شده است، آنها با اهداف مشابهی به نیروها می پیوندند، و او در نهایت به خاطر نحوه مدیریت همه چیز عذرخواهی می کند. اگرچه نمیتوانید او را سرزنش کنید – ماکوتو احساس میکرد که باید همه کارها را به تنهایی انجام دهد، حتی کارهایی که برای بزرگسالان زندگی او مناسبتر بود.
5 آدا وانگ و لئون کندی – سری Resident Evil
رابطه بین آدا وانگ و لئون از نظر فنی وجود ندارد. او به دلایلی که برای شما ناشناخته است برای شرکت های مختلف شرور کار می کند، و او مردی است که بدترین روز اول کار را در تاریخ استخدام داشته است و به دنبال آن چندین حمله دیگر شامل زامبی ها و سلاح های زیستی جنگی انجام شده است. زمانی برای شکوفایی عشق وجود ندارد.
در بین مواقعی که باید اسلحههای خود را به سمت یکدیگر بگیرند، لئون و آدا در حین تبادل اطلاعات یا کمک به بقای یکدیگر، کنایههای عشوهآمیز و بوسههای دزدیده شده را به عقب و جلو رد و بدل میکنند. هر دو جان خود را برای یکدیگر به خطر انداخته اند، اما این مانع از آن نمی شود که آدا در نهایت مراقب خودش باشد. آنها قرار نیست باشند، اما هنوز هم می توانند با یکدیگر خوش بگذرانند.
4 Lady And Dante – Devil May Cry 3: Dante’s Awakening
در جستجوی پدرش، لیدی حوصله ی لاف زدن قهرمانان داستان را با تراشه ای روی شانه اش ندارد، حتی اگر احساس کند که جان او را نجات داده است. دانته هنگام سقوط از بالای برج شیطان، او را از هوا بیرون میآورد، و او برای تشکر چه میکند؟ البته بهش شلیک کن دو برابر.
این کار هر بار که مسیرهای آنها متلاشی میشود، ادامه مییابد، و آخرین رویارویی جنگی آنها به یک باس فایت تبدیل میشود که در آن دانته با موشکانداز منحصربهفرد خود روبرو میشود. او شکست میخورد، اما در نهایت به شما اعتماد میکند، که نماد آن این است که او سلاح سفارشی خود را به شما میدهد. هنگامی که گرد و غبار فرو می نشیند و افراد بد شکست می خورند، دانته و لیدی باقی می مانند. رابطه آنها مبهم است، اما آنها چنین استنباط می کنند که او برای مدتی به اطراف می ماند.
3 Dorian And Iron Bull – DragonAge: Inquisition
یکی از سالمترین روابط در این سریال، اگر با یکی از آنها رابطهای عاشقانه داشته باشید، بسیار غیرممکن است، که مایه شرمساری است. گاو آهنی قوناری است که با جادوگران خود در زیر زنجیرهای سنگین احترام و ترس به نسبت مساوی رفتار می کنند. دوریان اهل توینتر است، سرزمینی که توسط جادوها، برده داری و جادوی خون غیررسمی اداره می شود. دو کشور آنها صدها سال است که درگیر جنگ بوده اند.
به طور معمول، این بدان معنی است که هر دوی آنها به احتمال زیاد بلافاصله در هنگام مشاهده با هم دعوا می کنند – در عوض، آنها تصمیم می گیرند که یکدیگر را در سطح شخصی بشناسند و متوجه می شوند که بیشتر از کشورشان هستند. دوریان امید تغییر کشورش را دارد و آیرون بول از دور از او حمایت می کند.
2 کودی و می – دو نفر طول می کشد
در It Takes Two، زوج خوشبخت و دوست داشتنی کودی و می در حال گذراندن یک مشکل سخت هستند. هر دو احساس می کنند هیچ عشقی بین آنها وجود ندارد و هر چه زودتر راه خود را بروند، بهتر است. گفتن دخترشان یک واکنش زنجیره ای از وقایع را به همراه دارد.
برای شروع، شما مجبور هستید با شریک سابق خود که به زودی به آن تبدیل می شوید کار کنید تا بفهمید چگونه پیشرفت کنید تا به بدن خود بازگردید. در طول راه، موانعی بر سر راه شما قرار می گیرند تا به شما کمک کنند عشق خود را به خاطر بسپارید، به جای اینکه دشمنان بیشتری شوید.
1 دارث روان و باستیلا – جنگ ستارگان: شوالیه های جمهوری قدیمی
عاشقانه ای که بر اساس دروغ ساخته شده است، حتی با بهترین علایق در قلب، قطعاً به تراژدی ختم می شود. حتی بیشتر از آن زمانی که شما به طور اتفاقی پروردگار سابق سیث با حافظه ای ناموجود هستید. دارث ریون و باستیلا از دو طرف نیرو میآیند و بیش از یک بار قبل از رویدادهای فعلی بازیها با هم برخورد کردهاند.
آنها حتی در یک نقطه طرف خود را عوض کرده اند. ایمان متزلزل او به جدی او را به سمت تاریکی سوق داد، درست همانطور که ریون تصمیم گرفت در زمانی که برای اولین بار خاطراتش را از دست داد، راه خود را به سمت نور پیدا کند. از طریق همه اینها، و به شرطی که تصمیمات درستی را در مورد دیالوگ بگیرید، میتوانید باستیلا را قبل از اینکه خیلی دیر شود به سمت سبک بکشید و عشقتان را نجات دهید همانطور که او شما را نجات داد.