برنامه نویسی

تضمین امنیت و انطباق با خط لوله DevSecOps

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
سازمان ها به طور فزاینده ای از رویکرد DevSecOps استفاده می کنند، که به طور یکپارچه شیوه های امنیتی را در هر مرحله از چرخه عمر توسعه نرم افزار (SDLC) ادغام می کند. با پیاده‌سازی خط لوله DevSecOps قوی، تیم‌ها می‌توانند به طور موثر با یکدیگر همکاری کنند، آسیب‌پذیری‌ها را زود شناسایی کرده و برطرف کنند و نسخه‌های نرم‌افزاری امن را به طور مداوم ارائه دهند. این مقاله اجزای کلیدی یک خط لوله DevSecOps را به همراه بهترین روش‌ها برای گنجاندن امنیت و انطباق با فرآیندهای CI/CD شما بررسی می‌کند.

یکپارچه سازی امنیت قبل و بعد از تولید

یکی از اصول اساسی DevSecOps ادغام اقدامات امنیتی در اولین فرصت ممکن در فرآیند توسعه است. این رویکرد، که به عنوان “تغییر چپ” شناخته می شود، تیم ها را قادر می سازد تا قبل از ورود به محیط های تولید، آسیب پذیری ها را شناسایی و برطرف کنند. با گنجاندن بررسی‌ها و کنترل‌های امنیتی در ابتدای SDLC، سازمان‌ها می‌توانند زمان و تلاش مورد نیاز برای رفع مشکلات را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.

شیوه های کلیدی برای یکپارچه سازی اولیه امنیتی عبارتند از:

مدل سازی تهدید: تجزیه و تحلیل خطرات و آسیب پذیری های امنیتی بالقوه در مرحله طراحی، به تیم ها اجازه می دهد تا به طور فعال آنها را کاهش دهند.

بررسی کد: انجام بررسی های دستی یا خودکار کد برای شناسایی نقص های امنیتی، مانند آسیب پذیری های تزریق یا رمزنگاری ضعیف.

اسکن آسیب پذیری: استفاده از ابزارهای تست امنیت برنامه استاتیک (SAST) برای اسکن پایگاه کد برای آسیب‌پذیری‌های شناخته شده و ضعف‌های امنیتی.

در حالی که جابجایی به چپ بسیار مهم است، حفظ هوشیاری امنیتی پس از استقرار نیز به همان اندازه مهم است. نظارت مستمر بر محیط تولید به شناسایی و پاسخگویی به تهدیدات نوظهور و آسیب‌پذیری‌های روز صفر کمک می‌کند. با پیاده‌سازی ابزارهای نظارت و حفاظت از برنامه‌های کاربردی در زمان اجرا (RASP)، سازمان‌ها می‌توانند در زمان واقعی رفتار برنامه‌ها را مشاهده کنند و ناهنجاری‌هایی را که ممکن است نشان‌دهنده نقض امنیتی باشد، شناسایی کنند.

اقدامات امنیتی پس از استقرار عبارتند از:

تست نفوذ: شبیه سازی حملات دنیای واقعی برای کشف آسیب پذیری هایی که ممکن است در مراحل قبلی از قلم افتاده باشند.

اطلاعات امنیتی و مدیریت رویداد (SIEM): جمع آوری و تجزیه و تحلیل گزارش ها و رویدادهای امنیتی از منابع مختلف برای شناسایی و پاسخگویی به حوادث امنیتی.

مهندسی آشوب: معرفی عمدی خرابی ها و اختلالات برای آزمایش انعطاف پذیری و امنیت سیستم در شرایط دنیای واقعی.

با ترکیب شیوه‌های امنیتی پیش از تولید با نظارت و آزمایش پس از استقرار، سازمان‌ها می‌توانند یک شبکه امنیتی جامع ایجاد کنند که از برنامه‌ها در طول چرخه عمرشان محافظت می‌کند. این رویکرد جامع تضمین می‌کند که آسیب‌پذیری‌ها در اولین مرحله ممکن شناسایی و اصلاح می‌شوند و خطر حوادث امنیتی پرهزینه و نقض داده‌ها را کاهش می‌دهد.

خودکارسازی کنترل های امنیتی

اتوماسیون سنگ بنای DevSecOps است، زیرا تیم ها را قادر می سازد تا امنیت را به طور یکپارچه در خط لوله CI/CD جاسازی کنند. با استفاده از ابزارها و تکنیک های اتوماسیون، سازمان ها می توانند اطمینان حاصل کنند که بررسی ها و کنترل های امنیتی به طور مداوم و کارآمد در کل چرخه عمر توسعه اعمال می شوند. این رویکرد خطر خطای انسانی را به حداقل می‌رساند و تیم‌های امنیتی را برای تمرکز بر ابتکارات استراتژیک‌تر آزاد می‌کند.

ابزارهای اتوماسیون مختلفی را می توان در مراحل مختلف خط لوله به کار برد:

تست امنیت برنامه استاتیک (SAST): ابزارهای SAST کد منبع یا کد کامپایل شده را برای شناسایی آسیب‌پذیری‌های امنیتی، مانند اسکریپت بین سایتی (XSS)، تزریق SQL، و سرریز بافر تجزیه و تحلیل می‌کنند. این ابزارها را می توان در محیط توسعه ادغام کرد و به توسعه دهندگان این امکان را می دهد که در هنگام نوشتن کد، بازخورد فوری در مورد مسائل امنیتی احتمالی دریافت کنند.

تست امنیت برنامه پویا (DAST): ابزارهای DAST برنامه‌های در حال اجرا را برای شناسایی آسیب‌پذیری‌های زمان اجرا، مانند نقص‌های احراز هویت و مجوز، و پیکربندی‌های ناامن، بررسی می‌کنند. این ابزارها را می توان در مرحله آزمایش خط لوله ادغام کرد و یک لایه اضافی از اعتبار سنجی امنیتی قبل از استقرار فراهم کرد.

تجزیه و تحلیل ترکیب نرم افزار (SCA): ابزارهای SCA وابستگی های برنامه، از جمله کتابخانه ها و چارچوب های منبع باز را اسکن می کنند تا آسیب پذیری های شناخته شده را شناسایی کنند. با خودکار کردن بررسی‌های وابستگی، تیم‌ها می‌توانند به سرعت مؤلفه‌های دارای مشکلات امنیتی را مشخص کرده و به‌روزرسانی کنند و خطر معرفی آسیب‌پذیری‌ها از طریق کد شخص ثالث را کاهش دهند.

امنیت زیرساخت به عنوان کد (IaC): ابزارهای IaC، مانند Terraform و CloudFormation، تیم ها را قادر می سازند تا زیرساخت ها را با استفاده از کد تعریف و مدیریت کنند. با گنجاندن بررسی‌های امنیتی در گردش‌های کاری IaC، سازمان‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که پیکربندی‌های زیرساخت به بهترین شیوه‌های امنیتی و الزامات انطباق پایبند هستند. این رویکرد به جلوگیری از پیکربندی نادرست کمک می کند و سطح حمله محیط مستقر را کاهش می دهد.

هنگام انتخاب ابزارهای اتوماسیون، بسیار مهم است که قابلیت های یکپارچه سازی آنها با پشته فناوری موجود را در نظر بگیرید. ابزارهایی که APIهای قوی، قلاب‌های وب یا رابط‌های CLI را ارائه می‌دهند، می‌توانند به راحتی در خط لوله CI/CD گنجانده شوند و اتوماسیون یکپارچه و همکاری بین تیم‌های توسعه، امنیت و عملیات را ممکن می‌سازند.

با پذیرش اتوماسیون در سراسر خط لوله DevSecOps، سازمان ها می توانند وضعیت امنیتی خود را به طور قابل توجهی افزایش دهند و در عین حال چابکی و سرعت تحویل نرم افزار را حفظ کنند. کنترل‌های امنیتی خودکار روشی ثابت و قابل اعتماد برای شناسایی و کاهش آسیب‌پذیری‌ها ارائه می‌کنند و از ایمن بودن برنامه‌ها از پایه اطمینان می‌دهند.

اجرای پیکربندی و استقرار ایمن به صورت پیش فرض

یکی از مهمترین خطرات برای امنیت برنامه، پیکربندی نادرست ابزارها و اجزای زیرساخت است. وقتی تیم‌های توسعه برای راه‌اندازی و راه‌اندازی یک سیستم، راه‌حل‌های سریع یا راه‌حل‌هایی را اعمال می‌کنند، ممکن است این تغییرات همیشه تحت بررسی‌های امنیتی یا مستندات کامل قرار نگیرند. در نتیجه، این پیکربندی‌های نادرست می‌توانند در مرحله استقرار باقی بمانند و آسیب‌پذیری‌های ناخواسته‌ای را ایجاد کنند که می‌توانند توسط مهاجمان مورد سوء استفاده قرار گیرند.

برای کاهش این خطر، سازمان‌ها باید یک رویکرد «ایمن به‌طور پیش‌فرض» را اتخاذ کنند و اطمینان حاصل کنند که همه سیستم‌ها و برنامه‌ها از همان ابتدا به صورت ایمن پیکربندی شده‌اند. این شامل پیاده سازی پیکربندی های پایه قوی است که به بهترین شیوه های صنعت و استانداردهای امنیتی پایبند است.

استفاده از پیکربندی های خط پایه ثابت

ایجاد و حفظ تنظیمات پایه ایمن برای کاهش سطح حمله برنامه ها و زیرساخت های شما ضروری است. این پیکربندی‌ها باید با دقت طراحی شوند تا خطرات امنیتی رایج، مانند مکانیسم‌های احراز هویت ضعیف، آسیب‌پذیری‌های اصلاح نشده و امتیازات بیش از حد کاربر را برطرف کنند. با اعمال این خطوط پایه به طور مداوم در تمام محیط ها، تیم ها می توانند اطمینان حاصل کنند که سیستم ها به درستی سخت شده و در برابر تهدیدات بالقوه محافظت می شوند.

اجرای اصل کمترین امتیاز

اصل حداقل امتیاز یک مفهوم اساسی امنیتی است که شامل اعطای حداقل مجوزهای لازم برای انجام عملکردهای مورد نظر به کاربران و سیستم ها می شود. با پایبندی به این اصل، سازمان‌ها می‌توانند تأثیر بالقوه یک نقض امنیتی را محدود کنند، زیرا حساب‌ها یا سیستم‌های در معرض خطر دسترسی محدودی به منابع حساس خواهند داشت. پیاده‌سازی حداقل امتیاز را می‌توان از طریق طراحی دقیق کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (RBAC)، بررسی‌های منظم دسترسی، و استفاده از دسترسی موقت یا به‌موقع (JIT) برای عملیات‌های ممتاز به دست آورد.

غیرفعال کردن خدمات و ویژگی های غیر ضروری

بسیاری از اجزا و سیستم‌های نرم‌افزاری با طیف گسترده‌ای از خدمات و ویژگی‌ها همراه هستند که ممکن است برخی از آنها برای موارد استفاده خاص ضروری نباشند. هر سرویس یا ویژگی اضافی نشان دهنده یک بردار حمله بالقوه است که می تواند توسط عوامل مخرب مورد سوء استفاده قرار گیرد. برای به حداقل رساندن سطح حمله، سازمان ها باید به طور سیستماتیک هرگونه خدمات یا ویژگی های غیر ضروری را بررسی و غیرفعال کنند. این فرآیند باید بخشی از خط پایه پیکربندی پیش‌فرض باشد و به‌طور مداوم در همه استقرارها اعمال شود.

با اعمال پیکربندی و استقرار ایمن به صورت پیش‌فرض، سازمان‌ها می‌توانند خطر نقض امنیتی ناشی از پیکربندی‌های نادرست را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. این رویکرد فعال تضمین می‌کند که سیستم‌ها از لحظه استقرار ذاتاً ایمن هستند و پایه محکمی برای وضعیت امنیتی کلی برنامه و زیرساخت فراهم می‌کند.

نتیجه گیری

پیاده‌سازی خط لوله DevSecOps قوی برای سازمان‌هایی که به دنبال ارائه نرم‌افزار ایمن و سازگار در چشم‌انداز تهدید امروزی هستند، ضروری است. با ادغام شیوه‌های امنیتی در طول چرخه عمر توسعه، تیم‌ها می‌توانند به طور فعال آسیب‌پذیری‌ها را شناسایی و برطرف کنند و خطر حوادث امنیتی پرهزینه و نقض داده‌ها را کاهش دهند.

سازمان ها به طور فزاینده ای از رویکرد DevSecOps استفاده می کنند، که به طور یکپارچه شیوه های امنیتی را در هر مرحله از چرخه عمر توسعه نرم افزار (SDLC) ادغام می کند. با پیاده‌سازی خط لوله DevSecOps قوی، تیم‌ها می‌توانند به طور موثر با یکدیگر همکاری کنند، آسیب‌پذیری‌ها را زود شناسایی کرده و برطرف کنند و نسخه‌های نرم‌افزاری امن را به طور مداوم ارائه دهند. این مقاله اجزای کلیدی یک خط لوله DevSecOps را به همراه بهترین روش‌ها برای گنجاندن امنیت و انطباق با فرآیندهای CI/CD شما بررسی می‌کند.

یکپارچه سازی امنیت قبل و بعد از تولید

یکی از اصول اساسی DevSecOps ادغام اقدامات امنیتی در اولین فرصت ممکن در فرآیند توسعه است. این رویکرد، که به عنوان “تغییر چپ” شناخته می شود، تیم ها را قادر می سازد تا قبل از ورود به محیط های تولید، آسیب پذیری ها را شناسایی و برطرف کنند. با گنجاندن بررسی‌ها و کنترل‌های امنیتی در ابتدای SDLC، سازمان‌ها می‌توانند زمان و تلاش مورد نیاز برای رفع مشکلات را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.

شیوه های کلیدی برای یکپارچه سازی اولیه امنیتی عبارتند از:

  • مدل سازی تهدید: تجزیه و تحلیل خطرات و آسیب پذیری های امنیتی بالقوه در مرحله طراحی، به تیم ها اجازه می دهد تا به طور فعال آنها را کاهش دهند.
  • بررسی کد: انجام بررسی های دستی یا خودکار کد برای شناسایی نقص های امنیتی، مانند آسیب پذیری های تزریق یا رمزنگاری ضعیف.
  • اسکن آسیب پذیری: استفاده از ابزارهای تست امنیت برنامه استاتیک (SAST) برای اسکن پایگاه کد برای آسیب‌پذیری‌های شناخته شده و ضعف‌های امنیتی.

در حالی که جابجایی به چپ بسیار مهم است، حفظ هوشیاری امنیتی پس از استقرار نیز به همان اندازه مهم است. نظارت مستمر بر محیط تولید به شناسایی و پاسخگویی به تهدیدات نوظهور و آسیب‌پذیری‌های روز صفر کمک می‌کند. با پیاده‌سازی ابزارهای نظارت و حفاظت از برنامه‌های کاربردی در زمان اجرا (RASP)، سازمان‌ها می‌توانند در زمان واقعی رفتار برنامه‌ها را مشاهده کنند و ناهنجاری‌هایی را که ممکن است نشان‌دهنده نقض امنیتی باشد، شناسایی کنند.

اقدامات امنیتی پس از استقرار عبارتند از:

  • تست نفوذ: شبیه سازی حملات دنیای واقعی برای کشف آسیب پذیری هایی که ممکن است در مراحل قبلی از قلم افتاده باشند.
  • اطلاعات امنیتی و مدیریت رویداد (SIEM): جمع آوری و تجزیه و تحلیل گزارش ها و رویدادهای امنیتی از منابع مختلف برای شناسایی و پاسخگویی به حوادث امنیتی.
  • مهندسی آشوب: معرفی عمدی خرابی ها و اختلالات برای آزمایش انعطاف پذیری و امنیت سیستم در شرایط دنیای واقعی.

با ترکیب شیوه‌های امنیتی پیش از تولید با نظارت و آزمایش پس از استقرار، سازمان‌ها می‌توانند یک شبکه امنیتی جامع ایجاد کنند که از برنامه‌ها در طول چرخه عمرشان محافظت می‌کند. این رویکرد جامع تضمین می‌کند که آسیب‌پذیری‌ها در اولین مرحله ممکن شناسایی و اصلاح می‌شوند و خطر حوادث امنیتی پرهزینه و نقض داده‌ها را کاهش می‌دهد.

خودکارسازی کنترل های امنیتی

اتوماسیون سنگ بنای DevSecOps است، زیرا تیم ها را قادر می سازد تا امنیت را به طور یکپارچه در خط لوله CI/CD جاسازی کنند. با استفاده از ابزارها و تکنیک های اتوماسیون، سازمان ها می توانند اطمینان حاصل کنند که بررسی ها و کنترل های امنیتی به طور مداوم و کارآمد در کل چرخه عمر توسعه اعمال می شوند. این رویکرد خطر خطای انسانی را به حداقل می‌رساند و تیم‌های امنیتی را برای تمرکز بر ابتکارات استراتژیک‌تر آزاد می‌کند.

ابزارهای اتوماسیون مختلفی را می توان در مراحل مختلف خط لوله به کار برد:

  • تست امنیت برنامه استاتیک (SAST): ابزارهای SAST کد منبع یا کد کامپایل شده را برای شناسایی آسیب‌پذیری‌های امنیتی، مانند اسکریپت بین سایتی (XSS)، تزریق SQL، و سرریز بافر تجزیه و تحلیل می‌کنند. این ابزارها را می توان در محیط توسعه ادغام کرد و به توسعه دهندگان این امکان را می دهد که در هنگام نوشتن کد، بازخورد فوری در مورد مسائل امنیتی احتمالی دریافت کنند.
  • تست امنیت برنامه پویا (DAST): ابزارهای DAST برنامه‌های در حال اجرا را برای شناسایی آسیب‌پذیری‌های زمان اجرا، مانند نقص‌های احراز هویت و مجوز، و پیکربندی‌های ناامن، بررسی می‌کنند. این ابزارها را می توان در مرحله آزمایش خط لوله ادغام کرد و یک لایه اضافی از اعتبار سنجی امنیتی قبل از استقرار فراهم کرد.
  • تجزیه و تحلیل ترکیب نرم افزار (SCA): ابزارهای SCA وابستگی های برنامه، از جمله کتابخانه ها و چارچوب های منبع باز را اسکن می کنند تا آسیب پذیری های شناخته شده را شناسایی کنند. با خودکار کردن بررسی‌های وابستگی، تیم‌ها می‌توانند به سرعت مؤلفه‌های دارای مشکلات امنیتی را مشخص کرده و به‌روزرسانی کنند و خطر معرفی آسیب‌پذیری‌ها از طریق کد شخص ثالث را کاهش دهند.
  • امنیت زیرساخت به عنوان کد (IaC): ابزارهای IaC، مانند Terraform و CloudFormation، تیم ها را قادر می سازند تا زیرساخت ها را با استفاده از کد تعریف و مدیریت کنند. با گنجاندن بررسی‌های امنیتی در گردش‌های کاری IaC، سازمان‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که پیکربندی‌های زیرساخت به بهترین شیوه‌های امنیتی و الزامات انطباق پایبند هستند. این رویکرد به جلوگیری از پیکربندی نادرست کمک می کند و سطح حمله محیط مستقر را کاهش می دهد.

هنگام انتخاب ابزارهای اتوماسیون، بسیار مهم است که قابلیت های یکپارچه سازی آنها با پشته فناوری موجود را در نظر بگیرید. ابزارهایی که APIهای قوی، قلاب‌های وب یا رابط‌های CLI را ارائه می‌دهند، می‌توانند به راحتی در خط لوله CI/CD گنجانده شوند و اتوماسیون یکپارچه و همکاری بین تیم‌های توسعه، امنیت و عملیات را ممکن می‌سازند.

با پذیرش اتوماسیون در سراسر خط لوله DevSecOps، سازمان ها می توانند وضعیت امنیتی خود را به طور قابل توجهی افزایش دهند و در عین حال چابکی و سرعت تحویل نرم افزار را حفظ کنند. کنترل‌های امنیتی خودکار روشی ثابت و قابل اعتماد برای شناسایی و کاهش آسیب‌پذیری‌ها ارائه می‌کنند و از ایمن بودن برنامه‌ها از پایه اطمینان می‌دهند.

اجرای پیکربندی و استقرار ایمن به صورت پیش فرض

یکی از مهمترین خطرات برای امنیت برنامه، پیکربندی نادرست ابزارها و اجزای زیرساخت است. وقتی تیم‌های توسعه برای راه‌اندازی و راه‌اندازی یک سیستم، راه‌حل‌های سریع یا راه‌حل‌هایی را اعمال می‌کنند، ممکن است این تغییرات همیشه تحت بررسی‌های امنیتی یا مستندات کامل قرار نگیرند. در نتیجه، این پیکربندی‌های نادرست می‌توانند در مرحله استقرار باقی بمانند و آسیب‌پذیری‌های ناخواسته‌ای را ایجاد کنند که می‌توانند توسط مهاجمان مورد سوء استفاده قرار گیرند.

برای کاهش این خطر، سازمان‌ها باید یک رویکرد «ایمن به‌طور پیش‌فرض» را اتخاذ کنند و اطمینان حاصل کنند که همه سیستم‌ها و برنامه‌ها از همان ابتدا به صورت ایمن پیکربندی شده‌اند. این شامل پیاده سازی پیکربندی های پایه قوی است که به بهترین شیوه های صنعت و استانداردهای امنیتی پایبند است.

استفاده از پیکربندی های خط پایه ثابت

ایجاد و حفظ تنظیمات پایه ایمن برای کاهش سطح حمله برنامه ها و زیرساخت های شما ضروری است. این پیکربندی‌ها باید با دقت طراحی شوند تا خطرات امنیتی رایج، مانند مکانیسم‌های احراز هویت ضعیف، آسیب‌پذیری‌های اصلاح نشده و امتیازات بیش از حد کاربر را برطرف کنند. با اعمال این خطوط پایه به طور مداوم در تمام محیط ها، تیم ها می توانند اطمینان حاصل کنند که سیستم ها به درستی سخت شده و در برابر تهدیدات بالقوه محافظت می شوند.

اجرای اصل کمترین امتیاز

اصل حداقل امتیاز یک مفهوم اساسی امنیتی است که شامل اعطای حداقل مجوزهای لازم برای انجام عملکردهای مورد نظر به کاربران و سیستم ها می شود. با پایبندی به این اصل، سازمان‌ها می‌توانند تأثیر بالقوه یک نقض امنیتی را محدود کنند، زیرا حساب‌ها یا سیستم‌های در معرض خطر دسترسی محدودی به منابع حساس خواهند داشت. پیاده‌سازی حداقل امتیاز را می‌توان از طریق طراحی دقیق کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (RBAC)، بررسی‌های منظم دسترسی، و استفاده از دسترسی موقت یا به‌موقع (JIT) برای عملیات‌های ممتاز به دست آورد.

غیرفعال کردن خدمات و ویژگی های غیر ضروری

بسیاری از اجزا و سیستم‌های نرم‌افزاری با طیف گسترده‌ای از خدمات و ویژگی‌ها همراه هستند که ممکن است برخی از آنها برای موارد استفاده خاص ضروری نباشند. هر سرویس یا ویژگی اضافی نشان دهنده یک بردار حمله بالقوه است که می تواند توسط عوامل مخرب مورد سوء استفاده قرار گیرد. برای به حداقل رساندن سطح حمله، سازمان ها باید به طور سیستماتیک هرگونه خدمات یا ویژگی های غیر ضروری را بررسی و غیرفعال کنند. این فرآیند باید بخشی از خط پایه پیکربندی پیش‌فرض باشد و به‌طور مداوم در همه استقرارها اعمال شود.

با اعمال پیکربندی و استقرار ایمن به صورت پیش‌فرض، سازمان‌ها می‌توانند خطر نقض امنیتی ناشی از پیکربندی‌های نادرست را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. این رویکرد فعال تضمین می‌کند که سیستم‌ها از لحظه استقرار ذاتاً ایمن هستند و پایه محکمی برای وضعیت امنیتی کلی برنامه و زیرساخت فراهم می‌کند.

نتیجه گیری

پیاده‌سازی خط لوله DevSecOps قوی برای سازمان‌هایی که به دنبال ارائه نرم‌افزار ایمن و سازگار در چشم‌انداز تهدید امروزی هستند، ضروری است. با ادغام شیوه‌های امنیتی در طول چرخه عمر توسعه، تیم‌ها می‌توانند به طور فعال آسیب‌پذیری‌ها را شناسایی و برطرف کنند و خطر حوادث امنیتی پرهزینه و نقض داده‌ها را کاهش دهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا