هر بازی به یک دستاورد Gnome نیمه عمر نیاز دارد

در شروع Half-Life 2: Episode 2، نهایتاً آن گنوم زشت را در غارهای مورچهها، نهایتاً کشیدن آن گنوم زشت را فراموش نمیکنم. در آن نقطه، سفر تازه شروع شده است. هر درگیری با اسلحه خطر از بین رفتن آن را دارد، و شما را مجبور می کند مانند ولما روی زمین در حال تقلا کردن باشد، در حالی که او سعی می کند عینکش را پیدا کند اگر عینک او به فضای خالی خارج از مرزهای نقشه پرتاب شده بود. سپس باید آن را با خود در جیپ بیاورید در حالی که هلیکوپترها به سمت شما شلیک می کنند، در حالی که او حاضر به ماندن نیست. با این حال، ارزشش را دارد، زیرا این یک چالش طولانی مدت است که اساساً نحوه بازی شما را تغییر میدهد و همه چیز را با یک کار ساده مانند حمل یک جسم بیجان، تازه نگه میدارد.
بسیاری از دستاوردها شما را مجبور به انجام کارهایی میکنند که معمولاً انجام نمیدهید، اما آنها اغلب نشانگرهای چک لیست دلخواه هستند. Borderlands 2 را در نظر بگیرید، جایی که باید به یک جالوت اجازه دهید تا چهار بار قبل از کشتن آنها، یا Metro: Last Light، که در آن باید پنج میگو را با نارنجک بکشید. اینها نحوه بازی شما را تغییر نمی دهند یا دویدن شما را منحصر به فرد نمی کنند – آنها کارهای آزاردهنده ای را انجام می دهند که باید آنها را پاک کنید تا به 100 درصد کامل برسید.
این چیزی است که دستاورد gnome را بسیار سرگرم کننده می کند. شما می دانید هدف چیست – آن را بردارید، آن را با خود نگه دارید و به پایان بازی برسید. اینکه چگونه این کار را انجام دهید کاملاً به شما بستگی دارد، نه اینکه مجبور باشید اهداف از پیش تعیین شده ای را تکمیل کنید که کمی به نحوه بازی شما اضافه می کند. این با Half-Life: Alyx بهتر از همیشه بود، زیرا اکنون باید یک گنوم را در VR حمل میکردید، در واقع هنگام کاوش در یک فضای مجازی، ماشه را نگه میداشتید. ملموستر به نظر میرسید، اما آن را کمی قابل کنترلتر میکرد زیرا میتوانید تفنگ و گنوم خود را همزمان نگه دارید.
اگر میخواهید در Alyx بهتر هدف بگیرید، میتوانید دست چپ خود را زیر دست راست خود قرار دهید و در حالی که هر دو دست به تفنگ میچسبند، آتش خود را ثابت کنید. نگه داشتن گنوم به این معنی است که شما نمی توانید این کار را انجام دهید، یا حداقل، نه به روش مورد نظر. من در زندگی واقعی دستم را روی بازویم گذاشتم، به این معنی که هر درگیری با تفنگ من را می دید که آتش خود را با یک گنوم باغ ثابت نگه می دارم.
کمی احمقانه به نظر می رسید، اما من موفق شدم آن را از بین ببرم، و یک بار دیگر، فوق العاده راضی کننده بود. بازی با گنوم را خیلی بیشتر از اولین بار به یاد میآورم، وقتی گنوم را به مکان امن پرتاب میکردم، پشت ماشینها میپریدم، نگاه میکردم که با یک بشکه انفجاری از دسترس خارج میشود، و وقتی اتاقها را کاوش میکردم، آن را بهطور مرتب روی میزها قرار میدادم، و به آن دست میزدم. قبل از اینکه دوباره بلند شویم روی سر.
این چالشی است که به صراحت بر اساس دشواری نیست. این در مورد شکست دادن بازی بدون مرگ یا فقط با استفاده از یک سلاح شروع نیست، بلکه تغییر سبک بازی و تجربه عادی خود در مورد چیزی است که اساساً یک تلاش طولانی است. مشکل همه چیز به شما بستگی دارد و اینکه چگونه آن را کامل می کنید. اگر در کارها عجله کنید و سعی کنید آن را به پایان برسانید، احتمالاً گنوم a را از دست خواهید داد مقدار زیادی و آن را خستهکننده میدانید، اما اگر آن را آهسته پیش ببرید و بهترین راهها را برای ایمن نگهداشتن آن یاد بگیرید در حالی که برای مبارزه با دشمنان میروید، چندان بد نخواهد بود.
Dark Souls را تصور کنید، اما باید یک سطل غیرقابل استفاده را در تمام مدت با خود حمل کنید، Skyrim، اما باید یک حکاکی سنگی از Balgruuf را به Sovngarde و Dying Light بکشید، اما باید یک فلامینگوی صورتی را از شهر بیرون بکشید – این یک کار ساده است. مفهومی، اما هرگز خارج از Valve مطرح نشد، و با این حال ممکن است پرارزشترین دستاورد موجود در چالش باشد.