ما فورتنایت را در خانه داریم

همه جا یک بازی است که ناامیدانه سعی می کند همه چیز باشد. این رویای تب کریپتو نیست که گزارشهای قبلی میخواهند باور کنند، نکتهای که لسلی بنزیس، کارگردان خلاق، بسیار مشتاق است که در حین گشت و گذار در استودیو و نگاهی اجمالی به تولید بلندپروازانه آن، تاکید کند. اما حتی با وجود این انکار نیات شوم تر، گستره فراجهانی و بودجه های بالای این آزمایش بی بند و باری خدمات زنده، بخش های مساوی چشمگیر و گیج کننده است. ما را به دنیایی در حال تغییر دعوت میکند که میتواند میزبان محتوای چند بازی، کنسرتهای زنده، تورنمنتهای بزرگ و مجموعهای از ابزارهای خلاقانه باشد که در طول سالها بازیکنان میتوانند از آنها استفاده کنند تا در نهایت مالکیت یک چشمانداز دیجیتال را در اختیار بگیرند و حتی با Fortnite رقابت کنند. یا Roblox
اما باید بپرسم که آیا میتواند وجودش را در منظرهای که پلتفرمهای مشابهی در آن وجود دارد توجیه کند، و آیا در تلاشش برای جلب نظر همه، خود را از خود بیگانه میکند تا جایی که چیزی برای ارائه و هیچکس بازی نمیکند. ارائه نسبتاً کلی و فراگیر آن – کلمه ای که در طول بازدید من از استودیو بارها به من زده می شود که به زودی معنایش را از دست می دهد – همچنین اعتماد زیادی را القا نمی کند، زیرا بیشتر شخصیت ها و بیوم ها با روکشی شرکتی رسیده اند. این برخلاف میل به عظمت ایجاد شده توسط کاربر است که توسعه دهنده Build A Rocket Boy موفقیت خود را به آن وابسته است. متغیرهای زیادی وجود دارند که باید در اجرای خود بی نقص باشند تا همه جا شانسی برای سرقت نمایش داشته باشند و من هنوز فروخته نشده ام.
ظاهراً این یک متاورس نیست، یا حداقل بنزیز آن توصیف ژانر را کنار گذاشت زیرا از او پرسیدم که آیا می توان آن را در کنار همتایانش در نظر گرفت. او معتقد است که این چیزی بیشتر است، تجربهای که میتواند بازیهای ویدیویی را از طریق ترکیبی از گیمپلی مدیریتشده، با بودجه بالا و محتوای ساختهشده توسط کاربر به ارتفاعات جدیدی برساند. Utropia در مرکز این دید قرار دارد. این به عنوان یک مرکز اجتماعی در میان دنیای باز Everywhere’s واقع شده است که در آن بازیکنان میتوانند از طریق پورتالها به سطوح جدید بپرند، با دوستان خود گپ بزنند یا روی شخصیتها و وسایل نقلیه خود لمس شخصی کنند. این سریع و در عین حال نسبتاً قدیمی و خسته کننده است که چگونه باید بین امکانات مختلف دوید تا به جای باز کردن یک منو، عملکردهای اساسی گیم پلی را انجام دهید. میخواهد بهطور مبتکرانهای آیندهنگر باشد، حتی زمانی که تمام چیزهایی که به من نشان دادند، من را به یاد دنبالهای عجیب و غریب برای PlayStation Home میانداخت. خیلی به من نشان داده شد و با Everywhere قول ماه را دادم، و من هنوز بدون اینکه نمیدانم آخر بازی واقعاً چیست، و همچنین نمیدانم کجاست که بتواند توجه افرادی را به خود جلب کند که دور شدن از پلتفرمهایی را که قبلاً انجام میدهند، به سختی میگذرد، رفتم. این چیزا بهتره
Utropia به چهار منطقه تقسیم شده است – Combat، Racing، Entertainment و The Collection. بسیاری از این موارد خود توضیحی هستند، در حالی که مجموعه مکانی است که در آن می توانید اقلام یا سطوحی را خریداری کنید که به عنوان ARC شناخته می شوند (محتوای تولید شده توسط کاربر، پس چرا به آن ها می گویند؟) که می تواند به موجودی شما اضافه شود و برای تکمیل خود استفاده شود. خلاقیت خود را داشته باشید یا صرفاً با آنها سرگرم شوید. به من گفته شد که اینها از طریق ارز درون بازی و احتمالاً یک جایگزین ممتاز خریداری می شوند، اگرچه استودیو با وجود اینکه کل بازی به نحوه عملکرد آن بستگی داشت، آماده صحبت در مورد اقتصاد نبود. آیا این پلتفرم رایگان بازی کاملاً متاورس نیست که امیدوار است از مدل Roblox برای کسب درآمد کمتری پیروی کند یا از کدهای سازنده مشابه Fortnite استفاده کند؟ به نظر نمی رسد برای اقتصاد خود به پوسته های آرایشی و بازگشایی های مشابه متکی باشد، بنابراین من بار دیگر با سوالات بیشتری روبرو شدم تا پاسخ. فقط این چیز دقیقا چیست؟
توجه زیادی به سهولت استفاده مرتبط با ابزارهای ایجاد آن شده است، و اینکه چگونه تقریباً هر کسی می تواند به Everywhere بپرد، آموزش های آن را دنبال کند و سطوحی را که می تواند با بزرگترین بازی های روی کره زمین رقابت کند، کنار هم قرار دهد. با این حال، این از مشکلات مشابه چیزی مانند رویاها رنج می برد. پتانسیل آن با نحوه برداشت سازندگان محدود می شود، و اغلب می توان به کسانی توجه کرد که به اندازه کافی باهوش و صبور هستند تا از پتانسیل آن استفاده کنند. بسیاری از ما با حیرت به بازآفرینیهای زیبای ایدههای کلاسیک در جواهر Media Molecule خیره شدهایم، اما چند نفر از ما زحمت خرید این بازی را کشیدهایم و خودمان آن را به چرخش درآوریم؟ مشکل در اینجا نهفته است، و Everywhere باید این را بفهمد یا در دروازه ها لنگ بزند.
اوه، و همچنین یک بازی مستقل سه گانه به نام MindsEye وجود دارد که به طور انحصاری از طریق Everywhere در دسترس خواهد بود. این هیچ شباهتی به Utropia یا زیباییشناسی فراگیر فوقالعادهای که در دنیای باز بنیادی یافت میشود، نیست و بیشتر شبیه به یک بلاکباستر روایتشده مانند The Last of Us یا Detroit: Become Human است. به ما یک صحنه مجلل تولید شده و تکههای کوچکی از گیمپلی نشان داده شده است که به نظر میرسد MindsEye را به عنوان یک حماسه با بودجه کلان ترسیم میکند، فرضی که وقتی Benzies آن را به عنوان یک تلاش اپیزودیک توصیف میکند که در نهایت شامل چند نفره و یک کمپین انفرادی میشود، بیشتر میشود. پس حتی آن وقت چیست؟ ما حتی نمیدانستیم که آیا این محصول بهعنوان یک محصول ممتاز در محدوده Everywhere فروخته میشود یا صرفاً به عنوان یک ابزار چانهزنی برای جذب بازیکنان به اکوسیستم عمل میکند. به نظر می رسد ایده های بصری و مکانیکی آنها به اندازه کافی متفاوت است که ترکیب هر دو آنها در ابزارهایی که به بازیکنان برای ایجاد محتوای خود داده می شود، یک کابوس ناسازگار خواهد بود.
MindsEye بهخصوص اصلی به نظر نمیرسد، با مفهومی که ظاهراً حول یک اندروید میچرخد که از هویت مصنوعی خود آگاه نیست، زیرا قبل از مبارزه با شرکتهای شیطانی با متحدان غیرمحتمل انسانی متحد میشود. در صحنهای که به من نشان داده شد، یک دانشمند شیدایی سرم عجیبی به قهرمان داستان ما تزریق کرد، در حالی که از او میپرسید که آیا رادیوی قابل حملی را میشناسد که در دست دیگر اسیرکنندهاش نگه داشته شده است، زیرا ظاهراً با هم مرتبط هستند. ما این مضامین را در جاهای دیگر کاوش کردهایم، و مطمئن نیستم که آیا Everywhere توجه بیشتری به MindsEye خواهد کرد یا آن را محکوم به ابهام نسبی خواهد کرد. همه چیز خیلی عجیب است، و نمی توانم بگویم که به خاطر یک نوآوری است که آنقدر بیگانه است که نمی توانم آن را درک کنم، یا اینکه همه چیز ایده بدی است.
همه جا پتانسیل، استعداد و پول زیادی در پشت خود دارند، اما در حال حاضر تشخیص اینکه آیا هرکدام از آن ها در حال حاضر به روش های درست اعمال می شود یا خیر، دشوار است. Build A Rocket Boy ما را به استودیوی خود دعوت کرد تا پیامهای مربوط به بازی سرویس زنده خود را روشن کنیم و با انجام این کار فقط من را بیشتر از قبل سردرگم کرد. میخواهد همه کارها را انجام دهد، اما شانسی ندارد مگر اینکه اصولی را که رقبایاش در طول یک دهه گذشته بر سر ما ستایش کردهاند، ثابت کند.
Leslie Benzies یکی از ذهنهای کلیدی پشت Grand Theft Auto و Red Dead Redemption است که جاهطلبیاش را قطعاً میتوان در اینجا حس کرد، اما متأسفانه Everywhere آنقدر بیتمرکز است و آنقدر ناامید برای تغییر جهان است که نگرانم هیچکس حتی به خود زحمتی برای مراقبت از آن نداشته باشد.