دوست داشته باشیم یا نه، فاینال فانتزی 13 جلوتر از زمان خود بود

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
فاینال فانتزی 13 امتحان خود را پس داده است. هنگامی که برای اولین بار در سال 2009 پس از سال ها تریلر خیره کننده و انتشار تدریجی اخبار منتشر شد، JRPG با ناله ای نسبی و با استقبال دوگانه وارد شد. این مجموعه ای از راهروها از لحاظ بصری زیبا و در عین حال به طرز دردناکی خطی بود که توسط یک سیستم جنگی به طور مسلم تاثیرگذار تقویت می شد، اما شخصیت هایی که متأسفانه به اندازه همه کسانی که قبلاً آمده بودند قانع کننده نبودند.
اما با نگاهی به گذشته، من همیشه برای ماجراجویی های سه گانه لایتنینگ نقطه نرمی خواهم داشت. نه تنها Final Fantasy 13، 13-2، و Lightning Returns همچنان خوب بازی می کنند و چشمگیر به نظر می رسند، بلکه نشان دهنده مسیری هستند که مجموعه برای آینده قابل پیش بینی در پیش خواهد گرفت. در واقع، شما می توانید ادعا کنید که فاینال فانتزی مدت طولانی تری خطی بودن را پذیرفته است.
15 سال بعد و فاینال فانتزی 13 یک کلاسیک سوء تفاهم است
به نظر می رسد مردم فراموش کرده اند که Final Fantasy 10 و Final Fantasy 13 واقعا چقدر شبیه هم هستند. هر دوی اینها تجربیات RPG نسبتاً خطی هستند که در آن اکثر نقشههایی که کاوش میکنید از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند و تنها تعداد انگشت شماری از گشتوگذارهای جانبی برای شرکت در آنها وجود دارد. در غیر این صورت فقط یک مسیر را برای پیشبرد روایت طی می کند.
در نهایت، به یک کشتی هوایی دسترسی پیدا میکنید که به شما امکان میدهد ماموریتهای جدید را انجام دهید و مکانهای قدیمی را دوباره ببینید تا شاهد تغییر Spira در غیاب شما باشید. اما اگر اینطور انتخاب کنید، همه این حواس پرتی را می توان نادیده گرفت.
اگر به یک رئیس دشوار برخورد کردید که نمی توانید آن را شکست دهید، تنها گزینه شما این است که استراتژی آن را بیاموزید، یا به عقب برگردید و تا زمانی که برای برنده شدن به اندازه کافی قدرتمند شوید، درگیر درگیری های یکنواخت شوید. هفت سال قبل از آمدن 13،
فاینال فانتزی 10 قبلاً درگیر یک نوع بلاک باستر سینمایی ساده و در عین حال موثر با توهم عمق در مرکز آن بود. سریع به جلو تا امروز و Final Fantasy 7 Remake و Final Fantasy 16 سبک های مشابهی دارند، و من می گویم که شما نسبت به 13 شکایات بسیار کمتری در مورد آنها می شنوید. تا آن جهت تبدیل به هنجار شود.
Final Fantasy 12 یک بازی پرت بود و از زمان انتشارش با دنیای باز و طراحی گیم پلی عظیمش که بیشتر شبیه به یک MMO تک نفره است تا ورودی های FF نوبتی قدیمی، از آن زمان تا به حال عرضه شده است. یکی از چیزهایی که در مورد این سری دوست دارم این است که چگونه هر بازی از منحصر به فرد بودن با تمام دنیاها، سیستم های جنگی و شخصیت هایش نمی ترسد، اما جریان کلی Final Fantasy برای مدت طولانی به یک الگوی ثابت چسبیده است.
هنوز هم بازی می کند، به نظر می رسد، و احساس باورنکردنی دارد
در حالی که در نهایت در دندان رشد می کند، برای من اهمیتی نداشت که Final Fantasy 13 چه جهتی را اتخاذ کند. هنگامی که حزب پس از اولین اقدام به عنوان L'Cie شناخته می شود، همه آنها از هم جدا می شوند زیرا مجبور می شوند به ماجراجویی های جداگانه خود بروند. با جدا کردن این گروه به جفتهای غیرمحتمل، میتوانیم شخصیتهای مخالف قطبی را مشاهده کنیم و یاد بگیریم که در کنار یکدیگر کار کنند.
عزم راسخ لایتنینگ برای یافتن خواهرش نمیتواند با عدم تمایل هوپ به دفاع از خودش همخوانی داشته باشد، اما آنها تا زمانی که هر دو آماده حرکت به جلو باشند، جنبه نرمتری از یکدیگر بیرون میآورند. تا ساعتها بعد حزب دوباره به هم میپیوندد، آنها هم از نظر شخصی و هم از نظر مکانیکی افراد متفاوتی هستند.
مرتبط
Unpacking The Queerness Of Final Fantasy 13
سیزدهمین ورودی در این فرانچایز RPG محبوب، قلب عجیب و غریبی دارد.
بله، برخی از مناطق برای مدت طولانی ادامه مییابند و طراحی سطح گاهی اوقات به طرز تاسفباری تکرار میشود، اما به لطف یک سیستم جنگی باورنکردنی که اغلب خود را با اضافات جدید دوباره اختراع میکند، به ندرت مانند یک کار طاقت فرسا به نظر میرسد. سیستم تغییر پارادایم و در نهایت معرفی eidolons راه مناسبی برای متمایز ساختن هر نقش است. در حالی که چند باس نبرد وجود دارد که بسیار چالش برانگیز هستند، من آنها را با بهترین های این مجموعه در آنجا قرار می دهم. مسلماً این اوج سیستم نبرد نوبتی سری بود که حس هیجان انگیز حرکت و عمل را با یک میدان نبرد دائماً در حال تکامل که توسط تصمیمگیری استراتژیک تعریف میشود، ترکیب میکرد.
من همیشه از این ایده که گنجاندن گزینه “نبرد خودکار” به این معنی است که بازی خودش اجرا می شود، آزرده خاطر می شوم. در عمل، این گزینه تقریباً در نبردهای بعدی ضروری است زیرا تغییر نقش ها کلیدی است. در غیر این صورت زمان کافی برای انجام اقداماتی که نیاز دارید وجود ندارد.
زمانی که به Gran Pulse رسیدم و در نهایت طعم آزادی واقعی را چشیدم، احساس میکردم دستاوردی به دست آوردهام. اکنون میتوانم ماموریتهای مختلفی را انجام دهم که تمام مهارتهایم را پس از 30 ساعت یا بیشتر بهعنوان بخشی از یک روایت خطی، در معرض آزمایش قرار میدهند. رسیدن این پیشرفت خیلی طول می کشد و تعادلی است که سریال توانسته از آن زمان بهتر برقرار کند، اما تأثیر آن غیرقابل انکار است. یک دنیای باز گسترده درست زمانی خود را نشان می دهد که احساس می کند بازی به پایان خود نزدیک می شود. این به تنهایی باعث می شود Final Fantasy 13 تجربه ای ارزشمند برای یادآوری باشد.
Final Fantasy 13 در حال حاضر بیشتر از زمان عرضه به آن توجه می شود، اما همچنان مانند خاری در چشمان فرنچایز است که از تکان خوردن خودداری می کند. با وجود کاستیهایش، بازی بسیار خوب عمل میکند و سری را به گونهای پیش میبرد که هنوز هم تا به امروز از آن استقبال میکند.
Final Fantasy 13 اولین بازی از سه گانه بازی های RPG از Square Enix است که بر روی شخصیت Lightning متمرکز شده است. او باید با مقامات Cocoon مبارزه کند و در این روند به نجات خواهرش کمک کند.
فاینال فانتزی 13 امتحان خود را پس داده است. هنگامی که برای اولین بار در سال 2009 پس از سال ها تریلر خیره کننده و انتشار تدریجی اخبار منتشر شد، JRPG با ناله ای نسبی و با استقبال دوگانه وارد شد. این مجموعه ای از راهروها از لحاظ بصری زیبا و در عین حال به طرز دردناکی خطی بود که توسط یک سیستم جنگی به طور مسلم تاثیرگذار تقویت می شد، اما شخصیت هایی که متأسفانه به اندازه همه کسانی که قبلاً آمده بودند قانع کننده نبودند.
اما با نگاهی به گذشته، من همیشه برای ماجراجویی های سه گانه لایتنینگ نقطه نرمی خواهم داشت. نه تنها Final Fantasy 13، 13-2، و Lightning Returns همچنان خوب بازی می کنند و چشمگیر به نظر می رسند، بلکه نشان دهنده مسیری هستند که مجموعه برای آینده قابل پیش بینی در پیش خواهد گرفت. در واقع، شما می توانید ادعا کنید که فاینال فانتزی مدت طولانی تری خطی بودن را پذیرفته است.
15 سال بعد و فاینال فانتزی 13 یک کلاسیک سوء تفاهم است
به نظر می رسد مردم فراموش کرده اند که Final Fantasy 10 و Final Fantasy 13 واقعا چقدر شبیه هم هستند. هر دوی اینها تجربیات RPG نسبتاً خطی هستند که در آن اکثر نقشههایی که کاوش میکنید از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند و تنها تعداد انگشت شماری از گشتوگذارهای جانبی برای شرکت در آنها وجود دارد. در غیر این صورت فقط یک مسیر را برای پیشبرد روایت طی می کند.
در نهایت، به یک کشتی هوایی دسترسی پیدا میکنید که به شما امکان میدهد ماموریتهای جدید را انجام دهید و مکانهای قدیمی را دوباره ببینید تا شاهد تغییر Spira در غیاب شما باشید. اما اگر اینطور انتخاب کنید، همه این حواس پرتی را می توان نادیده گرفت.
اگر به یک رئیس دشوار برخورد کردید که نمی توانید آن را شکست دهید، تنها گزینه شما این است که استراتژی آن را بیاموزید، یا به عقب برگردید و تا زمانی که برای برنده شدن به اندازه کافی قدرتمند شوید، درگیر درگیری های یکنواخت شوید. هفت سال قبل از آمدن 13،
فاینال فانتزی 10 قبلاً درگیر یک نوع بلاک باستر سینمایی ساده و در عین حال موثر با توهم عمق در مرکز آن بود. سریع به جلو تا امروز و Final Fantasy 7 Remake و Final Fantasy 16 سبک های مشابهی دارند، و من می گویم که شما نسبت به 13 شکایات بسیار کمتری در مورد آنها می شنوید. تا آن جهت تبدیل به هنجار شود.
Final Fantasy 12 یک بازی پرت بود و از زمان انتشارش با دنیای باز و طراحی گیم پلی عظیمش که بیشتر شبیه به یک MMO تک نفره است تا ورودی های FF نوبتی قدیمی، از آن زمان تا به حال عرضه شده است. یکی از چیزهایی که در مورد این سری دوست دارم این است که چگونه هر بازی از منحصر به فرد بودن با تمام دنیاها، سیستم های جنگی و شخصیت هایش نمی ترسد، اما جریان کلی Final Fantasy برای مدت طولانی به یک الگوی ثابت چسبیده است.
هنوز هم بازی می کند، به نظر می رسد، و احساس باورنکردنی دارد
در حالی که در نهایت در دندان رشد می کند، برای من اهمیتی نداشت که Final Fantasy 13 چه جهتی را اتخاذ کند. هنگامی که حزب پس از اولین اقدام به عنوان L'Cie شناخته می شود، همه آنها از هم جدا می شوند زیرا مجبور می شوند به ماجراجویی های جداگانه خود بروند. با جدا کردن این گروه به جفتهای غیرمحتمل، میتوانیم شخصیتهای مخالف قطبی را مشاهده کنیم و یاد بگیریم که در کنار یکدیگر کار کنند.
عزم راسخ لایتنینگ برای یافتن خواهرش نمیتواند با عدم تمایل هوپ به دفاع از خودش همخوانی داشته باشد، اما آنها تا زمانی که هر دو آماده حرکت به جلو باشند، جنبه نرمتری از یکدیگر بیرون میآورند. تا ساعتها بعد حزب دوباره به هم میپیوندد، آنها هم از نظر شخصی و هم از نظر مکانیکی افراد متفاوتی هستند.

مرتبط
Unpacking The Queerness Of Final Fantasy 13
سیزدهمین ورودی در این فرانچایز RPG محبوب، قلب عجیب و غریبی دارد.
بله، برخی از مناطق برای مدت طولانی ادامه مییابند و طراحی سطح گاهی اوقات به طرز تاسفباری تکرار میشود، اما به لطف یک سیستم جنگی باورنکردنی که اغلب خود را با اضافات جدید دوباره اختراع میکند، به ندرت مانند یک کار طاقت فرسا به نظر میرسد. سیستم تغییر پارادایم و در نهایت معرفی eidolons راه مناسبی برای متمایز ساختن هر نقش است. در حالی که چند باس نبرد وجود دارد که بسیار چالش برانگیز هستند، من آنها را با بهترین های این مجموعه در آنجا قرار می دهم. مسلماً این اوج سیستم نبرد نوبتی سری بود که حس هیجان انگیز حرکت و عمل را با یک میدان نبرد دائماً در حال تکامل که توسط تصمیمگیری استراتژیک تعریف میشود، ترکیب میکرد.
من همیشه از این ایده که گنجاندن گزینه “نبرد خودکار” به این معنی است که بازی خودش اجرا می شود، آزرده خاطر می شوم. در عمل، این گزینه تقریباً در نبردهای بعدی ضروری است زیرا تغییر نقش ها کلیدی است. در غیر این صورت زمان کافی برای انجام اقداماتی که نیاز دارید وجود ندارد.
زمانی که به Gran Pulse رسیدم و در نهایت طعم آزادی واقعی را چشیدم، احساس میکردم دستاوردی به دست آوردهام. اکنون میتوانم ماموریتهای مختلفی را انجام دهم که تمام مهارتهایم را پس از 30 ساعت یا بیشتر بهعنوان بخشی از یک روایت خطی، در معرض آزمایش قرار میدهند. رسیدن این پیشرفت خیلی طول می کشد و تعادلی است که سریال توانسته از آن زمان بهتر برقرار کند، اما تأثیر آن غیرقابل انکار است. یک دنیای باز گسترده درست زمانی خود را نشان می دهد که احساس می کند بازی به پایان خود نزدیک می شود. این به تنهایی باعث می شود Final Fantasy 13 تجربه ای ارزشمند برای یادآوری باشد.
Final Fantasy 13 در حال حاضر بیشتر از زمان عرضه به آن توجه می شود، اما همچنان مانند خاری در چشمان فرنچایز است که از تکان خوردن خودداری می کند. با وجود کاستیهایش، بازی بسیار خوب عمل میکند و سری را به گونهای پیش میبرد که هنوز هم تا به امروز از آن استقبال میکند.

Final Fantasy 13 اولین بازی از سه گانه بازی های RPG از Square Enix است که بر روی شخصیت Lightning متمرکز شده است. او باید با مقامات Cocoon مبارزه کند و در این روند به نجات خواهرش کمک کند.