انتخاب سردبیر بازی سال، 2024

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
امسال من را درگیر بازی های متنوعی کرد، اما بهترین آنها دارای عناصر RPG قوی بودند. از بازسازی های مورد علاقه طرفداران گرفته تا عناوین اصلی و دنباله ها، هر ورودی در این لیست برای من یک تجربه ارزشمند است و می تواند برای شما نیز باشد!
محدود کردن به ده بازی آسان نبود، اما اینها عناوینی هستند که بیش از همه در طول سال توجه من را به خود جلب کردند. شما باید آنها را امتحان کنید، در غیر این صورت از دست می دهید. ما این را نمی خواهیم. اگر با انتخاب های من موافق نیستید، این چیز خوبی است که هر ویرایشگر در TheGamer لیست خود را انجام می دهد، و شما می توانید آنها را در اینجا بررسی کنید!
مرتبط
هر بازی سال و کجا آنها را بخریم
از زمان شروع آن در سال 2014 تا آخرین برنده، در اینجا جایی است که میتوانید تک تک بازیهای سال ارائه شده در The Game Awards را خریداری کنید.
10
Persona 3 Reload
Persona 3 برای من یک خاطره اصلی است، در صندلی عقب ماشین پدر و مادرم نشستهام و در حالی که با سایهها مبارزه میکنم، PSP را در دست گرفتهام. Persona 3 Reload یک بازسازی وفادار است، اگرچه من هرگز حذف قهرمان زن را نمی بخشم، به خصوص که تأثیر او در هر فرصت پاتوقی با هم تیمی های شما بازتاب می یابد. اما در غیر این صورت، این بازسازی فوق العاده است.
بازسازی مکانیکهای قدیمی برای کنترل مستقیم اعضای حزب، بهروزرسانی گرافیک و موسیقی، و بازگویی داستانی در مورد معنای زندگی و مرگ هنگام مواجهه با پایان جهان، همگی با هم جمع شدهاند تا Persona 3 Reload را شروعی شایسته برای فهرست GOTY من کنند. .
9
The Legend Of Zelda: Echoes Of Wisdom
بازی زلدا با زلدا در راس؟ من را ثبت نام کن مدل های شخصیت شایان ستایشی که در هرج و مرج دست و پنجه نرم می کردند برای جذب من کافی بود، اما پازل های پلتفرمر و راه حل های خلاقانه مرا درگیر خود نگه داشت. چرا هر مشکلی را با بوربلین یا بمب حل نمی کنید؟
از لحظه ای که لینک مجبور می شود در صندلی عقب بنشیند، همه چیز تغییر می کند. زلدا سرنوشت خود را در دست می گیرد و به او اجازه می دهد تا قهرمانی باشد که Hyrule به آن نیاز دارد، در حالی که اسموتی می خورد و با پری شیک شیک و شیک لذت می برد. اگرچه زلدا این بار یک قهرمان ساکت است، شخصیت پر سر و صدا و جاه طلبی هایش او را تبدیل به یک شاهزاده خانم قهرمان می کند که شایسته جایگاهی در لیست GOTY من باشد.
8
سال نوری مرزی
Lightyear Frontier نگهداری روزانه یک مزرعه فضایی را با کشف اسرار یک تمدن باستانی ترکیب می کند. در حین پاکسازی غازهای سمی مسموم کننده مناطق مختلف سیاره شخصی شما، چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد.
مطمئناً این یک وجود صلح آمیز است، و من ساعت ها به چمن زنی و مراقبت از سیاره ام صرف کردم. هر روز یک ماجراجویی جدید است و نیازی به نگرانی نیست که هیولاها برای محصولات شما بیایند. همه چیز با سرعت خود شما است، و اگرچه زیاد نیست، اما کار صادقانه است. من هر روز یک سیم کارت کشاورزی را در فضا روی یک سیاه چال میبرم.
7
فیلدهای میستریا
سیمهای کشاورزی در سالهای اخیر بسیار محبوبتر شدهاند، اما Fields of Mistria هر چیزی است که میتوانم از این ژانر بخواهم.
از حال و هوای شهر کوچک گرفته تا طلسمهای جادویی که میتوانم یاد بگیرم، این حال و هواها یادآور عناوین اولیه ماه Harvest هستند – اما عجیبتر و مدرنتر با جذابیت فانتزی. چیزی بیش از عشق در میستریا وجود دارد، و من قصد دارم همه رازها را برملا کنم.
همچنین به من اجازه داد تا به گاو کرکی عزیزم هاله و تاج بدهم، جمعه شبها در میخانه بازیهای رومیزی تماشایی انجام دهم، و به من این توانایی را داد که تا دیروقت بیرون بمانم بدون اینکه وسایلی را گم کنم یا به پزشک کمکی بپردازم. بالاخره می توانم با آرامش در معدن بیهوش شوم.
6
لیتل کیتی، شهر بزرگ
من در این ماجراجویی کوتاه و شیرین، تک تک دقیقه های آشفته گربه بودن را کاملا پذیرفتم. اگرچه داستان و مکانیک آن ساده است، این کاری است که می توانید با آنها انجام دهید که این بازی را بسیار خاص می کند. دزدی تلفن همراه از رهگذران یا ایجاد ویرانی در غرفه بازار محلی؟ خالص.
کارهای زیادی برای انجام دادن به عنوان یک بچه گربه کوچک در شهر بزرگ وجود دارد، از کمک به دوستان جدیدتان تا جمع آوری هر کلاهی از ماشین های خودکار. اگر چند ساعت وقت دارید، فرصت گشت و گذار در شهر و دیدن همه چیزهایی که دارد را از دست ندهید.
5
سیاه چال های هینتربرگ
پازل؟ بررسی کنید. سیاه چال ها؟ بررسی کنید. طمع شرکت ها محیط زیست را خراب می کند؟ بررسی کنید. وقتی دیدم Dungeons of Hinterberg در Steam ظاهر میشود، نمیدانستم چه انتظاری داشته باشم، اما برای همیشه از آن سپاسگزارم.
هر سیاهچال پر از معماها و چالشها است، در حالی که شهر هینتربرگ راههای زیادی برای ایجاد روابط ارائه میدهد که من دوست دارم در بازیهای دنج مانند این ببینم. سبک هنری منحصر به فرد آن را بیش از پیش برجسته می کند و به آن اجازه می دهد تا در میان دریای تجربیات مشابه نامی برای خود دست و پا کند.
4
Palworld
این عنوان بحث برانگیز من را در بخش بهتری از سال درگیر کرد. اگرچه من در کودکی هرگز وارد پوکمون نشدم، فقط می توانم تصور کنم که جوان بودن و عاشق هیولاهای جیبی این احساس را دارد.
البته اولین کاری که من سعی کردم انجام دهم این بود که یک انسان را بگیرم، و موفق شد! از آن به بعد، ساختن دهکده را مأموریت خود کردم. طبیعتاً شامل شکار دوستانی از پناهگاههای مختلف و فرار از دست پلیس بود، اما این چیزی است که Palworld را بسیار هیجانانگیز میکند. این GTA جمع آوری هیولا است، و من احمق خواهم بود اگر آن را از لیست GOTY خود حذف کنم.
3
عصر اژدها: محافظ
با گرافیک خیره کننده و داستانی گیرا، The Veilguard علیرغم اینکه نسبت به بازی های قبلی کوتاه مانده بود، توانست مرا مجذوب خود کند. نقش آفرینی آن گاهی اوقات لنگ می زند، اما هنوز لحظات بی شماری وجود داشت که باعث شد عواقب اعمالم را احساس کنم.
در حالی که حذف ایالتهای جهان کار دشواری است، The Veilguard همچنان گیمپلی غنی ارائه میکند و در عین حال بهترین بخشهای دارایی طولانی مدت خفته BioWare مانند مبارزه با هیولاهای نابود شده و به چالش کشیدن خدایان را در بر میگیرد. و البته، عاشقانههایی هستند که من بیش از حد به آنها علاقه دارم و نقشآفرینیهای من را مشخص میکنند.
2
Astro Bot
به عنوان یک دختر طرفدار هاردکور پلی استیشن، چگونه Astro Bot نتوانست در لیست GOTY من قرار بگیرد؟ پیچیدگی طراحی سطح پلتفرمر، کاملگرای درونی من را به چالش میکشد، در حالی که من را با جذابیت آن در هر مرحله خوشحال میکرد. Astro Bot مرا وادار کرد تا یک کاملگرا باشم و مجبورم کرد که وقتم را در کهکشانهای مختلف بگذرانم تا هر دوست گمشدهای را که داشت (و تکههای پازل) جمعآوری کنم.
Playroom نشان می دهد که این پسر کوچولو چه کاری می تواند انجام دهد، و دنباله آن هر چیزی است که یک پلتفرمر مدرن باید باشد. هر سطح دارای مکانیک های جدیدی است که قدیمی نمی شوند و صدها راز برای یافتن وجود دارد. برو کنار ساکبوی پلی استیشن یک طلسم جدید دارد و او شایان ستایش است.
1
بی نهایت نیکی
لحظه ای که دستم را روی نسخه بتای بسته گرفتم، قلاب شده بودم و نمی توانستم برای هیچ چیز خود را از میرالند دور کنم. انتخاب گسترده کمد لباس برای خود جوان ترم که عاشق لباس پوشیدن و باربی بود جذاب بود، در حالی که روح داستان و مضامین مالیخولیایی آن در مورد اینکه آیا آرزوها ارزش ایجاد کردن را دارند، در ریسمان قلبم نقش بسته بود.
در ابتدا نمی دانستم چه انتظاری داشته باشم، اما مطمئناً سرزمینی نبود که خدایان در آن مرده باشند و درگیری ها از طریق نمایش های مد حل شود. بازیهای قبلی Nikki روی موبایل با پاشنههای ده اینچی راه میرفت تا Infinity Nikki بتواند بدود. Infinity Nikki سطح بازیهای دنج را افزایش میدهد و سیاهچالهای پلتفرمر را با چالشهای Stylist و موجودات بامزه ترکیب میکند.
بعدی
چرا هر نامزد شایسته بازی سال است؟
ما هر روز یک قطعه برای هر یک از شش بازی نامزد جایزه بازی سال می نویسیم. این مرکز همه آنها را پیگیری می کند.
امسال من را درگیر بازی های متنوعی کرد، اما بهترین آنها دارای عناصر RPG قوی بودند. از بازسازی های مورد علاقه طرفداران گرفته تا عناوین اصلی و دنباله ها، هر ورودی در این لیست برای من یک تجربه ارزشمند است و می تواند برای شما نیز باشد!
محدود کردن به ده بازی آسان نبود، اما اینها عناوینی هستند که بیش از همه در طول سال توجه من را به خود جلب کردند. شما باید آنها را امتحان کنید، در غیر این صورت از دست می دهید. ما این را نمی خواهیم. اگر با انتخاب های من موافق نیستید، این چیز خوبی است که هر ویرایشگر در TheGamer لیست خود را انجام می دهد، و شما می توانید آنها را در اینجا بررسی کنید!

مرتبط
10
Persona 3 Reload
Persona 3 برای من یک خاطره اصلی است، در صندلی عقب ماشین پدر و مادرم نشستهام و در حالی که با سایهها مبارزه میکنم، PSP را در دست گرفتهام. Persona 3 Reload یک بازسازی وفادار است، اگرچه من هرگز حذف قهرمان زن را نمی بخشم، به خصوص که تأثیر او در هر فرصت پاتوقی با هم تیمی های شما بازتاب می یابد. اما در غیر این صورت، این بازسازی فوق العاده است.
بازسازی مکانیکهای قدیمی برای کنترل مستقیم اعضای حزب، بهروزرسانی گرافیک و موسیقی، و بازگویی داستانی در مورد معنای زندگی و مرگ هنگام مواجهه با پایان جهان، همگی با هم جمع شدهاند تا Persona 3 Reload را شروعی شایسته برای فهرست GOTY من کنند. .
9
The Legend Of Zelda: Echoes Of Wisdom
بازی زلدا با زلدا در راس؟ من را ثبت نام کن مدل های شخصیت شایان ستایشی که در هرج و مرج دست و پنجه نرم می کردند برای جذب من کافی بود، اما پازل های پلتفرمر و راه حل های خلاقانه مرا درگیر خود نگه داشت. چرا هر مشکلی را با بوربلین یا بمب حل نمی کنید؟
از لحظه ای که لینک مجبور می شود در صندلی عقب بنشیند، همه چیز تغییر می کند. زلدا سرنوشت خود را در دست می گیرد و به او اجازه می دهد تا قهرمانی باشد که Hyrule به آن نیاز دارد، در حالی که اسموتی می خورد و با پری شیک شیک و شیک لذت می برد. اگرچه زلدا این بار یک قهرمان ساکت است، شخصیت پر سر و صدا و جاه طلبی هایش او را تبدیل به یک شاهزاده خانم قهرمان می کند که شایسته جایگاهی در لیست GOTY من باشد.
8
سال نوری مرزی
Lightyear Frontier نگهداری روزانه یک مزرعه فضایی را با کشف اسرار یک تمدن باستانی ترکیب می کند. در حین پاکسازی غازهای سمی مسموم کننده مناطق مختلف سیاره شخصی شما، چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد.
مطمئناً این یک وجود صلح آمیز است، و من ساعت ها به چمن زنی و مراقبت از سیاره ام صرف کردم. هر روز یک ماجراجویی جدید است و نیازی به نگرانی نیست که هیولاها برای محصولات شما بیایند. همه چیز با سرعت خود شما است، و اگرچه زیاد نیست، اما کار صادقانه است. من هر روز یک سیم کارت کشاورزی را در فضا روی یک سیاه چال میبرم.
7
فیلدهای میستریا
سیمهای کشاورزی در سالهای اخیر بسیار محبوبتر شدهاند، اما Fields of Mistria هر چیزی است که میتوانم از این ژانر بخواهم.
از حال و هوای شهر کوچک گرفته تا طلسمهای جادویی که میتوانم یاد بگیرم، این حال و هواها یادآور عناوین اولیه ماه Harvest هستند – اما عجیبتر و مدرنتر با جذابیت فانتزی. چیزی بیش از عشق در میستریا وجود دارد، و من قصد دارم همه رازها را برملا کنم.
همچنین به من اجازه داد تا به گاو کرکی عزیزم هاله و تاج بدهم، جمعه شبها در میخانه بازیهای رومیزی تماشایی انجام دهم، و به من این توانایی را داد که تا دیروقت بیرون بمانم بدون اینکه وسایلی را گم کنم یا به پزشک کمکی بپردازم. بالاخره می توانم با آرامش در معدن بیهوش شوم.
6
لیتل کیتی، شهر بزرگ
من در این ماجراجویی کوتاه و شیرین، تک تک دقیقه های آشفته گربه بودن را کاملا پذیرفتم. اگرچه داستان و مکانیک آن ساده است، این کاری است که می توانید با آنها انجام دهید که این بازی را بسیار خاص می کند. دزدی تلفن همراه از رهگذران یا ایجاد ویرانی در غرفه بازار محلی؟ خالص.
کارهای زیادی برای انجام دادن به عنوان یک بچه گربه کوچک در شهر بزرگ وجود دارد، از کمک به دوستان جدیدتان تا جمع آوری هر کلاهی از ماشین های خودکار. اگر چند ساعت وقت دارید، فرصت گشت و گذار در شهر و دیدن همه چیزهایی که دارد را از دست ندهید.
5
سیاه چال های هینتربرگ
پازل؟ بررسی کنید. سیاه چال ها؟ بررسی کنید. طمع شرکت ها محیط زیست را خراب می کند؟ بررسی کنید. وقتی دیدم Dungeons of Hinterberg در Steam ظاهر میشود، نمیدانستم چه انتظاری داشته باشم، اما برای همیشه از آن سپاسگزارم.
هر سیاهچال پر از معماها و چالشها است، در حالی که شهر هینتربرگ راههای زیادی برای ایجاد روابط ارائه میدهد که من دوست دارم در بازیهای دنج مانند این ببینم. سبک هنری منحصر به فرد آن را بیش از پیش برجسته می کند و به آن اجازه می دهد تا در میان دریای تجربیات مشابه نامی برای خود دست و پا کند.
4
Palworld
این عنوان بحث برانگیز من را در بخش بهتری از سال درگیر کرد. اگرچه من در کودکی هرگز وارد پوکمون نشدم، فقط می توانم تصور کنم که جوان بودن و عاشق هیولاهای جیبی این احساس را دارد.
البته اولین کاری که من سعی کردم انجام دهم این بود که یک انسان را بگیرم، و موفق شد! از آن به بعد، ساختن دهکده را مأموریت خود کردم. طبیعتاً شامل شکار دوستانی از پناهگاههای مختلف و فرار از دست پلیس بود، اما این چیزی است که Palworld را بسیار هیجانانگیز میکند. این GTA جمع آوری هیولا است، و من احمق خواهم بود اگر آن را از لیست GOTY خود حذف کنم.
3
عصر اژدها: محافظ
با گرافیک خیره کننده و داستانی گیرا، The Veilguard علیرغم اینکه نسبت به بازی های قبلی کوتاه مانده بود، توانست مرا مجذوب خود کند. نقش آفرینی آن گاهی اوقات لنگ می زند، اما هنوز لحظات بی شماری وجود داشت که باعث شد عواقب اعمالم را احساس کنم.
در حالی که حذف ایالتهای جهان کار دشواری است، The Veilguard همچنان گیمپلی غنی ارائه میکند و در عین حال بهترین بخشهای دارایی طولانی مدت خفته BioWare مانند مبارزه با هیولاهای نابود شده و به چالش کشیدن خدایان را در بر میگیرد. و البته، عاشقانههایی هستند که من بیش از حد به آنها علاقه دارم و نقشآفرینیهای من را مشخص میکنند.
2
Astro Bot
به عنوان یک دختر طرفدار هاردکور پلی استیشن، چگونه Astro Bot نتوانست در لیست GOTY من قرار بگیرد؟ پیچیدگی طراحی سطح پلتفرمر، کاملگرای درونی من را به چالش میکشد، در حالی که من را با جذابیت آن در هر مرحله خوشحال میکرد. Astro Bot مرا وادار کرد تا یک کاملگرا باشم و مجبورم کرد که وقتم را در کهکشانهای مختلف بگذرانم تا هر دوست گمشدهای را که داشت (و تکههای پازل) جمعآوری کنم.
Playroom نشان می دهد که این پسر کوچولو چه کاری می تواند انجام دهد، و دنباله آن هر چیزی است که یک پلتفرمر مدرن باید باشد. هر سطح دارای مکانیک های جدیدی است که قدیمی نمی شوند و صدها راز برای یافتن وجود دارد. برو کنار ساکبوی پلی استیشن یک طلسم جدید دارد و او شایان ستایش است.
1
بی نهایت نیکی
لحظه ای که دستم را روی نسخه بتای بسته گرفتم، قلاب شده بودم و نمی توانستم برای هیچ چیز خود را از میرالند دور کنم. انتخاب گسترده کمد لباس برای خود جوان ترم که عاشق لباس پوشیدن و باربی بود جذاب بود، در حالی که روح داستان و مضامین مالیخولیایی آن در مورد اینکه آیا آرزوها ارزش ایجاد کردن را دارند، در ریسمان قلبم نقش بسته بود.
در ابتدا نمی دانستم چه انتظاری داشته باشم، اما مطمئناً سرزمینی نبود که خدایان در آن مرده باشند و درگیری ها از طریق نمایش های مد حل شود. بازیهای قبلی Nikki روی موبایل با پاشنههای ده اینچی راه میرفت تا Infinity Nikki بتواند بدود. Infinity Nikki سطح بازیهای دنج را افزایش میدهد و سیاهچالهای پلتفرمر را با چالشهای Stylist و موجودات بامزه ترکیب میکند.

بعدی
چرا هر نامزد شایسته بازی سال است؟
ما هر روز یک قطعه برای هر یک از شش بازی نامزد جایزه بازی سال می نویسیم. این مرکز همه آنها را پیگیری می کند.