چرا دیدگاه یک استودیو وسترن در مورد Ghost Of Yotei بسیار مهم است؟

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
برای کسی که عشق عمیقی به بازی های ژاپنی دارد، به ویژه آنهایی که روی زیبایی شناسی، فرهنگ و تاریخ آن تمرکز دارند، من به خصوص Ghost of Tsushima را دوست نداشتم. شاید به خاطر طراحی قدیمی و عمومی جهان باز یا شیوه ای بود که به خود می بالد که اکشن سامورایی آن چقدر سینمایی است. به نظر می رسد به جای اینکه چه احساسی دارد بازی کردن در مقایسه با Sekiro یا حتی Rise of the Ronin. اما این نیز تا حدی به غریزه محافظت از دیدن فرهنگ ژاپنی مربوط می شود، که دهه ها را در غرب گذرانده است و توسط یک استودیوی سه گانه غیر ژاپنی تصاحب شده است. با این حال، با Ghost of Yotei، من خوشبین تر هستم.
البته، این بازی اخیراً با جزئیات کمی معرفی شده است، بنابراین من نمی گویم که لزوماً یک تجربه گیم پلی بهبود یافته را ارائه می دهد (اگرچه وقتی صحبت از IP های جدید به میان می آید، دنباله ها اغلب می توانند مشکلات نسخه های قبلی خود را برطرف کنند، همانطور که قبلاً بود. مورد Assassin's Creed 2 و همچنین Uncharted 2 و Mass Effect 2).
در حالی که بسیاری از گفتگوهای آنلاین در مورد Ghost of Yotei که یک قهرمان زن جدید در Atsu داشته باشد، من واقعاً فکر نمی کنم که جنسیت به تنهایی یک بازی را بهتر یا بدتر کند. در عوض، این جهش به چند صد سال بعد و یک محیط جدید است که بیشتر من را شیفته خود می کند. اگر اینطور نیست رفع کنید مشکلاتی که من با بازی اول داشتم، احساس میکنم یک فرصت داستانگویی منحصربهفرد را فراهم میکند که خارجیهایی مانند ساکر پانچ بهترین موقعیت را برای استفاده از آن دارد.
Ghost Of Yotei می تواند به جای فرهنگ ژاپنی، فرهنگ تقریباً منقرض شده ای را نشان دهد
من می توانم بفهمم که چرا تسوشیما طرفداران خود را داشت، حداقل از نظر زیبایی شناسی سطح. مطمئناً زیبا به نظر می رسید، به خصوص اگر فکر کنید که یک بازی PS4 است. همچنین وقتی به فرهنگ سامورایی و ژاپنی فکر می کنیم، واقعاً تصور ما را دو چندان می کند. با این حال، حالت کوروساوا که بسیار تبلیغ شده بود نتوانست من را متقاعد کند (از مردم التماس میکنم شاهکار شکسپیر کارگردان، Ran، که با رنگهای زنده فیلمبرداری شده بود را تماشا کنند)، در حالی که گنجاندن سایر سنگهای محک فرهنگی، مانند روباهها، اونسنها، هایکوها، کاتانا و هواچا، که بسیاری از آنها حتی در آن زمان اختراع نشده بودند، مانند فتیشیسمی بود که به عنوان احترام پنهان شده بود.
اما فرصتی برای Yotei وجود دارد که دوباره «بازی ژاپن» نباشد، بلکه بیشتر متمایزتر باشد و چیز جالبی برای گفتن داشته باشد. چیزی که لزوماً تصویری درخشان از سرزمین خورشید در حال طلوع نخواهد بود. در واقع، صحنه حتی از نظر فنی ژاپن نیست، بلکه Ezo، منطقه ای در شمال کشور مجمع الجزایر است که امروزه با نام هوکایدو شناخته می شود، اما در سال 1603، سال ساخت بازی، هنوز خارج از حکومت ژاپنی ها بود. نام ازو در زبان ژاپنی در واقع به معنای “سرزمین بربرها” است.
به عبارت دیگر، این سرزمینی بود که مردم بومی آن، آینوها، توسط ژاپنیها که برای استعمار این قلمرو و تحت سلطه درآوردن آنها هجوم میآوردند، دیگر بودند. از اوایل دهه 1800، آینوها تحت یکسان سازی اجباری قرار گرفتند، از جمله سیاست جدا کردن زنان آینو از شوهرانشان برای ازدواج اجباری با مردان ژاپنی. در زمان بازسازی میجی (تولد ژاپن مدرن و امپریالیستی)، ازو تحت مدیریت ژاپن ضمیمه شد و به هوکایدو تغییر نام داد، در حالی که مردم آینو سرزمینشان را گرفته بودند و آنها از صحبت به زبان مادری و تمرین منع شدند. آداب و رسوم و اعمال مذهبی آنها.
پس چرا این مهم است؟ فکر نمی کنم تصادفی باشد که یوتی در سال 1603 در سپیده دم دوره شوگونات ادو اتفاق می افتد. در حالی که این دولت تلاش های استعماری خود را تا اواخر آن قرن آغاز نمی کرد، به این معنی است که بازی پتانسیل این را دارد که ازو و ساکنان بومی آن را همانطور که بودند به تصویر بکشد، از جمله آداب و رسوم آنها مانند خالکوبی، ماهیگیری، و شکار، و همچنین سنت شکار و پرورش توله خرس (که گفته می شود، تنها حیوانی که در تریلر اعلامیه قابل مشاهده است یک گرگ است). این جهان باز به جای بازگرداندن چک لیستی از فرهنگ های فرهنگی ژاپنی، می تواند درعوض بر فرهنگ تقریباً منقرض شده ای که مردم آن تنها به طور رسمی توسط رژیم ملی ژاپن در سال 2019 به عنوان یک مردم بومی شناخته شده بودند، نور بتاباند.
چرا دیدگاه بیرونی به نفع Ghost Of Yotei است؟
در حال حاضر نشانه هایی وجود دارد که چگونه این دنباله انتظارات از یک ماجراجویی سامورایی ژاپنی را زیر و رو می کند. موسیقی تریلر بیشتر به مضامینی از یک وسترن اشاره دارد، اما با یک شامیزن ژاپنی نواخته می شود، همان سازی که آتسو را می توان دید که بر پشت خود حمل می کند. این نشان میدهد که توسعهدهنده آمریکایی سعی نمیکند به شکلی بردهوار از یک فیلم سامورایی تقلید کند، اما همچنین گفتوگویی که فیلمهای سامورایی و وسترن همیشه داشتهاند را تایید میکند. حتی توانایی تسلط بر سلاح گرم به این معنی است که میتوانیم انتظار سبکهای مبارزهای متفاوتی را داشته باشیم که برخلاف روح سامورایی باشد (در واقع، آتسو به صراحت در هیچ ماده تبلیغاتی به عنوان سامورایی معرفی نشده است).
تا کنون، سازندگان تنها اشاره کرده اند که داستان داستان «انتقام سگ های ضعیف» است، در حالی که تریلر به شکار آتسو توسط «هر رونین» اشاره می کند. اما اگر او با فرار از دست شکارچیانش، در میان قوم آینو پناه بگیرد و به نوبه خود محافظ آنها شود، چه؟ در حالی که تسوشیما درباره ژاپن بود که مهاجمان مغول را دفع می کند، این بار ممکن است ژاپنی ها مهاجم باشند تا زمانی که شما بومی شده اید.
این قطعاً کارگردانی شجاعانه برای سریال خواهد بود، و ستون اصلی آن را حفظ می کند که شما را به عنوان یک جنگجوی سرگردان با تفسیری زیبا از ژاپن فئودالی بازی می کند، در عین حال گذشته استعماری ژاپن را نقد می کند و مفهوم هویت ملی ژاپن را به عنوان یکی از هویت های قومی به چالش می کشد. همگنی این در واقع نوعی انتقاد است که یک استودیوی غیرژاپنی مانند Sucker Punch بهترین موقعیت را برای آن دارد، نقدی که شاید شرکتهای ژاپنی با سلسله مراتب محافظهکارانه جرأت نکنند قایق را تکان دهند.
این چیزی منحصر به فرد ژاپن نیست – سیستم آموزشی بریتانیا دوست دارد میراث وحشیانه امپراتوری بریتانیا را پنهان کند. اما اغلب برای افشای این تاریکی به یک فرد خارجی نیاز است، مانند اینکه چگونه فیلمهای پرفروش با جدیترین انتقادات از امپریالیسم آمریکا از سوی فیلمسازان غیرآمریکایی میآیند.
من شخصاً ژاپن را خیلی دوست دارم، اما نسبت به مشکلات آن کور نیستم – یکی از برنامه های مورد علاقه من در حال حاضر پاچینکو است، که یک خانواده کره ای را در طول نسل ها دنبال می کند که آنها به ژاپن مهاجرت می کنند و ظلم و تبعیض که در آنها اعمال می شود. چه در دوران امپراتوری و چه پس از جنگ. این یک نگرش سالم است، زیرا خاص یا کامل بودن هر کشور یا فرهنگی می تواند ساده لوحانه، تحقیرآمیز و حتی خطرناک باشد. گفتن اینکه آیا ساکر پانچ با Yotei این مسیر را میگیرد و موفق میشود یا نه، سخت است، اما حداقل آن را جالبتر از تسوشیما خواهد کرد.
برای کسی که عشق عمیقی به بازی های ژاپنی دارد، به ویژه آنهایی که روی زیبایی شناسی، فرهنگ و تاریخ آن تمرکز دارند، من به خصوص Ghost of Tsushima را دوست نداشتم. شاید به خاطر طراحی قدیمی و عمومی جهان باز یا شیوه ای بود که به خود می بالد که اکشن سامورایی آن چقدر سینمایی است. به نظر می رسد به جای اینکه چه احساسی دارد بازی کردن در مقایسه با Sekiro یا حتی Rise of the Ronin. اما این نیز تا حدی به غریزه محافظت از دیدن فرهنگ ژاپنی مربوط می شود، که دهه ها را در غرب گذرانده است و توسط یک استودیوی سه گانه غیر ژاپنی تصاحب شده است. با این حال، با Ghost of Yotei، من خوشبین تر هستم.
البته، این بازی اخیراً با جزئیات کمی معرفی شده است، بنابراین من نمی گویم که لزوماً یک تجربه گیم پلی بهبود یافته را ارائه می دهد (اگرچه وقتی صحبت از IP های جدید به میان می آید، دنباله ها اغلب می توانند مشکلات نسخه های قبلی خود را برطرف کنند، همانطور که قبلاً بود. مورد Assassin's Creed 2 و همچنین Uncharted 2 و Mass Effect 2).
در حالی که بسیاری از گفتگوهای آنلاین در مورد Ghost of Yotei که یک قهرمان زن جدید در Atsu داشته باشد، من واقعاً فکر نمی کنم که جنسیت به تنهایی یک بازی را بهتر یا بدتر کند. در عوض، این جهش به چند صد سال بعد و یک محیط جدید است که بیشتر من را شیفته خود می کند. اگر اینطور نیست رفع کنید مشکلاتی که من با بازی اول داشتم، احساس میکنم یک فرصت داستانگویی منحصربهفرد را فراهم میکند که خارجیهایی مانند ساکر پانچ بهترین موقعیت را برای استفاده از آن دارد.
Ghost Of Yotei می تواند به جای فرهنگ ژاپنی، فرهنگ تقریباً منقرض شده ای را نشان دهد
من می توانم بفهمم که چرا تسوشیما طرفداران خود را داشت، حداقل از نظر زیبایی شناسی سطح. مطمئناً زیبا به نظر می رسید، به خصوص اگر فکر کنید که یک بازی PS4 است. همچنین وقتی به فرهنگ سامورایی و ژاپنی فکر می کنیم، واقعاً تصور ما را دو چندان می کند. با این حال، حالت کوروساوا که بسیار تبلیغ شده بود نتوانست من را متقاعد کند (از مردم التماس میکنم شاهکار شکسپیر کارگردان، Ran، که با رنگهای زنده فیلمبرداری شده بود را تماشا کنند)، در حالی که گنجاندن سایر سنگهای محک فرهنگی، مانند روباهها، اونسنها، هایکوها، کاتانا و هواچا، که بسیاری از آنها حتی در آن زمان اختراع نشده بودند، مانند فتیشیسمی بود که به عنوان احترام پنهان شده بود.
اما فرصتی برای Yotei وجود دارد که دوباره «بازی ژاپن» نباشد، بلکه بیشتر متمایزتر باشد و چیز جالبی برای گفتن داشته باشد. چیزی که لزوماً تصویری درخشان از سرزمین خورشید در حال طلوع نخواهد بود. در واقع، صحنه حتی از نظر فنی ژاپن نیست، بلکه Ezo، منطقه ای در شمال کشور مجمع الجزایر است که امروزه با نام هوکایدو شناخته می شود، اما در سال 1603، سال ساخت بازی، هنوز خارج از حکومت ژاپنی ها بود. نام ازو در زبان ژاپنی در واقع به معنای “سرزمین بربرها” است.
به عبارت دیگر، این سرزمینی بود که مردم بومی آن، آینوها، توسط ژاپنیها که برای استعمار این قلمرو و تحت سلطه درآوردن آنها هجوم میآوردند، دیگر بودند. از اوایل دهه 1800، آینوها تحت یکسان سازی اجباری قرار گرفتند، از جمله سیاست جدا کردن زنان آینو از شوهرانشان برای ازدواج اجباری با مردان ژاپنی. در زمان بازسازی میجی (تولد ژاپن مدرن و امپریالیستی)، ازو تحت مدیریت ژاپن ضمیمه شد و به هوکایدو تغییر نام داد، در حالی که مردم آینو سرزمینشان را گرفته بودند و آنها از صحبت به زبان مادری و تمرین منع شدند. آداب و رسوم و اعمال مذهبی آنها.
پس چرا این مهم است؟ فکر نمی کنم تصادفی باشد که یوتی در سال 1603 در سپیده دم دوره شوگونات ادو اتفاق می افتد. در حالی که این دولت تلاش های استعماری خود را تا اواخر آن قرن آغاز نمی کرد، به این معنی است که بازی پتانسیل این را دارد که ازو و ساکنان بومی آن را همانطور که بودند به تصویر بکشد، از جمله آداب و رسوم آنها مانند خالکوبی، ماهیگیری، و شکار، و همچنین سنت شکار و پرورش توله خرس (که گفته می شود، تنها حیوانی که در تریلر اعلامیه قابل مشاهده است یک گرگ است). این جهان باز به جای بازگرداندن چک لیستی از فرهنگ های فرهنگی ژاپنی، می تواند درعوض بر فرهنگ تقریباً منقرض شده ای که مردم آن تنها به طور رسمی توسط رژیم ملی ژاپن در سال 2019 به عنوان یک مردم بومی شناخته شده بودند، نور بتاباند.
چرا دیدگاه بیرونی به نفع Ghost Of Yotei است؟
در حال حاضر نشانه هایی وجود دارد که چگونه این دنباله انتظارات از یک ماجراجویی سامورایی ژاپنی را زیر و رو می کند. موسیقی تریلر بیشتر به مضامینی از یک وسترن اشاره دارد، اما با یک شامیزن ژاپنی نواخته می شود، همان سازی که آتسو را می توان دید که بر پشت خود حمل می کند. این نشان میدهد که توسعهدهنده آمریکایی سعی نمیکند به شکلی بردهوار از یک فیلم سامورایی تقلید کند، اما همچنین گفتوگویی که فیلمهای سامورایی و وسترن همیشه داشتهاند را تایید میکند. حتی توانایی تسلط بر سلاح گرم به این معنی است که میتوانیم انتظار سبکهای مبارزهای متفاوتی را داشته باشیم که برخلاف روح سامورایی باشد (در واقع، آتسو به صراحت در هیچ ماده تبلیغاتی به عنوان سامورایی معرفی نشده است).
تا کنون، سازندگان تنها اشاره کرده اند که داستان داستان «انتقام سگ های ضعیف» است، در حالی که تریلر به شکار آتسو توسط «هر رونین» اشاره می کند. اما اگر او با فرار از دست شکارچیانش، در میان قوم آینو پناه بگیرد و به نوبه خود محافظ آنها شود، چه؟ در حالی که تسوشیما درباره ژاپن بود که مهاجمان مغول را دفع می کند، این بار ممکن است ژاپنی ها مهاجم باشند تا زمانی که شما بومی شده اید.
این قطعاً کارگردانی شجاعانه برای سریال خواهد بود، و ستون اصلی آن را حفظ می کند که شما را به عنوان یک جنگجوی سرگردان با تفسیری زیبا از ژاپن فئودالی بازی می کند، در عین حال گذشته استعماری ژاپن را نقد می کند و مفهوم هویت ملی ژاپن را به عنوان یکی از هویت های قومی به چالش می کشد. همگنی این در واقع نوعی انتقاد است که یک استودیوی غیرژاپنی مانند Sucker Punch بهترین موقعیت را برای آن دارد، نقدی که شاید شرکتهای ژاپنی با سلسله مراتب محافظهکارانه جرأت نکنند قایق را تکان دهند.
این چیزی منحصر به فرد ژاپن نیست – سیستم آموزشی بریتانیا دوست دارد میراث وحشیانه امپراتوری بریتانیا را پنهان کند. اما اغلب برای افشای این تاریکی به یک فرد خارجی نیاز است، مانند اینکه چگونه فیلمهای پرفروش با جدیترین انتقادات از امپریالیسم آمریکا از سوی فیلمسازان غیرآمریکایی میآیند.
من شخصاً ژاپن را خیلی دوست دارم، اما نسبت به مشکلات آن کور نیستم – یکی از برنامه های مورد علاقه من در حال حاضر پاچینکو است، که یک خانواده کره ای را در طول نسل ها دنبال می کند که آنها به ژاپن مهاجرت می کنند و ظلم و تبعیض که در آنها اعمال می شود. چه در دوران امپراتوری و چه پس از جنگ. این یک نگرش سالم است، زیرا خاص یا کامل بودن هر کشور یا فرهنگی می تواند ساده لوحانه، تحقیرآمیز و حتی خطرناک باشد. گفتن اینکه آیا ساکر پانچ با Yotei این مسیر را میگیرد و موفق میشود یا نه، سخت است، اما حداقل آن را جالبتر از تسوشیما خواهد کرد.