بازی

من دیوار هادریان را قدم زدم و تنها چیزی که به دست آوردم این بازی تخته هولناک بود

نکات برجسته

  • راه رفتن روی دیوار هادریان یک چالش بود.
  • در حین راه رفتن، یک بازی رومیزی دو نفره با الهام از رومی ها که دیوار را ساختند، ساختم.
  • این بازی شامل گیم پلی استراتژیک بین رومی ها و بریتانیایی ها است که هنوز در مراحل اولیه توسعه است.



هفته گذشته در تعطیلات هفته‌ام سعی کردم طول دیوار هادریان را طی کنم. با این حال، به‌عنوان کسی که کارش آنها را مجبور می‌کند کاملاً بی‌تحرک باشند و آخر هفته‌ها با سرعت یک کودک نوپا سپری می‌شوند، به طرز تاسف‌باری برای این کار آماده نبودم. من و برادرم برنامه ریزی کرده بودیم که 84 مایل را به شش روز پیاده روی تقسیم کنیم و همه وسایلمان را روی پشت خود حمل کنیم. پس از روز اول، 17 مایلی طاقت فرسا در شهر نیوکاسل در تابستان شیرین انگلیسی، می دانستیم که اشتباه کرده ایم.

بلافاصله پس از آن، بسته های 20 کیلوگرمی خود را رها کردیم تا سبک سفر کنیم، همانطور که هر کوهنورد دیگری که با آن برخورد کردیم نیز این کار را انجام داده بود. اما خسارت وارد شده بود. من یک تاول پر از چرک داشتم که به کف هر پا رسیده بود، نه از کفش‌های پیاده‌روی نامناسب، بلکه از برخورد گام‌های سنگین زیر نور آفتاب. یک روز بعد، زانوهایم شروع به تسلیم شدن کردند، احتمالاً به لطف راه رفتن لنگانم و شیب مداوم.


شرکتی به نام Hadrian's Haul کیف های ما را از کمپینگ به محل کمپ حمل می کرد.

من تقریباً به کارلایل رسیدم و چهار روز از شش روز مورد نظر را پیاده طی کردم. برادرم، که خیلی کمتر مجروح شده بود، اما هنوز کاملاً ناتوان بود، دو مرحله آخر سفر را برای یک شاهکار چشمگیر به پایان رساند. من به آنچه به دست آوردم افتخار می کنم، به خصوص که توانستم بخش میانی دیوار را با صخره های خیره کننده و بخش های طولانی از دیوار باقی مانده ببینم (در دو روز اول یا آخر عملا هیچ کدام وجود نداشت). اما من با وجدان نمی توانستم برای خودم یک تی شرت باحال بخرم که روی آن عبارت «I Walked The Wall» نقش بسته بود.


شخصیت Ryse Son of Rome به ارتش روم در نبرد نگاه می کند

به همین ترتیب، تنها چیز جالب در هر یک از فروشگاه‌های هدیه موزه که از آنها عبور کردیم (در قلعه‌هایی مانند ویندولاندا و بردوسوالد) یک لباس کامل از زره رومی بود، چیزی که نه می‌توانستم آن را در کوله پشتی‌ام حمل کنم و نه جایی برای آن در خانه پیدا کنم. به این ترتیب من بی سوغاتی بودم. مگر اینکه…

خانم ها و آقایان یک بازی تخته ای درست کردیم. من ممکن است نویسنده باشم و ممکن است بازی کنم، اما قبلاً هرگز سعی نکرده‌ام یک بازی رومیزی بسازم، مگر اینکه در کودکی کاراکترهای ارباب حلقه‌ها را به تخته مونوپولی بچسبانید و فقط مونوپولی را بازی کنم، مگر اینکه Gothmog و Bill را بخرید. پونی به جای Old Kent Road و Mayfair.


باید به خاطر داشته باشید، زمانی که 11 ساعت در روز را با دوست خود به پیاده روی می گذرانید، به راه هایی برای گذراندن زمان نیاز دارید. ما سعی کردیم پوکمون های شروع مورد علاقه خود را از هر منطقه و سپس به طور کلی (برای من سینداکیل)، پوکمون افسانه ای مورد علاقه ما (لوجیا)، پوکمون اصلی مورد علاقه ما که تکامل نمی یابد (کانگاسخان؟ پینسیر؟)، پوکمون های مرحله میانی مورد علاقه ما ( Dragonair، اما Piloswine نزدیک است)، لیست های لایه Eeveelution ما، تیم های ما اگر رهبران ورزشگاه بودیم (از نوع الکتریکی است، می توانید لیست کامل را حدس بزنید).

سینداکیل در حال استفاده از فوران است

ما در انبوهی از شرم Warhammer خود، آنچه را که در آن لحظه تماشا می‌کردیم و بازی می‌کردیم، دویدیم، چند سفر تئاتر را در تقویم‌هایمان رزرو کردیم، و سپس متوجه شدیم که حدود دو ساعت و نیم از شروع راه رفتنمان گذشته است. با توجه به اینکه قبل از اینکه به چیزهای خوب برسیم حدود ده ساعت راه B راه داشتیم، باید چیز دیگری برای گپ زدن وجود داشت.


بنابراین، چیزی را که مدتی در آن فکر می‌کردم، شفاهی بیان کردم، ایده‌ای که در ذهنم رسوخ کرده بود و زیر آفتاب ظهر پخته می‌شد. یک بازی رومیزی دو نفره، که در آن یکی از بازیکنان کنترل رومی‌های مهاجم را به دست می‌گیرد و تلاش می‌کند تا دیوار هادریان را بسازد که از والسند در شرق شروع می‌شود و به Bowness-on-Sea در غرب ختم می‌شود، و بازیکن دیگر بریتانیایی‌ها را کنترل می‌کند که ناامیدانه تلاش می‌کنند. این تلاش برای استعمار و تجزیه کشورشان را متوقف کنید.

این یک ایده ساده است، اما ما در مراحل اولیه نمونه سازی کاملاً در ذهن خود کار کردیم. ما متوجه شدیم که رومی‌ها چگونه دیوار را می‌سازند (واحدها می‌توانند در هر پیچ دفاع یا ساختن را انتخاب کنند)، ساخت هر بخش از دیوار چند نوبت طول می‌کشد (یک واحد سه دور، اما سه واحد یک دور و غیره). و چگونه بریتانیایی‌های بومی می‌توانند آن را مختل کنند (حمله به بخش‌های دیوار برای تخریب و برهم زدن آنها).


پیرمرد رومی در حال فریاد زدن بر روی تپه-1

این یک سناریوی نبرد تن به تن نیست، هدف هیچ یک از طرفین محو کردن طرف مقابل نیست و انجام این کار باید فوق العاده دشوار باشد. ما خود دیوار را به ده بخش کاهش دادیم، نقاط قوت تقریبی را برای هر نیرو مشخص کردیم، و حتی چند آزمایش (بسیار ابتدایی) بازی را به طور کامل در ذهن خود انجام دادیم. مانند گاو آهنی و سولاس که شطرنج ذهنی بازی می‌کنند، به جز اینکه در یک بازی، ما دائماً قوانین آن را تغییر می‌دادیم و هیچ‌کدام از ما در پایان بد رفتار نمی‌کردیم.


عصرها، پیشرفت‌هایمان را یادداشت می‌کردم، و در پایان روز چهارم، آخرین شب اردوی من در هفته، یک مجموعه قوانین کامل داشتیم. ما احتمالاً برخی از نکات اساسی را نادیده گرفته‌ایم و قطعاً آنقدر تست نکرده‌ایم که بازی را کاملاً متعادل کنیم، اما با این وجود این یک بازی است. من قصد دارم آن را در مقطعی منتشر کنم، احتمالاً به صورت PDF A4 که به صورت رایگان در Itch.io توزیع شده است، اما به کار بسیار بیشتری نیاز دارد.

در حال حاضر، فقط بریتانیایی‌ها می‌توانند مبارزه را آغاز کنند (قانونی که من خیلی دوست دارم)، و برای هر واحد حمله‌کننده، یک d6 روی قسمتی از دیوار قرار می‌دهند، در مقایسه با d10‌های رومی‌ها در هر واحد. رومی‌ها در مقابل مهاجمان برهنه، مدافعان زره پوش سنگینی هستند و با محدودیت‌های نوبتی مجبور می‌شوند تا نیروهای خود را به نام گسترش نازک کنند، بنابراین باید قدرتمند باشند. سازندگان مشغول استخراج معادن و آجرکاری هستند، با این حال، بنابراین ممکن است در جنگ مورد استفاده قرار نگیرند، که باعث ایجاد تعادل بیشتر می شود. بخش‌های تکمیل شده دیوار نیز رومی‌ها را آزار می‌دهد، اما اینکه آیا d3 باشد یا یک تخت 3 هنوز تصمیم‌گیری نشده است.


مردی با لباس قرمز و سفید در پله های پانتئون روم ایستاده بود

این سیستم تاکنون در چند شبیه‌سازی تک نبرد کار کرده است، اما قبل از اینکه مطمئن شویم باید چند ساعت را با این نمونه اولیه «تمام‌شده» وقت بگذاریم. با این حال، بسیار مهم است، از زمانی که من در خانه بودم و به اینترنت دسترسی داشتم، متوجه شدم که قبلاً بازی مشابهی وجود ندارد، که نگرانی بزرگی بود زیرا ما در حال طراحی ذهن بودیم.

من ممکن است یک تی شرت جشن نگرفته باشم، شاید تمام پهنای کشور را به پای لژیونرهای اوایل قرن دوم نپیموده باشم، اما یک بازی رومیزی را با همدیگر خلق کردم که فکر می کنم ممکن است کمی سرگرم کننده باشد. و این همان چیزی است که چمن را لمس می کند، درست است؟

3:17

بعد

چرا هیچ بازی ویدیویی خوبی درباره رومی ها وجود ندارد؟

من حداقل روزی یک بار به امپراتوری روم فکر می کنم. چرا توسعه دهندگان بازی نمی کنند؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا