بهترین بازی هایی که سری A را احیا کردند

بازی های ویدیویی می آیند و می روند. موفقترینها اغلب به سریالهای طولانی و مداوم تبدیل میشوند، با ورودیها و اسپینآفهای متعدد و گاهی اوقات بیشتر. اما همه بازیهای ویدیویی پس از انتشار پیشرفت نمیکنند، زیرا بسیاری از آنها دنباله یا اسپین آف دریافت نمیکنند. برخی از خوششانسترها این کار را انجام میدهند، و زمانی که در دستان درست باشند، دنبالهها و اسپینآفها میتوانند موفقیت بزرگی باشند.
با این حال، برخی از سری بازی های ویدیویی به طور ناگهانی متوقف می شوند. یا به این دلیل که آخرین ورودی مخاطبی را جذب نکرد، یا به این دلیل که نقدهای منفی دریافت کرد. اگر آنها خوش شانس باشند، و اگر توسعه دهندگان و ناشران مایل باشند، می توان آنها را احیا کرد، با یک زندگی جدید بازگرداند، بازی قبلی یک ضربه در رادار است.
10 Mass Effect: Legendary Edition
زمانی که Mass Effect 3 منتشر شد، با واکنش های متفاوتی مواجه شد. نه تنها بخش بزرگی از بازیکنان پایان را دوست نداشتند، بلکه برخی نمیتوانستند شخصیتها و پیشرفتهای خود را از بازیهای قبلی وارد کنند، ویژگی اصلی این سهگانه.
سپس Mass Effect: Andromeda با پاسخی متفاوت منتشر شد. با اینکه عده ای از داستان، انیمیشن و ساختار قدیمی خوششان نمی آید. نسخه ریمستر شده Legendary Edition کمی چیزها را احیا کرد و بازیکنان جدید را جذب کرد و گیم پلی مدرن و ترفندهای بصری را در درجه اول به بازی اول ارائه کرد. برای بسیاری، عشقی که به سریال داشتند را دوباره زنده کرد.
9 Gears Of War 4
Gears of War 3 آخرین بازی Epic Games به عنوان یک توسعه دهنده در سری محبوب Xbox بود. این آخرین ورودی در یک سه گانه از بازی ها بود که برای جمع بندی داستان و پایان دادن به کمان شخصیت ها طراحی شده بود. پس از انتشار، نقدهای خوبی را به دست آورد و موفقیت بزرگی بود.
مایکروسافت و ایکس باکس می خواستند این سری ادامه پیدا کند. People Can Fly آمد و با Epic Games در Gears of War: Judgment همکاری کرد، که نقدهای خوبی دریافت نکرد و موفقیت چندانی نداشت. پس از آن، The Coalition برای ساخت بازی بعدی Gears، Gears of War 4 تشکیل شد که این سری را به ریشه های اصلی خود با تمرکز بر ترس و شخصیت ها بازگرداند و این مجموعه را دوباره در کانون توجه قرار داد.
8 Resident Evil 7: Biohazard
رزیدنت اویل 5 و رزیدنت اویل 6 هر دو با واکنش های متفاوتی عرضه شدند، علیرغم اینکه موفقیت های مالی بزرگی برای کپکام به همراه داشتند. برای بسیاری، سری Resident Evil راه خود را گم کرده بود، با تأکید بر اکشن به جای وحشت، و اجازه می داد داستان پیچیده تر و گسترده تر شود، همراه با عناصر عجیب و غریب تر و دیوانه تر.
Resident Evil 7 آمد و سری را به نوعی ریبوت کرد. این دیدگاه را به اول شخص تغییر داد، بیشتر بر روی ترسناک تمرکز کرد تا اکشن، و سریال را به ریشه های ترسناک بقا بازگرداند. فروش خوبی داشت و احیا شد و راه را برای بازسازی های موفق و همچنین دنباله ای با نام Resident Evil: Village هموار کرد.
7 سه گانه Crash Bandicoot N. Sane
Naughty Dog سه بازی اول Crash Bandicoot را توسعه داد که همچنان مورد علاقه طرفداران بوده است. پس از آن، مجموعهای از دنبالهها و اسپینآفهای کمتر موفق منتشر شدند که هر کدام با هیاهو یا توجه کمی میآمدند و میرفتند. چیزی که زمانی یک طلسم نمادین پلی استیشن بود کم کم در حال فراموش شدن بود.
سپس، Toys For Bob سه بازی اصلی Naughty Dog را بازسازی کرد و تصاویر و صداهای مدرن را اضافه کرد و آنها را به طرفداران مشتاقانه و همچنین طرفداران جدید ارائه کرد. این سه گانه فوق العاده خوب فروخت، به اندازه ای که یک بازی دنباله دار جدید و همچنین بازسازی بازی Crash Team Racing را تضمین کند.
6 Tomb Raider (2013)
بازیهای اصلی PlayStation Tomb Raider به چند چیز معروف هستند که بسیاری از آنها آنقدرها هم پیر نشدهاند. این سری به انتشار بازیها ادامه داد، اما به ندرت به موفقیت بزرگی که قبلاً داشتند، دست یافت. تا اینکه کریستال داینامیکس تصمیم گرفت سری را دوباره راه اندازی کند.
با الهام از شوالیه تاریکی و کازینو رویال، راهاندازی مجدد Tomb Raider بر ریشههای لارا، با دنیای، لحن و ظاهری سنگآلود و مستحکم متمرکز شد. همچنین محیطهای بازتر و بزرگتر و همچنین مکانیکها و پازلهای جنگی جدید را اضافه کرد. راه اندازی مجدد آنقدر موفقیت آمیز بود که دو دنباله داشت.
5 شاهزاده ایرانی: شن های زمان
بازی کلاسیک، اسکرول جانبی، پازلی، اکشن طرفداران خود را داشت. اما برای بسیاری، کمی قدیمی و قدیمی بود و در مقایسه با دیگر بازیهای مشابه خود، استقبال چندانی از آن نشد. خالق اصلی آن بازی تصمیم گرفت سری را دوباره راه اندازی کند و آن را وارد دوران مدرن کند و تقریباً همه چیز را تغییر دهد. شاهزاده ایرانی: شن های زمان بود.
راهاندازی مجدد در منظر سوم شخص با تمرکز بیشتر بر داستان، شخصیت و زیباییشناسی ظاهر شد. همچنین دارای مکانیک زمان است که به بازیکنان امکان می دهد گیم پلی را به عقب برگردانند، چیزی که خود را از بازی های دیگر متمایز می کند. راه اندازی مجدد اکنون در بین طرفداران محبوب است. در سال 2008، راهاندازی مجدد دیگری ساخته شد که عملکرد خوبی نداشت، بنابراین بازی بعدی که عرضه شد دنبالهای بر راهاندازی مجدد اصلی بود و نشان میداد که چقدر مورد توجه است.
4 مورتال کامبت (2011)
Mortal Kombat 2011 نه تنها راهاندازی مجدد داستان بود، که شامل سفر در زمان میشد که رویدادهای سه بازی اول را بازگو میکرد، بلکه این سری را برای بازیکنان بیشتری نیز به ارمغان آورد. بازیهایی که قبل از راهاندازی مجدد منتشر شدهاند، همگی مورد بازبینی بدی قرار نگرفتهاند، و نه همه آنها فروش وحشتناکی داشتهاند. آنها فقط به بازیکنان پایبند نبودند، آنها در سه بعدی شدن تلاش کردند و شکست خوردند، و با رقابت سنگین دیگر بازی های مبارزه ای روبرو شدند.
راهاندازی مجدد، سریال را به ریشههای جنگی دوبعدی خود بازگرداند، با تمرکز بیشتر بر خشونت و کمبت، با داستانی که طرفداران سریال از آن استقبال کردند. سپس با دنبالههای بسیار موفق دنبال شد و ثابت کرد که سریال قویتر از همیشه بازگشته است.
3 Doom (2016)
تکرار Doom در سال 2016 اولین تلاش برای راه اندازی مجدد سری نبود. اما این اولین تلاشی بود که ماندگار شد و نشان از جذابیت و موفقیت آن داشت. در این سفر، سری Doom به مکانیک تیراندازی سریعتر و چابکتر خود بازگشت. چیزی که Doom 3 با تمرکز روی تیراندازی آهسته تر و ترسناک تر از آن جلوگیری کرد.
Doom 2016 همچنین به دلیل داستان سرایی اش مورد احترام قرار گرفت و بسیاری از طراحی سطح آن و روشی که در آن جهان و علم و دانش شکل گرفت، تمجید کردند. این بازی دنبالهای را ایجاد کرد که بازی سریعتر و دیوانهکنندهتر خود را ادامه داد، اما به اندازه بازی 2016 با مردم همراه نشد.
2 ولفنشتاین: نظم جدید
برای بسیاری، سریال Wolfenstein صرفاً در مورد کشتن نازیها است، و اگرچه این ممکن است برای برخی خوب باشد، بسیاری از آنها کمی بیشتر از آن میخواستند. id Software این سری را به MachineGames سپرد که نه تنها مکانیک های تیراندازی را بهبود بخشید، بلکه داستان بسیار جذاب تری را به مجموعه اضافه کرد.
بازی جدید در یک تاریخ متناوب با شخصیتهای بسیار جذابتر و جذابتر، داستانی بسیار دقیقتر و شما نازیها را نیز کشتید. این بازی جوایز متعددی را برای گیم پلی خود به دست آورد و یک دنباله، یک اسپین آف و الحاقات DLC را ایجاد کرد.
1 مرد عنکبوتی (2018)
بازیهای مرد عنکبوتی بسیاری وجود داشته است و بازیهای بسیار دیگری که شخصیت اصلی را نیز دارند. برای مدت طولانی، تنها فیلم خوب مرد عنکبوتی 2 بود که بر اساس فیلمی به همین نام ساخته شد. وقتی کلیدهای این سری به Insomniac داده شد، آنها همچنین بهترین بازی مرد عنکبوتی را ساختند.
مرد عنکبوتی 2018 هر کاری که یک طرفدار مرد عنکبوتی می خواست انجام داد. این داستان یک داستان ابرقهرمانی جذاب و کمیک با شخصیتهای توسعهیافته را روایت میکند، به شما اجازه میدهد با استفاده از ابرقدرتها و ابزارها با آدمهای بد بجنگید، و مهمتر از همه، به شما اجازه میدهد در سطح شهر در وب بچرخید. بازی Spider-Man 2018 نه تنها یک بازی مرد عنکبوتی عالی بود، بلکه یک بازی عالی بود، کاری که حتی مرد عنکبوتی 2 هم نمی توانست انجام دهد. علاوه بر این، فروش و عملکرد فوق العاده خوبی داشت و به یکی از برترین سری های پلی استیشن تبدیل شد.