برنامه نویسی

چگونه یک تیم هدایت می تواند یک پروژه جدید را بفهمد وقتی هیچ چیز مشخص نیست؟

سلام! نام من ماریا است ، و من یک توسعه دهنده اصلی تیم و پس زمینه در Byteminds هستم. اگر هر پروژه جدید از ابتدا شروع شود ، زندگی به عنوان یک تیم رهبری آسان تر خواهد بود. اما واقعیت متفاوت است: شما اغلب باید کد شخص دیگری را بپوشید ، معماری قدیمی را درک کنید ، زمینه گریزان را بگیرید و هرج و مرج را ترتیب دهید.

وقتی یک پروژه از تیم دیگری تحویل داده می شود – به ویژه هنگامی که مستندات تکه تکه می شوند ، تصمیمات نامشخص است و وابستگی ها آشکار نیستند. بنابراین ، چگونه می توانید به سرعت سرعت خود را از دست دهید ، از گم شدن در عدم اطمینان خودداری کنید و روند کار را به شکلی سازماندهی کنید که به تیم کمک کند تا به طور مؤثر کار کند؟

در این مقاله ، من تجربه خود را به اشتراک می گذارم: من توضیح می دهم که چگونه یک پروژه پیچیده را درک کنم ، فرآیندها را ایجاد کنم و آن را مانند “خودتان” احساس کنم.

چگونه در یک پروژه جدید غرق نشویم

هر پروژه جدید با استرس (یا بسیاری) استرس همراه است. اما اگر می دانید کدام رشته ها را بکشید ، قابل کنترل می شود. در اینجا چند مرحله وجود دارد که می تواند کمک کند:

بردار را تنظیم کنید: چرا ما این کار را می کنیم؟ درک کنید که چرا پروژه شما در وهله اول وجود دارد. فروش؟ بهبود UX؟ عملکرد جدید را اضافه می کنید؟ اگر آنها هدف نهایی را درک نکنند ، هدایت تیم نمی تواند مؤثر باشد. برای شناسایی شاخص های موفقیت کلیدی با تجارت یا مشتری شروع کنید و سپس سعی کنید از نظر ذهنی “این اهداف را با کار خود تراز کنید. سناریوهای اصلی کاربر را روشن کنید.

نقشه بکشید: معماری در زیر یک ذره بین. شما باید یک نمودار واضح از نحوه تعامل همه اجزای سیستم داشته باشید. کدام سرویس ها با کدام سیستم تعامل دارند؟ داده های ذخیره شده چیست؟ در صورت وجود مستندات را مطالعه کنید. اگر اینطور نیست ، خودتان شروع به جمع آوری آن کنید. اطمینان حاصل کنید که هر یک از اعضای تیم به اطلاعات به روز دسترسی دارند. داده های موجود را تأیید کنید: با تیم فعلی و مشتری کار کنید تا اطمینان حاصل شود که داده ها هنوز مرتبط و قابل استفاده هستند.

شرح تصویر

در مرحله ورود به سیستم ، نیازی به جزئیات اجرای آن نیست. شما فقط باید بفهمید که اسناد فعلی ، چگونگی تنظیم پروژه و چه ادغام ، ورود به سیستم و نظارت وجود دارد. به بخش هایی که مطمئن نیستید چگونه به آنها نزدیک شوید ، توجه ویژه ای داشته باشید.

هرج و مرج را بردارید: ماتریس دسترسی. هنگامی که یک پروژه شامل بسیاری از افراد و سیستم ها است ، دسترسی به هرج و مرج اولین چیزی است که باید مرتب شود. یک ماتریس دسترسی ایجاد کنید: مشخص کنید چه کسی باید به کدام سیستم دسترسی داشته باشد و چه کسی نباید. این جدول هنگام سوار شدن به کارمندان جدید ، یک نجات دهنده خواهد بود و در وقت خود صرفه جویی می کند. به سادگی کارمندان جدید را از طریق ماتریس دسترسی قدم بزنید و در صورت وجود مجوزها به سرعت به مشتری دسترسی پیدا کنید.

شرح تصویر

تحویل: اسرار انتقال دانش موفق

تحویل جلساتی است که “دست های قدیمی” این پروژه دانش اساسی را برای افراد تازه وارد منتقل می کند. بسیاری از افراد با آنها به عنوان تشریفات رفتار می کنند ، اما این یک اشتباه بزرگ است.

تمرکز: جلسات خاص موضوع. انتقال به موضوعات متمایز: معماری ، استقرار ، QA و غیره. این امکان تمرکز و آماده سازی بهتر را فراهم می کند. قبل از هر جلسه ، هرگونه مستندات موجود را در مورد موضوع مرور کنید و سؤالات را تهیه کنید. برای جلوگیری از هدر رفتن وقت در بحث های غیر ضروری ، حتماً این سؤالات را با شرکت کنندگان به اشتراک بگذارید.

سوالات ناراحت کننده بپرسیدبشر در مورد اشتباهات معمولی که تیم قدیمی مرتکب شده است سؤال کنید. سخت ترین جنبه های پروژه چیست؟ آیا ویژگی های مهم و غیر آشکار وجود دارد که در هیچ کجا ثبت نشده است؟ در صورت نیاز به بارگذاری تغییرات یا اجرای تست های فردا ، چه اطلاعاتی وجود ندارد؟ شما می توانید این سؤالات را از قبل جمع آوری کرده و قبل از تماس آنها را به مشتری ارسال کنید – این باعث می شود مکالمه معنی دار تر شود و به همه اجازه می دهد تا روی ملزومات متمرکز شوند.

اطلاعات را از دست ندهید: جلسات ضبط. همه تحویل ها را ضبط کرده و ضبط ها را در دسترس عموم قرار دهید. اگر یک عضو جدید تیم بخواهد به سرعت سرعت بگیرد ، این مفید خواهد بود. حتی چند ماه بعد ، می توانید برای یادآوری جزئیات به این ضبط ها مراجعه کنید. اعضای جدید تیم می توانند به جای بمباران همکاران باتجربه تر با سؤالات بی پایان در گپ ، ضبط ها را مرور کنند.

برنامه ریزی عاقلانه: وظایف و اولویت ها

چگونه می توانید وظایف خود را توزیع کنید تا اطمینان حاصل کنید که همه چیز مهم انجام می شود ، بدون هدر دادن منابع؟ کلیدها در حال برنامه ریزی و حسابرسی هستند.

باقیمانده را درک کنیدبشر باقیمانده فعلی را مرور کنید. کدام کارها مهم است؟ کدام یک را می توان به تعویق انداخت؟ به عنوان مثال ، اگر می دانید که این پروژه در یک سال دوباره طراحی خواهد شد ، کار بر روی به روزرسانی های معماری ممکن است غیر ضروری باشد. وظایف را بر اساس اهداف کلی پروژه اولویت بندی کنید.

انجام یک حسابرسی: این بیمه شماست. حتی اگر مشتری نیازی به حسابرسی نداشته باشد ، این کار را برای خودتان انجام دهید. ارزیابی معماری ، ادغام و بدهی فنی. این امر به شناسایی نقاط ضعف سیستم کمک می کند و در صورت بروز اشتباه ، به عنوان شبکه ایمنی شما خدمت می کند.

شرح تصویر

حسابرسی به شما کمک می کند خطرات و محدودیت ها را در اوایل تعریف کنید. اگر مشتری به طور ناگهانی نیاز به عملی داشته باشد که سیستم نتواند از آن پشتیبانی کند ، همیشه چیزی برای نشان دادن آنها دارید. بزرگترین چالش در اینجا معمولاً مشکل “تخته سنگ خالی” است – شما نمی دانید که چقدر زمان می برد یا ابتدا باید انجام شود. می توانید کد را بی وقفه حفر کنید ، اما هیچ کاری برای انجام این کار وجود ندارد. روی اولویت های کلیدی تمرکز کنید. به عنوان مثال ، فقط به موضوعات مربوط به عقب مانده فعلی و ویژگی نزدیک به اجرای آن نگاه کنید.

گاهی اوقات شما نیاز به ارزیابی مجدد تخمین دارید – و این نباید برای شما ، تیم یا مشتری عجیب به نظر برسد. موقعیت هایی از عدم اطمینان وجود دارد که احساس می کند تخمین ممکن است از بین برود. در چنین مواردی ، تخمین برای تحقیقات و نه اجرای. مشتریان انتظارات واقع گرایانه ای خواهند داشت – آنها می دانند که شما در حال حاضر روی آن کار می کنید. توسعه دهندگان با برآوردهای دروغین گره خورده اند ، به این معنی که آنها مجبور نیستند دیر کار کنند یا مشتری را با کارهای ناقص ناامید کنند.

شرح تصویر

آزمایش با اثبات مفهوم (POC)بشر اگر مطمئن نیستید که آیا رویکرد انتخاب شده کار خواهد کرد ، POC ایجاد کنید. این یک آزمایش در مقیاس کوچک برای آزمایش در صورت کار ایده شما است. نکته اصلی در اینجا این است که در جزئیات مورد استفاده قرار نگیرید. به یاد داشته باشید ، هدف POC تعیین این است که آیا می توان این ایده را اجرا کرد ، نه تولید یک محصول نهایی.

شرح تصویر

استقرار بدون استرس: تنظیم نسخه ها

مدیریت نسخه ها یکی دیگر از جنبه های اصلی نقش یک تیم است. هر آنچه که ساده به نظر می رسد به نظر نمی رسد در عمل باشد.

در صورت امکان خودکار کنیدبشر دریابید که چگونه خطوط لوله پروژه تنظیم شده است. آیا فرآیندهای کاملاً خودکار وجود دارد؟ اگر اینطور نیست ، بفهمید که کدام مراحل برای بهینه سازی آنها نیاز به مداخله دستی و کار دارد.

در مورد انتشار ویندوز موافقت کنیدبشر قبل از هر نسخه ، به همه ذینفعان اطلاع دهید: تیم ، مشتری و کاربران. پنجره های زمان ثابت را برای اعمال تغییرات برای به حداقل رساندن خطرات تعریف کنید.

همیشه یک برنامه B داشته باشیدبشر یک برنامه برگشت را در جایی “زیر بالش خود” نگه دارید. اگر انتشار باعث ایجاد مشکلاتی شود ، چه کسی آنها را برطرف می کند و چگونه؟ برای رسیدگی به چنین شرایطی یک لیست چک مرحله به مرحله ایجاد کنید.

مشکلات فرصت های رشد است

نقش یک رهبر تیم تعادل بین فناوری ، مردم و فرآیندها است. نکته اصلی ترس از عدم اطمینان نیست. یک رویکرد سیستماتیک ، ارتباطات باز و توجه به جزئیات به شما در غلبه بر هرگونه چالش کمک می کند. فراموش نکنید: رهبر تیم کسی است که رهبری می کند.

نویسنده: ماریا Serebrovskaya – رهبری تیم در Byteminds

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا