برنامه نویسی

علم پشت فراموشی – انجمن DEV

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
بر اساس این بینش های جذاب در مورد نحوه مدیریت حافظه و فراموشی توسط مغز، می توانیم چندین استراتژی کلیدی را برای بهینه سازی یادگیری و یادداری اتخاذ کنیم:

اولویت بندی ارتباطات معنادار:همانطور که ایلان ماسک پیشنهاد می کند، اختصاص معنا و ارتباط به اطلاعات جدید بسیار مهم است. هنگام یادگیری، ما باید فعالانه به دنبال درک این موضوع باشیم که چرا یک قطعه اطلاعات اهمیت دارد و چگونه به دانش موجود یا برنامه های کاربردی دنیای واقعی ما متصل می شود. این فرآیند ایجاد تداعی های معنادار به مغز ما کمک می کند که این اطلاعات ارزش حفظ کردن را دارند.
تکرار فاصله دار:با توجه به اینکه مغز به طور طبیعی در طول زمان تمایل به فراموشی دارد، می توانیم از تکنیک های تکرار فاصله دار استفاده کنیم. این شامل بازبینی اطلاعات در فواصل زمانی فزاینده‌ای است که مغز را برای یادآوری به چالش می‌کشد و مسیرهای عصبی مرتبط با آن حافظه را تقویت می‌کند. ابزارهایی مانند برنامه های فلش کارت یا برنامه ریزی جلسات بررسی منظم می توانند به اجرای موثر این استراتژی کمک کنند.
فراخوان فعال:به جای بازخوانی منفعلانه مطالب، در شیوه های یادآوری فعال شرکت کنید. این ممکن است شامل خودآزمایی، توضیح مفاهیم برای دیگران، یا نوشتن خلاصه از حافظه باشد. این فعالیت‌ها مغز را وادار به بازیابی اطلاعات می‌کنند و ردهای حافظه را تقویت می‌کنند و آن‌ها را در برابر فراموشی مقاوم‌تر می‌کنند.
تنوع متنی:خود را در معرض اطلاعات در زمینه ها و قالب های مختلف قرار دهید. این می تواند به معنای مطالعه در مکان های مختلف، استفاده از مواد آموزشی متنوع (متن، ویدئو، صدا) یا به کارگیری دانش در سناریوهای مختلف حل مسئله باشد. این تنوع به ایجاد مسیرهای عصبی متعدد برای اطلاعات یکسان کمک می کند و احتمال احتباس را افزایش می دهد.
تقسیم بندی و سازماندهی:اطلاعات پیچیده را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید. این تکه ها را در ساختارها یا چارچوب های منطقی سازماندهی کنید. این رویکرد با تمایل مغز به فیلتر کردن و اولویت‌بندی اطلاعات مطابقت دارد و پردازش و به خاطر سپردن حجم‌های بزرگتر دانش را آسان‌تر می‌کند.
خواب و تحکیم:اهمیت خواب در تقویت حافظه را درک کنید. پس از جلسات آموزشی، مطمئن شوید که خواب کافی دارید تا به مغز شما اجازه پردازش و تقویت خاطرات جدید را بدهد. برای تقویت بالقوه این فرآیند، اطلاعات مهم را کمی قبل از خواب مرور کنید.
کاربرد عملی:فعالانه به دنبال فرصت هایی باشید تا آنچه را که یاد می گیرید در سناریوهای عملی به کار ببرید. این نه تنها ارتباط اطلاعات را تقویت می‌کند، بلکه ارتباطات عصبی قوی‌تر و متنوع‌تری مرتبط با آن دانش ایجاد می‌کند.
فراشناخت و بازتاب:به طور منظم در مورد فرآیند یادگیری خود فکر کنید. از خود بپرسید که چه چیزی یاد گرفته اید، با چه چیزهایی دست و پنجه نرم می کنید و چگونه اطلاعات جدید با دانش موجود شما مرتبط است. این عمل فراشناختی به تقویت مفاهیم مهم و شناسایی مناطقی که نیاز به توجه بیشتری دارند کمک می کند.
مدیریت اضافه بار اطلاعات:با توجه به ظرفیت محدود مغز، در مورد آنچه که سعی در حفظ کردن آن دارید، انتخابی باشید. روی اصول اصلی، چارچوب ها و جزئیات واقعا ضروری تمرکز کنید. برای اطلاعات کمتر حیاتی، سیستم های یادداشت برداری و سازماندهی خوبی را توسعه دهید تا بتوانید در صورت نیاز به راحتی به آن ارجاع دهید بدون اینکه حافظه خود را تحت الشعاع قرار دهید.
از منحنی فراموشی استفاده کنید:بدانید که فراموشی یک فرآیند طبیعی و حتی مفید است. از آن به نفع خود استفاده کنید و اجازه دهید قبل از مرور مطالب مدتی بگذرد. این فراموشی جزئی در واقع بازیابی بعدی را برای نگهداری طولانی مدت موثرتر می کند.
تلاقی:به جای تمرکز بر یک موضوع برای مدت طولانی، جلسات مطالعه یا تمرین خود را با موضوعات متفاوت اما مرتبط ترکیب کنید. این امر مغز را به چالش می کشد تا پیوسته سازگار شود و ارتباطات عصبی قوی تر و انعطاف پذیرتری ایجاد کند.

با اجرای این استراتژی‌ها، می‌توانیم با تمایلات طبیعی مغزمان کار کنیم تا بر خلاف آن‌ها. این رویکرد نه تنها توانایی ما را برای یادگیری و حفظ اطلاعات افزایش می دهد، بلکه پردازش شناختی کارآمدتر و موثرتر را نیز ارتقا می دهد. در زندگی حرفه‌ای ما، این می‌تواند به کسب مهارت سریع‌تر، پایگاه‌های دانش سازگارتر و بهبود قابلیت‌های حل مسئله ترجمه شود.

برای مهندسان نرم افزار، بهینه سازی یادگیری با توجه به ماهیت به سرعت در حال تحول فناوری و حجم وسیع اطلاعاتی که برای مدیریت نیاز داریم، بسیار مهم است. در اینجا یک بررسی عمیق تر به استراتژی هایی است که به طور خاص برای مهندسین نرم افزار طراحی شده است:

یادگیری به موقع:به جای تلاش برای حفظ دانش جامع از هر فناوری که تا به حال استفاده کرده اید، بر داشتن درک کامل از مفاهیم و اصول اساسی تمرکز کنید. هنگامی که نیاز به استفاده از یک فناوری خاص دارید، دانش خود را درست قبل از نیاز به آن تجدید کنید. این با این که چگونه مغز ما به طور طبیعی اطلاعات مربوطه را در اولویت قرار می دهد، هماهنگ است.
یک پایگاه دانش شخصی ایجاد کنید:یک سیستم (مانند ویکی شخصی، برنامه یادداشت برداری یا حتی مخزن GitHub) ایجاد کنید که در آن مفاهیم کلیدی، قطعه کد و منابع فناوری های مختلف را ذخیره کنید. این به عنوان یک حافظه خارجی عمل می کند و به شما این امکان را می دهد که به سرعت دانش خود را بدون یادگیری مجدد کامل تجدید کنید.
کدنویسی فعال را تمرین کنید:به طور منظم در تمرین های کدنویسی یا پروژه های کوچکی که از فناوری های مختلف استفاده می کنند شرکت کنید. این مهارت های شما را واضح نگه می دارد و به حفظ مسیرهای عصبی مرتبط با مفاهیم مختلف برنامه نویسی کمک می کند.
درک مفهومی بر حفظ کردن:به جای تلاش برای به خاطر سپردن جزئیات نحو یا API خاص، بر درک مفاهیم و الگوهای اساسی در توسعه نرم افزار تمرکز کنید. درک «چرا» پشت رویکردهای مختلف، یادگیری مجدد یا به کارگیری دانش را در فناوری های مختلف آسان تر می کند.
قیاس های اهرمی و مدل های ذهنی:برای مفاهیم پیچیده مدل های ذهنی قوی و تشابه ایجاد کنید. اینها اغلب به خاطر سپردن آسان‌تر هستند و می‌توانند در فناوری‌های مختلف اعمال شوند. به عنوان مثال، درک مفهوم “ارزیابی تنبل” می تواند در زمینه های مختلف فراتر از LINQ اعمال شود.
مشارکت در اشتراک دانش:به طور منظم مفاهیم را از طریق راهنمایی، نوشتن پست های وبلاگ یا ارائه ارائه برای دیگران توضیح دهید. این درک شما را تقویت می کند و به شناسایی مناطقی که دانش شما ممکن است مبهم باشد کمک می کند.
خواندن کد استراتژیک:به طور منظم کدهای با کیفیت بالا را در فناوری‌هایی که می‌خواهید مهارت خود را حفظ کنید بخوانید. این نوردهی غیرفعال می‌تواند به حفظ آشنایی بدون فشار یادآوری فعال کمک کند.
از تکرار با فاصله برای مفاهیم اصلی استفاده کنید:برای مفاهیم اساسی که به طور جهانی قابل اجرا هستند (مانند الگوهای طراحی، تفکر الگوریتمی یا مفاهیم پایگاه داده)، از تکنیک های تکرار فاصله دار برای حفظ ماندگاری طولانی مدت استفاده کنید.
“ذهنیت مبتدیان” را در آغوش بگیرید:وقتی پس از مدت ها به یک فناوری بازگشتید، به جای ناامیدی، با کنجکاوی به آن نزدیک شوید. این طرز فکر می تواند فرآیند تجدید دانش شما را لذت بخش تر و موثرتر کند.
تمرکز بر مهارت های قابل انتقال:یادگیری و حفظ مهارت هایی را که در فناوری های مختلف قابل انتقال هستند در اولویت قرار دهید. به عنوان مثال، درک مفاهیم برنامه نویسی تابعی را می توان در بسیاری از زبان ها فراتر از زبان هایی که معمولاً با برنامه نویسی تابعی مرتبط هستند، به کار برد.
اهرم هوش مصنوعی و ابزار:از دستیارهای کدنویسی مجهز به هوش مصنوعی و IDE های پیشرفته برای کمک به پر کردن شکاف های نحوی استفاده کنید. این به شما اجازه می دهد تا روی حل مسئله و معماری تمرکز کنید و در عین حال مقداری از بار یادآوری را برای جزئیات پیاده سازی خاص تخلیه کنید.
ممیزی مهارت های منظم:به طور دوره ای مهارت ها و حوزه های دانش خود را ارزیابی کنید. این به شناسایی مناطقی که ممکن است به طراوت نیاز داشته باشند کمک می کند و از احساس نیاز به “یادگیری مجدد همه چیز” جلوگیری می کند.
یادگیری متنی:هنگام یادگیری یا تجدید دانش، آن را به پروژه های دنیای واقعی یا مشکلاتی که در حال حاضر روی آنها کار می کنید گره بزنید. این باعث ایجاد ارتباطات عصبی قوی تر و مرتبط تر می شود.
جلسات آموزش خرد:به جای جلسات طولانی و فشرده مطالعه، دوره های آموزشی کوتاه و متمرکز را در برنامه روزانه خود بگنجانید. این می تواند به سادگی خواندن یک مقاله فنی در کنار قهوه یا حل یک چالش کدنویسی سریع باشد.

با اتخاذ این استراتژی‌ها، مهندسان نرم‌افزار می‌توانند با تمایلات طبیعی مغز خود کار کنند و سطح بالایی از شایستگی را در فناوری‌های مختلف بدون نیاز به یادگیری مجدد مداوم و جامع حفظ کنند. این رویکرد نه تنها در زمان صرفه جویی می کند، بلکه استرس را کاهش می دهد و ذهنیت یادگیری مادام العمر را در دنیای پر سرعت توسعه نرم افزار ترویج می کند.

به یاد داشته باشید، این نیست که همیشه همه چیز را بدانید، بلکه این است که بدانید چگونه سریع و کارآمد به دانشی که نیاز دارید دسترسی داشته باشید و در زمان نیاز به آن بکار ببرید. شکاف در دانش طبیعی و حتی سودمند است، زیرا فضایی را برای یادگیری جدید و انطباق با فناوری ها و روش های نوظهور فراهم می کند.

بر اساس این بینش های جذاب در مورد نحوه مدیریت حافظه و فراموشی توسط مغز، می توانیم چندین استراتژی کلیدی را برای بهینه سازی یادگیری و یادداری اتخاذ کنیم:

  1. اولویت بندی ارتباطات معنادار:
    همانطور که ایلان ماسک پیشنهاد می کند، اختصاص معنا و ارتباط به اطلاعات جدید بسیار مهم است. هنگام یادگیری، ما باید فعالانه به دنبال درک این موضوع باشیم که چرا یک قطعه اطلاعات اهمیت دارد و چگونه به دانش موجود یا برنامه های کاربردی دنیای واقعی ما متصل می شود. این فرآیند ایجاد تداعی های معنادار به مغز ما کمک می کند که این اطلاعات ارزش حفظ کردن را دارند.

  2. تکرار فاصله دار:
    با توجه به اینکه مغز به طور طبیعی در طول زمان تمایل به فراموشی دارد، می توانیم از تکنیک های تکرار فاصله دار استفاده کنیم. این شامل بازبینی اطلاعات در فواصل زمانی فزاینده‌ای است که مغز را برای یادآوری به چالش می‌کشد و مسیرهای عصبی مرتبط با آن حافظه را تقویت می‌کند. ابزارهایی مانند برنامه های فلش کارت یا برنامه ریزی جلسات بررسی منظم می توانند به اجرای موثر این استراتژی کمک کنند.

  3. فراخوان فعال:
    به جای بازخوانی منفعلانه مطالب، در شیوه های یادآوری فعال شرکت کنید. این ممکن است شامل خودآزمایی، توضیح مفاهیم برای دیگران، یا نوشتن خلاصه از حافظه باشد. این فعالیت‌ها مغز را وادار به بازیابی اطلاعات می‌کنند و ردهای حافظه را تقویت می‌کنند و آن‌ها را در برابر فراموشی مقاوم‌تر می‌کنند.

  4. تنوع متنی:
    خود را در معرض اطلاعات در زمینه ها و قالب های مختلف قرار دهید. این می تواند به معنای مطالعه در مکان های مختلف، استفاده از مواد آموزشی متنوع (متن، ویدئو، صدا) یا به کارگیری دانش در سناریوهای مختلف حل مسئله باشد. این تنوع به ایجاد مسیرهای عصبی متعدد برای اطلاعات یکسان کمک می کند و احتمال احتباس را افزایش می دهد.

  5. تقسیم بندی و سازماندهی:
    اطلاعات پیچیده را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید. این تکه ها را در ساختارها یا چارچوب های منطقی سازماندهی کنید. این رویکرد با تمایل مغز به فیلتر کردن و اولویت‌بندی اطلاعات مطابقت دارد و پردازش و به خاطر سپردن حجم‌های بزرگتر دانش را آسان‌تر می‌کند.

  6. خواب و تحکیم:
    اهمیت خواب در تقویت حافظه را درک کنید. پس از جلسات آموزشی، مطمئن شوید که خواب کافی دارید تا به مغز شما اجازه پردازش و تقویت خاطرات جدید را بدهد. برای تقویت بالقوه این فرآیند، اطلاعات مهم را کمی قبل از خواب مرور کنید.

  7. کاربرد عملی:
    فعالانه به دنبال فرصت هایی باشید تا آنچه را که یاد می گیرید در سناریوهای عملی به کار ببرید. این نه تنها ارتباط اطلاعات را تقویت می‌کند، بلکه ارتباطات عصبی قوی‌تر و متنوع‌تری مرتبط با آن دانش ایجاد می‌کند.

  8. فراشناخت و بازتاب:
    به طور منظم در مورد فرآیند یادگیری خود فکر کنید. از خود بپرسید که چه چیزی یاد گرفته اید، با چه چیزهایی دست و پنجه نرم می کنید و چگونه اطلاعات جدید با دانش موجود شما مرتبط است. این عمل فراشناختی به تقویت مفاهیم مهم و شناسایی مناطقی که نیاز به توجه بیشتری دارند کمک می کند.

  9. مدیریت اضافه بار اطلاعات:
    با توجه به ظرفیت محدود مغز، در مورد آنچه که سعی در حفظ کردن آن دارید، انتخابی باشید. روی اصول اصلی، چارچوب ها و جزئیات واقعا ضروری تمرکز کنید. برای اطلاعات کمتر حیاتی، سیستم های یادداشت برداری و سازماندهی خوبی را توسعه دهید تا بتوانید در صورت نیاز به راحتی به آن ارجاع دهید بدون اینکه حافظه خود را تحت الشعاع قرار دهید.

  10. از منحنی فراموشی استفاده کنید:
    بدانید که فراموشی یک فرآیند طبیعی و حتی مفید است. از آن به نفع خود استفاده کنید و اجازه دهید قبل از مرور مطالب مدتی بگذرد. این فراموشی جزئی در واقع بازیابی بعدی را برای نگهداری طولانی مدت موثرتر می کند.

  11. تلاقی:
    به جای تمرکز بر یک موضوع برای مدت طولانی، جلسات مطالعه یا تمرین خود را با موضوعات متفاوت اما مرتبط ترکیب کنید. این امر مغز را به چالش می کشد تا پیوسته سازگار شود و ارتباطات عصبی قوی تر و انعطاف پذیرتری ایجاد کند.

با اجرای این استراتژی‌ها، می‌توانیم با تمایلات طبیعی مغزمان کار کنیم تا بر خلاف آن‌ها. این رویکرد نه تنها توانایی ما را برای یادگیری و حفظ اطلاعات افزایش می دهد، بلکه پردازش شناختی کارآمدتر و موثرتر را نیز ارتقا می دهد. در زندگی حرفه‌ای ما، این می‌تواند به کسب مهارت سریع‌تر، پایگاه‌های دانش سازگارتر و بهبود قابلیت‌های حل مسئله ترجمه شود.

برای مهندسان نرم افزار، بهینه سازی یادگیری با توجه به ماهیت به سرعت در حال تحول فناوری و حجم وسیع اطلاعاتی که برای مدیریت نیاز داریم، بسیار مهم است. در اینجا یک بررسی عمیق تر به استراتژی هایی است که به طور خاص برای مهندسین نرم افزار طراحی شده است:

  1. یادگیری به موقع:
    به جای تلاش برای حفظ دانش جامع از هر فناوری که تا به حال استفاده کرده اید، بر داشتن درک کامل از مفاهیم و اصول اساسی تمرکز کنید. هنگامی که نیاز به استفاده از یک فناوری خاص دارید، دانش خود را درست قبل از نیاز به آن تجدید کنید. این با این که چگونه مغز ما به طور طبیعی اطلاعات مربوطه را در اولویت قرار می دهد، هماهنگ است.

  2. یک پایگاه دانش شخصی ایجاد کنید:
    یک سیستم (مانند ویکی شخصی، برنامه یادداشت برداری یا حتی مخزن GitHub) ایجاد کنید که در آن مفاهیم کلیدی، قطعه کد و منابع فناوری های مختلف را ذخیره کنید. این به عنوان یک حافظه خارجی عمل می کند و به شما این امکان را می دهد که به سرعت دانش خود را بدون یادگیری مجدد کامل تجدید کنید.

  3. کدنویسی فعال را تمرین کنید:
    به طور منظم در تمرین های کدنویسی یا پروژه های کوچکی که از فناوری های مختلف استفاده می کنند شرکت کنید. این مهارت های شما را واضح نگه می دارد و به حفظ مسیرهای عصبی مرتبط با مفاهیم مختلف برنامه نویسی کمک می کند.

  4. درک مفهومی بر حفظ کردن:
    به جای تلاش برای به خاطر سپردن جزئیات نحو یا API خاص، بر درک مفاهیم و الگوهای اساسی در توسعه نرم افزار تمرکز کنید. درک «چرا» پشت رویکردهای مختلف، یادگیری مجدد یا به کارگیری دانش را در فناوری های مختلف آسان تر می کند.

  5. قیاس های اهرمی و مدل های ذهنی:
    برای مفاهیم پیچیده مدل های ذهنی قوی و تشابه ایجاد کنید. اینها اغلب به خاطر سپردن آسان‌تر هستند و می‌توانند در فناوری‌های مختلف اعمال شوند. به عنوان مثال، درک مفهوم “ارزیابی تنبل” می تواند در زمینه های مختلف فراتر از LINQ اعمال شود.

  6. مشارکت در اشتراک دانش:
    به طور منظم مفاهیم را از طریق راهنمایی، نوشتن پست های وبلاگ یا ارائه ارائه برای دیگران توضیح دهید. این درک شما را تقویت می کند و به شناسایی مناطقی که دانش شما ممکن است مبهم باشد کمک می کند.

  7. خواندن کد استراتژیک:
    به طور منظم کدهای با کیفیت بالا را در فناوری‌هایی که می‌خواهید مهارت خود را حفظ کنید بخوانید. این نوردهی غیرفعال می‌تواند به حفظ آشنایی بدون فشار یادآوری فعال کمک کند.

  8. از تکرار با فاصله برای مفاهیم اصلی استفاده کنید:
    برای مفاهیم اساسی که به طور جهانی قابل اجرا هستند (مانند الگوهای طراحی، تفکر الگوریتمی یا مفاهیم پایگاه داده)، از تکنیک های تکرار فاصله دار برای حفظ ماندگاری طولانی مدت استفاده کنید.

  9. “ذهنیت مبتدیان” را در آغوش بگیرید:
    وقتی پس از مدت ها به یک فناوری بازگشتید، به جای ناامیدی، با کنجکاوی به آن نزدیک شوید. این طرز فکر می تواند فرآیند تجدید دانش شما را لذت بخش تر و موثرتر کند.

  10. تمرکز بر مهارت های قابل انتقال:
    یادگیری و حفظ مهارت هایی را که در فناوری های مختلف قابل انتقال هستند در اولویت قرار دهید. به عنوان مثال، درک مفاهیم برنامه نویسی تابعی را می توان در بسیاری از زبان ها فراتر از زبان هایی که معمولاً با برنامه نویسی تابعی مرتبط هستند، به کار برد.

  11. اهرم هوش مصنوعی و ابزار:
    از دستیارهای کدنویسی مجهز به هوش مصنوعی و IDE های پیشرفته برای کمک به پر کردن شکاف های نحوی استفاده کنید. این به شما اجازه می دهد تا روی حل مسئله و معماری تمرکز کنید و در عین حال مقداری از بار یادآوری را برای جزئیات پیاده سازی خاص تخلیه کنید.

  12. ممیزی مهارت های منظم:
    به طور دوره ای مهارت ها و حوزه های دانش خود را ارزیابی کنید. این به شناسایی مناطقی که ممکن است به طراوت نیاز داشته باشند کمک می کند و از احساس نیاز به “یادگیری مجدد همه چیز” جلوگیری می کند.

  13. یادگیری متنی:
    هنگام یادگیری یا تجدید دانش، آن را به پروژه های دنیای واقعی یا مشکلاتی که در حال حاضر روی آنها کار می کنید گره بزنید. این باعث ایجاد ارتباطات عصبی قوی تر و مرتبط تر می شود.

  14. جلسات آموزش خرد:
    به جای جلسات طولانی و فشرده مطالعه، دوره های آموزشی کوتاه و متمرکز را در برنامه روزانه خود بگنجانید. این می تواند به سادگی خواندن یک مقاله فنی در کنار قهوه یا حل یک چالش کدنویسی سریع باشد.

با اتخاذ این استراتژی‌ها، مهندسان نرم‌افزار می‌توانند با تمایلات طبیعی مغز خود کار کنند و سطح بالایی از شایستگی را در فناوری‌های مختلف بدون نیاز به یادگیری مجدد مداوم و جامع حفظ کنند. این رویکرد نه تنها در زمان صرفه جویی می کند، بلکه استرس را کاهش می دهد و ذهنیت یادگیری مادام العمر را در دنیای پر سرعت توسعه نرم افزار ترویج می کند.

به یاد داشته باشید، این نیست که همیشه همه چیز را بدانید، بلکه این است که بدانید چگونه سریع و کارآمد به دانشی که نیاز دارید دسترسی داشته باشید و در زمان نیاز به آن بکار ببرید. شکاف در دانش طبیعی و حتی سودمند است، زیرا فضایی را برای یادگیری جدید و انطباق با فناوری ها و روش های نوظهور فراهم می کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا