من در حال تقلا برای بازگشت به Skyrim بعد از Starfield هستم

هر سال، من یک پخش کامل از Skyrim را انجام می دهم. نه فقط چند ساعت افتتاحیه – من در دنیای آن غوطه ور می شوم و دوباره درگیر داستان های آن می شوم. این چیزی است که واقعاً مرا به سمت فانتزی سوق داد، و اگرچه این روزها با RPG مورد علاقه من فاصله زیادی دارد، اما جذابیتی در استخوان های قدیمی آن وجود دارد که به من یادآوری می کند که چرا این ژانر را خیلی دوست دارم.
یا حداقل قبلا وجود داشت. با بازگشت به سال 2024، به Whiterun رسیدم، یک اژدها را کشتم و ترک کردم. من هنوز دنیای آن را دوست دارم و گاهگاهی در یوتیوب به یک سوراخ خرگوش معرفتی دست و پا می زنم، اما نمی توانم خودم را مجبور کنم بیشتر از خود بازی بازی کنم.
سحر و جادو Bethesda رفته است
دو سال پیش نوشتم که استارفیلد هیاهوی من را برای The Elder Scrolls 6 از بین برده بود. فرمول Bethesda داشت خسته می شد، و جک قدیمی آن دیگر جذاب نبود، فقط خسته کننده بود. انتظار داشتیم که Bethesda همانطور که از دهه گذشته بازیهای جهان باز و RPG آموخته بود، مانند سایر توسعهدهندگان از Skyrim، صفحههای بارگذاری بیپایان، شخصیتهای استیل و گیمپلی سخت را بهبود بخشد. در عوض، سرسختانه در شیوه های قدیمی خود ریشه دوانده بود.
در نتیجه دنیای استارفیلد کم عمق و نازک به نظر می رسد. هیچ عمقی وجود ندارد، فقط شخصیتهای ملایمی که پارس میکنند و فرمولی آنقدر سطحی است که غوطهور شدن در جهان(های) آن غیرممکن است. وقتی در مورد کم شدن هیجانم نوشتم، نمیدانستم که استارفیلد نه تنها هیاهوی من را برای بازی بعدی از بین برده است، بلکه بسیاری از جادوی بتسدا را به طور کلی از بین برده است.
با پخش مجدد Skyrim، برای اهمیت دادن به دنیا تلاش کردم، زیرا تنها چیزی که دیدم همان Bethesda-isms بود که از آن زمان به بعد افزایش یافته است. این بازیها همگی حس مشابهی دارند، به همان اندازه که زنگها و سوتهای جدید به طرز ناخوشایندی در بالا بسته میشوند و مانند انقلابهایی در این ژانر رژه میروند. Starfield Fallout در فضا است و Fallout The Elder Scrolls با تفنگ است. ردیابی اصل و نسب فقط باعث می شود که همه چیز خسته کننده شود.
استارفیلد به اندازه کافی متفاوت نیست
به طور معمول، هنگام حفاری فهرست پشتیبان یک توسعهدهنده، میتوانید ببینید که چگونه رشد کرده است و تمام درسهای آموختهشده را که تاریخ پیش روی شما قرار میگیرد، مشخص کنید. پایه های گذاشته شده برای شاهکارهای آینده روشن می شود. سری Elder Scrolls نیز از این قاعده مستثنی نیست – Skyrim سیستم تراز Oblivion را با درختان پرک ساده کرد. در همین حال، Oblivion از تاسهای نامرئی Morrowind خلاص شد تا مبارزه را شهودیتر کند. و Morrowind نسل رویه ای Daggerfall را برای دنیایی کوچکتر و جزئی تر کنار گذاشت.
رفتن از Skyrim به Starfield هیچ یک از آن پیشرفت را نشان نمی دهد. همان اشتباهات در طول دهه ادامه دارد، بدترین جنبه های Skyrim و Fallout 4 دو برابر شده است. در واقع، پسرفت زیادی وجود دارد. دروس آموختهشده در Daggerfall فراموش شدهاند، و ما به جهانهای بینظیری که بهصورت رویهای تولید شدهاند بازگشتهایم که بهعنوان بزرگتر به نمایش درآمدهاند، گویی این یک نقطه فروش جالب است. هیچ چیز برای انجام با تمام آن فضا.
قبلاً فکر میکردیم که «مدیرها آن را درست خواهند کرد»، اما اکنون بتسدا به وضوح در شوخی با Creation Club است و با افتخار هزاران سیاره خالی را برای جامعه ارائه میکند تا جذابیت بیشتری داشته باشد. شوخیهای «اصلاح کن» جدی نبودند. در زیر کوهی از مدها، اینها هنوز هم بازی های عالی بودند. این دیگر درست نیست و نشان میدهد که طرفداران چقدر علاقه کمی به اصلاح Starfield دارند.
دلم برای اسکایریم تنگ شده یا حدس میزنم دلم برای احساس قبلی Skyrim تنگ شده است. آن فانتزی راحت و آشنا که همیشه حس بازگشت به خانه را داشت، مهم نیست چقدر قدیمی شده است. استارفیلد آن نما را از بین برد و تمام نقوش زمانی جذاب بتسدا را مکانیکی کرد. دیگر آینده ای در حال ساخت نمی بینید، می بینید که اولین دومینوی در حال سقوط است. The Elder Scrolls 6 ممکن است آخرین بازی در این خط باشد، زیرا پس از بازیهای زیادی که از رشد، انطباق یا یادگیری خودداری میکنند، حتی عناوین گذشته آن نیز کم کم جذابیت خود را از دست میدهند.

Skyrim
یکی از بزرگان تاریخ، The Elder Scrolls 5: Skyrim مفهوم وسترن RPG را دوباره تعریف کرد. با جوایز بیشماری و انتشار تقریباً در هر پلتفرمی که میتوانید تصور کنید، در نقش خود بهعنوان Dragonborn در یک دنیای باز عظیم غرق خواهید شد. شما باید با سرنوشت خود روبرو شوید و سرزمین را از شر یک دشمن مهیب نجات دهید.