برنامه نویسی

پیاده سازی پلتفرم های مهندسی پلتفرم و توسعه دهندگان داخلی (IDP)

Summarize this content to 400 words in Persian Lang در دنیای فناوری امروزی که سرعت بالایی دارد، توسعه‌دهندگان به دنبال کارایی، سرعت و استقلال هستند. اینجا جایی است که مهندسی پلتفرم و پلتفرم‌های توسعه‌دهنده داخلی (IDP) وارد عمل می‌شوند. آن را به عنوان ایجاد ابزاری در نظر بگیرید که همه چیزهایی را که توسعه‌دهندگان نیاز دارند در اختیارشان قرار می‌دهد – بدون دردسر برخورد با زیرساخت‌های پیچیده. اما چگونه یکی را پیاده سازی می کنید؟ بیایید آن را تجزیه کنیم.

مرحله 1: شناخت بنیاد

قبل از فرو رفتن در ساخت یک IDP، درک دو ایده اصلی ضروری است:

مهندسی پلتفرم: این در مورد ارائه ابزارها و محیط مناسب به توسعه دهندگان است تا بتوانند روی کدنویسی تمرکز کنند، نه مدیریت زیرساخت.

پلتفرم‌های توسعه‌دهنده داخلی (IDP): این راه حل است – یک پلتفرم سلف سرویس که یک پورتال یکپارچه را برای توسعه دهندگان برای استقرار، مدیریت و نظارت بر برنامه های خود ارائه می دهد.

یک «فروشگاه یک‌جا» را برای توسعه‌دهندگان تصور کنید که در آن می‌توانند به همه چیزهایی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند – از چرخش محیط‌ها گرفته تا استقرار کد – بدون اینکه تیم Ops را اذیت کنند. این کاری است که یک IDP انجام می دهد.

مرحله 2: نیازهای برنامه نویس را ارزیابی کنید

شما باید پلتفرمی بسازید که نقاط درد واقعی توسعه دهندگان را حل کند. شروع با:

بررسی تیم توسعه: چه چیزی آنها را کند می کند؟ آیا این روند استقرار است؟ تنظیم محیط؟ مشکلات CI/CD؟ هدف این است که بزرگترین مسدود کننده های آنها را درک کنید.

نقشه گردش کار برنامه نویس: آنها از نوشتن کد تا استقرار آن در تولید چه مراحلی را انجام می دهند؟ مکان هایی را که اتوماسیون می تواند زندگی را آسان تر کند، شناسایی کنید.

نکته: آن را مناسب توسعه دهندگان نگه دارید. اگر خیلی پیچیده به نظر برسد، پذیرفته نمی شود.

مرحله 3: ابزار مناسب را انتخاب کنید

هنگامی که درک روشنی از نیازهای توسعه‌دهندگان به دست آوردید، وقت آن است که ابزارها و فناوری‌های مناسبی را انتخاب کنید که پلتفرم شما را شکل می‌دهند. در اینجا جادو اتفاق می افتد:

Infrastructure-as-Code (IaC): ابزارهایی مانند Terraform یا Pulumi به پلتفرم شما امکان مدیریت خودکار زیرساخت ها را می دهند. توسعه‌دهندگان نیازی به درخواست از تیم Ops نخواهند داشت تا محیط‌ها را بچرخانند، آنها خودشان می‌توانند این کار را انجام دهند!

کانتینرسازی و ارکستراسیون: ابزارهایی مانند Docker و Kubernetes ضروری هستند. کانتینرها به توسعه دهندگان اجازه می دهند برنامه های خود را به روشی استاندارد بسته بندی کنند و Kubernetes به خودکارسازی استقرار، مقیاس بندی و مدیریت کانتینرها کمک می کند.

خطوط لوله CI/CD: از ابزارهایی مانند Jenkins، CircleCI یا GitHub Actions برای خودکارسازی تست، ساخت و استقرار کد استفاده کنید. یک IDP باید یک خط لوله CI/CD یکپارچه داشته باشد.

نظارت و ثبت گزارش: برای اطمینان از اینکه توسعه‌دهندگان می‌توانند برنامه‌های خود را بدون دخالت Ops نظارت کنند، ابزارهایی مانند Prometheus را برای نظارت و ELK Stack (Elasticsearch، Logstash، Kibana) برای گزارش‌ها یکپارچه کنید.

مرحله 4: ایجاد رابط های سلف سرویس

این قلب IDP است – پورتال سلف سرویس. توسعه دهندگان باید بتوانند:

برنامه ها را با چند کلیک اجرا کنید.
برنامه های آنها را بدون جابجایی به ابزارهای مختلف نظارت و عیب یابی کنید.
دسترسی به محیط های استاندارد شده
از پلتفرم هایی مانند Backstage (طراحی شده توسط Spotify) برای ایجاد یک پورتال کاربر پسند استفاده کنید که در آن توسعه دهندگان می توانند به همه این ویژگی ها در یک مکان دسترسی داشته باشند. اطمینان حاصل کنید که قابل تنظیم است تا تیم ها بتوانند پلت فرم را با نیازهای خاص خود تنظیم کنند.

مثال: اگر یک توسعه دهنده نیاز به استقرار یک ویژگی جدید داشته باشد، نباید منتظر تایید دستی باشد. با IDP ها، آنها باید بتوانند یک محیط آزمایشی را بچرخانند، کد خود را مستقر کنند و نتایج را بدون منتظر ماندن برای عملیات نظارت کنند.

مرحله 5: اتوماسیون و گاردریل ها را پیاده سازی کنید

اتوماسیون برای کارآمد کردن IDP شما کلیدی است. با این حال، وجود نرده های محافظ نیز برای اطمینان از امنیت و ثبات بسیار مهم است:

تست خودکار: اطمینان حاصل کنید که هر فشار کد به طور خودکار قبل از استقرار آزمایش می شود.

یکپارچه سازی امنیتی: بررسی های امنیتی را مستقیماً در خط لوله ایجاد کنید. از ابزارهایی مانند SonarQube برای بررسی کیفیت کد و HashiCorp Vault برای ذخیره امن اسرار استفاده کنید.

حاکمیت و سیاست ها: قوانینی را برای نحوه استفاده از منابع تنظیم کنید. به عنوان مثال، برای جلوگیری از ایجاد منابع زیاد و خرج کردن بیش از حد توسط توسعه دهندگان، سهمیه بندی تعریف کنید.

مرحله 6: بازخورد و بهبود مستمر

یک IDP هرگز “کامل” نیست. باید با نیازهای توسعه دهندگان شما و روندهای تکنولوژی تکامل یابد. یک حلقه بازخورد راه‌اندازی کنید تا دائماً ورودی‌های توسعه‌دهندگان خود را جمع‌آوری کرده و پلتفرم را بهبود ببخشید.

نکته: به‌جای بازنگری کل سیستم، به‌روزرسانی‌های کوچک را به طور منظم منتشر کنید. این تضمین می کند که توسعه دهندگان همیشه ابزارهای بهتری را بدون مواجهه با منحنی های یادگیری شیب دار دریافت می کنند.

هدف نهایی

هدف از پیاده‌سازی مهندسی پلتفرم و IDP ساده است: به توسعه‌دهندگان هر آنچه را که برای استقرار کد سریع‌تر، با مسدودکننده‌های کمتر و استقلال بیشتر نیاز دارند، بدهید. این فقط توسعه دهندگان را خوشحال نمی کند – زمان تحویل را تسریع می کند، زمان خرابی را کاهش می دهد و کارایی کلی سازمان را بهبود می بخشد.

با پیاده سازی مهندسی پلت فرم از طریق IDP ها، شما در حال ایجاد یک فرهنگ توسعه دهنده هستید که در آن نوآوری رشد می کند و زیرساخت ها نامرئی می شوند. این بهترین راه برای مدرن کردن رویه‌های DevOps و استفاده حداکثری از زیرساخت ابری است.

فکر پایانی: آینده DevOps خود سرویس است. مهندسی پلت فرم و IDP ها راه را برای توسعه سریعتر، هوشمندتر و کارآمدتر هموار می کنند. بنابراین، منتظر چه چیزی هستید؟ همین امروز ساختن IDP خود را شروع کنید!

در دنیای فناوری امروزی که سرعت بالایی دارد، توسعه‌دهندگان به دنبال کارایی، سرعت و استقلال هستند. اینجا جایی است که مهندسی پلتفرم و پلتفرم‌های توسعه‌دهنده داخلی (IDP) وارد عمل می‌شوند. آن را به عنوان ایجاد ابزاری در نظر بگیرید که همه چیزهایی را که توسعه‌دهندگان نیاز دارند در اختیارشان قرار می‌دهد – بدون دردسر برخورد با زیرساخت‌های پیچیده. اما چگونه یکی را پیاده سازی می کنید؟ بیایید آن را تجزیه کنیم.

مرحله 1: شناخت بنیاد

قبل از فرو رفتن در ساخت یک IDP، درک دو ایده اصلی ضروری است:

مهندسی پلتفرم: این در مورد ارائه ابزارها و محیط مناسب به توسعه دهندگان است تا بتوانند روی کدنویسی تمرکز کنند، نه مدیریت زیرساخت.

پلتفرم‌های توسعه‌دهنده داخلی (IDP): این راه حل است – یک پلتفرم سلف سرویس که یک پورتال یکپارچه را برای توسعه دهندگان برای استقرار، مدیریت و نظارت بر برنامه های خود ارائه می دهد.

یک «فروشگاه یک‌جا» را برای توسعه‌دهندگان تصور کنید که در آن می‌توانند به همه چیزهایی که نیاز دارند دسترسی داشته باشند – از چرخش محیط‌ها گرفته تا استقرار کد – بدون اینکه تیم Ops را اذیت کنند. این کاری است که یک IDP انجام می دهد.

مرحله 2: نیازهای برنامه نویس را ارزیابی کنید

شما باید پلتفرمی بسازید که نقاط درد واقعی توسعه دهندگان را حل کند. شروع با:

بررسی تیم توسعه: چه چیزی آنها را کند می کند؟ آیا این روند استقرار است؟ تنظیم محیط؟ مشکلات CI/CD؟ هدف این است که بزرگترین مسدود کننده های آنها را درک کنید.

نقشه گردش کار برنامه نویس: آنها از نوشتن کد تا استقرار آن در تولید چه مراحلی را انجام می دهند؟ مکان هایی را که اتوماسیون می تواند زندگی را آسان تر کند، شناسایی کنید.

نکته: آن را مناسب توسعه دهندگان نگه دارید. اگر خیلی پیچیده به نظر برسد، پذیرفته نمی شود.

مرحله 3: ابزار مناسب را انتخاب کنید

هنگامی که درک روشنی از نیازهای توسعه‌دهندگان به دست آوردید، وقت آن است که ابزارها و فناوری‌های مناسبی را انتخاب کنید که پلتفرم شما را شکل می‌دهند. در اینجا جادو اتفاق می افتد:

Infrastructure-as-Code (IaC): ابزارهایی مانند Terraform یا Pulumi به پلتفرم شما امکان مدیریت خودکار زیرساخت ها را می دهند. توسعه‌دهندگان نیازی به درخواست از تیم Ops نخواهند داشت تا محیط‌ها را بچرخانند، آنها خودشان می‌توانند این کار را انجام دهند!

کانتینرسازی و ارکستراسیون: ابزارهایی مانند Docker و Kubernetes ضروری هستند. کانتینرها به توسعه دهندگان اجازه می دهند برنامه های خود را به روشی استاندارد بسته بندی کنند و Kubernetes به خودکارسازی استقرار، مقیاس بندی و مدیریت کانتینرها کمک می کند.

خطوط لوله CI/CD: از ابزارهایی مانند Jenkins، CircleCI یا GitHub Actions برای خودکارسازی تست، ساخت و استقرار کد استفاده کنید. یک IDP باید یک خط لوله CI/CD یکپارچه داشته باشد.

نظارت و ثبت گزارش: برای اطمینان از اینکه توسعه‌دهندگان می‌توانند برنامه‌های خود را بدون دخالت Ops نظارت کنند، ابزارهایی مانند Prometheus را برای نظارت و ELK Stack (Elasticsearch، Logstash، Kibana) برای گزارش‌ها یکپارچه کنید.

مرحله 4: ایجاد رابط های سلف سرویس

این قلب IDP است – پورتال سلف سرویس. توسعه دهندگان باید بتوانند:

برنامه ها را با چند کلیک اجرا کنید.
برنامه های آنها را بدون جابجایی به ابزارهای مختلف نظارت و عیب یابی کنید.
دسترسی به محیط های استاندارد شده
از پلتفرم هایی مانند Backstage (طراحی شده توسط Spotify) برای ایجاد یک پورتال کاربر پسند استفاده کنید که در آن توسعه دهندگان می توانند به همه این ویژگی ها در یک مکان دسترسی داشته باشند. اطمینان حاصل کنید که قابل تنظیم است تا تیم ها بتوانند پلت فرم را با نیازهای خاص خود تنظیم کنند.

مثال: اگر یک توسعه دهنده نیاز به استقرار یک ویژگی جدید داشته باشد، نباید منتظر تایید دستی باشد. با IDP ها، آنها باید بتوانند یک محیط آزمایشی را بچرخانند، کد خود را مستقر کنند و نتایج را بدون منتظر ماندن برای عملیات نظارت کنند.

مرحله 5: اتوماسیون و گاردریل ها را پیاده سازی کنید

اتوماسیون برای کارآمد کردن IDP شما کلیدی است. با این حال، وجود نرده های محافظ نیز برای اطمینان از امنیت و ثبات بسیار مهم است:

تست خودکار: اطمینان حاصل کنید که هر فشار کد به طور خودکار قبل از استقرار آزمایش می شود.

یکپارچه سازی امنیتی: بررسی های امنیتی را مستقیماً در خط لوله ایجاد کنید. از ابزارهایی مانند SonarQube برای بررسی کیفیت کد و HashiCorp Vault برای ذخیره امن اسرار استفاده کنید.

حاکمیت و سیاست ها: قوانینی را برای نحوه استفاده از منابع تنظیم کنید. به عنوان مثال، برای جلوگیری از ایجاد منابع زیاد و خرج کردن بیش از حد توسط توسعه دهندگان، سهمیه بندی تعریف کنید.

مرحله 6: بازخورد و بهبود مستمر

یک IDP هرگز “کامل” نیست. باید با نیازهای توسعه دهندگان شما و روندهای تکنولوژی تکامل یابد. یک حلقه بازخورد راه‌اندازی کنید تا دائماً ورودی‌های توسعه‌دهندگان خود را جمع‌آوری کرده و پلتفرم را بهبود ببخشید.

نکته: به‌جای بازنگری کل سیستم، به‌روزرسانی‌های کوچک را به طور منظم منتشر کنید. این تضمین می کند که توسعه دهندگان همیشه ابزارهای بهتری را بدون مواجهه با منحنی های یادگیری شیب دار دریافت می کنند.

هدف نهایی

هدف از پیاده‌سازی مهندسی پلتفرم و IDP ساده است: به توسعه‌دهندگان هر آنچه را که برای استقرار کد سریع‌تر، با مسدودکننده‌های کمتر و استقلال بیشتر نیاز دارند، بدهید. این فقط توسعه دهندگان را خوشحال نمی کند – زمان تحویل را تسریع می کند، زمان خرابی را کاهش می دهد و کارایی کلی سازمان را بهبود می بخشد.

با پیاده سازی مهندسی پلت فرم از طریق IDP ها، شما در حال ایجاد یک فرهنگ توسعه دهنده هستید که در آن نوآوری رشد می کند و زیرساخت ها نامرئی می شوند. این بهترین راه برای مدرن کردن رویه‌های DevOps و استفاده حداکثری از زیرساخت ابری است.

فکر پایانی: آینده DevOps خود سرویس است. مهندسی پلت فرم و IDP ها راه را برای توسعه سریعتر، هوشمندتر و کارآمدتر هموار می کنند. بنابراین، منتظر چه چیزی هستید؟ همین امروز ساختن IDP خود را شروع کنید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا