بازی

مردم در مورد فیلم های M. Night Shyamalan خیلی اشتباه می کنند

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
انتخاب های اولیه شغلی ام. نایت شیامالان، فیلمسازی را که به نظر می رسد مشخص می کند. شیامالان پس از فیلم دانشجویی‌اش، دعا با خشم و کمدی خانوادگی Wide Awake (که اکران آن توسط هاروی واینستین خراب‌کاری شد)، با فیلم ترسناکش به نام حس ششم موفقیت بزرگی را تجربه کرد. این فیلم انتظار داشت که او در دهه‌های آینده چه نوع فیلمسازی خواهد بود، و اگرچه او با فیلم ابرقهرمانی زمین‌گیر Unbreakable پیش رفت، اما دنباله‌آپ‌های اولیه‌اش (نشانه‌ها، دهکده) بیشتر به فرمول نمادین خود پایبند بود.

کار اولیه ام نایت شیامالان تله ای برای کارگردان در حال تکامل گذاشت
فیلم جدید این کارگردان به نام تله تنها برای یک آخر هفته در سینماها اکران شده است، اما انتقادات خسته کننده ای که شیامالان را در 20 سال اخیر زندگی حرفه ای او وارد کرده بود، بار دیگر ظاهر می شود.

از طریق تصاویر برادران وارنر.

این فرض وجود دارد که همه فیلم‌های او پایان‌های پیچیده‌ای دارند، که از اواخر دهه ۲۰۰۰ واقعاً درست نبوده است. یا این باور نادرست که تراپ ناخواسته خنده دار است، زمانی که کل ماجرا بر اساس طنز شدید کمدی است که جاش هارتنت، که به نظر یک پدر کامل حومه شهر است، در واقع یک قاتل زنجیره ای است. این کنایه در قلمرو کمدی کامل در تریلر دوم بود، زیرا هارتنت در تلاشی برای ایجاد حواس‌پرتی و فرار سالم از کنسرت با مامور 47 رفت. و فیلم این را نشان می دهد. من صحنه اواسط اعتبارش را خراب نمی کنم، اما در تئاتر من خنده های زیادی را به همراه داشت.

این قطعه استدلال نمی کند که غرایز خلاق شیامالان هرگز اشتباه نمی کند. من از Trap لذت بردم اما، حداقل در اولین مشاهده، همه چیز برای من کار نکرد.

اما وقتی برخی از مخاطبان خطوط دیالوگ خنده‌آور شیامالان را می‌شنوند، تصور می‌کنند که او احتمالاً نمی‌تواند عمداً خنده‌دار باشد. برخی از اینها ممکن است به این دلیل باشد که فیلم‌های کمتر دوست‌داشتنی شیامالان – فیلم‌هایی مانند Lady in the Water، The Last Airbender، و After Earth که در دوره بدنام او در سال‌های 2005-2013 تولید شدند – بسیار جدی هستند.

به این واقعیت اضافه کنید که رسانه‌هایی که او را «اسپیلبرگ بعدی» می‌نامند و اسطوره‌سازی عجیب او با «مستند» SyFy The Buried Secret of M. Night Shyamalan، و به نظر می‌رسید که او خودش را خیلی جدی می‌گرفت. می توانید ببینید که درک نادرست بی طنز از کجا می آید. اما دهه آخر فیلم‌های شیامالان عمدتاً تمرین‌هایی در ژانر کم‌میزان مانند The Visit، Split و Old بوده است. او با این فیلم‌ها سرگرم می‌شود، ایده‌های جالبی را بررسی می‌کند و با پول خود آن‌ها را تامین مالی می‌کند.

قدیمی ممکن است خمیده باشد، اما به همان اندازه که من دیده ام، فیلمی در مورد پیری خوب است. به طور جدی. من با هر کسی که میانگین Letterboxd خود را به 2.4 متوسط ​​کاهش دهد، به تشک می روم.

این اغلب برای کارگردان با سبک آشکار اتفاق می افتد
شیامالان خود را در یک تله می بیند (اهم) که کارگردان های مولف که برای مخاطبان عمومی فیلم می سازند، همیشه در معرض خطر افتادن هستند. وقتی کارگردانی شکوفایی سبکی دارد که آنقدر برجسته است که مخاطب معمولی شما آنها را متوجه می شود، این خطر وجود دارد که آن مخاطبان آنها را به گونه ای تفسیر کنند که کارگردان قصد ندارد. یک مورد رایج: مارتین اسکورسیزی در فیلم‌های گانگستری خشن خود از موسیقی پاپ و استعداد بصری استفاده می‌کند زیرا خشونت جالب است. اگر نیمه دوم Goodfellas، Casino یا The Irishman را دیده اید، می دانید که این درست نیست. جنایت بهای این آدم ها را نمی دهد. و با این حال، سبک – که برای برقراری ارتباط یک چیز در نظر گرفته شده است – اغلب تا حدی که بر ماده غلبه می کند، سوء تعبیر می شود.

وس اندرسون را به عنوان مثال دیگر در نظر بگیرید. نویسنده تگزاسی درباره افرادی که از نظر عاطفی کوتاه می‌آیند، فیلم می‌سازد، که اغلب دچار تراژدی بزرگ شخصی می‌شوند. این شخصیت ها اغلب نمی توانند احساسات خود را بیان کنند – فکر کنید آگی استینبک جیسون شوارتزمن سه هفته منتظر است تا به فرزندانش بگوید که مادرشان در شهر سیارکی مرده است. اگر آن‌ها احساسات خود را ابراز می‌کنند، اغلب به روش‌های کمی انجام می‌شود و نشان می‌دهد که یک حرکت کوچک تمام چیزی است که می‌توانند مدیریت کنند – به کم‌گفته‌کردن Chas Tenenbaum بن استیلر فکر کنید که به پدرش می‌گوید: «سال سختی را پشت سر گذاشتم، پدر.» که همسرش اخیراً در یک سانحه هوایی جان باخته است. زیبایی شناسی اندرسون منعکس کننده این ذخیره احساسی است. دوربین او نیز به همین ترتیب ثابت، قفل و سفت است.

مربوط اگر از نام تجاری وحشت فراطبیعی Alan Wake 2 خوشتان می آید، باید Longlegs را تماشا کنید. این فیلم موفق شباهت های زیادی با بازی ترسناک بقا سورئال Remedy دارد.
این مفروضات تاریخ‌دار درباره کارگردان‌ها می‌تواند سال‌ها، گاهی ده‌ها سال، علی‌رغم تکامل فعال و اختراع مجدد، آنها را آزار دهد. بسیاری از مخاطبان هنوز استیون اسپیلبرگ را به‌عنوان «بلاک‌باستر شگفت‌انگیز کودکانه» می‌دانند، علی‌رغم اینکه محصول پس از 911 توسط فیلم‌های تاریکی مانند گزارش اقلیت و مونیخ، فیلم‌هایی درباره بی‌اعتمادی به نهادها و خشونت دولت تعریف می‌شد. War of the Worlds، که ممکن است انتظار داشته باشید که یک فیلم سرگرم‌کننده از تهاجم بیگانگان باشد، یک بازنمایی درونی و به سختی پنهان از حملات 11 سپتامبر است.

وس اندرسون، استیون اسپیلبرگ و بله، ام نایت شیامالان هنرمندانی متفاوت از 20 سال پیش هستند. ما باید اجازه دهیم که برداشت ما از کار آنها نیز تکامل یابد.

بعد Twisters یادآوری است که ما دیگر اجازه نمی دهیم افراد معمولی فیلم را هدایت کنند Twisters بازیگران فوق‌العاده‌ای دارد، اما اکثراً گروهی از بازیگران اصلی هستند که دومین کمانچه را برای گلن پاول بازی می‌کنند.

انتخاب های اولیه شغلی ام. نایت شیامالان، فیلمسازی را که به نظر می رسد مشخص می کند. شیامالان پس از فیلم دانشجویی‌اش، دعا با خشم و کمدی خانوادگی Wide Awake (که اکران آن توسط هاروی واینستین خراب‌کاری شد)، با فیلم ترسناکش به نام حس ششم موفقیت بزرگی را تجربه کرد. این فیلم انتظار داشت که او در دهه‌های آینده چه نوع فیلمسازی خواهد بود، و اگرچه او با فیلم ابرقهرمانی زمین‌گیر Unbreakable پیش رفت، اما دنباله‌آپ‌های اولیه‌اش (نشانه‌ها، دهکده) بیشتر به فرمول نمادین خود پایبند بود.




کار اولیه ام نایت شیامالان تله ای برای کارگردان در حال تکامل گذاشت

فیلم جدید این کارگردان به نام تله تنها برای یک آخر هفته در سینماها اکران شده است، اما انتقادات خسته کننده ای که شیامالان را در 20 سال اخیر زندگی حرفه ای او وارد کرده بود، بار دیگر ظاهر می شود.

جاش هارتنت در تله
از طریق تصاویر برادران وارنر.

این فرض وجود دارد که همه فیلم‌های او پایان‌های پیچیده‌ای دارند، که از اواخر دهه ۲۰۰۰ واقعاً درست نبوده است. یا این باور نادرست که تراپ ناخواسته خنده دار است، زمانی که کل ماجرا بر اساس طنز شدید کمدی است که جاش هارتنت، که به نظر یک پدر کامل حومه شهر است، در واقع یک قاتل زنجیره ای است. این کنایه در قلمرو کمدی کامل در تریلر دوم بود، زیرا هارتنت در تلاشی برای ایجاد حواس‌پرتی و فرار سالم از کنسرت با مامور 47 رفت. و فیلم این را نشان می دهد. من صحنه اواسط اعتبارش را خراب نمی کنم، اما در تئاتر من خنده های زیادی را به همراه داشت.


این قطعه استدلال نمی کند که غرایز خلاق شیامالان هرگز اشتباه نمی کند. من از Trap لذت بردم اما، حداقل در اولین مشاهده، همه چیز برای من کار نکرد.

اما وقتی برخی از مخاطبان خطوط دیالوگ خنده‌آور شیامالان را می‌شنوند، تصور می‌کنند که او احتمالاً نمی‌تواند عمداً خنده‌دار باشد. برخی از اینها ممکن است به این دلیل باشد که فیلم‌های کمتر دوست‌داشتنی شیامالان – فیلم‌هایی مانند Lady in the Water، The Last Airbender، و After Earth که در دوره بدنام او در سال‌های 2005-2013 تولید شدند – بسیار جدی هستند.


به این واقعیت اضافه کنید که رسانه‌هایی که او را «اسپیلبرگ بعدی» می‌نامند و اسطوره‌سازی عجیب او با «مستند» SyFy The Buried Secret of M. Night Shyamalan، و به نظر می‌رسید که او خودش را خیلی جدی می‌گرفت. می توانید ببینید که درک نادرست بی طنز از کجا می آید. اما دهه آخر فیلم‌های شیامالان عمدتاً تمرین‌هایی در ژانر کم‌میزان مانند The Visit، Split و Old بوده است. او با این فیلم‌ها سرگرم می‌شود، ایده‌های جالبی را بررسی می‌کند و با پول خود آن‌ها را تامین مالی می‌کند.

قدیمی ممکن است خمیده باشد، اما به همان اندازه که من دیده ام، فیلمی در مورد پیری خوب است. به طور جدی. من با هر کسی که میانگین Letterboxd خود را به 2.4 متوسط ​​کاهش دهد، به تشک می روم.

این اغلب برای کارگردان با سبک آشکار اتفاق می افتد

شیامالان خود را در یک تله می بیند (اهم) که کارگردان های مولف که برای مخاطبان عمومی فیلم می سازند، همیشه در معرض خطر افتادن هستند. وقتی کارگردانی شکوفایی سبکی دارد که آنقدر برجسته است که مخاطب معمولی شما آنها را متوجه می شود، این خطر وجود دارد که آن مخاطبان آنها را به گونه ای تفسیر کنند که کارگردان قصد ندارد. یک مورد رایج: مارتین اسکورسیزی در فیلم‌های گانگستری خشن خود از موسیقی پاپ و استعداد بصری استفاده می‌کند زیرا خشونت جالب است. اگر نیمه دوم Goodfellas، Casino یا The Irishman را دیده اید، می دانید که این درست نیست. جنایت بهای این آدم ها را نمی دهد. و با این حال، سبک – که برای برقراری ارتباط یک چیز در نظر گرفته شده است – اغلب تا حدی که بر ماده غلبه می کند، سوء تعبیر می شود.


وس اندرسون را به عنوان مثال دیگر در نظر بگیرید. نویسنده تگزاسی درباره افرادی که از نظر عاطفی کوتاه می‌آیند، فیلم می‌سازد، که اغلب دچار تراژدی بزرگ شخصی می‌شوند. این شخصیت ها اغلب نمی توانند احساسات خود را بیان کنند – فکر کنید آگی استینبک جیسون شوارتزمن سه هفته منتظر است تا به فرزندانش بگوید که مادرشان در شهر سیارکی مرده است. اگر آن‌ها احساسات خود را ابراز می‌کنند، اغلب به روش‌های کمی انجام می‌شود و نشان می‌دهد که یک حرکت کوچک تمام چیزی است که می‌توانند مدیریت کنند – به کم‌گفته‌کردن Chas Tenenbaum بن استیلر فکر کنید که به پدرش می‌گوید: «سال سختی را پشت سر گذاشتم، پدر.» که همسرش اخیراً در یک سانحه هوایی جان باخته است. زیبایی شناسی اندرسون منعکس کننده این ذخیره احساسی است. دوربین او نیز به همین ترتیب ثابت، قفل و سفت است.


مربوط

اگر از نام تجاری وحشت فراطبیعی Alan Wake 2 خوشتان می آید، باید Longlegs را تماشا کنید.

این فیلم موفق شباهت های زیادی با بازی ترسناک بقا سورئال Remedy دارد.

این مفروضات تاریخ‌دار درباره کارگردان‌ها می‌تواند سال‌ها، گاهی ده‌ها سال، علی‌رغم تکامل فعال و اختراع مجدد، آنها را آزار دهد. بسیاری از مخاطبان هنوز استیون اسپیلبرگ را به‌عنوان «بلاک‌باستر شگفت‌انگیز کودکانه» می‌دانند، علی‌رغم اینکه محصول پس از 911 توسط فیلم‌های تاریکی مانند گزارش اقلیت و مونیخ، فیلم‌هایی درباره بی‌اعتمادی به نهادها و خشونت دولت تعریف می‌شد. War of the Worlds، که ممکن است انتظار داشته باشید که یک فیلم سرگرم‌کننده از تهاجم بیگانگان باشد، یک بازنمایی درونی و به سختی پنهان از حملات 11 سپتامبر است.

وس اندرسون، استیون اسپیلبرگ و بله، ام نایت شیامالان هنرمندانی متفاوت از 20 سال پیش هستند. ما باید اجازه دهیم که برداشت ما از کار آنها نیز تکامل یابد.

بعد

Twisters یادآوری است که ما دیگر اجازه نمی دهیم افراد معمولی فیلم را هدایت کنند

Twisters بازیگران فوق‌العاده‌ای دارد، اما اکثراً گروهی از بازیگران اصلی هستند که دومین کمانچه را برای گلن پاول بازی می‌کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا