جیمز کامرون در آغوش گرفتن هوش مصنوعی لحظه ای تاریک برای فیلم های هالیوود است
Summarize this content to 400 words in Persian Lang
جیمز کامرون یکی از بهترین هایی است که تا به حال این کار را انجام داده است. دومین فیلمساز موفق تمام دوران نیز، مسلماً، فیلمسازی تجاری را بهتر از هر کسی که تا به حال زندگی کرده است، درک می کند. او سه فیلم از چهار فیلم پرفروش تمام دوران را ساخت (آواتار، آواتار: راه آب و تایتانیک).
من عاشق کارش هستم. ترمیناتور 2 فیلم اکشن مورد علاقه من است و تایتانیک در ده فیلم برتر من است. حتی فیلمهای کوچکتر کامرون نیز دارای برخی از شگفتانگیزترین چیزهایی هستند که تا به حال ساخته شدهاند. برو 45 دقیقه آخر سریال True Lies رو ببین و بگو با گاز غذا درست نمیکنه.
تنها کارگردانی که از کامرون موفقتر است، استیون اسپیلبرگ است و این سلسله مراتب احتمالاً زمانی که «آواتار: آتش و خاکستر» سال آینده در سینماها اکران شود، تغییر خواهد کرد.
پیوستن جیمز کامرون به هیئت هوش مصنوعی پایداری آخرین پیشنهاد او برای حضور در خط مقدم فناوری است.
اگرچه او به سخت بودن و عقیده بودن شهرت دارد، اما چندین دهه آخر زندگی خود را وقف ساختن فیلم هایی درباره زیبایی طبیعت و خطراتی که انسان ها (به ویژه ارتش ایالات متحده) برای آن دارند، کرده است. او یک هنرمند و یک برادر، یک هیپی و یک علاقهمند به فناوری است، و این ترکیب منجر به ساخت فیلمهای اکشن باورنکردنی شده است که با این وجود دارای رگههای چپ است. بنابراین ناامیدکننده بود که ببینیم وسواس فناوری کامرون در این هفته به قیمت تمام چیزهایی که او ادعا می کند ارزش دارد، تسخیر شده است.
او در بیانیهای با اعلام همکاری خود با Stability AI، شرکتی که در زمینه Stable Diffusion، یک هوش مصنوعی فعالیت میکند، گفت: «من حرفهام را به دنبال فناوریهای نوظهوری گذراندهام که مرزهای آنچه ممکن را ممکن میسازد، همه در خدمت گفتن داستانهای باورنکردنی است. مدلی که تصاویر را از پیام های متنی تولید می کند.
من بیش از سه دهه پیش در خط مقدم CGI بودم، و از آن زمان تاکنون در لبههای برتر باقی ماندهام. اکنون، تقاطع ایجاد تصویر هوش مصنوعی و CGI موج بعدی است. همگرایی این دو موتور کاملاً متفاوت خلقت، راههای جدیدی را برای هنرمندان باز میکند تا داستانهایی را به شیوههایی که ما هرگز تصورش را نمیکردیم روایت کنند. هوش مصنوعی پایداری آماده رهبری این تحول است.”
حرکت کامرون می تواند صنعت فیلم را به سمتی منفی هدایت کند
کامرون وقتی ادعا می کند که پیشرو CGI بوده است، دود نمی کشد. Abyss و Terminator 2 در استفاده از این فناوری پیشگام بودند و راه را برای آثار کلاسیکی مانند Jurassic Park و Toy Story هموار کردند. اگرچه همیشه آرزو داشتم که او به ترکیب بینقص CGI و جلوههای عملی برگردد که باعث میشود فیلمهایی مانند تایتانیک احساس بزرگی غیرممکن داشته باشند، فیلمهای آواتار بسیار بیشتر از آن چیزی هستند که از فیلمهایی که در آن اساساً همه چیز توسط رایانه تولید میشود، قابل لمستر هستند. او بهتر از هر کسی در ساختن تصاویر باورپذیر در جایی که هیچ چیز واقعی وجود ندارد، بهتر است. او برای مدت طولانی در خط مقدم پیشرفت های فناوری بوده است و به راحتی می توان فهمید که چگونه به هوش مصنوعی علاقه مند است.
اما هوش مصنوعی مولد با CGI یکسان نیست و درک تفاوتهای لجستیکی و اخلاقی مهم است. جلوههای ویژه CGI توسط تیمهایی از هنرمندان ایجاد میشود که مدلها را مجسمهسازی میکنند، جزئیات را اضافه میکنند و حرکت را متحرک میکنند. اگرچه جایگزین عروسکسازی و انیمیشنسازی شد، اما راه را برای بسیاری از مشاغل خلاقانه نیز باز کرد. تصاویر مولد هوش مصنوعی به طور هدفمند توسط هنرمندان ایجاد نمی شوند، آنها از آثار دزدیده شده هنرمندانی که برای کارشان جبران نشده اند جمع آوری شده اند. این بر سرقت ادبی تکیه میکند، از مجموعه دادهها، آثار هنری را جمعآوری میکند، آن را ترکیب میکند، و تصویری را که معیارهای تعیینشده توسط درخواست را برآورده میکند، بازگرداند. به راحتی می توان گفت که افرادی که مخالف هوش مصنوعی هستند، لودیت هستند و از چیزهای جدید می ترسند. اما، این موضع، دزدی در قلب هوش مصنوعی مولد و بسیاری از صنایع خلاق را نادیده می گیرد که اگر کنترل نشود، از بین خواهد رفت. اگرچه استثنائاتی وجود دارد، اما بزرگترین تقویتکنندههای هوش مصنوعی امیدوارند هنرمندان را از شغل خود خارج کنند، نه اینکه آنها را برای انجام کارهای بهتر توانمند کنند.
کامرون یکی از قدرتمندترین افراد هالیوود است. او هیت ساز است و هر جا که تصمیم می گیرد برود، پول هنگفتی دنبال می شود. مشارکت او با هوش مصنوعی پایداری، ترازو را برای بسیاری از کارگران خلاق کمتر قدرتمند در صنعت تغییر می دهد. برای فیلمسازانی که در مورد هوش مصنوعی صحبت می کنند، این آنها را تشویق می کند که وارد کشتی شوند. نفوذ کامرون ممکن است صنعت را به مسیری خطرناک سوق دهد. ممکن است در نهایت هوش مصنوعی در بلندمدت سودآور نباشد (همانطور که گلدمن ساکس چند ماه پیش پیشنهاد کرد)، اما این بدان معنا نیست که این حباب قبل از ترکیدن، هزینه زیادی برای مشاغل طبقه کارگر ندارد.
جیمز کامرون یکی از بهترین هایی است که تا به حال این کار را انجام داده است. دومین فیلمساز موفق تمام دوران نیز، مسلماً، فیلمسازی تجاری را بهتر از هر کسی که تا به حال زندگی کرده است، درک می کند. او سه فیلم از چهار فیلم پرفروش تمام دوران را ساخت (آواتار، آواتار: راه آب و تایتانیک).
من عاشق کارش هستم. ترمیناتور 2 فیلم اکشن مورد علاقه من است و تایتانیک در ده فیلم برتر من است. حتی فیلمهای کوچکتر کامرون نیز دارای برخی از شگفتانگیزترین چیزهایی هستند که تا به حال ساخته شدهاند. برو 45 دقیقه آخر سریال True Lies رو ببین و بگو با گاز غذا درست نمیکنه.
تنها کارگردانی که از کامرون موفقتر است، استیون اسپیلبرگ است و این سلسله مراتب احتمالاً زمانی که «آواتار: آتش و خاکستر» سال آینده در سینماها اکران شود، تغییر خواهد کرد.
پیوستن جیمز کامرون به هیئت هوش مصنوعی پایداری آخرین پیشنهاد او برای حضور در خط مقدم فناوری است.
اگرچه او به سخت بودن و عقیده بودن شهرت دارد، اما چندین دهه آخر زندگی خود را وقف ساختن فیلم هایی درباره زیبایی طبیعت و خطراتی که انسان ها (به ویژه ارتش ایالات متحده) برای آن دارند، کرده است. او یک هنرمند و یک برادر، یک هیپی و یک علاقهمند به فناوری است، و این ترکیب منجر به ساخت فیلمهای اکشن باورنکردنی شده است که با این وجود دارای رگههای چپ است. بنابراین ناامیدکننده بود که ببینیم وسواس فناوری کامرون در این هفته به قیمت تمام چیزهایی که او ادعا می کند ارزش دارد، تسخیر شده است.
او در بیانیهای با اعلام همکاری خود با Stability AI، شرکتی که در زمینه Stable Diffusion، یک هوش مصنوعی فعالیت میکند، گفت: «من حرفهام را به دنبال فناوریهای نوظهوری گذراندهام که مرزهای آنچه ممکن را ممکن میسازد، همه در خدمت گفتن داستانهای باورنکردنی است. مدلی که تصاویر را از پیام های متنی تولید می کند.
من بیش از سه دهه پیش در خط مقدم CGI بودم، و از آن زمان تاکنون در لبههای برتر باقی ماندهام. اکنون، تقاطع ایجاد تصویر هوش مصنوعی و CGI موج بعدی است. همگرایی این دو موتور کاملاً متفاوت خلقت، راههای جدیدی را برای هنرمندان باز میکند تا داستانهایی را به شیوههایی که ما هرگز تصورش را نمیکردیم روایت کنند. هوش مصنوعی پایداری آماده رهبری این تحول است.”
حرکت کامرون می تواند صنعت فیلم را به سمتی منفی هدایت کند
کامرون وقتی ادعا می کند که پیشرو CGI بوده است، دود نمی کشد. Abyss و Terminator 2 در استفاده از این فناوری پیشگام بودند و راه را برای آثار کلاسیکی مانند Jurassic Park و Toy Story هموار کردند. اگرچه همیشه آرزو داشتم که او به ترکیب بینقص CGI و جلوههای عملی برگردد که باعث میشود فیلمهایی مانند تایتانیک احساس بزرگی غیرممکن داشته باشند، فیلمهای آواتار بسیار بیشتر از آن چیزی هستند که از فیلمهایی که در آن اساساً همه چیز توسط رایانه تولید میشود، قابل لمستر هستند. او بهتر از هر کسی در ساختن تصاویر باورپذیر در جایی که هیچ چیز واقعی وجود ندارد، بهتر است. او برای مدت طولانی در خط مقدم پیشرفت های فناوری بوده است و به راحتی می توان فهمید که چگونه به هوش مصنوعی علاقه مند است.
اما هوش مصنوعی مولد با CGI یکسان نیست و درک تفاوتهای لجستیکی و اخلاقی مهم است. جلوههای ویژه CGI توسط تیمهایی از هنرمندان ایجاد میشود که مدلها را مجسمهسازی میکنند، جزئیات را اضافه میکنند و حرکت را متحرک میکنند. اگرچه جایگزین عروسکسازی و انیمیشنسازی شد، اما راه را برای بسیاری از مشاغل خلاقانه نیز باز کرد. تصاویر مولد هوش مصنوعی به طور هدفمند توسط هنرمندان ایجاد نمی شوند، آنها از آثار دزدیده شده هنرمندانی که برای کارشان جبران نشده اند جمع آوری شده اند. این بر سرقت ادبی تکیه میکند، از مجموعه دادهها، آثار هنری را جمعآوری میکند، آن را ترکیب میکند، و تصویری را که معیارهای تعیینشده توسط درخواست را برآورده میکند، بازگرداند. به راحتی می توان گفت که افرادی که مخالف هوش مصنوعی هستند، لودیت هستند و از چیزهای جدید می ترسند. اما، این موضع، دزدی در قلب هوش مصنوعی مولد و بسیاری از صنایع خلاق را نادیده می گیرد که اگر کنترل نشود، از بین خواهد رفت. اگرچه استثنائاتی وجود دارد، اما بزرگترین تقویتکنندههای هوش مصنوعی امیدوارند هنرمندان را از شغل خود خارج کنند، نه اینکه آنها را برای انجام کارهای بهتر توانمند کنند.
کامرون یکی از قدرتمندترین افراد هالیوود است. او هیت ساز است و هر جا که تصمیم می گیرد برود، پول هنگفتی دنبال می شود. مشارکت او با هوش مصنوعی پایداری، ترازو را برای بسیاری از کارگران خلاق کمتر قدرتمند در صنعت تغییر می دهد. برای فیلمسازانی که در مورد هوش مصنوعی صحبت می کنند، این آنها را تشویق می کند که وارد کشتی شوند. نفوذ کامرون ممکن است صنعت را به مسیری خطرناک سوق دهد. ممکن است در نهایت هوش مصنوعی در بلندمدت سودآور نباشد (همانطور که گلدمن ساکس چند ماه پیش پیشنهاد کرد)، اما این بدان معنا نیست که این حباب قبل از ترکیدن، هزینه زیادی برای مشاغل طبقه کارگر ندارد.