مرد اکشن اسکاتلندی استاپ موشن جودرو من را ناراحت می کند
Summarize this content to 400 words in Persian Lang
من هنوز مطمئن نیستم که جودرو کیست. حتی تصور کمتری درباره رفیق خرگوش شناور صورتی نئونی او دارم که او را دقایقی پس از داستانش رها کرد. من مطمئن نیستم که چرا با هاگیس می جنگم، چرا هاگیس اینطور به نظر می رسد، یا چرا همه کسانی را که ملاقات می کنید، از غریبه های محتاط گرفته تا کشیش های دهکده، همه کمی نگران کننده هستند. اما این داستان عامیانه بت پرستی به دادن پاسخ های مستقیم اهمیتی نمی دهد.
بخشی از این هوای پیشگویی که مانند مسمومیت با مونوکسید کربن به جودرو نشت می کند از طراحی شخصیت ها ناشی می شود. خود جودرو بر اساس یک مرد اکشن (یا اسباببازی قابل حمل مشابه از سال گذشته) ساخته شده است، با ویژگیهای ناهموار کوهستانی که تقریباً روی بدن زمانی ایدهآل او نقش بسته است. به نظر میرسد شخصیتهای دیگر کاملاً از ابتدا ساخته شدهاند، اما به نظر میرسد که مجسمهساز مشتاقی که روی آنها کار کرده است، آنها را مدتها پس از پایان کار، زیر نور خورشید رها کرده است. ویژگی های آنها ذوب شده به نظر می رسد، به طور همزمان به لطف ویژگی های خانگی خود استقبال می کند و به لطف اجرا ناراحت کننده است.
دشمنان از این هم غریب ترند. هاگیس موجوداتی چند تنه هستند، مانند نسخه افقی پوکی های ماریو، اگر پوکی ها از خاک رس ساخته شده بودند و شما را به شدت در ارتفاعات اسکاتلند تعقیب می کردند. همچنین انساننماهایی بیچشم با منقار، شایعاتی درباره جادوگران و الهههایی که در رودخانههای پر از ماهی قزل آلا شنا میکنند، وجود دارد. اگرچه بر اساس سنت شفاهی فولکلور اسکاتلندی، تفسیر جودرو کاملاً منحصر به فرد و بسیار ناراحت کننده است.
هر چند این فقط طرح ها نیست. این موسیقی یک موسیقی متن هیجانانگیز از موسیقی محلی اسکاتلندی است که به طور همزمان زیبا و وحشتناک است. این به کل بازی هاله عجیبی می دهد، اگر قبلاً وجود نداشت. اکشن استاپ موشن جسورانه است – شاید نام آن از همین جا آمده است – اما به طرز شگفت انگیزی روان است. هر بخش از این بازی یک دوگانگی، یک تضاد است. شوخی است اما روان، آرامش بخش اما نگران کننده.
می خواهم تکرار کنم که Judero یک بازی ترسناک نیست، حتی مطمئن نیستم که عمداً عجیب باشد. این ارائه فقط من را ناراحت می کند.
من از جودرو لذت می برم، علیرغم حالات ناراحت کننده. من عاشق احساس خانگی هستم، من عاشق گیم پلی کلاسیک هستم که شبیه یک نسخه مدرن شده از بازی هایی است که در کودکی انجام می دادم. اکتشاف مربوط به یک هک 'n' اسلش از بالا به پایین دهه 00 است، اما مبارزه کمی Soulsborne است، به همان شیوه Dark Maus یا کم ارزش ترین بازی اکشن امسال، Death of a Wish. و همه آن با استاپ موشن دقیق متحرک شده است و جودرو را کاملاً منحصر به فرد می کند.
من از طرفداران پر و پا قرص بازیهای منحصربهفرد هستم، بهویژه آنهایی که مفاهیم جسورانهای دارند و سعی میکنند خارج از چارچوبها فکر کنند که کرایه استاندارد سهگانه شما کاملاً درون آن وجود دارد. و جودرو همین کار را می کند. عشق زیادی در این بازی دست ساز ریخته شده است، اما این بازی بدون نوآوری نیز نیست.
هر دشمنی هم از نظر هنری و هم از نظر مکانیکی منحصر به فرد است. در حالی که جودرو فقط میتواند با چوب خود به آنها ضربه بزند یا جاخالی دهد، دشمنان جالب با شلیک توپهای درخشان به سمت شما یا تقسیم شدن به دشمنان متعدد و کوچکتر زمانی که به اندازه کافی آسیب دیدند، شما را روی پا نگه میدارند.
با این حال، وقتی شروع به داشتن این موجودات می کنید، همه چیز واقعاً جالب می شود. شاید بخواهید آنها را مجبور کنید که با یکدیگر بجنگند تا سلامتی ارزشمند خود را هدر دهند، زیرا از آخرین باری که روی سنگی ایستاده استراحت کرده اید، مدت کمی می گذرد. شاید شما به آروارههای قدرتمند یک جانور نیاز داشته باشید تا سیب بزرگی را که سر راه شما قرار دارد بگذرید. من در زمان نوشتن فقط چند ساعت Judero را بازی کردم، اما قبلاً این مکانیک به مبارزه و اکتشاف لایه دیگری از عمق بخشیده است و من نمی توانم منتظر بمانم تا ببینم توسعه دهندگان چه رفتارهای دیگری برای من در نظر گرفته اند. با در دست گرفتن کنترل یک دشمن ناپاک حل کنید.
جودرو هم در ارائه و هم در خلقت عجیب و غریب است. اما فوق العاده قانع کننده و به طرز وحشتناکی زیباست. در حالی که قهرمان همنام با همراهی موسیقی متن فولکلور شگفتانگیز در ارتفاعات میدوید، در حالی که خورشید پشت چهره نشستهاش روی سنگی ایستاده غروب میکند، در حالی که او یک هاگی خشن دیگر را شکست میدهد. زیبایی در چیزهای عجیب و غریب و قدرت در چیزهای منحصر به فرد وجود دارد. و اگر هیچ چیز دیگری نباشد، جودرو بی نظیر است.
من هنوز مطمئن نیستم که جودرو کیست. حتی تصور کمتری درباره رفیق خرگوش شناور صورتی نئونی او دارم که او را دقایقی پس از داستانش رها کرد. من مطمئن نیستم که چرا با هاگیس می جنگم، چرا هاگیس اینطور به نظر می رسد، یا چرا همه کسانی را که ملاقات می کنید، از غریبه های محتاط گرفته تا کشیش های دهکده، همه کمی نگران کننده هستند. اما این داستان عامیانه بت پرستی به دادن پاسخ های مستقیم اهمیتی نمی دهد.
بخشی از این هوای پیشگویی که مانند مسمومیت با مونوکسید کربن به جودرو نشت می کند از طراحی شخصیت ها ناشی می شود. خود جودرو بر اساس یک مرد اکشن (یا اسباببازی قابل حمل مشابه از سال گذشته) ساخته شده است، با ویژگیهای ناهموار کوهستانی که تقریباً روی بدن زمانی ایدهآل او نقش بسته است. به نظر میرسد شخصیتهای دیگر کاملاً از ابتدا ساخته شدهاند، اما به نظر میرسد که مجسمهساز مشتاقی که روی آنها کار کرده است، آنها را مدتها پس از پایان کار، زیر نور خورشید رها کرده است. ویژگی های آنها ذوب شده به نظر می رسد، به طور همزمان به لطف ویژگی های خانگی خود استقبال می کند و به لطف اجرا ناراحت کننده است.
دشمنان از این هم غریب ترند. هاگیس موجوداتی چند تنه هستند، مانند نسخه افقی پوکی های ماریو، اگر پوکی ها از خاک رس ساخته شده بودند و شما را به شدت در ارتفاعات اسکاتلند تعقیب می کردند. همچنین انساننماهایی بیچشم با منقار، شایعاتی درباره جادوگران و الهههایی که در رودخانههای پر از ماهی قزل آلا شنا میکنند، وجود دارد. اگرچه بر اساس سنت شفاهی فولکلور اسکاتلندی، تفسیر جودرو کاملاً منحصر به فرد و بسیار ناراحت کننده است.
هر چند این فقط طرح ها نیست. این موسیقی یک موسیقی متن هیجانانگیز از موسیقی محلی اسکاتلندی است که به طور همزمان زیبا و وحشتناک است. این به کل بازی هاله عجیبی می دهد، اگر قبلاً وجود نداشت. اکشن استاپ موشن جسورانه است – شاید نام آن از همین جا آمده است – اما به طرز شگفت انگیزی روان است. هر بخش از این بازی یک دوگانگی، یک تضاد است. شوخی است اما روان، آرامش بخش اما نگران کننده.
می خواهم تکرار کنم که Judero یک بازی ترسناک نیست، حتی مطمئن نیستم که عمداً عجیب باشد. این ارائه فقط من را ناراحت می کند.
من از جودرو لذت می برم، علیرغم حالات ناراحت کننده. من عاشق احساس خانگی هستم، من عاشق گیم پلی کلاسیک هستم که شبیه یک نسخه مدرن شده از بازی هایی است که در کودکی انجام می دادم. اکتشاف مربوط به یک هک 'n' اسلش از بالا به پایین دهه 00 است، اما مبارزه کمی Soulsborne است، به همان شیوه Dark Maus یا کم ارزش ترین بازی اکشن امسال، Death of a Wish. و همه آن با استاپ موشن دقیق متحرک شده است و جودرو را کاملاً منحصر به فرد می کند.
من از طرفداران پر و پا قرص بازیهای منحصربهفرد هستم، بهویژه آنهایی که مفاهیم جسورانهای دارند و سعی میکنند خارج از چارچوبها فکر کنند که کرایه استاندارد سهگانه شما کاملاً درون آن وجود دارد. و جودرو همین کار را می کند. عشق زیادی در این بازی دست ساز ریخته شده است، اما این بازی بدون نوآوری نیز نیست.
هر دشمنی هم از نظر هنری و هم از نظر مکانیکی منحصر به فرد است. در حالی که جودرو فقط میتواند با چوب خود به آنها ضربه بزند یا جاخالی دهد، دشمنان جالب با شلیک توپهای درخشان به سمت شما یا تقسیم شدن به دشمنان متعدد و کوچکتر زمانی که به اندازه کافی آسیب دیدند، شما را روی پا نگه میدارند.
با این حال، وقتی شروع به داشتن این موجودات می کنید، همه چیز واقعاً جالب می شود. شاید بخواهید آنها را مجبور کنید که با یکدیگر بجنگند تا سلامتی ارزشمند خود را هدر دهند، زیرا از آخرین باری که روی سنگی ایستاده استراحت کرده اید، مدت کمی می گذرد. شاید شما به آروارههای قدرتمند یک جانور نیاز داشته باشید تا سیب بزرگی را که سر راه شما قرار دارد بگذرید. من در زمان نوشتن فقط چند ساعت Judero را بازی کردم، اما قبلاً این مکانیک به مبارزه و اکتشاف لایه دیگری از عمق بخشیده است و من نمی توانم منتظر بمانم تا ببینم توسعه دهندگان چه رفتارهای دیگری برای من در نظر گرفته اند. با در دست گرفتن کنترل یک دشمن ناپاک حل کنید.
جودرو هم در ارائه و هم در خلقت عجیب و غریب است. اما فوق العاده قانع کننده و به طرز وحشتناکی زیباست. در حالی که قهرمان همنام با همراهی موسیقی متن فولکلور شگفتانگیز در ارتفاعات میدوید، در حالی که خورشید پشت چهره نشستهاش روی سنگی ایستاده غروب میکند، در حالی که او یک هاگی خشن دیگر را شکست میدهد. زیبایی در چیزهای عجیب و غریب و قدرت در چیزهای منحصر به فرد وجود دارد. و اگر هیچ چیز دیگری نباشد، جودرو بی نظیر است.