پیش نمایش Kingdom Come Deliverance 2

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
هر زمان که ماوس را روی یک آیتم در Kingdom Come: Deliverance 2 نگه دارید، یک نماد شایان ستایش که شبیه کاغذ پوستی است باز می شود و نام، وزن و هدف موردی را که به زودی به موجودی خود اضافه می کنید نشان می دهد. این یک لمس زیبا است، و این RPG اکشن دلخراش پر از آنها است. استودیو Warhorse دنبالهای بزرگتر و جاهطلبانهتر ساخته است که امیدوار است به تاریخ احترام بگذارد و همچنین از آن بهعنوان زمین بازی برای انواع هیجینکها استفاده کند.
ماه گذشته من از پراگ بازدید کردم تا چندین ساعت از بازی را در ساختمانی خیالی در کوتنبرگ بازی کنم، شهری محقر که به طور کامل مانند قرون وسطی برای دنباله با جزئیات کامل بازسازی شده است. قدم زدن در خیابانهای شهر برای خودم جذاب بود زیرا مردم محلی، مغازهها و ساختمانهای دولتی را قبل از بازگشت به زمان بازی میدیدم، زیرا پس از آن مرغها را لگد میزدم، خانههای تصادفی را سرقت میکردم و به طور کلی باعث ایجاد غوغا میشد.
Kingdom Come: Deliverance 2 روایتی کاملاً صمیمانه و جدی در هسته خود دارد، اما این بدان معنا نیست که شما نمی توانید مانند یک وحشی مطلق به آن نزدیک شوید – کاری که من به طور طبیعی انجام دادم. شما یک بار دیگر نقش هنری، پسر آهنگری را بازی می کنید که مصمم است انتقام مرگ ناگهانی والدینش را بگیرد. او اکنون تحت سرپرستی سر هانس کاپون به عنوان یک دژخیم خدمت می کند، یک دلقک کوچک خراب که ساده لوحانه معتقد است کل جهان حول او می چرخد.
کسانی که بازی اصلی را بازی کردهاند، میدانند که این یک RPG جذاب، هرچند غیرمتعارف با مکانیکهای رزمی غیرمعمول و طراحی دنیای بد بو است، اما این بار بدون از دست دادن حس منحصر به فرد شخصیت، جلای قابلتوجهی وجود دارد.
همه چیز به اندازه کافی در چند ساعت اول پیش میرود، تا اینکه گروهی از سربازان به واحد شما حمله میکنند و هنری و هانس مجبور میشوند بدون هیچ چیزی به جز لباسهایی که به پشت خود دارند بدوند. شما باید از نو شروع کنید، اما امید هنوز برای این دو نفر روشن است، زیرا آنها به دنبال به دست آوردن افتخار خود هستند و به موقع برای صرف چای به خانه باز می گردند.
قبل از اینکه به زور به دهقانانی برگردید که سرپرستی شما آن را تحقیر می کند، زمانی را صرف گپ زدن با سربازان دیگر در کنار آتش خواهید کرد، با هانس مسابقه می دهید و در مورد مردی که هستید، یاد می گیرید که آیا بازی اول را انجام داده اید یا نه. این یک مقدمه سرگرم کننده است، اگرچه قبل از اینکه چرخ های آموزشی در نهایت برداشته شوند، نمایش های ناشیانه زیادی وجود دارد. ناگفته نماند تعدادی از ماموریتهای بعدی که شامل کمک به مردم شهر و دعوای شما با هنری میشود، قبل از اینکه در نهایت به دنیای باز گسترده رها شوید.
بخش بزرگی از اروپا در اینجا بازسازی شده است، و بسیار بد است که Warhorse طول می کشد تا آن را به نمایش بگذارد. اجراهای آوازی نیز می توانند ترکیبی باشند که باعث می شود احساس سرمایه گذاری در بخش های خاصی از داستان سخت شود. هنری و هان به طرز شگفتانگیزی به تصویر کشیده شدهاند، اما شخصیتهای جانبی از ظریف تا یکنواخت و ناخوشایند متغیر هستند. بخشی از من امیدوار است که برخی از نقشهایی که شنیدم جانشین باشند.
با این حال، هنگامی که آزاد شدید، مقیاس بزرگ Kingdom Come: Deliverance 2 بسیار عالی است. در اصل، شما میتوانید به هر جایی بروید و هر کاری را انجام دهید، ماموریتهایی را انجام دهید که داستانهای انتخاب شده را در خود جای دادهاند یا به جادههای باز بروید تا خودتان را بسازید. کیفیت سیمکارت همهجانبهای وجود دارد که چگونه میتوانید ماموریتها را به روشهای بیشماری تکمیل کنید، و تا زمانی که کار را انجام دهید، خوب است. ممکن است عواقبی برای به صدا درآوردن آلارم ها یا جا گذاشتن اجساد در پی داشته باشد، اما این یک بازی RPG است که در آن آزمایش های آزاد در اولویت است و فقط با Warhorse مطابقت دارد. بسیار فداکاری گرانبها برای به تصویر کشیدن دقیق تاریخ اروپا.
قطعاً نوعی فضای سمی یائویی بین هنری و هانس نیز وجود دارد، تا جایی که داستان چندان دور از انحراف به قلمرو کوه Ye Olde Brokeback نیست. اما این یک نظریه برای یک قطعه دیگر است …
و برای اینکه کاملاً واضح باشد، مطمئناً دقیق به نظر می رسد. منظورم این است که کنترل اسلحه بسیار وحشتناک است و اگر ابزار مناسبی برای درمان خود نداشته باشید، چاقو زدن یک حکم اعدام فوری است. ساختن معجونها و تونیکها از طریق کیمیاگری جادوگر به تصویر کشیده میشود، در حالی که سیستم موجودی به شما اجازه میدهد تا لایههای زره و سایر تکههای لباس را یکی یکی تجهیز کنید، گویی واقعاً برای نبرد آماده میشوید و باید هر تصمیمی را که میگیرید در نظر بگیرید.
این همان چیزی است که ماهیت شلوغ مبارزه و اکتشاف آن را بسیار عزیز می کند. بعداً در پیشنمایش، ما در یک فایل ذخیره بارگذاری شدیم که تقریباً 50 ساعت در وسط کوتنبرگ بود. توسعهدهنده ما را ترغیب کرد که به یک جستجو برویم و بدون هیچ برنامهای وارد دنیای باز نشویم، بنابراین واضح است که من آنها را نادیده گرفتم و دومی را انجام دادم. من خودم را در یک کلبه تصادفی دیدم که در حال دزدیدن پنیر از بشقاب شام یک خانواده فقیر قبل از اینکه به یک قطعه بزرگ از زمین کشاورزی دویدم تا با گله گاوها مشت بجنگم. آنها پیروز شدند. به نظر می رسد، آن حشرات به شدت لگد می زنند.
عجیب و غریب کوچک مورد علاقه من این بود که با مشت به مرغی بمیرم و تماشا کنم که به سرعت خودش را شکست می دهد قبل از اینکه سیم پیچ فانی را پشت سر بگذارد. آرام باش رفیق کوچولو
اجازه ندهید در یک پیش نمایش محدود وارد دنیایی باز با امکانات بی نهایت شوم و سپس از من انتظار داشته باشید که طبق قوانین بازی کنم. این دختر اینطور نیست، اما فقط به من این امکان را داد که با بازیی مانند این بیشتر از آنچه انتظار داشتم لذت ببرم. من عاشق تاریخ نیستم، فانتزی کلاسیک من را خسته می کند، و Kingdom Come: Deliverance 2 در تلاش است به مخاطبان بسیار خاصی که هر دو را دوست دارند، خدمت کند.
اما به نوعی بازی من را طلسم کرده است و من میخواهم چیزهای بیشتری از آن ببینم، هم در روایت اصلی غافلگیرکننده و هم در جهان باز به شکل آزاد. با وجود لبههای خشن، چیزهای زیادی برای دوستداشتن وجود دارد، و صادقانه بگوییم که فقدان ظرافت بخشی از جذابیت امضای آن است.
من تا حدودی نگران هستم که خیلی طولانی شود، به خصوص به این دلیل که این گشت و گذار در شهر کوتنبرگ در زمانی انجام شد که اکثر بازی های این قبیل به عنوان تیتراژ پخش می شدند. این احتمال وجود دارد که Kingdom Come: Deliverance 2 یا از استقبال خود فراتر رود یا به سادگی فاقد شتاب در روایت و مکانیک خود برای توجیه یک سفر 80 ساعته باشد، اما تا زمانی که در فوریه 2025 وارد شود، هیچ راهی برای دانستن آن وجود نخواهد داشت.
هر چند نگرانی ها به کنار. من خیلی دلم گرفته این تعادل غیرمتعارف بین احترام به تاریخ و درک را ایجاد می کند که بازیکنان همچنین می خواهند گذشته به یک زمین بازی مجازی با امکانات بی نهایت منتقل شود. آزادی سفر به هر جایی و انجام هر کاری همراه با یک شخصیت مرکزی قوی و روایتی که ارزش توجه به آن را داشته باشد، ترکیبی برنده است، و من فکر میکنم که Warhorse ممکن است به اینجا رسیده باشد.
هر زمان که ماوس را روی یک آیتم در Kingdom Come: Deliverance 2 نگه دارید، یک نماد شایان ستایش که شبیه کاغذ پوستی است باز می شود و نام، وزن و هدف موردی را که به زودی به موجودی خود اضافه می کنید نشان می دهد. این یک لمس زیبا است، و این RPG اکشن دلخراش پر از آنها است. استودیو Warhorse دنبالهای بزرگتر و جاهطلبانهتر ساخته است که امیدوار است به تاریخ احترام بگذارد و همچنین از آن بهعنوان زمین بازی برای انواع هیجینکها استفاده کند.
ماه گذشته من از پراگ بازدید کردم تا چندین ساعت از بازی را در ساختمانی خیالی در کوتنبرگ بازی کنم، شهری محقر که به طور کامل مانند قرون وسطی برای دنباله با جزئیات کامل بازسازی شده است. قدم زدن در خیابانهای شهر برای خودم جذاب بود زیرا مردم محلی، مغازهها و ساختمانهای دولتی را قبل از بازگشت به زمان بازی میدیدم، زیرا پس از آن مرغها را لگد میزدم، خانههای تصادفی را سرقت میکردم و به طور کلی باعث ایجاد غوغا میشد.
Kingdom Come: Deliverance 2 روایتی کاملاً صمیمانه و جدی در هسته خود دارد، اما این بدان معنا نیست که شما نمی توانید مانند یک وحشی مطلق به آن نزدیک شوید – کاری که من به طور طبیعی انجام دادم. شما یک بار دیگر نقش هنری، پسر آهنگری را بازی می کنید که مصمم است انتقام مرگ ناگهانی والدینش را بگیرد. او اکنون تحت سرپرستی سر هانس کاپون به عنوان یک دژخیم خدمت می کند، یک دلقک کوچک خراب که ساده لوحانه معتقد است کل جهان حول او می چرخد.
کسانی که بازی اصلی را بازی کردهاند، میدانند که این یک RPG جذاب، هرچند غیرمتعارف با مکانیکهای رزمی غیرمعمول و طراحی دنیای بد بو است، اما این بار بدون از دست دادن حس منحصر به فرد شخصیت، جلای قابلتوجهی وجود دارد.
همه چیز به اندازه کافی در چند ساعت اول پیش میرود، تا اینکه گروهی از سربازان به واحد شما حمله میکنند و هنری و هانس مجبور میشوند بدون هیچ چیزی به جز لباسهایی که به پشت خود دارند بدوند. شما باید از نو شروع کنید، اما امید هنوز برای این دو نفر روشن است، زیرا آنها به دنبال به دست آوردن افتخار خود هستند و به موقع برای صرف چای به خانه باز می گردند.
قبل از اینکه به زور به دهقانانی برگردید که سرپرستی شما آن را تحقیر می کند، زمانی را صرف گپ زدن با سربازان دیگر در کنار آتش خواهید کرد، با هانس مسابقه می دهید و در مورد مردی که هستید، یاد می گیرید که آیا بازی اول را انجام داده اید یا نه. این یک مقدمه سرگرم کننده است، اگرچه قبل از اینکه چرخ های آموزشی در نهایت برداشته شوند، نمایش های ناشیانه زیادی وجود دارد. ناگفته نماند تعدادی از ماموریتهای بعدی که شامل کمک به مردم شهر و دعوای شما با هنری میشود، قبل از اینکه در نهایت به دنیای باز گسترده رها شوید.
بخش بزرگی از اروپا در اینجا بازسازی شده است، و بسیار بد است که Warhorse طول می کشد تا آن را به نمایش بگذارد. اجراهای آوازی نیز می توانند ترکیبی باشند که باعث می شود احساس سرمایه گذاری در بخش های خاصی از داستان سخت شود. هنری و هان به طرز شگفتانگیزی به تصویر کشیده شدهاند، اما شخصیتهای جانبی از ظریف تا یکنواخت و ناخوشایند متغیر هستند. بخشی از من امیدوار است که برخی از نقشهایی که شنیدم جانشین باشند.
با این حال، هنگامی که آزاد شدید، مقیاس بزرگ Kingdom Come: Deliverance 2 بسیار عالی است. در اصل، شما میتوانید به هر جایی بروید و هر کاری را انجام دهید، ماموریتهایی را انجام دهید که داستانهای انتخاب شده را در خود جای دادهاند یا به جادههای باز بروید تا خودتان را بسازید. کیفیت سیمکارت همهجانبهای وجود دارد که چگونه میتوانید ماموریتها را به روشهای بیشماری تکمیل کنید، و تا زمانی که کار را انجام دهید، خوب است. ممکن است عواقبی برای به صدا درآوردن آلارم ها یا جا گذاشتن اجساد در پی داشته باشد، اما این یک بازی RPG است که در آن آزمایش های آزاد در اولویت است و فقط با Warhorse مطابقت دارد. بسیار فداکاری گرانبها برای به تصویر کشیدن دقیق تاریخ اروپا.
قطعاً نوعی فضای سمی یائویی بین هنری و هانس نیز وجود دارد، تا جایی که داستان چندان دور از انحراف به قلمرو کوه Ye Olde Brokeback نیست. اما این یک نظریه برای یک قطعه دیگر است …
و برای اینکه کاملاً واضح باشد، مطمئناً دقیق به نظر می رسد. منظورم این است که کنترل اسلحه بسیار وحشتناک است و اگر ابزار مناسبی برای درمان خود نداشته باشید، چاقو زدن یک حکم اعدام فوری است. ساختن معجونها و تونیکها از طریق کیمیاگری جادوگر به تصویر کشیده میشود، در حالی که سیستم موجودی به شما اجازه میدهد تا لایههای زره و سایر تکههای لباس را یکی یکی تجهیز کنید، گویی واقعاً برای نبرد آماده میشوید و باید هر تصمیمی را که میگیرید در نظر بگیرید.
این همان چیزی است که ماهیت شلوغ مبارزه و اکتشاف آن را بسیار عزیز می کند. بعداً در پیشنمایش، ما در یک فایل ذخیره بارگذاری شدیم که تقریباً 50 ساعت در وسط کوتنبرگ بود. توسعهدهنده ما را ترغیب کرد که به یک جستجو برویم و بدون هیچ برنامهای وارد دنیای باز نشویم، بنابراین واضح است که من آنها را نادیده گرفتم و دومی را انجام دادم. من خودم را در یک کلبه تصادفی دیدم که در حال دزدیدن پنیر از بشقاب شام یک خانواده فقیر قبل از اینکه به یک قطعه بزرگ از زمین کشاورزی دویدم تا با گله گاوها مشت بجنگم. آنها پیروز شدند. به نظر می رسد، آن حشرات به شدت لگد می زنند.
عجیب و غریب کوچک مورد علاقه من این بود که با مشت به مرغی بمیرم و تماشا کنم که به سرعت خودش را شکست می دهد قبل از اینکه سیم پیچ فانی را پشت سر بگذارد. آرام باش رفیق کوچولو
اجازه ندهید در یک پیش نمایش محدود وارد دنیایی باز با امکانات بی نهایت شوم و سپس از من انتظار داشته باشید که طبق قوانین بازی کنم. این دختر اینطور نیست، اما فقط به من این امکان را داد که با بازیی مانند این بیشتر از آنچه انتظار داشتم لذت ببرم. من عاشق تاریخ نیستم، فانتزی کلاسیک من را خسته می کند، و Kingdom Come: Deliverance 2 در تلاش است به مخاطبان بسیار خاصی که هر دو را دوست دارند، خدمت کند.
اما به نوعی بازی من را طلسم کرده است و من میخواهم چیزهای بیشتری از آن ببینم، هم در روایت اصلی غافلگیرکننده و هم در جهان باز به شکل آزاد. با وجود لبههای خشن، چیزهای زیادی برای دوستداشتن وجود دارد، و صادقانه بگوییم که فقدان ظرافت بخشی از جذابیت امضای آن است.
من تا حدودی نگران هستم که خیلی طولانی شود، به خصوص به این دلیل که این گشت و گذار در شهر کوتنبرگ در زمانی انجام شد که اکثر بازی های این قبیل به عنوان تیتراژ پخش می شدند. این احتمال وجود دارد که Kingdom Come: Deliverance 2 یا از استقبال خود فراتر رود یا به سادگی فاقد شتاب در روایت و مکانیک خود برای توجیه یک سفر 80 ساعته باشد، اما تا زمانی که در فوریه 2025 وارد شود، هیچ راهی برای دانستن آن وجود نخواهد داشت.
هر چند نگرانی ها به کنار. من خیلی دلم گرفته این تعادل غیرمتعارف بین احترام به تاریخ و درک را ایجاد می کند که بازیکنان همچنین می خواهند گذشته به یک زمین بازی مجازی با امکانات بی نهایت منتقل شود. آزادی سفر به هر جایی و انجام هر کاری همراه با یک شخصیت مرکزی قوی و روایتی که ارزش توجه به آن را داشته باشد، ترکیبی برنده است، و من فکر میکنم که Warhorse ممکن است به اینجا رسیده باشد.
