دورههایی در جدول زمانی افسانه زلدا که شایسته بازی خودشان هستند

هیرول سرزمین باستانی اسطوره و افسانه است. خط زمانی The Legend of Zelda هزاران سال را در بر می گیرد، و با این حال، تنها چند سال در بازی دیده شده است. لینک، زلدا و گانون نقاط کانونی هستند، و به همین دلیل ما فقط داستان های دوران بین نبرد آنها را شنیده ایم.
بسیاری از این دوره ها به اندازه کافی جالب هستند که بازی خودشان را تضمین کنند. آنها می توانند از الگوی Hyrule Warriors پیروی کنند و ژانرهای دیگر را نیز کشف کنند. Legend of Zelda یک چاه امکان پذیر است و این دوره ها سزاوار بیش از ذکر مختصری در Hyrule Historia هستند.
10 عصر هیلیا: اولین تجسم نفرت
پیش درآمدی برای Skyward Sword اولین چیزی نیست که بسیاری در آسانسور مطرح می کنند، اما منشاء Hyrule هنوز کاملاً ناشناخته است. یک بازی حول پایه گذاری تمام تمدن ها حیرت انگیز خواهد بود. Hylia همچنین قهرمان انتخابی خود را داشت، بنابراین می تواند یک بازی اکشن-ماجراجویی سنتی تر Zelda باشد.
گوشت بازی می تواند بعد از Breath of the Wild دنبال شود و به Skyward Sword دنیای باز را بدهد که همیشه می خواست داشته باشد. بازی می تواند بر Hylia و قهرمان منتخب تمرکز کند که برای اولین بار با تمام نژادهای Hyrule ملاقات می کند و روابط هزار ساله قدیمی را برقرار می کند. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این بازی می تواند یک potluck برای طرفداران با کنایه هایی به بخش های بعدی جدول زمانی باشد.
9 اولین مصیبت بزرگ: یک افسانه گمشده
Breath of the Wild عملاً فریاد می زند “PREQUEL MATERIAL!” به تو. 10000 سال قبل از شروع بازی چیزی اتفاق افتاد یک شاهزاده خانم، یک قهرمان با شمشیر و چند روبات برای شکست دادن گانون زمانی که او برای اولین بار فرم بدنی خود را رها کرد، برخاستند. این طرح تقریباً هر بازی زلدا است، اما یک تغییر اساسی در فرمول وجود دارد: قهرمان موهای قرمز داشت.
در این دوره یک قهرمان کاملاً ناشناخته وجود داشت. علاوه بر اینکه نقطه شروعی برای فن تخیلی های بی شمار است، این یک فرض جالب برای شروع یک بازی است. آنها ظاهراً شمشیر استاد را به دست داشتند، اما این چیزی است که ما می دانیم. اگر این لینک نیست، این یک شخصیت جذاب برای ملاقات خواهد بود.
8 جنگ داخلی هیرول: اتحاد
منشا قهرمان زمان با وجود عدم آگاهی او غم انگیز است. وقایع قبل از Ocarina of Time چیزی جز تصویری دلپذیر را به تصویر می کشد، زیرا لینک به عنوان یک یتیم جنگ بزرگ شده است. جنگ گانوندورف در رهبری علیه نیروهای هیرول نقش اساسی داشت. علیرغم اینکه نقش مهمی در شکل گیری شخصیت های کلیدی دارد، چیزهای زیادی درباره این جنگ ناشناخته است.
به دلیل فضای سیاسی سنگین جنگ داخلی Hyrulean، یک بازی در این دوره می تواند به طرز شگفت انگیزی شبیه به Mass Effect باشد. شما می توانید قلمروهای گورون ها، دکو و زورا را کاوش کنید تا ارتش خود را برای دفع گانوندورف بسازید. همچنین احتمالاً بازی رنگ تیرهتری به خود میگیرد.
7 جنگ زندانی: شکست قهرمان
تقسیم خط زمانی برای داشتن یک خط زمانی که تقریباً مستقل از دو خط دیگر اجرا می شود، عجیب است. در حالی که جدول زمانی بزرگسالان و کودکان نتیجه سفر در زمان است، خط زمانی سقوط رخ می دهد اگر پیوند می میرد در حالی که هفت حکیم آزاد هستند. نتیجه جنگ زندانی است که در آن حکیمان تمام نیروهای باقی مانده در هیرول را برای آخرین فشار علیه گاناندورف جمع کردند.
قبل از Breath of the Wild، این تنها باری بود که قهرمان نتوانست جلوی تجسم نفرت را بگیرد. لحن بازی در این دوره به صراحت تیره و تار خواهد بود، در پایین ترین ساعت Hyrule تنظیم می شود و به عنوان یک جنگ تمام عیار ظاهر می شود. در نتیجه، سری Hyrule Warriors می تواند برای این دوره مناسب باشد.
6 سیل بزرگ: دورانی بدون قهرمان
Ocarina of Time نقطه کانونی بیشتر سریال است و جای تعجب نیست که دوره های پیرامون آن بسیار جالب باشد. سیل بزرگ نتیجه ارسال لینک در زمان در پایان Ocarina است، بنابراین هیچ قهرمانی برای دفاع از آینده باقی نمانده است. Flooding Hyrule تنها راه دور نگه داشتن Triforce از Ganondorf در زمانی است که او به ناچار برمی گردد.
آیا پیشنهاد یک اسپین آف رمان بصری عجیب خواهد بود؟ این میتواند به یک شبیهساز دیگر ساختمان ارتش تبدیل شود، اما با توجه به طنز دراماتیکی که مرگ همه را دیکته میکند، قدم زدن در زندگی همه افراد حاضر در این دوران میتواند قانعکننده و غمانگیز باشد.
5 پایان عصر سایه: چهار شمشیر
Four Swords Adventure، یکی از سه بازی چندنفره زلدا، اولین چیزی نیست که مردم وقتی فکر می کنند “بمب لور” برای این سری به آن فکر می کنند، و با این حال، همینطور است. به طور سنتی، روح Hylia و Hero چندین بار دوباره متولد شده اند، اما Demise تنها دو بار تناسخ یافته است. یک بار در Ocarina، سپس دوباره در چهار شمشیر ماجراجویی. با این حال، هنگامی که این گانوندورف مهر و موم شد، دیگر هرگز خبری از او نیست.
عصر سایه کاملاً ناشناخته است. این دوران بعد از ماجراجویی چهار شمشیر است و نه بیشتر. به جای شمشیر استاد، چهار شمشیر تقسیم کننده هویت تمرکز است، Wind Mage Vaati مورد علاقه طرفداران یک آنتاگونیست تکرارشونده است، و گاناندورف دوم وجود دارد. چگونه تا به حال یک بازی در حال گسترش در این دوره وجود نداشته است؟
4 The Interloper War: Beautiful Twilight
The Interloper War بخشی جدایی ناپذیر از پس زمینه Twilight Princess است. با وجود آن، بازی برای مدت طولانی روی این موضوع نمی پردازد. فقط کافی است توضیح دهیم که گروهی از خائنان از جادوی تاریک سوء استفاده کردند و به قلمرو گرگ و میش محکوم شدند. در حقیقت، برای درک این رویداد نیازی به گفتن چیزهای بیشتری نیست، اما قدردانی از آن می تواند راه درازی داشته باشد.
سیستم جادویی Zelda کمی شل و ول است. سحر و جادو فقط نوعی – است. با این حال، ایده جادوی تاریک، تابوهای آن، و پیامدهای آن برای زلدا بهطور نامشخصی بد است. برای تطبیق موتیف کنشهایی که پیامدهایی با گیمپلی دارند، این بازی را میتوان بر اساس Fire Emblem قالبگیری کرد. زندگی شخصیت ها وزن خود را حفظ می کند و از دست دادن آنها دائمی است.
3 سفر بزرگ: ساختن یک Hyrule جدید
زمانی بین Phantom Hourglass و Spirit Tracks، Link و Zelda پس از سفر عالی خود Hyrule جدیدی را تأسیس کردند. این در ابتدای Spirit Tracks با دست تکان میخورد، اما این یک چیز بزرگ است، بنابراین آیا میتوانیم روی آن تمرکز کنیم؟ یک Hyrule کاملاً جدید، با تاریخ و فرهنگ کاملاً جدید برای کشف وجود دارد، و شما می توانید در شکل دادن به آن نقش داشته باشید!
چه راهی بهتر از یک شهرساز برای کشف این دوران وجود دارد؟ میتوانید زیرساختهای Hyrule را برنامهریزی کنید و در عین حال درباره نحوه ساخت معابد جدید نیز تصمیم بگیرید. شما فقط یک شهر نمیسازید، بلکه یک پادشاهی میسازید. ساختن یک شهر برای گورون ها می تواند با ساختن یک هیلیان کاملاً متفاوت باشد.
2 هر آنچه که منجر به ادغام جدول زمانی شد: ستاره!
در حالی که Zelda به خاطر جدول زمانی تقسیمشدهاش مشهور است، Breath of the Wild همهچیز تایید میکند که خطوط زمانی ادغام شدهاند. تکههای هر سه خط زمانی را میتوان در این یک دنیا یافت، و اینکه چگونه این اتفاق افتاد باید زمان مهمی برای کاوش باشد. به عنوان یک RPG تمام عیار، این به شما امکان می دهد با شخصیت ها و مناطق مورد علاقه طرفداران از هر سه تایم لاین تعامل داشته باشید.
چنین بازی عالی خواهد بود، و آنها تقریبا این کار را کرد. Hyrule Warriors اساساً این است، اما به اندازه کافی شجاع نیست که canon باشد. همچنین به شما اجازه نمی دهد که زیاد با دنیا تعامل داشته باشید. این همه جنگ است، اما ادغام سه خط زمانی می تواند فتنه اجتماعی نیز داشته باشد.
1 The Hero Of Time’s Final Years: A Hero Beyond Legend
سرنوشت بی رحم است و قهرمان زمان با پیچ و تاب های آن بیگانه نیست. در یک جدول زمانی، او می میرد. در دیگری، او را از دنیایی که نجات داده است دور می کنند، و در دیگری، در زمانی که دوستانش او را نمی شناسند، بازگردانده می شود. سپس، دفعه بعدی که ما از او مطلع شدیم در شاهزاده خانم گرگ و میش است که در جنگل های گمشده، سربازی بی نام، درگذشت.
این که چگونه داستان قهرمان زمان به پایان می رسد، دلخراش است. در Twilight Princess، واضح است که او یک عمر تجربه جنگی به دست آورده است. او به احتمال زیاد بزرگترین شمشیرزنی است که در زمان خود زندگی کرده است و او بی نام و نشان است. داستان او نمی تواند با یک زمزمه تمام شود.