گروه های فوکوس سوپرفن از شر سمیت خلاص نمی شوند

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
مسمومیت در همه زوایای فرهنگ طرفداران بیداد می کند که قبلاً هرگز نبوده است. گیمرها از اینکه یک مرد سیاهپوست واقعی و تاریخی قهرمان Assassin's Creed Shadows است عصبانی هستند، بینندگان از مجموعه ای از “جادوگران فضایی لزبین” در Star Wars: The Acolyte خشمگین شدند، تصور صرف یک زن در Ghost of Yotei کافی است تا پرهای نازک و بوسیدن دو زن در خانه اژدها باعث شد نمرات نظرات کاربران به شدت کاهش یابد.
این واکنش واکنشی به شکل آزار و اذیت مستقیم، تهدید به مرگ، تعصب بی وقفه سرازیر شده از هر بخش نظرات، و کمپین های بمباران بازبینی بی وقفه است که همگی توسط سازندگان محتوا (بخوانید: گرفترها) که با شعله های آتش خشم امرار معاش می کنند تحریک می شوند.
Variety با چندین مدیر استودیو در مورد این طرفداران سمی صحبت کرد و آنها اشاره کردند که “در چند سال گذشته صدای فوق العاده ای بلند شده است”. با این حال، مدیران اعتراف می کنند که “اکثریت قریب به اتفاق هر هوادار طرفداران معمولی هستند” و این زیرگروه فرار به سادگی توسط اینترنت به “گوشه گاو” داده شده است تا به اتاق های پژواک مربوطه خود منفجر شود.
به همین دلیل، مدتهاست که رویکرد نادیدهگرفتن آنها بوده است، اما بسیاری در حال حاضر «گروههای کانونی سوپر طرفداران» را گرد هم میآورند که به استودیوها میگویند که آیا چیزی باعث واکنش شدید میشود تا آنها به طور کلی از سمیت جلوگیری کنند.
این گروههای تمرکز برای ارزیابی مواد بازاریابی برای فرنچایزهای بزرگ طراحی شدهاند، اما یکی از مدیران اجرایی گفت که «اگر به اندازه کافی زود باشد و فیلم هنوز تمام نشده باشد، میتوانیم چنین تغییراتی را ایجاد کنیم.» بنابراین، استودیوها مایلند فیلم ها را مستقیماً بر اساس بازخورد تغییر دهند تا از هرگونه تلافی بالقوه جلوگیری کنند. این مشکل را حل نمی کند، آن را به طور قابل توجهی بدتر می کند.
این رویکرد به طرفداران سمی مشروعیت می بخشد. می پذیرد که اگر صدای آنها به اندازه کافی بلند باشد، باید گوش کنیم. پس چرا ساکت باشند؟ اگر استودیوها بخواهند خودشان تغییراتی در فیلمها ایجاد کنند تا از واکنشهای منفی جلوگیری کنند، به محرکها میگوید که میتوانند استودیوها را برای انجام آنچه میخواهند قلدری کنند. فقط به جای تعمیر سونیک زشت، آنها بوسه های عجیب و غریب را حذف خواهند کرد.
علت اصلی مشکل را برطرف نمی کند. طرفداران سمی همیشه وجود داشته اند، یکی از مدیران حتی گفت که آنها “نمی دانند که واقعاً بسیار گسترده تر از آنچه در سال 1995 بود” است. مدت زیادی از The Phantom Menace نگذشته بود، فیلمی که آنقدر منفور بود که طرفداران بازیگر کودک جیک لوید را مورد آزار و اذیت قرار دادند تا اینکه او در نهایت بازیگری را رها کرد. تفاوت در حال حاضر این است که این صداها توسط رسانه های اجتماعی تقویت می شوند و مهمتر از آن، توسط سازندگان محتوا ایجاد می شوند.
کسانی که این فرهنگ را تداوم می بخشند قبلا دوری می کردند. آنها شرم آور بودند، با فرنچایزها مانند گوشت و خون رفتار می کردند، و به همین دلیل هیچ کس آنها را جدی نمی گرفت. اما از طریق یوتیوب و توییچ و دیگر پلتفرمهای مشابه، آنها توانستند نظرات خود را بیان کنند و افرادی همفکر پیدا کنند و کل جوامع را حول تعصب و نفرت بسازند. این به ایده های آنها یک پلت فرم داد، اعتماد به نفس آنها را تقویت کرد و عقاید آنها را تقویت کرد تا به افراد بیشتری برسد و الهام بخش باشد. چیزی که بسیاری از این موضوع آموختند این است که خشم می فروشد، که فقط مشکل را بدتر کرده است.
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا و افراد مشهور ظاهراً «لغو شده» که ارتباط خود را از دست میدهند، با اتخاذ موضع «ضد بیدار شدن»، خود را به کانون توجهات بازگرداندهاند، و با جنگی فرهنگی مبارزه میکنند که وعده میدهد جیبهایشان را بسته است. چه آنها واقعاً به آنچه میگویند باور داشته باشند یا نه، ضربه زدن به این بازار از طرفدارانی که از این که فرنچایزهای مورد علاقهشان «از دست آنها برداشته میشود» تلخ و عصبانی هستند، کارساز است. اما سازندگان محتوا به ندرت به خاطر نقش خود در این کمپین های آزاردهنده مسئول شناخته می شوند.
از طریق: shrinktank.com
فقط به StarWarsTheory نگاه کنید، که اخیراً یک ویدیوی کامل ساخته است که دیزی ریدلی، بازیگر ری را به دلیل صحبت علیه طرفداران سمی تحقیر می کند. این موضوع دقیقاً روی بازیگری قرار می گیرد که آنقدر مضطرب فیلمبرداری The Last Jedi بود که سوراخ هایی در دیواره شکم خود ایجاد کرد (همانطور که توسط Inverse گزارش شده است). هیچ فکر یا اهمیتی در مورد اینکه چه چیزی ممکن است برای افرادی که هدف آنها قرار می گیرند، کل هواداران را تحت تأثیر قرار دهد، وجود ندارد، و مطمئناً هیچ عواقبی وجود ندارد.
بسیاری از حساسیت های مدرن و سمی از جنگ ستارگان سرچشمه می گیرد. طرفداران از پذیرش آخرین جدای خودداری کردند، فیلمی که میخواست آنها و تصورات قبلیشان را درباره قهرمانانشان به چالش بکشد. آنها به جای درگیر شدن با فیلم طبق شرایط آن، متوجه شدند که ریان جانسون با لوک اسکای واکر چه کاری انجام داده است که به معنای توهین و تحقیر آنها بوده است.
طرفداران، که توسط سازندگان محتوا تحریک میشوند، کمپینهای نفرتانگیز را در حالی که مستقیماً علیه کاتلین کندی، ریان جانسون، کلی ماری تران و خود دیزنی به راه انداختند، به راه انداختند. خیلی زود، در کل بازی ها، فیلم ها و تلویزیون پخش شد. اما اوضاع زمانی بدتر شد که دیزنی این صداها را با پشت سر گذاشتن تمام کارهایی که The Last Jedi در «ظهور اسکای واکر» انجام داد، بدتر شد، فیلمی که شبیه به لیست آرزوهای Reddit زنده شد و در نهایت هیچ کس را راضی نکرد. همانطور که امروز به وضوح می بینید، آن اشتباه فقط طرفداران سمی را سرسخت تر کرد.
گوش دادن به این گروه ها و تلاش فعالانه برای جلوگیری از ناراحتی آنها، به معنای انداختن بازیگران خود به زیر اتوبوس و در نهایت، تولید رسانه های کمتر متنوع است. آنچه بارها و بارها این واکنش را جرقه می زند به راحتی قابل تشخیص است. این یک مرد سیاهپوست در Assassin's Creed Shadows، یک زن در Ghost of Yotei (با بازی یک بازیگر جنسیتی)، یک بوسه لزبین در خانه اژدها و یک نقش اصلی غیر دودویی سیاهپوست در Star Wars: The Acolyte بود. «Woke» یک اصطلاح فراگیر برای افراد حاشیهنشین است، بنابراین تنها راه برای جلوگیری از کمپینهای نفرتانگیز که توسط طرفداران سمی رهبری میشوند، متوقف کردن کامل داستانهای افراد حاشیهنشین است.
ما در حال حاضر شاهد خشم استودیوها هستیم، زیرا IGN ماه گذشته گزارش داد که پیکسار ظاهراً شکست مالی لایتیر را به خاطر یک بوسه عجیب و غریب مقصر میداند، و یادداشتهایی در طول تولید Inside Out 2 به آنها داده شد که به آنها میگفتند رایلی را «کمتر همجنسباز» کنند. طرفداران LGBTQ+ در حال حاضر مانند مهاجمان رفتار می کنند، آنها زنان را به عنوان لگدمال کردن به باشگاه پسرانشان می بینند و دگرباشان در حال پخش «تبلیغات» در رسانه های مورد علاقه خود هستند. اقداماتی از این دست توسط استودیوهای بزرگی مانند پیکسار، تحت یکپارچههایی مانند دیزنی، به آنها میگوید که حق با آنهاست، به خواستههایشان میپردازند و به افراد عجیب و غریب میگویند که به آنها تعلق ندارند.
اگر استودیوها از به هم زدن لانه هورنت که طرفداران سمی هستند، بترسند، تمام پیشرفتهایی که در بازنمایی و گشودن هواداران به روی مخاطبان جدید و متنوعتر انجام شده، بیهوده خواهد بود. این پایدار نیست، به یک فرهنگ می خورد ساخته شده است در مورد خشم ناتوان از هر چیز دیگری، و تنها بدترین و نفرت انگیزترین صداها را تقویت می کند. همان صداهایی که خود مدیران اعتراف میکنند تنها بخشی از این جوامع هستند.
این یک نبرد سخت برای استودیوها است، انتخاب اینکه آیا با طرفداران متعصبی که دائماً توسط سازندگان محتوا به آنها می گویند عصبانی هستند، بجنگند یا نادیده بگیرند، اما پاسخ هرگز تسلیم شدن در برابر آنها نخواهد بود. آنها با خشم رشد می کنند، و اگر پست های هدف دائماً در حال حرکت باشند، ملاقات آنها با شرایط آنها نمی تواند کارساز باشد. این گروه های کانونی فاجعه ای هستند که در انتظار وقوع است، زیرا مشروعیت بخشیدن به این صداها آنها را بسیار جسورتر می کند.
مسمومیت در همه زوایای فرهنگ طرفداران بیداد می کند که قبلاً هرگز نبوده است. گیمرها از اینکه یک مرد سیاهپوست واقعی و تاریخی قهرمان Assassin's Creed Shadows است عصبانی هستند، بینندگان از مجموعه ای از “جادوگران فضایی لزبین” در Star Wars: The Acolyte خشمگین شدند، تصور صرف یک زن در Ghost of Yotei کافی است تا پرهای نازک و بوسیدن دو زن در خانه اژدها باعث شد نمرات نظرات کاربران به شدت کاهش یابد.
این واکنش واکنشی به شکل آزار و اذیت مستقیم، تهدید به مرگ، تعصب بی وقفه سرازیر شده از هر بخش نظرات، و کمپین های بمباران بازبینی بی وقفه است که همگی توسط سازندگان محتوا (بخوانید: گرفترها) که با شعله های آتش خشم امرار معاش می کنند تحریک می شوند.
Variety با چندین مدیر استودیو در مورد این طرفداران سمی صحبت کرد و آنها اشاره کردند که “در چند سال گذشته صدای فوق العاده ای بلند شده است”. با این حال، مدیران اعتراف می کنند که “اکثریت قریب به اتفاق هر هوادار طرفداران معمولی هستند” و این زیرگروه فرار به سادگی توسط اینترنت به “گوشه گاو” داده شده است تا به اتاق های پژواک مربوطه خود منفجر شود.
به همین دلیل، مدتهاست که رویکرد نادیدهگرفتن آنها بوده است، اما بسیاری در حال حاضر «گروههای کانونی سوپر طرفداران» را گرد هم میآورند که به استودیوها میگویند که آیا چیزی باعث واکنش شدید میشود تا آنها به طور کلی از سمیت جلوگیری کنند.
این گروههای تمرکز برای ارزیابی مواد بازاریابی برای فرنچایزهای بزرگ طراحی شدهاند، اما یکی از مدیران اجرایی گفت که «اگر به اندازه کافی زود باشد و فیلم هنوز تمام نشده باشد، میتوانیم چنین تغییراتی را ایجاد کنیم.» بنابراین، استودیوها مایلند فیلم ها را مستقیماً بر اساس بازخورد تغییر دهند تا از هرگونه تلافی بالقوه جلوگیری کنند. این مشکل را حل نمی کند، آن را به طور قابل توجهی بدتر می کند.
این رویکرد به طرفداران سمی مشروعیت می بخشد. می پذیرد که اگر صدای آنها به اندازه کافی بلند باشد، باید گوش کنیم. پس چرا ساکت باشند؟ اگر استودیوها بخواهند خودشان تغییراتی در فیلمها ایجاد کنند تا از واکنشهای منفی جلوگیری کنند، به محرکها میگوید که میتوانند استودیوها را برای انجام آنچه میخواهند قلدری کنند. فقط به جای تعمیر سونیک زشت، آنها بوسه های عجیب و غریب را حذف خواهند کرد.
علت اصلی مشکل را برطرف نمی کند. طرفداران سمی همیشه وجود داشته اند، یکی از مدیران حتی گفت که آنها “نمی دانند که واقعاً بسیار گسترده تر از آنچه در سال 1995 بود” است. مدت زیادی از The Phantom Menace نگذشته بود، فیلمی که آنقدر منفور بود که طرفداران بازیگر کودک جیک لوید را مورد آزار و اذیت قرار دادند تا اینکه او در نهایت بازیگری را رها کرد. تفاوت در حال حاضر این است که این صداها توسط رسانه های اجتماعی تقویت می شوند و مهمتر از آن، توسط سازندگان محتوا ایجاد می شوند.
کسانی که این فرهنگ را تداوم می بخشند قبلا دوری می کردند. آنها شرم آور بودند، با فرنچایزها مانند گوشت و خون رفتار می کردند، و به همین دلیل هیچ کس آنها را جدی نمی گرفت. اما از طریق یوتیوب و توییچ و دیگر پلتفرمهای مشابه، آنها توانستند نظرات خود را بیان کنند و افرادی همفکر پیدا کنند و کل جوامع را حول تعصب و نفرت بسازند. این به ایده های آنها یک پلت فرم داد، اعتماد به نفس آنها را تقویت کرد و عقاید آنها را تقویت کرد تا به افراد بیشتری برسد و الهام بخش باشد. چیزی که بسیاری از این موضوع آموختند این است که خشم می فروشد، که فقط مشکل را بدتر کرده است.
بسیاری از تولیدکنندگان محتوا و افراد مشهور ظاهراً «لغو شده» که ارتباط خود را از دست میدهند، با اتخاذ موضع «ضد بیدار شدن»، خود را به کانون توجهات بازگرداندهاند، و با جنگی فرهنگی مبارزه میکنند که وعده میدهد جیبهایشان را بسته است. چه آنها واقعاً به آنچه میگویند باور داشته باشند یا نه، ضربه زدن به این بازار از طرفدارانی که از این که فرنچایزهای مورد علاقهشان «از دست آنها برداشته میشود» تلخ و عصبانی هستند، کارساز است. اما سازندگان محتوا به ندرت به خاطر نقش خود در این کمپین های آزاردهنده مسئول شناخته می شوند.
فقط به StarWarsTheory نگاه کنید، که اخیراً یک ویدیوی کامل ساخته است که دیزی ریدلی، بازیگر ری را به دلیل صحبت علیه طرفداران سمی تحقیر می کند. این موضوع دقیقاً روی بازیگری قرار می گیرد که آنقدر مضطرب فیلمبرداری The Last Jedi بود که سوراخ هایی در دیواره شکم خود ایجاد کرد (همانطور که توسط Inverse گزارش شده است). هیچ فکر یا اهمیتی در مورد اینکه چه چیزی ممکن است برای افرادی که هدف آنها قرار می گیرند، کل هواداران را تحت تأثیر قرار دهد، وجود ندارد، و مطمئناً هیچ عواقبی وجود ندارد.
بسیاری از حساسیت های مدرن و سمی از جنگ ستارگان سرچشمه می گیرد. طرفداران از پذیرش آخرین جدای خودداری کردند، فیلمی که میخواست آنها و تصورات قبلیشان را درباره قهرمانانشان به چالش بکشد. آنها به جای درگیر شدن با فیلم طبق شرایط آن، متوجه شدند که ریان جانسون با لوک اسکای واکر چه کاری انجام داده است که به معنای توهین و تحقیر آنها بوده است.
طرفداران، که توسط سازندگان محتوا تحریک میشوند، کمپینهای نفرتانگیز را در حالی که مستقیماً علیه کاتلین کندی، ریان جانسون، کلی ماری تران و خود دیزنی به راه انداختند، به راه انداختند. خیلی زود، در کل بازی ها، فیلم ها و تلویزیون پخش شد. اما اوضاع زمانی بدتر شد که دیزنی این صداها را با پشت سر گذاشتن تمام کارهایی که The Last Jedi در «ظهور اسکای واکر» انجام داد، بدتر شد، فیلمی که شبیه به لیست آرزوهای Reddit زنده شد و در نهایت هیچ کس را راضی نکرد. همانطور که امروز به وضوح می بینید، آن اشتباه فقط طرفداران سمی را سرسخت تر کرد.
گوش دادن به این گروه ها و تلاش فعالانه برای جلوگیری از ناراحتی آنها، به معنای انداختن بازیگران خود به زیر اتوبوس و در نهایت، تولید رسانه های کمتر متنوع است. آنچه بارها و بارها این واکنش را جرقه می زند به راحتی قابل تشخیص است. این یک مرد سیاهپوست در Assassin's Creed Shadows، یک زن در Ghost of Yotei (با بازی یک بازیگر جنسیتی)، یک بوسه لزبین در خانه اژدها و یک نقش اصلی غیر دودویی سیاهپوست در Star Wars: The Acolyte بود. «Woke» یک اصطلاح فراگیر برای افراد حاشیهنشین است، بنابراین تنها راه برای جلوگیری از کمپینهای نفرتانگیز که توسط طرفداران سمی رهبری میشوند، متوقف کردن کامل داستانهای افراد حاشیهنشین است.
ما در حال حاضر شاهد خشم استودیوها هستیم، زیرا IGN ماه گذشته گزارش داد که پیکسار ظاهراً شکست مالی لایتیر را به خاطر یک بوسه عجیب و غریب مقصر میداند، و یادداشتهایی در طول تولید Inside Out 2 به آنها داده شد که به آنها میگفتند رایلی را «کمتر همجنسباز» کنند. طرفداران LGBTQ+ در حال حاضر مانند مهاجمان رفتار می کنند، آنها زنان را به عنوان لگدمال کردن به باشگاه پسرانشان می بینند و دگرباشان در حال پخش «تبلیغات» در رسانه های مورد علاقه خود هستند. اقداماتی از این دست توسط استودیوهای بزرگی مانند پیکسار، تحت یکپارچههایی مانند دیزنی، به آنها میگوید که حق با آنهاست، به خواستههایشان میپردازند و به افراد عجیب و غریب میگویند که به آنها تعلق ندارند.
اگر استودیوها از به هم زدن لانه هورنت که طرفداران سمی هستند، بترسند، تمام پیشرفتهایی که در بازنمایی و گشودن هواداران به روی مخاطبان جدید و متنوعتر انجام شده، بیهوده خواهد بود. این پایدار نیست، به یک فرهنگ می خورد ساخته شده است در مورد خشم ناتوان از هر چیز دیگری، و تنها بدترین و نفرت انگیزترین صداها را تقویت می کند. همان صداهایی که خود مدیران اعتراف میکنند تنها بخشی از این جوامع هستند.
این یک نبرد سخت برای استودیوها است، انتخاب اینکه آیا با طرفداران متعصبی که دائماً توسط سازندگان محتوا به آنها می گویند عصبانی هستند، بجنگند یا نادیده بگیرند، اما پاسخ هرگز تسلیم شدن در برابر آنها نخواهد بود. آنها با خشم رشد می کنند، و اگر پست های هدف دائماً در حال حرکت باشند، ملاقات آنها با شرایط آنها نمی تواند کارساز باشد. این گروه های کانونی فاجعه ای هستند که در انتظار وقوع است، زیرا مشروعیت بخشیدن به این صداها آنها را بسیار جسورتر می کند.