بهترین کارگردانان بازی های ویدیویی

Summarize this content to 400 words in Persian Lang
خوراکی های کلیدی
کارگردانان بازی های ویدیویی برای موفقیت به تیم های با استعداد نیاز دارند، نه فقط تلاش فردی.
کارگردانان خوب به یک چشم انداز جهت می دهند و تیم ها را به طور موثر هدایت می کنند.
برخی از کارگردانان نمادین بازی های ویدیویی عبارتند از: پیتر مولینوکس، هیدتاکا میازاکی و هیدکی کامیا.
یک کاپیتان صرفاً یک کشتی را فرماندهی نمی کند، یک سرآشپز به تنهایی آشپزخانه را اداره نمی کند، و یک کارگردان بازی های ویدیویی یک بازی را فقط به عنوان یک نفر خلق نمی کند. همه چیز به یک تیم نیاز دارد تا اجرا شود، از جمله بازی ها. ما میتوانیم برخی از افراد را بهعنوان مؤلف هر آنچه که میخواهیم بشارت دهیم، اما بازیهای آنها بدون یک تیم با استعداد وجود نخواهد داشت.
مرتبط
6 بهترین بازی با یک کارگردان
همان چیزی که مدیر دستور داد.
بلکه یک کارگردان خوب همان طور که از نامش به درستی مشخص است، به یک چشم انداز جهت می دهد. آنها افراد تیم خود را به جایی راهنمایی میکنند که استعدادهایشان بهترین عملکرد را داشته باشد در حالی که برای یک کل منسجم کار میکنند. بهترین کارگردانان می دانند چگونه این کار را انجام دهند و در نتیجه بازی های درخشانی خلق کرده اند. پس بیایید به تعدادی از شاخص ترین کارگردانان نگاه کنیم.
10
پیتر مولینوکس
یک هشدار کوچک این مقاله با عنوان «نمادترین کارگردانان بازی های ویدیویی» است، نه بهترین. میتوان کیفیت پیتر مولینوکس را بهعنوان کارگردان کاملاً زیر سؤال برد، هرچند نمیتوان انکار کرد که او حضور منحصربهفردی دارد که باعث تولد برخی بازیهای واقعاً خاطرهانگیز شده است که بدون چنین شخصیت ظالمانهای وجود نداشتند.
بدیهی است که درختان در زمان واقعی رشد می کنند. قطعاً سلاح های شما در زمان واقعی تغییر می کنند و تغییر می کنند. همه چیز پویا و واقعی است و غیرممکن ها ممکن می شود. مهم نیست که بیشتر آن درست نباشد، خیلی خیلی خنده دار است. بدترین بخش ادعاهای نادرست پیتر مولینوکس این است که آنها شهرت بازی های بزرگ را خدشه دار می کنند.
9
هیدتاکا میازاکی
هیدتاکا میازاکی، آخرین چهره در صنعت بازی که به عنوان ناجی آن معرفی شد، تنها در سال 2004، 18 سال پس از تأسیس فروم سافتور، به فروم سافتور پیوست. بسیاری از شناختهشدهترین بازیهای این شرکت، مانند Armored Core و King's Field، در آن زمان در نوسان کامل بودند. پس چرا میازاکی اینقدر مورد توجه قرار می گیرد؟
مرتبط
حلقه الدن: همه رئیسان اژدها، رتبه بندی شده بر اساس سختی
در اینجا همه رئیسهای اژدها در Elden Ring از آسانترین تا سختترین رتبهبندی شدهاند، از تنفسکنندگان آتش گرفته تا صاحبان شمشیر رعد و برق.
میازاکی فیلم Demon's Souls و سپس Dark Souls را کارگردانی کرد. همه ما می دانیم که چگونه گذشت. FromSoftware از یک علاقه خاص در غرب به توسعه دهندگان برخی از تأثیرگذارترین و مورد انتظارترین بازی های موجود تبدیل شد. FromSoftware نیز این موضوع را تشخیص داد و میازاکی در سال 2014 رئیس جمهور شد.
8
وارن اسپکتور
e در بسیاری از صنعت بازیهای مدرن غربی، ما تمایل داریم کسانی را که واقعاً روی بازیها کار میکنند، گیج کنیم. ما از استودیوها، ناشران، اما به ندرت افراد را نام می بریم. از تنگناهای معمولی نویسندگی می گریزد، اما تشخیص دستاوردهای خلاقانه افراد را دشوارتر می کند.
این در دهه 1980-1990 کمتر بود، زمانی که تیم ها بسیار کوچکتر بودند. وارن اسپکتور را در نظر بگیرید. او فیلم اصلی Deus Ex را کارگردانی کرد و از استودیوهایی مانند Looking Glass الهام گرفت و به نوبه خود الهام بخش بسیاری دیگر مانند هاروی اسمیت از شهرت Dishonored بود.
از وارن اسپکتور نیز به طور طعنه آمیزی به عنوان تنها خالق بازی هایی که روی آنها کار کرده صحبت می شود، قاب بندی که او بارها آن را رد کرده است.
7
شینجی میکامی
در اولین روزهای حضور میکامی در صنعت، او در کپکام کار کرد و کارگردان رزیدنت اویل اصلی شد و بعداً Resident Evil 4 را کارگردانی کرد در حالی که به عنوان تهیه کننده در بسیاری از پروژه های دیگر کپکام کار می کرد. او از بسیاری جهات کمک کرد تا ژانر وحشت بقا به آن چیزی که هست تبدیل شود.
جز اینکه میکامی خیلی بیشتر از فیلم ترسناکی که به آن شهرت دارد کارگردانی کرده است. Vanquish وجود دارد، شوتر کاور با اکتان بالا که حتی یک کاور شوتر نیست. دست خدا که تماماً اقدامی با تمرکز بر پوچی و هنرهای رزمی واقعی است. او یک استعداد بسیار متنوع است که به وضوح می تواند در ژانرهای مختلف کار کند.
6
امی هنیگ
متأسفانه، به ندرت پیش میآید که زنی به موقعیتهای برجسته در صنعت بازی صعود کند، و هنوز هم به ندرت پیش میآید که آنها وظایف کارگردانی را بر عهده بگیرند. این تنها بخشی از چیزی است که امی هنیگ را به یک چهره مهم تبدیل می کند، اما این کار واقعی او است که او را به نماد واقعی صنعت تبدیل می کند.
5:31
مرتبط
هر بازی Uncharted، رتبه بندی شده
در اینجا تمام ماجراهای ناتان دریک از بدترین به بهترین رتبه بندی شده است!
او در ابتدا به عنوان یک طراح کار می کرد و ابتدا با Legacy of Kain: Soul Reaver به سمت کارگردانی رفت. از آن زمان، او به Naughty Dog ادامه داد و سه بازی اول Uncharted را کارگردانی کرد. با آنها، او صنعت را به سمت جهتی سینمایی تر سوق داد. آن را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید، این اثر قدرتمندی از جهت گیری اوست.
5
هیدکی کامیا
Capcom توسعه دهندگان زیادی را ایجاد کرد که به تنهایی کارگردانان برجسته ای شدند. زمانی چنین فردی هیدکی کامیا است. او در ابتدا زیر نظر میکامی بر روی نسخه اصلی Resident Evil کار کرد تا اینکه خودش دنباله آن را کارگردانی کند و در نهایت Devil May Cry را از نمونه اولیه ای که برای Resident Evil 4 ساخته بود به وجود آورد.
در سالهای بعد، کامیا به خاطر بازیهای شخصیتی-اکشن خود مانند Bayonetta شناخته شد، اگرچه آثار او فراتر از این ژانر معمولاً مانند او فراموش میشوند. کامیا همچنین Okami را کارگردانی کرد، یکی از فوق العاده زیباترین بازی های موجود، و The Wonderful 101، یک بازی اکشن شخصیتی با چشم اندازی از بالا به پایین و استایل های آرکید بیشتر.
اگرچه شاید فراتر از تلاش های بازی او، او بیشتر به دلیل مسدود کردن هر کسی که می تواند در رسانه های اجتماعی شناخته شده است.
4
یوکو تارو
یوکو تارو واقعاً با Nier Automata در کانون توجه قرار گرفت، اینطور نیست؟ البته این اولین بازی نبود که روی آن کار کرد، زیرا دومین بازی Nier بود. با این حال، او در واقع قبل از آن بازی های زیادی را نیز کارگردانی کرده است، به دراکنگارد نگاه کنید، و بسیاری از بازی های موبایل از آن زمان. با این حال بدون توجه به بازی، بدون توجه به پلت فرم، آنها همیشه یک چیز مشترک دارند.
مرتبط
هر همکاری Nier تاکنون
فکر می کنید 2B را می شناسید چون Nier Automata بازی کردید؟ سپس بهتر است کیف پول خود را برای همه بازی های گاچایی که او در آنها ظاهر شده است باز کنید.
آن بازی ها مطمئناً افسرده کننده هستند. با این حال همیشه امیدوار است. قدرت یوکو تارو به عنوان کارگردان روشی است که در آن از گیم پلی برای گره زدن به تم ها استفاده می کند، چیزی که اغلب در سایر بازی های مقیاس بزرگ ممکن است احساس قطع ارتباط کند. بازی به شما نمی گوید که از کشتن احساس بدی داشته باشید. شما این احساس را دارید
3
آیا کیوگوکو
از بین تمام کارگردانانی که در این لیست ذکر شده است، آیا کیوگوکو احتمالاً کسی است که کمتر از آن شنیده اید. با این تفاوت که قطعاً آثار او را شنیده اید. Animal Crossing New Horizons یک پدیده جهانی بود و او پیش از آن نیز New Leaf را کارگردانی کرد. می دانید، موفق ترین بازی های Animal Crossing.
او اولین زنی بود که یک بازی برای نینتندو با نیو لیف کارگردانی کرد و پس از موفقیت آن بازی به مدیر گروه تولیدی نینتندو EPD 5 ارتقا یافت. دیدن اینکه نینتندو هم این را تشخیص می دهد عالی است.
2
جان رومرو
بازی های تیراندازی اول شخص یکی از محبوب ترین بازی های جهان هستند. نمی توان انکار عنصر همه جانبه بازی اول شخص را انکار کرد و گرفتن اسلحه به صورت دست اول آن را شخصی تر می کند. جان رومرو در کنار تیم id Software کمک کرد تا آن را به سبک امروزی تبدیل کند.
مانند بسیاری از آن دوران، شما یا بزرگ رفتید یا کوچک ماندید و رومرو کوچک ماند. در حالی که دیگرانی مانند جان کارمک بیشتر به سمت فناوری صنعت رفتند، رومرو در سمت توسعه باقی ماند. بله، دایکاتانا ضربه بزرگی بود، اما به نظر میرسد که او پس از تأثیرات بیسابقه Doom از ساختن چیزهای کوچکتر خوشحال است.
1
هیدئو کوجیما
بله، البته هیدئو کوجیما اینجاست. دلیل اینکه بسیاری از علاقهمندان به بازیها حتی عبارت auteur را میدانند، او از زمانی که اولین بار با Konami در سال 1986 شروع به کار کرد و یک سال بعد اولین Metal Gear را کارگردانی کرد، نامی برجسته در بازیها بود.
کوجیما به خاطر ساخت بازیهای عجیب و غریب، که کمی بیش از حد زیاد و در عین حال کاملاً صمیمی هستند، شناخته میشود. به جز کوجیما و تیمش در طول دههها، درک ذاتی از فناوری ایجاد بازیها را نیز به نمایش گذاشتهاند و هر بازی را از جایی که ساخته شدهاند جدا نمیکنند. دلیلی وجود دارد که Psycho Mantis تأثیر مشابهی در خارج از PS1 ندارد.
بعدی
10 بهترین بازی شبیه ساز سیاسی
چون شاید آن ملت رقیب برای شلوارهایشان کمی بزرگ می شوند.
خوراکی های کلیدی
-
کارگردانان بازی های ویدیویی برای موفقیت به تیم های با استعداد نیاز دارند، نه فقط تلاش فردی.
-
کارگردانان خوب به یک چشم انداز جهت می دهند و تیم ها را به طور موثر هدایت می کنند.
-
برخی از کارگردانان نمادین بازی های ویدیویی عبارتند از: پیتر مولینوکس، هیدتاکا میازاکی و هیدکی کامیا.
یک کاپیتان صرفاً یک کشتی را فرماندهی نمی کند، یک سرآشپز به تنهایی آشپزخانه را اداره نمی کند، و یک کارگردان بازی های ویدیویی یک بازی را فقط به عنوان یک نفر خلق نمی کند. همه چیز به یک تیم نیاز دارد تا اجرا شود، از جمله بازی ها. ما میتوانیم برخی از افراد را بهعنوان مؤلف هر آنچه که میخواهیم بشارت دهیم، اما بازیهای آنها بدون یک تیم با استعداد وجود نخواهد داشت.

مرتبط
6 بهترین بازی با یک کارگردان
همان چیزی که مدیر دستور داد.
بلکه یک کارگردان خوب همان طور که از نامش به درستی مشخص است، به یک چشم انداز جهت می دهد. آنها افراد تیم خود را به جایی راهنمایی میکنند که استعدادهایشان بهترین عملکرد را داشته باشد در حالی که برای یک کل منسجم کار میکنند. بهترین کارگردانان می دانند چگونه این کار را انجام دهند و در نتیجه بازی های درخشانی خلق کرده اند. پس بیایید به تعدادی از شاخص ترین کارگردانان نگاه کنیم.
10
پیتر مولینوکس
یک هشدار کوچک این مقاله با عنوان «نمادترین کارگردانان بازی های ویدیویی» است، نه بهترین. میتوان کیفیت پیتر مولینوکس را بهعنوان کارگردان کاملاً زیر سؤال برد، هرچند نمیتوان انکار کرد که او حضور منحصربهفردی دارد که باعث تولد برخی بازیهای واقعاً خاطرهانگیز شده است که بدون چنین شخصیت ظالمانهای وجود نداشتند.
بدیهی است که درختان در زمان واقعی رشد می کنند. قطعاً سلاح های شما در زمان واقعی تغییر می کنند و تغییر می کنند. همه چیز پویا و واقعی است و غیرممکن ها ممکن می شود. مهم نیست که بیشتر آن درست نباشد، خیلی خیلی خنده دار است. بدترین بخش ادعاهای نادرست پیتر مولینوکس این است که آنها شهرت بازی های بزرگ را خدشه دار می کنند.
9
هیدتاکا میازاکی
هیدتاکا میازاکی، آخرین چهره در صنعت بازی که به عنوان ناجی آن معرفی شد، تنها در سال 2004، 18 سال پس از تأسیس فروم سافتور، به فروم سافتور پیوست. بسیاری از شناختهشدهترین بازیهای این شرکت، مانند Armored Core و King's Field، در آن زمان در نوسان کامل بودند. پس چرا میازاکی اینقدر مورد توجه قرار می گیرد؟

مرتبط
حلقه الدن: همه رئیسان اژدها، رتبه بندی شده بر اساس سختی
در اینجا همه رئیسهای اژدها در Elden Ring از آسانترین تا سختترین رتبهبندی شدهاند، از تنفسکنندگان آتش گرفته تا صاحبان شمشیر رعد و برق.
میازاکی فیلم Demon's Souls و سپس Dark Souls را کارگردانی کرد. همه ما می دانیم که چگونه گذشت. FromSoftware از یک علاقه خاص در غرب به توسعه دهندگان برخی از تأثیرگذارترین و مورد انتظارترین بازی های موجود تبدیل شد. FromSoftware نیز این موضوع را تشخیص داد و میازاکی در سال 2014 رئیس جمهور شد.
8
وارن اسپکتور
e در بسیاری از صنعت بازیهای مدرن غربی، ما تمایل داریم کسانی را که واقعاً روی بازیها کار میکنند، گیج کنیم. ما از استودیوها، ناشران، اما به ندرت افراد را نام می بریم. از تنگناهای معمولی نویسندگی می گریزد، اما تشخیص دستاوردهای خلاقانه افراد را دشوارتر می کند.
این در دهه 1980-1990 کمتر بود، زمانی که تیم ها بسیار کوچکتر بودند. وارن اسپکتور را در نظر بگیرید. او فیلم اصلی Deus Ex را کارگردانی کرد و از استودیوهایی مانند Looking Glass الهام گرفت و به نوبه خود الهام بخش بسیاری دیگر مانند هاروی اسمیت از شهرت Dishonored بود.
از وارن اسپکتور نیز به طور طعنه آمیزی به عنوان تنها خالق بازی هایی که روی آنها کار کرده صحبت می شود، قاب بندی که او بارها آن را رد کرده است.
7
شینجی میکامی
در اولین روزهای حضور میکامی در صنعت، او در کپکام کار کرد و کارگردان رزیدنت اویل اصلی شد و بعداً Resident Evil 4 را کارگردانی کرد در حالی که به عنوان تهیه کننده در بسیاری از پروژه های دیگر کپکام کار می کرد. او از بسیاری جهات کمک کرد تا ژانر وحشت بقا به آن چیزی که هست تبدیل شود.
جز اینکه میکامی خیلی بیشتر از فیلم ترسناکی که به آن شهرت دارد کارگردانی کرده است. Vanquish وجود دارد، شوتر کاور با اکتان بالا که حتی یک کاور شوتر نیست. دست خدا که تماماً اقدامی با تمرکز بر پوچی و هنرهای رزمی واقعی است. او یک استعداد بسیار متنوع است که به وضوح می تواند در ژانرهای مختلف کار کند.
6
امی هنیگ
متأسفانه، به ندرت پیش میآید که زنی به موقعیتهای برجسته در صنعت بازی صعود کند، و هنوز هم به ندرت پیش میآید که آنها وظایف کارگردانی را بر عهده بگیرند. این تنها بخشی از چیزی است که امی هنیگ را به یک چهره مهم تبدیل می کند، اما این کار واقعی او است که او را به نماد واقعی صنعت تبدیل می کند.
5:31

مرتبط
هر بازی Uncharted، رتبه بندی شده
در اینجا تمام ماجراهای ناتان دریک از بدترین به بهترین رتبه بندی شده است!
او در ابتدا به عنوان یک طراح کار می کرد و ابتدا با Legacy of Kain: Soul Reaver به سمت کارگردانی رفت. از آن زمان، او به Naughty Dog ادامه داد و سه بازی اول Uncharted را کارگردانی کرد. با آنها، او صنعت را به سمت جهتی سینمایی تر سوق داد. آن را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید، این اثر قدرتمندی از جهت گیری اوست.
5
هیدکی کامیا
Capcom توسعه دهندگان زیادی را ایجاد کرد که به تنهایی کارگردانان برجسته ای شدند. زمانی چنین فردی هیدکی کامیا است. او در ابتدا زیر نظر میکامی بر روی نسخه اصلی Resident Evil کار کرد تا اینکه خودش دنباله آن را کارگردانی کند و در نهایت Devil May Cry را از نمونه اولیه ای که برای Resident Evil 4 ساخته بود به وجود آورد.
در سالهای بعد، کامیا به خاطر بازیهای شخصیتی-اکشن خود مانند Bayonetta شناخته شد، اگرچه آثار او فراتر از این ژانر معمولاً مانند او فراموش میشوند. کامیا همچنین Okami را کارگردانی کرد، یکی از فوق العاده زیباترین بازی های موجود، و The Wonderful 101، یک بازی اکشن شخصیتی با چشم اندازی از بالا به پایین و استایل های آرکید بیشتر.
اگرچه شاید فراتر از تلاش های بازی او، او بیشتر به دلیل مسدود کردن هر کسی که می تواند در رسانه های اجتماعی شناخته شده است.
4
یوکو تارو
یوکو تارو واقعاً با Nier Automata در کانون توجه قرار گرفت، اینطور نیست؟ البته این اولین بازی نبود که روی آن کار کرد، زیرا دومین بازی Nier بود. با این حال، او در واقع قبل از آن بازی های زیادی را نیز کارگردانی کرده است، به دراکنگارد نگاه کنید، و بسیاری از بازی های موبایل از آن زمان. با این حال بدون توجه به بازی، بدون توجه به پلت فرم، آنها همیشه یک چیز مشترک دارند.

مرتبط
هر همکاری Nier تاکنون
فکر می کنید 2B را می شناسید چون Nier Automata بازی کردید؟ سپس بهتر است کیف پول خود را برای همه بازی های گاچایی که او در آنها ظاهر شده است باز کنید.
آن بازی ها مطمئناً افسرده کننده هستند. با این حال همیشه امیدوار است. قدرت یوکو تارو به عنوان کارگردان روشی است که در آن از گیم پلی برای گره زدن به تم ها استفاده می کند، چیزی که اغلب در سایر بازی های مقیاس بزرگ ممکن است احساس قطع ارتباط کند. بازی به شما نمی گوید که از کشتن احساس بدی داشته باشید. شما این احساس را دارید
3
آیا کیوگوکو
از بین تمام کارگردانانی که در این لیست ذکر شده است، آیا کیوگوکو احتمالاً کسی است که کمتر از آن شنیده اید. با این تفاوت که قطعاً آثار او را شنیده اید. Animal Crossing New Horizons یک پدیده جهانی بود و او پیش از آن نیز New Leaf را کارگردانی کرد. می دانید، موفق ترین بازی های Animal Crossing.
او اولین زنی بود که یک بازی برای نینتندو با نیو لیف کارگردانی کرد و پس از موفقیت آن بازی به مدیر گروه تولیدی نینتندو EPD 5 ارتقا یافت. دیدن اینکه نینتندو هم این را تشخیص می دهد عالی است.
2
جان رومرو
بازی های تیراندازی اول شخص یکی از محبوب ترین بازی های جهان هستند. نمی توان انکار عنصر همه جانبه بازی اول شخص را انکار کرد و گرفتن اسلحه به صورت دست اول آن را شخصی تر می کند. جان رومرو در کنار تیم id Software کمک کرد تا آن را به سبک امروزی تبدیل کند.
مانند بسیاری از آن دوران، شما یا بزرگ رفتید یا کوچک ماندید و رومرو کوچک ماند. در حالی که دیگرانی مانند جان کارمک بیشتر به سمت فناوری صنعت رفتند، رومرو در سمت توسعه باقی ماند. بله، دایکاتانا ضربه بزرگی بود، اما به نظر میرسد که او پس از تأثیرات بیسابقه Doom از ساختن چیزهای کوچکتر خوشحال است.
1
هیدئو کوجیما
بله، البته هیدئو کوجیما اینجاست. دلیل اینکه بسیاری از علاقهمندان به بازیها حتی عبارت auteur را میدانند، او از زمانی که اولین بار با Konami در سال 1986 شروع به کار کرد و یک سال بعد اولین Metal Gear را کارگردانی کرد، نامی برجسته در بازیها بود.
کوجیما به خاطر ساخت بازیهای عجیب و غریب، که کمی بیش از حد زیاد و در عین حال کاملاً صمیمی هستند، شناخته میشود. به جز کوجیما و تیمش در طول دههها، درک ذاتی از فناوری ایجاد بازیها را نیز به نمایش گذاشتهاند و هر بازی را از جایی که ساخته شدهاند جدا نمیکنند. دلیلی وجود دارد که Psycho Mantis تأثیر مشابهی در خارج از PS1 ندارد.

بعدی
10 بهترین بازی شبیه ساز سیاسی
چون شاید آن ملت رقیب برای شلوارهایشان کمی بزرگ می شوند.