آیا وقتی در حال بازی کردن بازی های چند نفره مانند Halo Infinite و Fortnite هستید، دیگران احساس می کنند که وقت خود را تلف می کنید؟

من یک فرد هدف گرا هستم. قبل از شروع سال جدید، چند ساعت وقت میگذارم تا تصمیمهای مربوط به هر بخش از زندگیام را بنویسم (مانند این وعده شکست دادن 52 بازی در سال 2023). من در گذشته به اندازه کافی تصمیم گرفته ام و شکست خورده ام که اکنون آن اهداف را هر هفته در روز دوشنبه مرور می کنم تا مطمئن شوم که به آنها پایبند هستم، در حالی که هر روز عصر، فهرستی از کارهای روز بعد را تهیه می کنم. اپلیکیشن یادداشت ها وقتی آنها را کامل می کنم، ایموجی های کوچک آتش را در کنار آنها قرار می دهم. اما من نمی توانم این کار را با بازی های چند نفره انجام دهم.
من این فرآیند را کمتر انجام می دهم زیرا انگیزه بالایی دارم و بیشتر به این دلیل که بسیار تنبل هستم و به اهداف مشخصی نیاز دارم تا انرژی خود را در جهت درست متمرکز کنم. در طول حدود هشت سال، من این تکنیک ها را اصلاح کرده ام تا سعی کنم روال روزانه خود را با نحوه عملکرد واقعی مغزم هماهنگ کنم. وقتی به یک مربی در کالج گفتم که در طول هفته پایانی فهرستی از کارهایی که باید انجام دهم تهیه کردم، زیرا کارهای زیادی برای انجام دادن داشتم و این بهترین راه برای اطمینان از انجام همه کارها در مهلت مقرر بود، او پرسید: “اگر اینطور باشد. خوب در فینال، چرا بقیه زمان را انجام نمی دهید؟ من جواب خوبی نداشتم، بنابراین هر روز شروع به انجام آن کردم.
با این حال، داشتن تمام این اهداف در حال پیشرفت می تواند آرامش را سخت کند. من فهرستهای مختلفی از فیلمهایی را دارم که سعی میکنم به آنها بپردازم، بنابراین صرفاً انداختن چیزی روی آنها ممکن است دشوار باشد. به همین ترتیب، من برای وارد شدن به بازیهای چند نفره مشکل دارم، زیرا میدانم که هر زمانی را که مثلاً با Halo Infinite سپری میکنم، زمانی است که نمیتوانم آن را به تکمیل یکی از آن 52 بازی برای سال 2023 اختصاص دهم. شما میتوانید صدها ساعت وقت بگذارید. وارد یک بازی چند نفره می شوم و هیچ کاری را تمام نمی کنم و مغز هدفمند من برای مقابله با آن مشکل دارد.
من Halo Infinite را مطرح می کنم زیرا این یک بازی است که من واقعاً آن را دوست داشتم. زمانی که در سال 2021 راه اندازی شد، بیشترین میزانی بود که در این سال ها وارد یک بازی چند نفره شده بودم. اما اگر انجام یک بازی من را به بررسی یک هدف از لیست نزدیکتر نمیکند، به سختی میتوانم به آن پایبند باشم و بعد از چند ماه، ادامه دادم. به همین دلیل Letterboxd به برنامه رسانه اجتماعی مورد علاقه من تبدیل شده است. اگر بتوانم فیلمی را ثبت کنم، شواهدی دارم که نشان می دهد زندگی ام را تلف نمی کنم.
فکر میکنم این بخشی از دلیلی است که برای بازگشت به Fortnite لحظات خوبی را سپری میکنم. Battle Royale اپیک، قبل از هر چیز، یک بازی چند نفره است، این درست است. اما روشی که کوئستها را پیادهسازی میکند به من این امکان را میدهد که مغزم را فریب دهم تا احساس کنم دارم یک بازی جهان باز تک نفره بازی میکنم. فقط یکی که شامل دشمنانی می شود که بسیار باهوش تر از هوش مصنوعی هستند. قبل از شروع یک دور جدید، یک ماموریت جدید را روی نقشه برجسته میکنم، و سپس وقتی رها میکنم، کاری دارم که سعی میکنم انجامش دهم. برنده یا باخت خیلی مهم نیست. اگر بتوانم از سه مکان نامگذاری شده روی نقشه بازدید کنم و آن هدف را از لیست خود بررسی کنم، وقت من ارزشمند بوده است. اگر زود کشته شوم، عصبانی نیستم چون برنده نشدم. من عصبانی هستم زیرا نتوانستم تلاش فردی خود را انجام دهم.
شاید این بد باشد. وقتی به روشی که در اوایل دهه 00 به بازیهای چند نفره نزدیک شدیم نگاه میکنم، به نظر خالصتر میشود. من Mario Kart: Double Dash و Worms 3D را با دوستانم بازی کردم زیرا سرگرم کننده بود. اما RPG بازی های چند نفره در اواخر دهه 10 و اوایل دهه 10 باعث شد که هر بازی با تردمیل XP خود بسته بندی شود. آیا این یک پیشرفت فرهنگی مثبت است؟ نمی دانم، اما برای مغزی که الان دارم بهتر کار می کند.