Rainbow Six Siege به من کمک کرد تا در نهایت جذابیت ورزش های ورزشی را درک کنم

Rainbow Six Siege Invitational به پایان رسید و G2 Esports اروپا پس از یک آخر هفته طولانی از مسابقات پرتنش در برابر قوی ترین رقبای جهان، جام را به خانه آورد. هیچ مکانی بهتر از زادگاهش مونترال وجود نداشت تا جامعه جهانی دور هم جمع شوند و ورزش الکترونیکی را جشن بگیرند که در هفت سال گذشته بسیار تکامل یافته است. بهعنوان یک فرد خارجی نسبتاً خارج از دنیای Siege که به این تورنمنت با قطع ارتباط با همه چیزهایی که برای بسیاری از مردم معنی داشت، وارد این تورنمنت شدم، من کانادا را به عنوان یک مسلمان مشتاق ترک میکنم.
ورزش های ورزشی همیشه برای من مفهومی بیگانه بوده است. بهمنی از آدمهای سفید پوست که مدام در توییتر لغو میشوند نیز در بازیهای ویدیویی خاص شگفتانگیز هستند و از آن پول زیادی به دست میآورند. هورا، من حدس می زنم. این فضا اغلب احساس میکند که مردانه است و در اصطلاحات درجه سوم و چمدانهای عجیب غرق شده است که غوطهور شدن در فضا به عنوان یک تازهوارد وحشتناک به نظر میرسد. داشتن فرصت حضور حضوری در آنجا و غرق شدن در همه چیز با تمام تعصبات قبلی به من این امکان را داد که از یک ورزش نوظهور که به معنای تجارت جدی است قدردانی کنم.
من هرگز در زندگی ام چندان ورزش را دنبال نکرده ام، به جز برخی جام های جهانی و مسابقات منطقه ای که میهن پرستی رو به کاهش را در قلب سرد و بدبین من شعله ور می کند. هرگز تمایلی به حمایت از یک تیم خاص یا خرید بلیت بازیها به منظور صعود آنها به اوج نداشتم. من عاشق یک داستان ضعیف خوب هستم، اما نمی توانم در مورد اینکه آیا ناتینگهام فارست بالاخره به لیگ برتر می رسد یا هری کین قرار است انتقالش به نیوکاسل یونایتد را تکمیل کند، فکر کنم. آن چیزها ممکن است اتفاق افتاده باشد، و من راهی برای دانستن آن ندارم، زیرا به اندازه کافی برای تحقیق اهمیتی ندارم.
اما من جذابیت ورزش را درک می کنم، و عشق سرزمینی که دوستان و خانواده من در اطراف تیم هایی تشکیل می دهند که آمده اند تمام زندگی خود را وقف آن کنند. میلیونها هوادار به دلیل آدرنالینی که این حمایت جمعی القا میکند، در میدانها جمع میشوند تا تیم منتخب خود را به پیروزی برسانند، خواه هیجانی باشد که با یک برد مستحق همراه است یا نیش یک باخت غمانگیز. طرفداران بدون توجه به هر اتفاقی برای این مناسبت حاضر می شوند، زیرا می دانند که یک فالوور واقعی پس از یک سری شکست، قبیله خود را رها نمی کند، بلکه آنها را به سمت پیروزی ای که ممکن است برای سال ها ظاهر نشود، سوق می دهد. این دقیقاً چگونه بود که دعوت محاصره آشکار شد، با G2 Esports که ناراحتیهای مداوم را با یک برد غالب واژگون کرد که از همان بازی اول، پیشبینی منطقی به نظر میرسید.
قلب من با تیم های دیگر به دلیل رفتار بیش از حد اعتماد به نفس آنها بود، اما حتی من هم تحت تأثیر شتاب انفجاری قرار گرفتم زیرا هزاران نفر در اطراف من حتی برای کوچکترین اقدامات تشویق می کردند. یک کشتن به موقع یا بازگشت غیرمنتظره باعث شد که عرصه به غرش های هیجان انگیز منفجر شود، دست زدن ها بر سیستم صوتی بسیار قدرتمندی که باعث می شد هر دور از صفحه نمایش بیرون بیاید، غلبه کرد. حتی از اتاق رسانه مجاور، اغلب میتوانستم احساس کنم که جو از سرم میچکد، زمین زیر پا میلرزید، یادآور آشفتگیهایی که فقط چند متر آن طرفتر رخ میداد.
برای روزها، من در ورزشهای الکترونیکی زندگی میکردم و نفس میکشیدم، بسیاری از نشانههای آن از طریق اسمز در ذهنم فرو میرود، زیرا بازیگران مشهور، ستارهها و حتی توسعهدهندگان برای سلام کردن و گپ زدن در مورد بازیای که زندگی آنها را تغییر داد میرفتند. من حتی متوجه نشدم که با یکی از بزرگترین یوتیوبرهای Siege در این سیاره معاشرت می کنم تا زمانی که وارد لابی شدیم و او توسط طرفدارانی که می خواستند با او عکس بگیرند غرق شد.
این جالب است که بدانید چه تعداد برش های مختلف فرهنگ در این رسانه وجود دارد، و من چقدر نسبت به بسیاری از آنها نادان هستم. نه از روی انتخاب، صرفاً نتیجهی این بود که چگونه با بزرگتر شدن عاشق بازیهای ویدیویی شدم و به دلیل پلتفرمها و ژانرهایی که اغلب از آن استفاده میکردم، از ورزشهای الکترونیکی جدا شدم. اکثر رقبای شرکت کننده در این آخر هفته گذشته از من جوانتر بودند و احتمالاً در روزهای اوج بازی Call of Duty بزرگ شدهاند، قبل از اینکه زیر بالهای تیمهایشان قرار بگیرند تا رویایی را تعقیب کنند که ممکن است به جایی نرسد. هرچند برای بعضی ها این کار را انجام می دهد، و اینکه ببینم آن هدف در لحظه به رغم ساده لوحی من به دست آمده، تمام آن چیزی بود که به آن نیاز داشتم.
نه اینکه بگویم ناگهان شروع به انتخاب بازیگران می کنم و واقعاً وارد Valorant می شوم، آنقدر از خودم متنفر نیستم، اما دیگر ورزش های الکترونیکی را با تمسخر نادیده انگاشته نگاه نمی کنم یا فکر نمی کنم که چیزی بیشتر از یک مشت بچه است که برای آن رقابت می کنند. قبل از اینکه به یک حرفه واقعی بروید، پول بسیار زیادی دارید. بازیکنان، بازیگران، مربیان، مدیران، حامیان مالی، مجریان، کارکنان تولید و فهرست بیپایانی از حرفهایها وجود دارند که به جان بخشیدن به این قلمرو کمک میکنند، و از بسیاری جهات قبلاً شروع به پیشی گرفتن از ورزشهای سنتی که الهامبخش آن هستند، شده است. این یک کار جدی است، و حالا بالاخره آن را دریافت کردم.