اوه نه، من Frostpunk 2 بازی کردم و زندگیم را خراب کرد

وقتی از استودیوهای 11 بیتی در ورشو، لهستان برای یک رویداد پیشنمایش دوبار با حضور The Alters و Frostpunk 2 بازدید کردم، هرگز اولین بازی در سری استراتژی پسا آخرالزمانی را بازی نکرده بودم. من در مورد آن به عنوان بخشی از بررسی دقیق قبل از رویداد خود خوانده بودم، اما هرگز آن را نخریده بودم، چه رسد به اینکه زمانی را با آن سپری کنم. فکر میکردم که سختی بالا من را از کار میاندازد، یا عمق مکانیک آن من را ناامید میکند، یا به طرز متناقضی، آنقدر عاشق گیمپلی پیچیده هستم که قفل میکنم و هرگز نمیتوانم قفل کنم.
فراتر از آن، واقعاً هیچ انتظاری نداشتم. از پوشش قبلی همکارم مت آرنولد میدانستم، اما مطمئن نبودم که آن را دوست داشته باشم، متنفر باشم یا کاملاً دوگانه باشم. با تاسف فراوان، در عرض پانزده دقیقه پس از شروع کمپین داستان اصلی، من کاملاً درگیر بودم. پیشنمایش کامل و جامع من اینجاست، اما من اینجا نیستم تا در مورد گیمپلی صحبت کنم – من اینجا هستم تا در مورد اینکه چگونه زندگی من را خراب کرده است صحبت کنم.
من یک متعصب فراستپانک بیرون آمدم
قبلاً طرفدار نبودم، اما مطمئنم الان هستم. سیستم های عمیق Frostpunk 2 قابل توجه هستند، اما بسیاری از آنها قبلاً به شکلی در بازی اول وجود داشتند که دنباله آن مستقیماً بر روی آن استوار است. وقتی از اتاق تاریکی که در آن ساخت پیشنمایش را بازی میکردیم بیرون آمدم، کاملاً مشتاق چیزهای بیشتری بودم، اما Frostpunk 2 تا ماه جولای منتشر نمیشود. بنابراین علیرغم اینکه من نفرت پشت کامپیوترم نشسته بودم تا بازی کنم، درست روزی که از سفرم به خانه برگشتم، Frostpunk را در استیم خریدم و شروع به بازی کردم. این در ساعت 7 بعد از ظهر بود که با انبوهی از جت لگ و کارهای بسیار بهتر از انجام یک بازی استراتژیک مانند این بود. خدایا کمکم کن
من از طریق سناریوی اصلی بازی کردم و بارها و بارها سرم را با آن کوبیدم تا زمانی که ظاهری از یک استراتژی کارساز پیدا کردم. من یک استراحت کوتاه برای شام گرفتم، زیرا آنقدر در بازی غرق شده بودم که فراموش کردم غذا بخورم. سپس مستقیماً به سمت آن برگشتم، غروب خورشید را بازی کردم و سپس مقداری. بالاخره شریکم دوباره وارد اتاق شد و شروع کرد به خندیدن. “چی؟” من تقاضا کردم. هنوز هم می خندید و با تلفنش ساعت را به من نشان داد.

مربوط
کارگردان بازی Frostpunk 2 در مورد تأثیرات سیاسی بازی و گفتن داستانی در مورد طبیعت انسان
Frostpunk 2 تمرکز خود را به تصویر بزرگ معطوف کرده و داستان بزرگتری را روایت می کند. ما با Łukasz Juszczyk در مورد پروژه جاه طلبانه صحبت می کنیم.
خدایا کمکم کن ساعت سه صبح بود و فردای آن روز کار داشتم. من حتی متوجه نشده بودم که برای مدتی غیر خدایی پشت کامپیوترم نشسته ام، خیلی بیشتر از آن چیزی که در یک جلسه نشسته بودم، حتی برای Baldur’s Gate 3 محبوبم. خیلی خوب، تصمیم گرفتم بروم. به رختخواب من 30 دقیقه در رختخواب دراز کشیدم و نمی توانستم بخوابم، زیرا به Frostpunk فکر می کردم.
این در تمام هفته ادامه داشت. قبل از اینکه به خودم بیایم و بفهمم که هنوز باید یک زندگی اجتماعی داشته باشم، ورزش کنم و در یک زمان معقول بخوابم، حداقل تا دو بامداد Frostpunk بازی می کردم. روزهای من دیرتر و دیرتر شروع شد و ریتم شبانه روزی را که ماه ها برای حفظ آن کار کرده بودم کنار گذاشت – قبلاً با خورشید از خواب بیدار می شدم و اکنون پس از پنج زنگ هشدار به تعویق افتاده، بیدار می شوم و به Frostpunk فکر می کنم.
برچسب هشدار این بازی کجاست؟!
میدانم که در نهایت سناریوهای Frostpunk برای پخش مجدد تمام میشود، اما پیامدهای گستردهتری از این وجود دارد که من واقعاً روی یک بازی متمرکز شوم. من ناگهان به یک ژانر کامل از بازیها علاقه پیدا کردم که هرگز واقعاً به آنها اهمیت نمیدادم، دقیقاً به این دلیل که فکر میکردم برای مغز دو سلولی من پیچیدهتر از آن هستند که رشد کند. ناگهان، کتابخانه Steam من پر از شهرسازان می شود و گوش هایم با ذکر این ژانر شروع به تیز کردن می کند.
آیا این چیز بدی است؟ بستگی دارد. علاقه ناگهانی من به این ژانر به این معنی است که بسیاری از بازی های جالب که قبلا هرگز در رادار من نمی افتاد اکنون توجه من را به خود جلب کرده است، که به نوبه خود به این معنی است که من می توانم بازی های جالب تری را انجام دهم. از طرفی من مدام در حال انجام بازی های باحال هستم و در یک هفته بی نهایت وقت ندارم. چیزی باید بدهد، و من هنوز مطمئن نیستم که چه چیزی قرار است باشد. با این حال، مطمئناً میدانم که این عادت من به Frostpunk نخواهد بود. نه تا زمانی که آن را تمام کنم

فراستپانک 2
Frostpunk 2 استودیوهای 11 بیتی مکانیک های شهرسازی، بقا و استراتژی را در هم می آمیزد و بازیکنان را برای زنده ماندن در زمینی پسا آخرالزمانی با انسان های تشنه قدرت به چالش می کشد.